1⃣ 🤔 ❔یکی از دوستانم برخی از اشعار مولانا را برام فرستاد که از ظاهر شعر اینطور بود که داره به شیعیان میکنه یه برنامه از اقای قرائتی هم دیدم که نسبت به شعر موسی و شبان به شدت انتقاد داشت میخواستم بدونم اگه تفکرات مولانا مشکل داره و بر خلاف شیعه هست چرا در کتب درسی و تفسیر بعضی از مسائل دینی از اشعار مولانا استفاده میشه❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که مولوی در مثنوی بارها و بارها به شیعیان وعقاید شیعیان توهین و جسارت داشته است و عقاید باطل و بی اساس خود را بارها با مختلف بیان داشته است . ❕مولوی در فرازهایی از مثنوی با مدح و تمجید از خلفای اهل سنت که از بزرگترین ظالمین به اهل بیت علیهم السلام بوده اند ، انحراف و دوری خود را از مکتب اهل بیت بیان کرده است . ❕شم احمد بر ابوبكرى زده * او زيك تصديق صدّيقى شده 📚« دفتر اوّل ، 2688 » ❕و باز گويد : ديد صدّيقش بگفت اى آفتاب * نى ز شرقى نى ز غربى خوش بتاب 📚« دفتر اوّل ، 2367 » ❕در جاى ديگر گويد : چون ابوبكر آيت توفيق شد * با چنان شه صاحب و صدّيق شد چون عمر شيداى آن معشوق شد * حقّ و باطل را چو دل فاروق شد « دفتر دوّم ، 922 » ❕و باز درباره عثمان گويد : چون كه عثمان آن عيان را عين گشت * نور فائض بود ذوالنورين گشت « دفتر دوّم ، 922 » ❕و در جاى ديگر گويد : چون كه فاروق آينه اسرار شد * جان پير از اندرون بيدار شد . 📚« دفتر اوّل ، 2208 » 👌بايد دانست كه صدّيق و فاروق و ذوالنورين به ترتيب از القاب خليفه اول و دوّم و سوم در نزد اهل سنّت و جماعت است ، اگر چه به عقيده شيعه لقب صدّيق اعظم و فاروق اكبر از القاب اميرالمؤمنين على ( عليه السلام ) است. ❕مثنوی شیعیان را به خاطر عزاداری بر امام حسین علیه السلام چنین می کند ،؛ 👌در عنوان مثنوی چنین آمده است ؛ « تشبيه مغفلى كه عمر ضايع كند و در نزع بيدار شود به ماتم اهل حلب . . . » ( دفتر ششم شماره 777 به بعد ) [ در برگزارى مراسم عزادارى امام حسين ( عليه السلام ) در روز عاشورا ] ❕روز عاشورا همه اهل حلب * باب انطاكيه اندر تا بشب گرد آيد مرد و زن جمعى عظيم * ماتم آن خاندان دارد مقيم تا به شب نوحه كنند اندر بكا * شيعه عاشورا براى كربلا 👌 تا آنجا كه سرايد : ❕گفت آرى ليك كو دور يزيد * كى بُدست آن غم چه دير اينجا رسيد 🔰سپس گويد : 👌پس عزا بر خود كنيد اى خفتگان * زانكه بد مرگيست اين خواب گران روح سلطانى ز زندانى بجست * جامه چون دريم و چون خائيم دست چونكه ايشان خسرو دين بوده‌اند * وقت شادى شد چو بگسستند بند تا آخر . ❕اهل شهر حلب از قديم شيعه و داراى علماء و محدثين بزرگ و قضات و فقهاء بوده و به فراست مشهور و در مراسم تشيع آزادى داشتند . ❕مثنوى هم در قونيه كه نزديك حلب است اقامت داشته و چند سالى هم در حلب بوده ، و احتمالاً مراسم عزادارى عاشورا را ديده و برايش گران تمام شده ، و لذا عزادارى اهل حلب را مطرح كرده و به عنوان غفلت آورده و به عرفان پرداخته است . 📚نقدی بر مثنوی ص222 ❕مثنوی با کافر دانستن حضرت ابوطالب به شیعیان بزرگترین جسارت را می کند ؛ « خود يكى بوطالب آن عمّ رسول * مى نمودش شنعه عريان مهول گفتش اى عم يك شهادت تو بگو * تا كنم با حق خصومت بهر تو گفت ليكن فاش گردد از سماع * كلّ سر جاوز الاثنين شاع ليك گر بوديش لطف ماسبق * كى بدى اين بد دلى با جذب حق الغياث اى تو غياث المستغيث * زين دو شاخه اختيارات خبيث 📚مثنوی دفتر ششم 195 👌علاّمه بزرگ مرحوم ملاّ محمّد باقر مجلسى عليه الرحمة ، در اواخر كتاب « عين الحياة » فارسى كلماتى در ردّ صوفيه دارد ، تا آنجا كه مى فرمايد : «در هيچ صفحه‌اى از صفحات مثنوى نيست كه اشاره به جبر ، يا وحدت وجود ، يا سقوط عبادات يا غير اينها از اعتقادات نكرده باشد» 📚عین الحیاه ص271 👌به هر حال انحرافات مولوی بیش از آنچه ذکر شد می باشد که اگر دوستان تمایل داشته باشند می توانیم بیشتر در این رابطه بحث کنیم اما این انحرافات مانع از آن نمی شود که از اشعار او در مواردی که خلاف مسلمات نیست استفاده کنیم چرا که علی علیه السلام فرمود ؛ « حکمت را بگیرید و لو از اهل » 📚بحار الانوار ج2 ص99 👌اما روشن است که ترفیع مولوی به این که عارف حقیقی به خداوند و از جمله مقربین درگاه الهی است و مانند این تعابیر ، خلاف واقع است که شایسته است شیعیان از چنین تعابیری در مورد او استفاده نکنند . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.