eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
‏ 1 ✳️ خاك با اراده حكيمانه حضرت حق، بر اساس رحمت و عشق از هزاران جاده پر پيچ و خم عبور كرد، تا در صلب پدر تبديل به نطفه شد و نطفه در رحم مادر در جايى استوار قرار گرفت، نطفه علقه شد و علقه مضغه و مضغه اسكلت استخوانى و بر استخوان گوشت قرار گرفت، سپس روح در آن دميده شد و پس از مدتى به صورت انسانى آراسته، پاى به بسيط زمين گذاشت. وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْانْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طينٍ* ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فى قَرارٍ مَكينٍ* ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللّهُ احْسَنُ الْخالِقينَ» «مومنون 12» و يقيناً ما انسان را از [عصاره و] چكيده‏اى از گِل آفريديم،* سپس آن را نطفه‏اى در قرارگاهى استوار [چون رحم مادر] قرار داديم.* آنگاه آن نطفه را علقه گردانديم، پس آن علقه را به صورت پاره‏گوشتى درآورديم، پس آن پاره‏گوشت را استخوان‏هايى ساختيم و بر استخوان‏ها گوشت پوشانديم، سپس او را با آفرينشى ديگر پديد آورديم؛ پس هميشه سودمند و بابركت است خدا كه نيكوترين آفرينندگان است. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 256 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 2 ✳️ در اين خزانه بى نظير آفرينش و گوهر پر بهاى فطرت، يعنى نيروى كشش به سوى توحيد و حقايق، دين قيم قرار داده شد: فَاقِمْ وَجْهَكَ لِلدّينِ حَنيفاً فِطْرَةَ اللّهِ التَّى فَطَرَ النّاسَ عَلَيْها لاتَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللّهِ ذلِكَ الدّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَايَعْلَمُونَ» «روم 30» پس [با توجه به بى‏پايه بودن شرك‏] حق‏گرايانه و بدون انحراف با همه وجودت به سوى اين دين [توحيدى‏] روى آور، [پاى‏بند و استوار بر] سرشت خدا كه مردم را بر آن سرشته است، باش براى آفرينش خدا هيچ گونه تغيير و تبديلى نيست؛ اين است دين درست و استوار؛ ولى بيشتر مردم معرفت و دانش [به اين حقيقت اصيل‏] ندارند. دين قيم و نور الهى و كشش به سوى آن، واقعيتى است كه در ذات انسان نهاده شده، هر چند گروهى از مردم به آن توجّهى نداشته باشند. در اين ظرف وسيع و گسترده ميوه‏اى شيرين و با منفعت چون عقل كه همچون نورافكنى قوى براى زدودن تاريكى هاست نهاده شده، تا راه انسان براى پذيرش حقايق و واقعيت‏ها كه نسبت به آن جاذبه و خواسته درونى دارد آسان گردد. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 256 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 3 ✳️ «هُوَ الَّذى انْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً لَكُمْ مِنْهُ شَرابٌ وَ مِنْهُ شَجَرٌ فيهِ تُسِيمُونَ* يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ وَ النَّخيلَ وَ الْاعْنابَ وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ انَّ فى ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ* وَ سَخَّرَلَكُمُ اللّيْلَ وَ النَّهارَ و الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومُ مُسَخَّراتٌ بِامْرِهِ انَّ فى ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ» «نحل 10» اوست كه از آسمان، آبى براى شما نازل كرد كه بخشى از آن نوشيدنى است و از بخشى از آن درخت و گياه مى‏رويد كه [دام‏هايتان‏] را در آن مى‏چرانيد.* براى شما به وسيله آن آب، زراعت و زيتون و خرما و انگور و از همه محصولات مى‏روياند؛ يقيناً در اين [واقعيات شگفت‏انگيز طبيعى‏] نشانه‏اى است [بر توحيد، و ربوبيّت وقدرت خدا] براى گروهى كه مى‏انديشند.* و شب و روز و خورشيد و ماه را نيز رام و مسخّر شما قرار داد، وستارگان هم به فرمانش رام و مسخّر شده‏اند؛ قطعاً در اين [حقايق‏] نشانه‏هايى است [بر توحيد، ربوبيّت و قدرت خدا] براى گروهى كه تعقّل مى‏كنند. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 256 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 4 ‏ ✳️ نور عقل با ابزار و جنودى كه در اختيار دارد، راه را براى دريافت حقايق غيبى و شهودى باز مى‏كند و در قسمت عمده‏اى از اصول، حجت الهى را براى انسان تمام مى‏نمايد و در آن زمينه‏ها راه هر گونه عذرى را در آلوده شدن به پليدى‏ها مى‏بندد. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: اسْتَرْشِدُوا الْعَقْلَ تَرْشُدُوا، وَلا تَعْصُوهُ فَتَنْدَمُوا. راهنماى خود را خرد خويش قرار دهيد تا به راه راست و به مسير رشد و كمال هدايت شويد و با آن مخالفت ننماييد كه پشيمان مى‏شويد. امام على عليه السلام فرمود: لاعِلْمَ كَالتَّفَكُّرِ، ولَاشَرَفَ كَالْعِلْمِ. هيچ علمى مانند تفكّر و هيچ شرفى مانند علم نيست. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 256 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 5 ‏ ✳️ تقوا كه عظيم‏ترين حقيقت و پرمنفعت‏ترين سرمايه و مايه اصلى كرامت براى انسان در دنيا و آخرت است، بنا به فرموده رسول خدا صلى الله عليه و آله محل و مكانش قلوب عاقلان است: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: لِكُلِّ شَى‏ءٍ مَعْدِنٌ وَ مَعْدِنُ التُّقى‏ قُلُوبُ الْعاقِلينَ. براى هر چيزى در اين پهنه آفرينش معدنى است و معدن تقوا قلوب عقلاست. و نيز حضرت فرمود: انَّ اللّهَ تَعالى‏ خَلَقَ الْعَقْلَ مِنْ نُورٍ مَخْزُونٍ مَكْنُونٍ فى سابِقِ عِلْمِهِ الَّذى لَمْ يَطَّلِعْ عَلَيْهِ نَبىٌّ مُرْسَلٌ وَلامَلَكٌ مُقَرَّبٌ، فَجَعَلَ الْعِلْمَ نَفْسَهُ، وَ الْفَهْمَ وَجْهَهُ، وَ الزُّهْدَ رَأْسَهُ، وَ الْحَياءَ عَيْنَيْهِ، وَ الْحِكْمَةَ لِسانَهُ، وَ الرَّأْفَةَ هَمَّهُ، وَ الرَّحْمَةَ قَلْبَهُ. ثُمَّ غَشّاهُ وَقَوّاهُ بِعَشَرَةِ اشْياءَ: بِالْيَقينِ، وَالْإيمانِ، وَ الصِّدْقِ، وَالسَّكينَةِ، وَ الْاخْلاصِ، وَالرِّفْقِ، وَ الْعَطِيَّةِ، وَ الْقُنُوعِ، وَ التَّسْليمِ، وَ الشُّكْرِ. خداوند بزرگ، عقل را از نور مخزون مكنون در علم گذشته‏اش كه نبى مرسل و ملك مقرب بر آن آگاهى نداشت آفريد. علم را نفس عقل و فهم را صورت و زهد را سر و حيا را دو چشم و حكمت را زبان و رأفت را همت و رحمت را قلب آن قرار داد، سپس آن را به ده چيز تقويت كرد: يقين، ايمان، صدق، آرامش، اخلاص، رفق، بخشش، قناعت، تسليم، شكر. جذبه فطرت و نور عقل، حجاب‏ها را از برابر ديده قلب كنار مى‏زنند و انسان را به تماشاى حقايق موفق مى‏كنند و راه قبول واقعيت‏ها را براى آدمى سهل و آسان مى‏سازند. ولى آنان كه راه فطرت و عقل را با طوفان گناه و سيل شهوات مى‏بندند، از درك حقايق و لمس واقعيت‏ها محروم مى‏شوند و همچنان كه جاهل به دنيا آمده‏اند، جاهل از دنيا مى‏روند و نصيبى از رحمت خدا در جهان ديگر براى آنان نيست. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 256 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 6 ‏ 1 ✳️ در اين منبع احسن تقويمى دادگاهى عالى چون دادگاه قيامت و به تعبير قرآن مجيد نفس ملامت گر و به قول روانشناسان وجدان اخلاقى و به زبان عامه وجدان، قرار داده، تا در برابر نيكى‏هايى كه از انسان سر مى‏زند سرور و نشاط و شادى و خوشى پخش كند و در برابر زشتى‏ها انسان را ملامت كرده و به سختى سرزنش نمايد و وى را به اندوه و غم و حسرت و پشيمانى و ناراحتى محكوم كند. لا اقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيامَةِ* وَلا اقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوّامَةِ» «قیامت 1» به روز قيامت سوگند مى‏خورم،* و به و سرزنش‏گر قسم مى ‏خورم. در تفسير «نمونه» ذيل آيه فوق آمده است: «حقيقت اين است كه يكى از دلائل وجود «معاد» وجود «محكمه وجدان» در درون جان انسان است كه به هنگام انجام كار نيك روح آدمى را مملو از شادى و نشاط مى‏كند و از اين طريق به او پاداش مى‏دهد و به هنگام انجام كار زشت يا ارتكاب جنايت روح او را سخت در فشار قرار داده و مجازات و شكنجه مى‏كند، به حدى كه گاه براى نجات از عذاب، وجدان اقدام به خودكشى مى‏كند. يعنى در واقع وجدان حكم اعدام او را صادر كرده و به دست خودش اجرا مى‏كند. بازتاب نفس لوّامه در وجود انسان‏ها بسيار گسترده و از هر نظر قابل دقت و مطالعه است. وقتى عالم صغير يعنى وجود انسان در دل خود محكمه و دادگاه كوچكى دارد، چگونه عالم كبير با آن عظمتش محكمه عدل عظيمى نخواهد داشت. ما از وجود «وجدان اخلاقى» پى به وجود «رستاخيز و قيامت» مى‏بريم و نيز از همين جا رابطه جالب اين دو سوگند روشن مى‏شود و به تعبير ديگر سوگند دوم دليلى بر سوگند اول است. دادگاه وجدان آن قدر عظمت و احترام دارد كه خداوند به آن سوگند ياد مى‏كند و آن را بزرگ مى‏شمرد و به راستى بزرگ است، چرا كه يكى از عوامل مهم نجات انسان محسوب مى‏شود، به شرط آن كه وجدان بيدار باشد و بر اثر كثرت گناه ضعيف و ناتوان گردد. به هر حال اين «نفس لوّامه»، رستاخيز كوچكى است در درون جان هر انسان كه‏ بعد از انجام يك كار خوب يا بد، بلافاصله محكمه آن در درون جان تشكيل مى‏گردد و به حساب و كتاب او مى‏رسد. لذا گاه در برابر يك كار نيك و مهم چنان احساس آرامش درونى مى‏كند و روح او لبريز از شادى و نشاط مى‏شود كه لذت و شكوه و زيبايى آن، با هيچ بيان و قلمى قابل توصيف نيست. و به عكس گاهى به دنبال يك خلاف و جنايت بزرگ چنان گرفتار كابوس وحشتناك و طوفانى از غم و اندوه مى‏گردد و از درون مى‏سوزد كه از زندگى به كلى سير مى‏شود و حتى گاه براى رهايى از چنگال اين ناراحتى خود را آگاهانه به مقامات قضايى معرفى و به چوبه دار تسليم مى‏كند. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 261 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 6 ‏ 2 1 ✳️ اين دادگاه عجيب درونى شباهت‏هاى عجيبى به دادگاه رستاخيز دارد. 1- قاضى و شاهد و مجرى حكم در حقيقت در اين جا يكى است، همان طور كه در قيامت چنين است: عالِمَ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ انْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبادِكَ فِى مَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ» «زمر 46» [اى‏] داناى نهان و آشكار! تو خود در ميان بندگانت بر سر آنچه [از عقايد و عبادات‏] اختلاف مى‏كردند، داورى خواهى كرد. 2- اين دادگاه وجدان توصيه و رشوه و پرونده سازى بشرى را نمى‏پذيرد، همان طور كه درباره دادگاه قيامت نيز مى‏خوانيم: وَ اتَّقُوا يَوْماً لاتَجْزِى نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً وَ لايُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَلا يُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَلا هُمْ يُنْصَرُونَ» «بقره 48» و از روزى پروا كنيد كه نه كسى از كسى عذابى را دفع مى‏كند، و نه از كسى شفاعتى مى‏پذيرند، و نه از كسى [در برابر گناهانش‏] فديه و عوضى مى‏گيرند، و نه [براى رهايى از آتش دوزخ‏] يارى مى‏شوند. 3- محكمه وجدان مهم‏ترين و قطورترين پرونده‏ها را در كوتاه‏ترين مدت رسيدگى كرده، حكم نهايى خود را به سرعت صادر مى‏كند، نه استيناف در آن هست نه تجديد نظر و نه ماه‏ها و سال‏ها سرگردانى، همان طور كه در رابطه با دادگاه رستاخيز مى‏خوانيم: وَ اللّهُ يَحْكُمُ لامُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ وَ هُوَ سَريعُ الْحِسابِ» «رعد 41» و خدا حكم مى‏كند؛ و هيچ بازدارنده‏اى براى حكمش نيست، و او در حسابرسى سريع است. 4- مجازات و كيفرش بر خلاف مجازات‏هاى دادگاههاى رسمى اين جهان، نخستين جرقه هايش در اعماق دل و جان افروخته مى‏شود و از آن جا به بيرون سرايت مى‏كند، نخست روح انسان را مى‏آزارد، سپس آثارش در جسم و چهره و دگرگون شدن خواب و خوراك او آشكار مى‏شود، همان طور كه درباره دادگاه قيامت نيز مى‏خوانيم: نارُ اللّهِ الْمُوقَدَةُ* الَّتى تَطَّلِعُ عَلَى الْافْئِدَةِ» «همزه 6» آتش برافروخته خداست* [آتشى‏] كه بر دل‏ها برآيد و چيره شود. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 261 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 6 ‏ 2 2 ✳️ 5- اين دادگاه وجدان چندان نياز به ناظر و شهود ندارد، بلكه معلومات و آگاهى‏هاى خود انسان متّهم رابه عنوان شهود به نفع يا بر ضد او مى‏پذيرد، همان طور كه در دادگاه رستاخيز نيز ذرّات وجود انسان حتى دست و پا و پوست، گواهان بر اعمال او هستند چنانكه مى‏فرمايد: حَتّى‏ اذا ما جاؤُوها شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ ابْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ» «فصلت 20» وقتى به آتش مى‏رسند، گوش و چشم و پوستشان به اعمالى كه همواره انجام مى‏دادند، گواهى مى‏دهند. اين شباهت عجيب در ميان اين دو دادگاه نشانه ديگرى بر فطرى بودن موضوع معاد است؛ زيرا چگونه مى‏توان باور كرد در وجود يك انسان كه قطره كوچكى از اين اقيانوس عظيم هستى است، چنان حساب و كتاب و دادگاه مرموز و اسرارآميزى وجود داشته باشد، اما در درون اين عالم بزرگ مطلقاً حساب و كتاب و دادگاه و محكمه‏اى وجود نداشته باشد، اين باور كردنى نيست. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 261 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2