🔺عنایت رسول خدا (ص) به شهید مطهری ▫️راوی: همسر شهید 🔹آخرین شب جمعه حیات مرتضی بود. داشت خواب می دید. پاهایش را به شدت بر زمین می زد. ▪️ وقتی بیدار شد، گفتم: چه شده؟ ▫️گفت: خواب دیدم که من و (ره) مشغول زیارت خانه خدا بودیم. ناگهان متوجه شدم (ص) به سرعت به من نزدیک می شوند. 🌀برای اینکه به امام بی احترامی نکرده باشم، دست پاچه شدم و خودم را عقب کشیدم و با اشاره به امام گفتم: یا رسول الله (ص)! آقا از اولاد شمایند. ☄ حضرت ضمن تأیید با امام رو بوسی کرده، دوباره سمت من متوجه شدند. لب هایشان را روی لب هایم گذاشتند و دیگر برنداشتند. من از شدت شعف از خواب بیدار شدم. ⚡️هنوز هم داغی لب های شان را روی لبانم احساس می کنم. ▫️گفتم: انشاء الله رسول خدا (ص) سخنرانی های شما را تأیید کرده است. ▪️کمی سکوت کرده گفتند: «من مطئنم که به زودی اتفاق مهمی برایم خواهد افتاد». 🍁آن خواب شیرین، پیک شهادتش بود. (ص) 📚، صفحه ۶۶ و ،صفحه ۱۰۵ و ۴۴۷. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir