نشسته‌اند فقیران که نونوار شوند به حالشان نظری کن که برقرار شوند گرفته‌ای به بغل هر که را پشیمان شد خودت اجازه ندادی که شرمسار شوند من از شلوغی روز حساب می‌ترسم گناه‌هام مبادا که آشکار شوند اگر تو روی خوش از بنده‌ها بگردانی بدون شک همه بدبخت روزگار شوند عذاب اگر برسد بر سر گنهکاران نمی‌رسند که آماده فرار شوند حریف سرکشی نفس خود نخواهم شد تمام لشکر ابلیس هم مهار شوند گناهکارتر از من میان مردم نیست مرا ببخش بقیه امیدوار شوند اگر حلاوت عفو تو را کمی بچشند بعید نیست ملائک گناهکار شوند دعا کنیم برای زنان بدکاره به آبروی خدیجه درست کار شوند می‌آید آن شب عیدی که دشمنان علی مقابل همه عالم ذلیل و خوار شوند هزار شکر شدم مبتلای عشق حسین خدا کند همه مانند من دچار شوند به سوی عفو رود کشتی نجات حسین خبر دهید گنهکارها سوار شوند رباب! غصه نخور کودکت چنان بشود همه دخیل به این طفل شیرخوار شوند @shia_poem