🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🕊🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊🌹 🕊🌹🕊 🕊🌹 🕊 ࢪمآن↻⇦ 💜جبهہ‌ۍ‌ عآشقۍ💜 تا رسیدن به خونه سعید چیزی نگفتم. درو باز کرد و داخل رفتم که دریا اومد بیرون با دیدن من رفت سمت سعید و گفت: - سلام ابجی. سری تکون دادم و داخل رفتم و صدای دریا رو شنیدم: - داداش سعید چرا ابجی ارغوان گریه می کنه؟ به علی و سجاد سلام کردم و روی مبل نشستم و امیر ارسلان و توی بغلم نشوندم رو به علی گفتم: - علی می ری برا امیر ارسلان شیر خشک و لاک بگیری؟ سری تکون داد و کت شو برداشت زد بیرون . سعید نشست روبروم و گفت: - نمی خوای بگی چی شده دورت بگردم؟ با گریه لب زدم: - محمد از وقتی مامان و باباش پیدا شدن با اینکه خانواده اش کلی به فکر منن اما خودش انگار منو یادش رفته همش از اونا نظر می پرسه راجب کار های عروسی منو ادم حساب نمی کنه انگار که نه انگار من عروسم!امروز تو پاساژ خودش لباس انتخاب کرده با مادرش منم گفتم نه منو کشید عقب با بچه خوردم زمین کمرم درد می کنه منم بهت زنگ زدم. سعید بلند شد و گفت: - دارم براش. نگران بهش نگاه کردم که گفت: - بشین تا برگردم. و زد بیرون. توی عمارت راه می رفتم و شماره ارغوان رو می گرفتم همه دلخور و ناراحت نگاهم می کردن. پوفی کشیدم و دوباره شماره گرفتم که مامان گفت: - نکنه دخترم چیزی ش شده؟ سری به عنوان منفی تکون دادم که صدای زنگ عمارت بلند شد. سریع سمت ایفون رفتم که دیدم سعیده. باز کردم و در سالن رو هم باز کردم بقیه اومدن ببین کیه همه امید داشتیم شاید ارغوان باشه! سعید درو محکم باز کرد و با خشم داخل اومد و توپید بهم: - از راه رسیدی منت شو می کشیدی منم منم می کردی ادای عاشق ها رو در میاوردی حالا که بخشیدتت دم در اوردی خواهر منو وسط مزون جلوی بقیه می زنی زمین اره؟اونم با بچه؟تف به غیررت تف!بمیری که اومده بود اون طور اشک می ریخت وقتی خانواده ات نبودن که خوب برات اولویت بود حالا که کس و کار پیدا کردی خواهر من و یادت رفت؟یا می ری از دلش در میاری یا خواب خواهر منو ببینی. لب زدم: - زن م کجاست؟ با خشم گفت: - خونه من ادرس شو می فرستم فقط تا شب وقت داری. و زد بیرون. رو به مامان گفتم: - قول می دم با ارغوان برگردم. از در بیرون زدم و یه گل و شرینی و کادو خریدم و سمت خونه سعید رفتم. زنگ در رو زدم کی بی حرف باز شد و داخل رفتم. سه تاشون بیرون اومدن و سعید گفت: - داخله نمی دونه که اومدی! سری تکون دادم و داخل رفتم