📝 نقدی بر یادداشت «زنده باد دولت بی گفتمان» 🔹 جناب حمیدآقای ابدی از دوستان فرهیخته و اهل دغدغه هستند که قلم زدن ایشان غنیمت است. https://eitaa.com/social_theory/1883 درباره یادداشت اخیرشان نکاتی به ذهنم می‌رسد که احتمالا ناشی از بدفهمی بنده باشد. این یادداشت چند نکته محوری را بیان می‌کند: 🔹 در شرایط کنونی بی گفتمانی مزیت است. شرایط حاکم بر ایران و جهان آنچنان پیچیده است که کسی سراغ نداریم روایتی از روند تحولات داشته باشد. در شرایط روی کار آمده که روایتی از تمنای ایران در گام دوم نداریم. پرسش‌برانگیزی آینده امری ملی نیست بلکه امری جهانی است. یعنی دولت سیزدهم در یک وضعیت متفاوت و تاریخی قرار دارد. ایشان از همه این موارد نتیجه می‌گیرد: «بی‌گفتمان بودن دولت سیزدهم» امری مطلوب و رجوع به ذات انقلاب اسلامی است. گمان می‌کنم خلط های متعددی بین مفاهیم و موضوعات مختلف در یادداشت مذکور رخ داده است. 💠 انکار داعیه داری انقلاب اسلامی در دوران پیچ تاریخی 🔻 یادداشت مزبور با تمسک به پیچیده بودن اوضاع ملی و جهانی و ایستار تاریخی ویژه امروز، تلویحا بی گفتمانی امروز را امری مطلوب و بلکه محتوم می‌داند. آیا این امر اذعان به بدون سخن بودن نیست؟ به بیان دیگر عملا می‌گوییم انقلاب اسلامی هرچند در گام دوم خود قرار دارد و این عبور از گام اول را ثمره یک اندیشه و رویکرد نو می‌داند اما در گام دوم دچار است و فقط می‌کوشد و تلاش می‌کند. 🔻 این در حالی است که در حال تولید گفتمانی جدید برای کشور در چهار دهه آتی است. گفتمانی که در آن هم نوع کنش مشخص است، هم کنش‌گر مشخص است، هم جهت و محتوای کنش روشن است. بیانیه گام دوم به صورت روشن عناصر گفتمانی دولت انقلابی را روشن می‌کند. این کار نخبگان است که بتواند این عناصر را در مقیاس ترجمه و تبدیل کند. بیانیه گام دوم متکی به سی سال اندیشه تولید شده رهبری انقلاب مملو از حرف‌های مستحکم است برای عبور از همین پیچیدگی‌های تاریخی. 🔻 هرچند بحران‌های جدید جهانی، پدیدآمدن شرایط جدید سیاسی و اقتصادی و حتی تکنولوژیک و زیست محیطی و تأثیر آن بر ایران و جهان و نوع عملکرد دولت را انکار نمی کنیم اما نباید این پیچیدگی‌ها را به گونه ای تصویر و تفسیر کرد که به توقف و منجر شود. 💠 فقدان گفتمان؛ کثرت مطلوب‌ها یا فقدان مطلوب (محرومیت دولت از کارکردهای گفتمان مطلوب) 🔻 باید توجه داشته باشیم گفتمان دارای کارکردهای متنوعی است که وجود آن می‌تواند ثمرات بی بدیلی را به همراه داشته باشد؛ اجمالا اینکه: می‌تواند ظرفیت‌های اجتماعی را برانگیزد. می‌تواند ظرفیت‌های نخبگانی را فعال کند. می‌تواند نوعی تمرکز و حوزه اقدام راهبردی ایجاد کند. گفتمان می‌تواند عزم‌های متفرق و متکثر را به توحد و بکشاند. گفتمان می‌تواند ذائقه و حاکم بر حاکمیت را تغییر دهد. گفتمان می‌تواند معیار و ارزیابی عملکرد ایجاد کند. گفتمان می‌تواند مسیر کلان حرکت یک ملت را تغییر دهد. 🔻 امروز دولت سیزدهم دچار پرکاری است اما پرکاری ای که فاقد محور و جهت واحد است. دولت سیزدهم یک رشد و را نشانه نگرفته است؛ وقتی دولتی و معینی را نشانه نگرفته باشد، بعد از یک دوره کاری نمی تواند یک را رقم بزند. از طرفی نمی تواند کارنامه خود را به صورت روشن بیان کند یعنی زبان سخن با جامعه را نیز از دست می‌دهد. از طرفی جامعه هم نمی داند باید از او چه بخواهد و او را مسئول کدام وضعیت بداند. دولت بی گفتمان، دولتی است که امکان ارزیابی را دشوار می‌کند. از سوی دیگر این و پراکنده هر یک به سویی می‌کشد. 🔻 همین امر موجب شده است امروز دولت علی رغم همه توفیقات، در حوزه‌های مختلف از طرح راهبردی، تصمیم کلان و پروژه مشخص محروم است و این فقدان طرح کلان و ایده گفتمانی، فرصت‌های کلیدی ای را نابود می‌کند. اطلاع میدانی از وضعیت اقدامات دولت چنین برداشتی را به وضوح نشان می‌دهد که توصیف آن نیاز به مجال دیگری دارد. 🔹 نکات دیگری نسبت به این یادداشت باقی است که اگر مجالی بود در فرصت دیگری مورد اشاره قرار خواهد گرفت. از خدای متعال توفیق روزافزون برادران عزیز جبهه انقلاب از جمله برادر ابدی بزرگوار که با قلم و اندیشه خود به رشد جبهه مدد می‌رسانند، را خواهانم. 🆔 @taalighat