🦋 رهايش كنيد پناه به من آورده 🌷 به مناسبت ، شب زیارتی ارباب بی کفن 📙 مرحوم آقاى (اعلى اللّه مقامه) در كتاب خود (كبريت احمر) نقل كرده است كه پدر (رضوان اللّه عليه) فرمود: 🕌 شبى را در حرم مطهر سيدالشهداء (ع) مشرف بودم وقت سحر شد، ديدم دو نفر به صورت هاى مهيب و عجيبى آمدند و زنجيرى از آتش بدست آنها بود بالاى سر قبرى رفتند كه صاحبش را در همان روز دفن كرده بودند نعشى را از آن قبر بيرون آوردند و آن زنجير آتشين را به گردنش گذاردند و گفتند: 🔥اى بدبخت تو را چه قابليت است كه در اين زمين مقدس دفن شوى خواستند او را بيرون ببرند رو كرد به قبر حضرت سيدالشهداء (ع) و عرض ‍ كرد: ✋🏻 يا اَبا عَبْدِاللّهِ اِنّى اِسْتَجَرْتُ بِجَوارِكَ وَ اَنَا ضَيْفُكْ. 🔅يعنى: آقا من مهمان تو هستم و به تو پناه آورده ام. 👁 ناگهان ديدم در ضريح باز شد و آقا سيدالشهداء (ع) بيرون آمدند و رو كردند به آن دو نفر و فرمودند: 🌷«خُلُوهُ خُلُوهُ فَاِنَّهُ يَسْتَجارُ بِنا»: 🔅«او را رهايش كنيد زيرا به من پناه آورده». 🔗 پس غُل زنجير آتشين را از گردنش برداشتند و رفتند. 🤲🏻 آقا، يا اباعبداللّه دوستانت همه آرزو دارند بيايند كربلا و در جوار شما باشند كه آنها را پناه دهى. 📚 کرامات الحسینیه جلد ١، على مير خلف زاده 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq