مناجات وداع اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم اهل بیت ما این عبارت رو اینگونه معنا فرمودند لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه یعنی اگه تو کمکم نکنی من نمیتونم دست از گناه بردارم، اگه تو کمکم نمیکردی نمیتونستم طاعتت رو بجا بیارم ازت ممنونم امسال هم باهمه‌ی بدی‌هامون ما رو سر سفره‌ی ضیافتت مهمان کردی حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولا و نِعمَ النَّصیر کُنْتُ بِئسَ العَبد فَأَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ اعتراف در خونه ات چقدر شیرینه عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِک فَلْیحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم، الْرَّحمنُ الرَّحیمُ ، ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ بَدیعُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ خداحافظ... الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرآنَ تازه بهت عادت کرده بودم، وداع با تو خیلی برا ما سخته... وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامَ‏ صَلِّ عَلی مُحَمّدٍ وَآلِ مُحَمَّد وَارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي عامي هَذَا وَ فِي كُلِّ عَامٍ‏ وَ اغْفِرْ لِيَ تِلکَ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ فَإِنَّهُ لاَ يَغْفِرُهَا غَيْرُكَ يَا رَحْمنُ يا علّام.. به حق حضرت زهرا که شب آخریه همیشه سفره رو مادر جمع میکنه الهی العفو... شب آخریه حنجره‌تو خرج کن... چه زود ماه مناجات مان رسید به سر امان از این شب آوارگی، شب آخر چه زود وقت خداحافظی رسید ای دوست بیا که اشک بریزیم پیش یکدیگر معمولا تو وداع همه باهم گریه میکنند، شب وداع پر از حسرت و پر از دردیم که هیچ‌ وقت نبودیم قدر دان سحر چه ساده این رمضان هم گذشت وجا ماندیم هزار حیف نبستیم کوله‌ بارِ سفر به خدا بچه که بودیم خوب یادمه دهه آخر ماه رمضان که می‌شد بعضیا که اهل دل بودند اصلا یه حال دیگه‌ای بودند، ماها نمیفهمیدم، پرس‌ و جو که میکردیم میگفتند تو این دهه اگه نشونه‌ی خیمه‌اش رو به ما دادند معلومه ماه رمضان مون مقبول واقع شده، اگه نشونیش رو ندادند چه خاکی به سر بریزیم آقاجان من میخوام بالاتر از این بگم، از شب اول تو میدونی ما هم گفتیم چقدر بی‌آبرو هستیم، اما توقعمون اینه صاحبخونه یه سری به ما بزنه... محبتی بکن و ما را ببخش شرمنده دل امام زمان را شکسته‌ایم اگر مگه نگفتی شب آخر به اندازه کل ماه رمضان میبخشی، ام‌شب بیا مهمونات رو مفتی ببر... حالا داری گزارش کار میدی محبتی کن و ما را ببخش شرمنده دل امام زمان را شکسته‌ایم اگر ولی در این رمضان هر زمان که تشنه شدیم نفس کشیده و گفتیم یا علی اصغر گرسنه‌ام که شدیم از سه‌ساله ای خواندیم ولی گرسنه نماندیم مثل آن دختر دل شکسته ما را نگاه کن یا رب تو را به جان علی از گناه ما بگذر از اینجا به‌بعد من فقط شعر میخونم، تو چجوری ارتباط برقرار میکنی ،خودت میدونی وداع ،با رمضان چون وداع با یار است همیشه سخت و غم انگیز و دلهره آور وداع، علت بغض گلوی هر عاشق وداع ،علت موی سفید هر نوکر وداع ،آه بلندیست در دل زخمی وداع ،زخم عمیقیست در میان جگر حالا آماده‌ای یا نه شب آخرِ تو را قسم به وداع علی و فاطمه‌اش به خدا باهمه‌ی نفس دارم میخونما تو را قسم به وداع علی و فاطمه‌اش به لحظه‌ای که حسن خیره مانده بود به در به لحظه‌ای که علی زار میزد و میگفت چه زود میروی از دستم ای گل پرپر قسم به آن شب سختی که دست لرزانش رسیده بود به بازوی زخمی مادر به گریه گفت فدایت شدم عزیز دلم شکسته بال و پرت را، غلاف آن خنجر علی مرد نبردهای سخت و، طاقت فرسا بود فقط تو احد 90 تا زخم و جراحت تو بدن مبارکش بود هیچ جا دیده‌ نشد علی با دیدن یه زحمی به هم بریزه اما من نمیدونم اون زخم کبودی بازو چی بود تازه از زیر پیراهن غسل میداد فقط یه لحظه لمسش کرد فَبَکیٰ بُکاءاً طویلاً... بحق حضرت زهرا ظهور را برسان کجاست منتقم خون آل پیغمبر این یه وداع بود.... تو را به حق رباب و وداع شش ماهه تو را به حق وداع خیام با اکبر به آن زمان که به خون میتپید قلب حسین تو را قسم به وداع برادر و خواهر فَنادیٰ یا زَینب اِيتِينِي بِثَوبٍ عَتِيق خواهرم اون پیراهن کهنه رو بیار این زن و بچه‌ها از خیمه‌هابیرون اومدند همه دور ابی‌عبدلله حلقه زدند هر کی یه جمله‌ای گفت زبان حال و قال مشترکشون این بود، رُدَّنا إلیٰ حَرَمِ جَدِّنا روضه وداع خیلی سخته ولی روضه‌ای هست که حضرت زهرا به علامه مجلسی سفارش کرد اُذکُر مُصِیبةَ الوِداعِ وَلَدِیَ الشَّهید انشالله حق روضه‌اش ادا بشه هر کدومشون رو یجوری آروم کرد دونه دونه‌ شون رو برگردوند به خیمه ها👇👇