. ✨ شفای عطوه زیدی مذهب سیّد باقی بن عطوه علوی حسنی حکایت کرده است: که پدرم عطوه، زیدی مذهب بود. او را مرضی بود که اطبّا از علاجش عاجز بودند و او، از ما پسران که شیعه بودیم، آزرده بود و منکر مذهب امامیه بود. وی مکرّر می‌گفت: من تصدیق شما را نمی‌کنم و به مذهب شما داخل نمی‌شوم تا صاحب شما مهدی علیه السلام نیاید و مرا از این مرض نجات ندهد. اتّفاقاً شبی در وقت نماز خواندن، ما همه یک جا جمع بودیم که فریاد پدر را شنیدیم که می‌گوید: بشتابید! چون به تندی به نزدش رفتیم، گفت: بدوید و صاحب خود را دریابید که همین لحظه، از پیش من بیرون رفت. ما هر چند دویدیم، کسی را ندیدیم و برگشته و پرسیدیم: چه بود؟ گفت: شخصی به نزد من آمد و گفت: «یاعطوه!» من گفتم: تو کیستی؟ گفت: «من، صاحب پسران تو، آمده‌ام که تو را شفا دهم.» و بعد از آن، دست دراز کرده و بر موضع درد من دست مالید. من چون بر خود نگاه کردم، اثری از آن بیماری ندیدم. گویند وی مدّت‌های مدید زنده بود و با قوّت و توانایی، زندگانی کرد. 📔 نجم الثاقب، حکایت نهم 🔰 @DastanShia