شبها تا دیر وقت، زیر نور چراغ فانوس مشغول خواندن و نوشتن بود. می گفت: می خواهم زود خواندن و نوشتن را یاد بگیرم تا روضه خوان (ع) شوم. که می شد مردم را جمع می کرد و برای شان می خواند. وقتی شهید شد، 18 روز روی ارتفاعات مانده بود و 28 روز بعد از شهادت آوردندش برای تشییع. بدن سالم سالم بود و بوی عطر می داد. نه سال بعد از شهادتش هم، وقتی شدت باران قبرش را خراب کرده بود، سنگ لحد را که برداشتیم، جنازه سالم بود. خواستند بیاورندش بیرون دست های شان خونی شد. ع ع راوی: پدر شهید ، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم 1395، ص 17. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/