هدایت شده از فصل فاصله
جامعه‌ای که علی و آرمان‌های بلندش را که به‌وسعت هستی بود، درک نمی‌کرد، نمی‌توانست بر بیعت غدیر پایبند بماند. این بود که حتّی عدالت او را نیز برنتابیدند و در برابرش ایستادند و بعد از کشتنش به دست‌بوس و پابوس ستم‌بارگانی رفتند که در افق ادراک آنان حکومت می‌کردند! هزاربار برای تو شاخ‌وشانه کشیدند هزار خطّ و نشانه به هر بهانه کشیدند مگر نگین عدالت پس از تو نقش نبندد چه نقشه‌ها که ستم‌خواهگان شبانه کشیدند تو برق عاطفه بودی به دیدگان یتیمان ولی به‌یاوه تو را نقش تازیانه کشیدند در آن زمان که تو بودی چه ظلم‌ها به تو کردند ولی پس از تو چه خواری که از زمانه کشیدند به دست‌بوس ستم‌بارگان شدند همان‌ها که پا ز عدل تو آن‌گونه ابلهانه کشیدند شهامتی که نمی‌خواست آن درشت‌سخن‌ها که پیش روی تو آزاد در میانه کشیدند پس از تو نم‌نمک آن زخم‌ها به چرک نشستند پس از تو کم‌کمک آن شعله‌ها زبانه کشیدند چه جمع اندک و غمدیده‌ای در آن شب تیره به کوفه پیکر پاک تو را به شانه کشیدند .... رهی دراز نداری، به او نیاز نداری علی امام کسانی‌ست که پَر ز لانه کشیدند؛ همان‌کسان که دل از دام دام‌ودانه بریدند همان‌کسان که شررها در آشیانه کشیدند @faslefaaseleh