زهراسادات هاشمی: - خونه دار رو بچه دار زنبیل رو وردار و بیار...تخم مرغ داریم به شرط چاقو! شبنم.: _نه به اون برق نگاهت نه به این تیزی کلامت.! _یک کلام‌میگفتی دوربر من‌نیا .! _د لا مروت آخه چرا...؟ تاوان عشق من مرگ‌ رفقام بود.؟ 💙ĂMĨŘ ĤÕŜŜÊĨŇ💙: _من که عاشقت بودم. واسه چی اینکارو با من کردی؟ +هنوزم عاشقتم. _پس اینا چی میگن؟ اینا مگه بچه هات نیستن؟ تو عاشق من بودی، ولی رفتی با یکی دیگه عروسی کردی. +باور کن اینا خواهر برادرم هستن. _دیگه مهم نیست. اصلاً حالا که فکر میکنم، خوب کاری کردی. از قدیم گفتن تخم مرغ با تخم مرغ، چاقو با چاقو. زاااااارررررررت! 🕊🌺💫یا حضرت مادر سلام الله علیها💫🌺🕊: _ خوب انگار کشفم بی فایده بود، این تخم مرغ _ها که فاسد بودند. _یعنی میگی داخل من هم فاسد شده؟! _میخوای امتحان کنم؟ _نه لطفا، اجازه بده با ذات خودم تنها باشم. _حالا چرا گریه میکنی؟! طبیعت چاقو بریدنِ همه ی مواد غذایی است. _حالا بیا اینبار از من بگذر. وقتی منو پختند، منو آروم از وسط جدا کن، دیگه دردها تا اون موقع یادم رفته، و دلم میخواد به دست یک بچه کوچک گرسنه که دو روز بدون غذا مونده برسم. _ باید خیلی تمرین کنم. دست خود من نیست که بی رحمم. دستی که منو به دست می گیره بی رحمه. @anarstory