🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻پدر شهید: ⭐️داشت واسه خودش #خونه می ساخت. من و پدرخانمش سرخونش کار میکردیم. سعید هم عصرها بعد از س
5⃣7⃣9⃣ 🌷 💠 روایت عاشقی 🔰سعیدم اهل نماز و روزه و بود همیشه داشت. تا زمانی که  نماز نمی‌خواند سر سفره نمی‌نشست❌ خوش اخلاق، مهربان بود😊 بسیار به بزرگترها احترام می‌گذاشت غذا زیاد نمی‌خورد🚫 🔰می‌گفتم پسرم بیشتر بخور خیلی ضعیف هستی چون به   می‌رفت می‌گفت: اگر بروی کرمان و مناطق محروم مردم نان🍞 برای خوردن  ندارند و یا نان را  با  آب می‌خورند😔 مسلمان وقتی صبح بلند می‌شود در فکر دیگر مسلمان نباشد  نیست. 🔰بر رعایت تاکید داشت. حلقه صالحین💫 در روستاهای میاندورود برگزار می‌کرد. زمان تشییع  پیکر شهدای غواص⚰ از گلوگاه  تا رامسر همراه بود. 🔰یک شب در شهیدی که در سورک تشییع شد . در ساخت گلزار شهیدان🌷 خوشنام  حضور داشت  تمام احساس خوب  را از می‌گرفت😍 همه چیز دست خداست ما امانت هستیم. همه می‌گفتن می‌دهد. 🔰حاج سعید می‌گفت: اگه نظام  هستیم همه باید گوش به فرمان مقام معظم باشیم✊ اگر در  نجنگیم باید در مرزها و شهرهای ایران🇮🇷  با بجنگیم از طرفی  باید زمینه را برای فرج امام زمان (عج) فراهم  کنیم. 🔰باید زمینه‌ساز باشیم اگر بستگان💞 ابراز ناراحتی می‌کنند بگویید پس برای چه برگزار می‌کنند. اینها مقدرات  است و همه تحت فرمان هستیم هر چه خدا خواهد همان می‌شود👌 🔰مردن حق است ⚡️اما با عزت و در راه خدا مردن است. اگرصد بار بمیریم و زنده شویم به سعید می‌گفتیم برو. ما تاپای جان با ولایت هستیم. ✍راوی: پدر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh