‏ 6 ‏ 2 2 ✳️ 5- اين دادگاه وجدان چندان نياز به ناظر و شهود ندارد، بلكه معلومات و آگاهى‏هاى خود انسان متّهم رابه عنوان شهود به نفع يا بر ضد او مى‏پذيرد، همان طور كه در دادگاه رستاخيز نيز ذرّات وجود انسان حتى دست و پا و پوست، گواهان بر اعمال او هستند چنانكه مى‏فرمايد: حَتّى‏ اذا ما جاؤُوها شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ ابْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ» «فصلت 20» وقتى به آتش مى‏رسند، گوش و چشم و پوستشان به اعمالى كه همواره انجام مى‏دادند، گواهى مى‏دهند. اين شباهت عجيب در ميان اين دو دادگاه نشانه ديگرى بر فطرى بودن موضوع معاد است؛ زيرا چگونه مى‏توان باور كرد در وجود يك انسان كه قطره كوچكى از اين اقيانوس عظيم هستى است، چنان حساب و كتاب و دادگاه مرموز و اسرارآميزى وجود داشته باشد، اما در درون اين عالم بزرگ مطلقاً حساب و كتاب و دادگاه و محكمه‏اى وجود نداشته باشد، اين باور كردنى نيست. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 261 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2