.
🔹
شاهد ولایت
از جابر انصاری نقل شده است که امیرالمؤمنین علی علیه السلام از انس بن مالک، براء بن عازب، اشعث و خالد بن یزید خواست تا به سخن پیامبر صلی الله علیه و آله: «من کنت مولاه فعلی مولاه» شهادت دهند، کتمان کردند،
به انس فرمود: خدا تو را نمیراند تا به مرض پیسی که عمامه آن را نپوشاند مبتلا کند،
و به اشعث فرمود: خدا تو را نمیراند تا دو چیز ارزشمندت را بگیرد،
و به خالد فرمود: خدا تو را نمیراند مگر به مرگ جاهلی،
و به براء فرمود: خدا تو را نمیراند مگر به همان صورتی که مهاجرت کردهای،
جابر گفت: به خدا انس را دیدم که پیسی گرفته بود آن را با عمامه میپوشانید اما پنهان نمی شد،
و اشعث را دیدم که دو چیز ارزشمند (چِشم) خود را از دست داده بود، و میگفت: سپاس خدایی را که باعث شد امیرالمؤمنین نفرین کند در دنیا کور شوم و برای آخرتم نفرین نکرد تا عذاب شوم،
و خالد وقتی مُرد او را در منزلش دفن کردند، قبیله کِنده از آن با خبر شد و اسب و شتر آورد و بر در منزلش پِی کرد و به مرگ جاهلی مرد،
و اما بَراء، او از طرف معاویه والی یمن شد و در آنجا مُرد و از آن مهاجرت کرده بود و آنجا سراة بود.
📔 بحار الأنوار: ج۴١، ص٢١٠
#امام_علی #داستان_کوتاه
🔰
@DastanShia