فرازی از #وصیت_نامه_شهید_محمد_تقی_سالخورده:
ما سالهاست که در راه خدا، برای مظلومیت #امام_حسین (ع) و یارانش و اهل بیت به سر و سینه زدیم و #عزاداری کردیم، آیا ما فقط تا حد عزاداری و #سینه_زنی شیعه اهل بیت هستیم؟
اگر #آزمایش ما سختتر شود، آیا قبول میشویم یا از #صراط_مستقیم خارج میشویم؟
آیا به مرحله عمل رسیدی، عمل میکنی یا جا میزنی؟
بین حرف و عمل خیلی فاصله هست، باید عمل کرد. حالا که این راه را انتخاب کردیم، انشالله که قبول میشویم.
#وصیت_نامه_شهدا
#وصیت_نامه_موضوعی
#شهید_محمد_تقی_سالخورده
#شهدا_و_امام_حسین ع
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
#باز_نشر
روز #عاشورا بود. در منطقه ای بودیم که سه ماه بود که هیچ پیش روی در آن اتفاق نیفتاده بود و محمود عزم کرده بود تحرکی بیافریند.
باهم قرار گذاشتیم به یاد لب های #تشنه امام حسین (ع) آب نخوریم.
محمود گفت: امروز باید برویم و خون خود را فدای اسلام کنیم و این منطقه را از دست دشمن نجات دهیم. امروز یا به ملاقات خدا می رویم و یا به زیارت امام حسین (ع).
نیروها را به سه گروه تقسیم کردیم و به دشمن حمله کردیم. گویا دشمن کور شده بود و هیچ تحرکی نمی کرد. جلوی سنگرهای عراقی ها می رفتیم و عراقی ها اسلحه ها را می انداختند و فرار می کردند. محمود و شهید محمد یوسفیان برای خاموش کردن تانکی رفتند که مزاحم بچه ها شده بود.
غروب آن روز پیکر محمود و شهید یوسفیان را به عقب منتقل کردیم. خوش به حال محمود که شهید عصر عاشورا شد.
#شهید_محمود_اخلاقی
#شهدا_و_اهل_بیت (ع)
#شهدا_و_امام_حسین (ع)
#خاطرات_عاشورایی
#کتاب_نذر_قبول ؛ کتاب خاطرات شهید محمود اخلاقی، نویسنده: اشرف سیف الدینی، ناشر: اداره کل حفظ و نشر ارزش های دفاع مقدس کرمان، نوبت چاپ: اول – ۱۳۸۸؛ صفحات ۶۷ و ۷۱-۷۰.
فرازی از #وصیت_نامه_شهید_احمد_کشوری:
پدر و مادرم! همچنان که تا الآن #صبر کرده اید از خدا می خواهم صبر بیشتری به شما عطا کند. فعالیت تان را در راه خدا بیشتر کنید.
در عزایم ننشینید، نمی گویم #گریه نکنید؛ ولی اگر خواستید گریه کنید به یاد #امام_حسین ( علیه السّلام) و #کربلا و پدر و مادرانی که پنج فرزندشان شهید شده گریه کنید، که اگر گریه های امام حسینی و #تاسوعا و #عاشورایی نبود، اکنون یادی از اسلام نبود.
#شهید_احمد_کشوری
#وصیت_نامه_شهدا
#وصیت_نامه_موضوعی
#مجالس_عزاداری
#شهدا_و_امام_حسین ع
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از #وصیت_نامه_شهید_سید_احمد_پلارک:
السلام علیک یا ثارالله؛ ای چراغ هدایت و کشتی نجات، ای رهبر آزادگان، ای #آموزگار_شهادت که زنده کردی اسلام را با خونت و با خون انصار و اصحاب باوفایی که اسلام را تا ابد پایدار و بیمه کردید. (یا حسین دخیلم)
#شهید_سید_احمد_پلارک
#وصیت_نامه_شهدا
#وصیت_نامه_موضوعی
#شهدا_و_امام_حسین ع
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از #وصیت_نامه_شهید_قاسم_میرحسینی :
چون ما ادامه دهندگان راه #امام_حسین(ع) هستیم، یزیدیان بر ما خرده گیری کرده اند و سپس قتل عامام مان نموده اند و همچون حیوانات درنده به ما حمله کردند.
پیران و کودکان ما را کشتند، جوانان را تکه پاره و به زنان کهن سال و دختران خُردسال تجاوز کردند. یتیمان را سر بریدند. خانه ها را سوزاندند و شهرها را پس از غارت به ویرانه تبدیل کردند.
یا ابا عبدالله! یاوران تو را دست بریدند ؛پا قطع کردند ؛سر جدا کردند ؛ با مواد شیمیایی بدنشان را کباب کردند .
چون از شما پدر و مادر مهربانم در کودکی آموخته ام وقتی داستان حماسه آفرینی های #کربلای_حسین (ع) را برایم تعریف می کردید، تصمیم گرفتم با امام حسین بیعت کنم که «یا ابا عبدالله! انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم» .
#شهید_قاسم_میرحسینی
#وصیت_نامه_شهدا
#وصیت_نامه_موضوعی
#شهدا_و_امام_حسین ع
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از #وصیت_نامه_شهید_محمد_تقی_سالخورده:
پدر و مادر عزیزم! قبل از اینکه بخوانید، می خواهم ناراحتی و غم را از چهره خود بیرون کنید. خواندن این مطالب باید با چهره خندان باشد.
میدانید که کسی در این دنیا نمیماند. یکی از دیگری زودتر، پس گریه نکنید، باید خوشحال باشید.
هر چه قدر برای شما عزیز باشم، از #علی_اکبر امام حسین (ع) که عزیزتر نیستم، به همان عزیز امام حسین (ع) که در صحرای #کربلا جان خود را فدا کرد، خودتان را ناراحت نکنید و مرا ببخشید.
بگویید این جوان را در #راه_امام_حسین (ع) فدا کردم و مثل #حضرت_زینب (س) با بینش کامل به این موضوع نگاه کنید.
#وصیت_نامه_شهدا
#وصیت_نامه_موضوعی
#شهید_محمد_تقی_سالخورده
#شهدا_و_امام_حسین ع
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از #وصیت_نامه_شهید_قاسم_میرحسینی :
همسرم! وصیت می کنم اگر فرزندم پسر بود، اسمش را #حسین بگذارید؛ زیرا مسئولیت حسینی دارد و باید بار حسینیان را بردوش کشد، حسین وار زندگی کند و حسین وار بمیرد
و اگر دختر بود اسمش را #زینب بگذارید، زینب گونه فریاد بزند و زینب گونه بمیرد و از حضرت زینب و مظلومیت #شهدای_کربلای_امام_حسین (علیه السلام) و ایران برایش لالایی بگو.
برایش بگو حضرت زینب (س) خود، شهدای کربلا را دفن می کرد، یتیمان و کودکان را خود سر پرستی می کرد و خود شعار #پیروزی_خون_بر_شمشیر را فریاد زد .
بگو پیامبر کربلای خونین و عاشورای سرخ گون امام حسین (ع )، #حضرت_زینب(س) بود که بعد از شهدای کربلا ی امام حسین (ع)، بنای کاخ های ظلم و جور یزیدیان را فروریخت .
#شهید_قاسم_میرحسینی
#وصیت_نامه_شهدا
#وصیت_نامه_موضوعی
#شهدا_و_امام_حسین ع
#شهدا_حضرت_زینب س
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
🔺پیام امام حسین (ع)
🔅نزدیک اذان صبح در خواب، از #امام_حسین (ع) یک پیام شفاهی دریافت کرده بود و یک پیام کتبی.
🔹پیام شفاهی وعده ملاقات امام حسین (ع) بود و در نامه حضرت نوشته بود: «چرا این روزها کمتر #زیارت_عاشورا می خوانی؟!».
⚡️وقتی بیدار شد حال بارانی داشت. چند شب بعد شهید شد. گویا امام حسین (ع) آمده بود دنبالش.
#شهید_محمد_باقر_مؤمنی_راد
#شهدا_و_اهل_بیت ع
#شهدا_و_امام_حسین ع
#عنایات_و_کرامات_شهدا
▫️راوی: حاج علی سیفی
📚#کتاب_خط_عاشقی۱، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم ۱۳۹۵، ص ۴۷ .
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا
🇮🇷@boreshha🇵🇸
🌍http://www.boreshha.ir
🔺شهید ارباً_ارباً!
🔹سید محمد خیلی توی خودش بود. پرسیدم: چه شده؟
🔸گفت: بالأخره نفهمیدم #ارباً_ارباً یعنی چه؟ می گویند انسان مثل گوشت کوبیده می شود.
🍁بعد از عملیات یا باید بروم کتاب بخوانم و یا اینکه در همین جا به آن برسم.
🌱جواب سؤالش را از گلوله توپی که به سنگرش برخورد کرد، گرفت.
#شهید_سید_محمد_شکری
#شهدا_و_اهل_بیت ع
#شهدا_و_امام_حسین ع
📚#کتاب_خط_عاشقی۱، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم ۱۳۹۵، ص ۳۱٫
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا
🇮🇷@boreshha🇵🇸
🌍http://www.boreshha.ir
🔺شهید بی سر!
🔹#مداح که بود، #شاعر هم بود. می گفت: من شرمنده ام که با سر وارد محشر شوم و #امام_حسین (ع) بی سر.
🔸وصیت کرده بود مرا در قبری که در کتابخانه مسجد المهدی آماده کرده ام، دفن کنید.
🌀وقتی قبر را دیدند، فهمیدند که کوچکتر از پیکر ایشان است. وقتی چنازه شهید آمد، دیدند سر ندارد. او برای #بدن_بی_سرش قبر کنده بود. قبر و پیکر چه به هم می آمدند.
#شهید_شیر_علی_سلطانی
#شهدا_و_اهل_بیت ع
#شهدا_و_امام_حسین ع
📚#کتاب_خط_عاشقی1، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم 1395، ص 55 . (به نقل از سروهای سرخ، غلام علی رجائی، ص 160 و 161).
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا
🇮🇷@boreshha🇵🇸
🌍http://www.boreshha.ir
🔺می روم مادر که اینک کربلا می خواندم!
🔹پارچه را کنار زدم، محمد حسین بود با همان لبخند همیشگی اش. خواستم وسایلش را برسانم دست خانواده اش.
🔸داشتم جیب هایش را خالی می کردم که به یک کاغذ برخوردم که رویش نوشته بود: می روم مادر که اینک کربلا می خواندم.
#شهید_محمدحسین_شهربانوزاده
#شهدا_و_امام_حسین
#عنایات_و_کرامات_شهدا
📚کتاب خط عاشقی ۱، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم ۱۳۹۵، ص ۱۱٫
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا
🇮🇷@boreshha🇵🇸
🌍http://www.boreshha.ir