ما در خلوت به روی خلق ببستیم از همه بازآمدیم و با تو نشستیم هر چه نه پیوند یار بود بریدیم وآنچه نه پیمان دوست بود شکستیم مردم هشیار از این معامله دورند شاید اگر عیب ما کنند که مستیم مالک را همیشه غصه گدازد ملک پری پیکری شدیم و برستیم شاکر نعمت به هر طریق که بودیم داعی دولت به هر مقام که هستیم در همه چشمی عزیز و نزد تو در همه عالم بلند و پیش تو پستیم ای بت مشاهده بنمای تا تو ببینیم و نپرستیم دیده نگه داشتیم تا نرود با همه عیاری از کمند نجستیم تا تو اجازت دهی که در قدمم ریز جان گرامی نهاده بر کف دستیم دوستی آن است که بماند عهد وفا هم بر این قرار که بستیم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/272 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈