#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_16
#دعای_شانزدهم_صحیفه_سجادیه
#دعا_شانزدهم_2
#نيروهاى_خدادادى_انسان 6
#وجدان_انسان 2
#شباهت_محكمه_وجدان_با_دادگاه_رستاخيز 1
✳️ اين دادگاه عجيب درونى شباهتهاى عجيبى به دادگاه رستاخيز دارد.
1- قاضى و شاهد و مجرى حكم در حقيقت در اين جا يكى است، همان طور كه در قيامت چنين است:
عالِمَ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ انْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبادِكَ فِى مَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ» «زمر 46»
[اى] داناى نهان و آشكار! تو خود در ميان بندگانت بر سر آنچه [از عقايد و عبادات] اختلاف مىكردند، داورى خواهى كرد.
2- اين دادگاه وجدان توصيه و رشوه و پرونده سازى بشرى را نمىپذيرد، همان طور كه درباره دادگاه قيامت نيز مىخوانيم:
وَ اتَّقُوا يَوْماً لاتَجْزِى نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً وَ لايُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَلا يُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَلا هُمْ يُنْصَرُونَ» «بقره 48»
و از روزى پروا كنيد كه نه كسى از كسى عذابى را دفع مىكند، و نه از كسى شفاعتى مىپذيرند، و نه از كسى [در برابر گناهانش] فديه و عوضى مىگيرند، و نه [براى رهايى از آتش دوزخ] يارى مىشوند.
3- محكمه وجدان مهمترين و قطورترين پروندهها را در كوتاهترين مدت رسيدگى كرده، حكم نهايى خود را به سرعت صادر مىكند، نه استيناف در آن هست نه تجديد نظر و نه ماهها و سالها سرگردانى، همان طور كه در رابطه با دادگاه رستاخيز مىخوانيم:
وَ اللّهُ يَحْكُمُ لامُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ وَ هُوَ سَريعُ الْحِسابِ» «رعد 41»
و خدا حكم مىكند؛ و هيچ بازدارندهاى براى حكمش نيست، و او در حسابرسى سريع است.
4- مجازات و كيفرش بر خلاف مجازاتهاى دادگاههاى رسمى اين جهان، نخستين جرقه هايش در اعماق دل و جان افروخته مىشود و از آن جا به بيرون سرايت مىكند، نخست روح انسان را مىآزارد، سپس آثارش در جسم و چهره و دگرگون شدن خواب و خوراك او آشكار مىشود، همان طور كه درباره دادگاه قيامت نيز مىخوانيم:
نارُ اللّهِ الْمُوقَدَةُ* الَّتى تَطَّلِعُ عَلَى الْافْئِدَةِ» «همزه 6»
آتش برافروخته خداست* [آتشى] كه بر دلها برآيد و چيره شود.
👈ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج 7 ، ص: 261
#شانزدهم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_16
#دعای_شانزدهم_صحیفه_سجادیه
#دعا_شانزدهم_2
#نيروهاى_خدادادى_انسان 6
#وجدان_انسان 2
#شباهت_محكمه_وجدان_با_دادگاه_رستاخيز 2
✳️ 5- اين دادگاه وجدان چندان نياز به ناظر و شهود ندارد، بلكه معلومات و آگاهىهاى خود انسان متّهم رابه عنوان شهود به نفع يا بر ضد او مىپذيرد، همان طور كه در دادگاه رستاخيز نيز ذرّات وجود انسان حتى دست و پا و پوست، گواهان بر اعمال او هستند چنانكه مىفرمايد:
حَتّى اذا ما جاؤُوها شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ ابْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ» «فصلت 20»
وقتى به آتش مىرسند، گوش و چشم و پوستشان به اعمالى كه همواره انجام مىدادند، گواهى مىدهند.
اين شباهت عجيب در ميان اين دو دادگاه نشانه ديگرى بر فطرى بودن موضوع معاد است؛ زيرا چگونه مىتوان باور كرد در وجود يك انسان كه قطره كوچكى از اين اقيانوس عظيم هستى است، چنان حساب و كتاب و دادگاه مرموز و اسرارآميزى وجود داشته باشد، اما در درون اين عالم بزرگ مطلقاً حساب و كتاب و دادگاه و محكمهاى وجود نداشته باشد، اين باور كردنى نيست.
👈ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج 7 ، ص: 261
#شانزدهم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2