گرم قبول کنی ور برانی از بر نگردم از تو و گر فدا کنم سر تو دانی ار بنوازی و گر بیندازی چنان که در آید به رای انور نظر به جانب ما گر چه منت است و ثواب غلام همی‌پروری و چاکر اگر برابر به حکم نگذاری خیال روی تو نگذارم از برابر مرا نصیحت بیگانه منفعت نکند که راضیم که قفا بینم از ستمگر حدیث صبر من از روی تو همان مثل است که صبر طفل به شیر از کنار مادر رواست گر همه خلق از نظر بیندازی که هیچ خلق نبینی به حسن و منظر به روی تو گفتم که جان برافشانم دگر به درافتادم از محقر تو سر به صحبت درآوری هیهات زهی خیال که من کرده‌ام مصور چه بر سر آید از این شوق غالبم دانی همانچه مورچه را بر سر آمد از پر ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/375 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈