📌 نقش رشد سیاسی در تقویت حکومت‌ها و رسالت دولت‌ها ❇️ پرسش: سلام استاد، رهبری گاهی تحلیل سیاسی نداشتن مردم رو دلیل یه سری اتفاقات می‌افته، گاهی حاکمان رو.‌ درواقع گاهی نظام اجتماعی بر نظام سیاسی مقدم می‌شه، گاهی نظام سیاسی بر نظام اجتماعی. * «آنچیزی که قدرتمندترین آدم تاریخ (امیرالمؤمنین) را آنجور مظلوم کرد نبود تحلیل سیاسی بین مردم بود! » *«اگر رشد و آگاهی سیاسی به قدر لازم در مردم نبود مردم آن جامعه را نمی توان ملامت کرد حکومتهای آن جامعه را باید ملامت کرد.» این دو چطور با هم جمع میشن؟ ❇️ پاسخ: سلام علیکم این دو مطلب کاملا صحیح و هماهنگ و در طول یک دیگر هستند. ✔️در کلام اول از نقش رشد و قدرت تحلیل سیاسی مردم در بقا و قدرت حاکمیت سخن می‌گوید؛ چرا که قوام هر جامعه‌ای به حضور آگاهانه و مشارکت مسئولانه‌ی مردم در همه‌ی میدان‌های اجتماعی است. اگر مردم، حق را از باطل تشخیص ندهند و به مسئولیت و مشارکت خود واقف نباشند اختلاف و تشتت فکری و عملی و ضعف بر جامعه مستولی می‌شود و پشتوانه‌ی حکومت تضعیف خواهد شد. از این‌رو، حاکمیت مظلوم می‌شود. در نبود رشد سیاسی است که برخی افراد بی‌سواد و نبمه‌سواد تربیون‌دار و منبری می‌شوند و مردم را حتی به اسم انقلاب و عدالت به انحراف می‌کشانند و با بزرگ کردن برخی سو مدیریت‌ها اعتماد عمومی را سلب می‌کنند و مردم را علیه اصل حاکمیت و همه‌ی مدیران جامعه بر می‌آشوبند. ✔️ در کلام دوم از شیوه‌ و مسئولیت بصیرت بخشی و رشد سیاسی مردم بحث می‌کند. یکی از مهمترین وظایف دولت‌ها و نهادهای علمی و فرهنگی هر جامعه‌ای هدایت و راهبری فکری و علمی مردم و رشد سیاسی آنهاست. هر حکومتی برای بقا و تقویت ارکان خود موظف به این مقوله از طریق نهادهای آموزشی و فرهنگی و تبلیغی است. دولتها موظف هستند با بهره‌گیری از ظرفیت‌های نهادهای علمی و استفاده از متفکران باسواد و اصیل و خوش آوازه، مسیر هدایت فکری و علمی جامعه را تسهیل کند و زمینه را برای ورود افراد بی‌سواد و نبمه‌سواد جنجالی و حاشیه‌ساز تنگ کند. متاسفانه بسیاری از دولت‌ها و دولتمردان، بجهت نداشتن بصیرت کافی سراغ یک سلسله چهره‌ها و سلبریتی های سیاسی و هنری و ورزشی می‌روند و از طریق آنها می‌خواهند مردم را قانع کنند در حالی که این یک امر احساسی است و در دراز مدت نتیجه معکوس می‌دهد. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1625