عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
•𓆩⚜𓆪• . . •• #عشقینه •• #یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو #قسمت_سیصدو‌بیست‌وچهارم کارم که تمام شد از پله ها ب
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• هنوز سردم بود و دلم درد می کرد. آن قدر سردم بود که با این که اذان گفته بودند دلم نمی خواست از اتاق بیرون بروم. دوباره زیر پتو خزیدم تا مگر کمی گرمم شود. روی علیرضا را خوب پوشاندم ولی خودم انگار گرم شدنی نبودم. حتی احساس می کردم لحظه به لحظه بیشتر احساس سرما می کنم احمد چرا بر نمی گشت؟ اصلا کجا رفته بود؟ آن قدر زیر پتو ماندم که کم کم خوابم برد. با صدای نق نق علیرضا چشم باز کردم و با این که حس می کردم بدنم سنگین و کرخت و بی حس شده هر طور بود او را در بغلم گرفتم و شیرش دادم. بعد از گرفتن آروغ علیرضا از جا برخاستم و از پشت شیشه به حیاط چشم دوختم. تقریبا چراغ همه اتاق ها خاموش بود. نمی دانستم ساعت چند و چه قدر خوابیده ام. بقچه لباسم را باز کردم و چند تا از لباس هایم را روی هم پوشیدم تا مگر کمی گرم شوم. لباس گرم و یا بافتنی نداشتم و می خواستم هر طور شده کمی خودم را گرم کنم. در اتاق را باز کردم و به حیاط رفتم. نمی دانستم دستشویی کجاست و دلم نمی خواست بیخودی در حیاط پرسه بزنم. چراغ اتاق حاج خانم هم خاموش بود. چرا احمد بر نگشته بود؟ از این که نمی دانستم ساعت چند است، از این که نمی دانستم دستشویی کجاست و به کدام سمت حیاط باید بروم، از این که احمد برنگشته بود و بی خبر مرا تنها گذاشته بود، از اینکه سردم بود و زیر دلم تیر می کشید و درد می کرد گریه ام گرفت. کاش به این خانه نیامده بودم لب پله نشستم و اشک هایم را که بی اختیار می ریخت پاک کردم. در حال و هوای خودم بودم که در یکی از اتاق ها باز شد و دو بچه با هم بیرون آمدند و به سمتی دویدند. با چشم دنبال شان کردم انگار به سمت دستشویی می رفتند. بعد از این که رفتند از جا برخاستم و به همان سمت رفتم. به هر سختی بود با آبی که به شدت سرد بود سریع وضو گرفتم و به اتاق برگشتم. نماز مغربم را خواندم و دوباره به دستشویی رفتم و بعد از طهارت و وضو دوباره به اتاق برگشتم و نماز عشایم را خواندم. بعد از نماز دوباره زیر پتو خزیدم. دلم از گرسنگی ضعف می رفت ولی دیگر نان خشک هم برای خوردن نداشتم. تنها یک مشت قند داشتم و از گرسنگی همان ها را دانه دانه در دهانم می گذاشتم و می جویدم 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید محمد رضا گنج آبادی صلوات🇮🇷 ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•