هدفم از نوشتن این مطالب صرفا ماندن در یاد خودم و تاریخ است. نکته اول ؛ قالیباف نمی خواستم وارد شوم، بنا بر اصرارها وارد شدم. "در ابتدا با توجه به اعتماد نمایندگان محترم در سپردن کرسی ریاست مجلس به بنده وظیفه اصلی خود را خدمت در مجلس می‌دانستم و این موضوع را با دلسوزان کشور نیز در میان گذاشتم، اما مشاهده صحنه انتخابات و کمرنگ شدن کارآمدی و راهکارهای حل مشکلات و همچنین دعوت اکثریت نمایندگان محترم و تکلیف کردن جمعی از فرزندان و خانواده های شهدا که آنها را امین و یاور خود و کشور می‌دانم و همچنین دعوت گسترده چهره های سیاسی برجسته جبهه انقلاب بنده را به جمع بندی جدیدی رساند که اگر داوطلب این انتخابات نشوم کاری که در چند سال گذشته برای حل مسائل اقتصادی مردم در دولت مردمی و مجلس انقلابی شروع کرده ایم و به زمان ثمردهی رسیده است ناتمام می ماند." -ثبت نام ایشان در حالی بود که او در انتخابات مجلس تهران که پایگاه اصلی رای او بود چندانی نداشت و با افت آرای شدیدی مواجه شد. -فرایند انتخابات مجلس بین نیروهای حامی ایشان و دیگران رقیبان گفتمان اصولگرایی همراه با کش و قوس ها و اختلافات بعضا شدیدی بود. هنوز آتش زیر خاکستر بود . آمدن او به میدان یعنی شعله ور شدن دوباره اختلافات درونی . و چنین هم شد. -اولین تاثیر ورود قالیباف به انتخابات گردش رقابت از رقابت با کاندیداهای جناح رقیب به رقابت درون گفتمانی بود. -با وجود چنین فضایی آنچه قابل تامل است اصرار به گفته او "چهره های برجسته جبهه انقلاب" برای به میدان آمدن ایشان است! این چهره های برجسته چه کسانی بودند؟ هوش سیاسی آنها در رصد فضای انتخابات و وضعیت دکتر قالیباف با توجه به انتخابات اخیر مجلس محل تامل است. -اولین ثمره رقابت درون گفتمانی، ایجاد فضای لجاجت و تخریب بود. دور دوم رقابت بین جلیلی-پزشکیان در حالی صورت گرفت که به گفته برخی خبرگزاری ها بخش قابل توجهی از حامیان ایشان در حساس ترین وضعیت ممکن به سوی پزشکیان چرخش کردند و نه به سوی جلیلی. تقریبا این مورد اتفاق تحلیل گران و آمارهای انتخاباتی است که سبد رای مشترک قالیباف اغلب با پزشکیان است. و اکثریت حامیان ایشان در دوگانه پزشکیان-جلیلی، پزشکیان را انتخاب می کنند. -وجود کاندیداهای متفاوت از اصولگرایان موجب تردید در بین نخبگان و کف جامعه شده بود. نتایج ئدور اول هر چند تردیدها را زدود اما فرصت روایت دولت شهید رئیسی و همچنین تمرکز بر روی کاندیدای هدف را از جبهه گرفت. همه اینها فارغ از اختلافاتی است که بوجود آمد. -بخشی از تخریب های حامیان قالیباف نسبت به جلیلی در دور دوم از زبان کاندیدای رقیب نیز بازگویی شد. اهمیت این مساله در این است که عملا دشت گرفتن این انتقادات موجب نفوذ این خوانش و تردیدها نسبت به جلیلی شد. -اطرافیان جلیلی توسط حامیان قالیباف هیولاهای خطرناک و خشن نشان داده شدند. با اینکه اگر قرار به سخن گفتن از اطرافیان و قضاوت کاندیداها با اطرافیان بود، قالیباف اساسا نمی بایست تایید صلاحیت می شد. چرا که در مجموعه شهرداری با لیست بلندی از مدیران متخلف با محکومیت قطعی قضایی همراه بوده ایم. همین فضا مورد سوء استفاده اصلاح طلبان نیز واقع شد. ضمن اینکه یکی از عوامل رویگردانی حامیان ایشان از جلیلی شایدهمین فضای مستقر در بین هواداران ایشان بود. -فشارها برای کنار زدن جلیلی در روزهای آخر علی رغم پایین بودن قالیباف در همه نظر سنجی ها ادامه یافت. شایعات در مورد سید حسن نصرالله و یا اطرافیان او تا سردار قائنی و .... در رسانه های حامی قالیباف و اکانت های حامی او پمپاژ شد. فشار سنگینی علیه جلیلی و حامیان ایشان به راه افتاده بود . رسانه های حامی قالیباف با نظر سنجی و هر حربه ای که داشتند سعی در چرخش آرا به سمت قالیباف داشتند، در روز رای گیری تصویرر ساختگی از رای رهبری هم پخش کردند. تا به نوعی آخرین تیر برای چرخش آرا باشد. اما چیزی تغییر نکرد. -نتایج آرا نشان می داد مجموع آرای قالیباف و جلیلی یعنی برنده شدن جلیلی اما تقسیم رای اتفاق افتاده بود و کار به دور دوم کشیده شد. @ALAMESORKH