.
جیمی پسری شانزده ساله و رنگین پوست است که مادرش را از دست داده و پدرش به جرم قتل و دزدی در زندان است او تصوری از پدر و مادرش ندارد و با دایهی مادریاش زندگی میکند حالا بعد از سالها پدرش از زندان فرار میکند تا بیگناهیش را ثابت کند و در این مسیر جیمی قرار است همراه او باشد.
برشهایی از کتاب
وقتی بیرون زندان هستی تصور مردن زندانیها را نمیکنی. فقط فکر میکنی آنها حبسشان را میکشند و بعد آزاد میشوند. ولی خیلیها آن تو تلف میشوند. آنها از همه چیز خسته میشوند.به نظر آنها زندگی معنی ندارد. پس سراغ چیز دیگری میروند و تنها چیزی که غیر از زندگی میشناسند مرگ است
دوست دارم به آینه نگاه کنم و به چیزی که میبینم احترام بگذارم.شاید دوست دارم به تو نگاه کنم و احترام بگذارم. این کار احترام به خود است.
نویسنده
#والتر_دین_مایرز
مترجم
#مهرداد_مهدویان
انتشارات
#نشر_افق
ویراستار
#آمنه_رستمی
تصویرجلد
#حمیده_صادقیه
تعداد صفحات
۱۸۴
تهیه شده از
کتاب فروشی باب جواد مشهد
#کتاب
#کتاب_بخوانیم
#معرفی_کتاب
@bashamimtashafagh
با شمیم تا شفق