✴️ صداي تو خوب است
ما چرا مینويسيم؟ آيا میخواهيم همديگر را آگاهتر کنيم؟ يا میخواهيم خودمان را سبک کنيم و خلجانهای ذهنمان را بيرون بريزيم و آرام بگيريم؟ در شبکههای اجتماعی، سطح آگاهیها تقريبا مساوی است و معمولا اکثر نوشتهها گرايش کلی خوانندگان را دگرگون نمیکند.
درست است که نوشتن برای خالی شدن، نوعی خودخواهی و ديگرآزاری است، اما به نظرم اکثر کسانی که در گروههای اجتماعی مینويسند، انگيزهٔ ديگری نيز دارند که شايد خودشان هم از آن بیخبر باشند، و آن، «با هم بودن و گم نکردن همديگر» است. در تاريکي، تنها راه برای اينکه همديگر را گم نکنيم، صدا است. لازم نيست اين صدا، حکمت و فلسفه و ادبيات و تحليلهای دقيق سياسی و بازگويی انديشههای ژرف و شگرف باشد. همينقدر که صدای همديگر را بشنويم، ترس و هراسمان از اين همه ظلمت و دهشت، کمتر میشود. حضور در شبکههای اجتماعی، نوعی دست همديگر را گرفتن در خيابان شلوغ زندگی است. ما مینويسيم، فقط براي اينکه در اين شب تاريک و بيم موج و گردابی چنين هايل، همديگر را گم نکنيم.
صدا کن مرا
صدای تو خوب است
صدای تو سبزينهٔ آن گياه عجيبی است
که در انتهای صميميت حزن میرويد
در ابعاد اين عصر خاموش
من از طعم تصنيف در متن ادراک يک کوچه تنهاترم
بيا تا برايت بگويم چه اندازه تنهايی من بزرگ است
و تنهایی من شبيخون حجم ترا پيشبينی نمیکرد
و خاصيت عشق اين است
(سهراب)
✍رضا بابایی
#نوشتن
#نویسندگی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN