. پیش به سوی دولت‌اسلامی ✍محدثه زندی از یکشنبه که خبر آمد و دوشنبه که شهادتش قطعی شد گمانه‌زنی‌ها و تحلیل‌ها آغاز شد و برخی چنان حادثه را می‌کاوند و به این و آن نسبتش می‌دهند انگار فراموش کرده‌اند جهان ربی دارد که اکبر است و تنها اوست که جهان را اداره و تدبیر می‌کند او بهتر از همه بلد است چگونه همه چیز را جفت‌وجور کند و همه را با هم ببرد. او مربی است گاهی لازم می‌داند آزمونی سخت از ملتی بگیرد چون بنا دارد اجری گرانبها به او بدهد. چون بنا دارد به آنها بفهماندکه آیا درسشان را خوب یاد گرفته‌اند یا نه . یاد گرفته‌اند پی شایعات نروند، حرف دشمن‌پسند را از حرف دوست‌پسند تشخیص بدهند، یادگرفته‌اند حلم داشته باشند و مثل مولایشان علی برای وحدت دندان روی جگر بگذارند و تصفیه حساب جناحی و حزبی و سیاسی نکنند. آری! ما خدا داریم، رب داریم ما مثل یهود نیستیم که باورشان یدالله مغلوله است. اینکه این حادثه به اجر بیانجامد یا به شر و عذاب انتخاب ما و وابسته به واکنش ما است، و این معنای سوره فلق است. قل اعوذ برب الفلق. وظیفه‌ی ما از حکمت خدا که خبر نداریم اما وظیفه‌مان در این حادثه ناگوار چیست؟ پاسخ آن در شناخت راه و روش و منش و آرمان شهدای این حادثه و ادامه‌دادن آن راه است. راه آنها همان بود که کمتر از نیم قرن پیش خمینی کبیر برای آن قیام کرد، ساخت جامعه‌اسلامی و بعد تمدن‌اسلامی. تمدن‌سازی گام‌هایی دارد که از پنج گام آن گام، انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه‌سازی و تمدن‌سازی، دو گام اول برداشته شده است، ولی نزدیک چهل سال است در کار ساخت دولت‌اسلامی ( تمام کارگزاران نظام و تمام سه قوه) مانده‌ایم. آیت‌الله رئیسی مرد این میدان بود. او با بینش صحیح و تمدنی از انقلاب و با پیروی از منویات و اولویت‌های رهبری، خوب می‌دانست در چه جایگاهی است و به کجا باید برود برای همین حاشیه‌ها، تهمت‌ها و طعنه‌ها او را از مسیر منحرف نکرد، گرچه بی‌عیب نبوده، چون می‌دانست هدف چیست. شهید رئیسی، رئیس جمهوری در قد‌و‌قواره تمدن سازی و ساخت دولت اسلامی بود. بنابراین جای او را نمی‌توان صرفا با یک رئیس‌جمهور دیگر پرکرد اگر بخواهیم راهش ادامه یابد باید مردی در حد و قواره او و دنباله‌رو او بر جای او بنشیند وگرنه مسیر این شهید عزیز و تلاش‌های خستگی ناپذیرش ابتر خواهد ماند. در ادامه به برخی از خصوصیات ایشان پرداخته می‌شود. عدالت محوری رئیسی انقلاب و آرمان‌هایش را فهمیده بود. او برای ایجاد عدالت و برخوردی همگان از امکانات تلاش می‌کرد،کثرت سفرهای استانی آن هم به استان‌های محروم و مرزی و رسیدگی‌اش به محرومان که الحق او را سید محرومان لقب داده بود، نه صرفا کاری اخلاقی که در راستای رسیدن به این آرمان انقلاب بود . تلاش خستگی ناپذیر او در حمایت از تولید و احیای کارخانه‌های تعطیل شده و اصلاح ساختار مالیاتی که صدای برخی ثروت‌اندوزان را درآورد، همه و همه را باید در همین راستا تحلیل کرد. رئیس جمهور مردمی رئیسی مثل رهبرش تکیه‌اش بر مردم بود، مردم را می‌فهمید و به آنها اعتماد داشت. مردم برای او صرفا یک شعار انتخاباتی نبود. او اطمینان داشت آنها در بزنگاه‌ها خود را نشان می‌دهند. رئیسی اگر مردمی و همیشه در میان مردم بود، چون فهمیده بود که یکی از سه مولفه‌ی اصلی قدرت جمهوری اسلامی مردم‌اند، تلاش بی‌وقفه او در خدمت به مردم علاوه بر عشق او به مردم از این نگاه ناشی می‌شود. او از متن مردم و به اصطلاح خاکی بود زیرا در دید توحیدی‌اش، خود را با مردم برابر و یکسان می‌دید، گرچه بر دومین صندلی قدرت درکشور تکیه زده بود. 🍃ادامه دارد @AFKAREHOWZAVI