. ❣️ محبت امیرالمؤمنین (ع) روایت شده که سیاهی بر علی علیه السلام وارد شد و گفت: ای امیرالمؤمنین من دزدی کردم مرا پاک کن، فرمود: شاید از جای بدون حِرز (جای بسته و قفل شده) دزدی کرده‌ای و رویش را از او برگرداند و گفت: ای امیرالمؤمنین از حرز دزدی کردم مرا پاک کن، علی علیه السلام فرمود: شاید کمتر از حد نصاب دزدی کرده‌ای، و سرش را برگرداند و گفت: ای امیرالمؤمنین به اندازه نصاب دزدی کردم، وقتی سه بار اعتراف کرد امیرالمؤمنین دست او را قطع کرد، رفت و در راه می‌گفت: دست مرا قطع کرد امیرالمؤمنین، امام المتقین، رهبر سفید رویان، بزرگِ دین و سرور وصیان، و پیوسته او را مدح می‌کرد، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام با او روبرو شدند و این را شنیدند، نزد امیرالمؤمنین علیه السلام رفتند و گفتند: در راه سیاهی را دیدیم که شما را مدح می‌کرد، امیرالمؤمنین علی السلام کسی را فرستاد تا او را نزد او باز گرداند، علی علیه السلام به او گفت: من دست تو را قطع کردم و تو مرا مدح می‌کنی؟ گفت: ای امیرالمؤمنین تو مرا پاک گردانیدی و محبت تو با گوشت و استخوان من در آمیخته، اگر مرا قطعه قطعه کنی محبت تو از قلبم نمی‌رود، امیرالمؤمنین علیه السلام برای او دعا کرد و قسمت بریده شده را جایش قرار داد و بهبود یافت و مثل قبل شد. 📔 الخرائج و الجرائح: ص۸۵ 🔰 @DastanShia