تعلیقات
🔖 کمکاری درباره توسعه شناخت آمریکا و ارتقای سواد امریکاشناسی ایرانیان (بخش اول) 🔹 یکی از مهمترین م
🔖 کمکاری درباره توسعه شناخت آمریکا و ارتقای سواد امریکاشناسی ایرانیان (بخش دوم)
🔻 ۲. کم کاری در ناحیه ترویج و توسعه و ساخت گفتمان
تولید محتوا بخشی از کار بود که ضعیف پیش رفت. می توان فهرستی از انواع تولیدات لازم در این زمینه را فراهم ساخت. اما تولید محتوا یعنی پیمودن نیمی از مسیر؛ نیم مهمتر رساندن محتوا به مخاطب است. محتوا باید توزیع شود، با آن نگرش و #ذهنیت_اجتماعی ساخته شود، یک گفتمان پدید آید. برای این امر نیاز به تولید انواع فناوری ها داریم. برخی را رهبر انقلاب اشاره کردند.
🔹 کتب درسی، تبیین ماهیت آمریکا و مسئله اسناد لانه جاسوسی
یکی از دغدغه های جدی آقا شناساندن آمریکا و ماهیت آن به نسل جدید است. سخنرانی های 13 آبان رهبری و گفتگوی ایشان با دانش آموزان مهم و دیدنی است. اما یکی از گلایه های پرتکرار ایشان که از مطالبات برزمین مانده شان به شمار می آید، انعماس اسناد لانه جاسوسی در کتب درسی است. امری که چندبار در سخنرانی های ایشان تاکید و تکرار شد. ایشان در آبان ۱۴۰۱ فرمودند:
"من یک وقتی به آموزش و پرورش گفتم که مضامین #اسناد_لانه_جاسوسی را در کتابهای درسی بیاورید، نکردند متأسفانه، نکردند."
قبلا در مطلب زیر به بیانات رهبری و گلایه ایشان دراین باره اشاره شد:
https://eitaa.com/taalighat/727
🔹 تشکلهای دانشجویی و دورههای آمریکاشناسی
دهه هشتاد یکی از پررونق ترین دوره هایی که تشکل های دانشجویی برگزار می کردند، دوره های «غرب شناسی» بود. ما نیز در مدرسه معصومیه حداقل دوبار چنین دوره ای را برگزار کردیم. اما دهه 90 باید از دوره های «#آمریکاشناسی» رونمایی می شد. آن هم در تیراژ گسترده و ملی. هرچند سال 96 تلاش کوچکی در این راستا شد، طراحی صورت گرفت و یک نمونه نیز اجرا شد اما کافی نبود. این پلتفرم آموزشی قابلیت توسعه داشت. سال ها تشکل های دانشجویی می توانستند از این دوره ارتزاق کنند. هنوز هم دیر نیست. این #پلتفرم_آموزشی پلی برای ارتقای سواد آمریکاشناسی در سطح ملی است.
🔹 فقر آثار فاخر هنری و سینمایی
جنایت ها، خیانت ها و زذالت های آمریکایی می تواند سوژه صدها کار هنری و رسانه ای فاخر باشد. روایت بدعهدی، خوی درندگی و چپاول گری آمریکا را باید با ابزار هنر به تصویر کشید. اما سینمای ما که دوران افول خود را طی می کند، نتوانست کار فاخری در این زمینه ارائه دهد. باید هنرمندان در رشته های مختلف آمریکا را به صد زبان روایت کنند.
🔻 جمله آخر:
باید باور کنیم "ما" نسبت به ذهنیت و افکار عمومی جامعه ایران مسئولیم. باید #جهاد_تبیین را باور کنیم. تا این باور پدید نیاید دستگاه فرهنگی ما دور خود میچرخد.
#آمریکاشناسی
#آسیبشناسی
#ذهنیت_اجتماعی
🆔 @taalighat
🔖 شبیخون به ذهن و ذائقه مردم ایران
چندشب پیش شبکه چهار فردی را بهعنوان اصطلاحا کارشناس دعوت کرده بود. آقای کارشناس با تبختر، چنان جمهوری اسلامی را بهسخره گرفته بود و از آن تصویر یک موجود خرفت، کودن و نادان ارائه میداد که گویی چهار دهه جمهوری اسلامی با نادانی محض از صدر تا ذیل اداره شده است.
مسئلهام آن فرد نیست که اساسا معلوم نیست سابقه و لاحقه اش چیست، مسئلهام اطلاعات غلط یا فقر اطلاعات او هم نیست. مسئلهام سنخ این حرفها، سنخ این داعیهداران تحلیل و سنخ این #مرجعیت_تحلیلی_جدید در جبهه انقلاب است. مسئله نوع واکنش ما به این حرف هاست. ذائقه ما را همین مثلا کارشناسان سادهاندیش تغییر دادهاند. طیفی از جامعه انقلابی این حرف ها را میپسندند و به آن واکنش مثبت نشان میدهد و نام آن را نخبگی میگذارد.
امروز نقد بیمهابا و بی منطق، حرف های غیرمستند یا خلاف واقع، فحش دادن به صدر تا ذیل جمهوری اسلامی، برجستهسازی مشکلات، فریاد زدن نقصان ها و کاستیها، فریاد کشیدن در مجلس، و... تبدیل به یک امر ممدوح، شاخصهی انقلابی بودن و سکه رایج شده است. جالب اینکه برخی اوقات از این زبانها همان حرفهایی بیرون میآید که یا بیبیسی علیه ایران میگوید یا فلان اصلاحطلب تند و رادیکال علیه انقلاب،
نتیجه: مخرج مشترک با دشمن.
برخی امروز در جبهه انقلاب در حال تیشه زدن به ریشه #امید و #اعتماد جامعهاند. اینان که بین شان انسانهای واقعا دلسوز انقلاب نیز یافت میشود درک درستی از مفاهیم راهبردی و موقعیتهای کلان انقلاب ندارند. هریک نیز بر سر یک شاخه نشسته و بن میبرند.
ذائقه چنان عوض شده که اگر کسی از خوبیها بگوید، از قوتها و قدرتها بگوید، از دستاوردها بگوید، از روزنههای امید بگوید، از پیشرفتها در دل سختیها بگوید، از افقهای روشن واقعی پیشرو بگوید، محکوم میشود به مالهکش، و در این نگاه #جهاد_تبیین هووو میشود و با برچسب #جهاد_تخدیر تحقیر و طرد میشود.
بههمین سادگی معروف، منکر میشود و منکر، معروف. بیخیال آنچه آقا میگوید و میخواهد.
وقتی ذائقه تغییر کرد و به "بد دیدن" و "دیدن بدیها فقط" عادت کرد، جامعه از #مقام_شکر تنزل و سقوط میکند به #کفران_نعمت و جزای کفران نعمتها عذاب شدید الهی است.
حال آیا باب مطالبه و نقد را ببندیم؟
مطالبه یقینا باید باشد. نقد سازنده یقینا باید زنده و پویا باشد. رصد نقاط ضعف بیشک کمک به پیشرفت کشور است اما بشرطها و شروطها:
#توازن در دیدن ضعف و قوت، توازن در ضریب رسانهای دادن به نقدها و مدح ها، لحاظ کردن شرایط کلان انقلاب، نگاه کلان داشتن به راه طی شده، قضاوت و تحلیل در حد اطلاعات واقعی و درک وجود سطوح دیگری بیش از آنچه ما همه واقعیت میدانیم، بخشی از این شروط است.
مراقب ذائقه مردم باشیم. تأکید صدباره آقا درباره #امید را جدی بگیریم.
#جبهه_انقلاب
#آسیبشناسی
#جریان_خاص
#امیدزدایی
#امید
🆔 @taalighat
🔖 آسیبشناسی مرجعیت های نوظهور فکری _ تحلیلی در جبهه انقلاب (۱)
۱. رخدادهای مختلف و کنشهای جبهه انقلاب در مواجهه با حوادث گوناگون نشاندهنده برخی نارساییهاست. این کاستیها و نارساییها قطعا ریشههایی دارد و یکی از این ریشهها مبادی و مراجع فکری هستند که ما به آنها مراجعه میکنیم. پس برای اصلاح وضع موجود باید از سرچشمه سخن گفت.
۲. طبیعی است که وقتی احساس فقر تحليل دارم به دیگری که او را صاحب تحلیل میدانم تکیه کنم. پس #نیاز مبدا رجوع است. اما گوش سپردن به سخن افراد امری ساده نیست و گاه به پیروی و عبودیت بهمعنای عام منجر میشود. یعنی من دنبالهرو میشوم و همه ذهنم را به او میسپارم و همانطورکه او میخواهد عمل میکنم. چنانکه جواد الائمه (علیه السلام) فرمودند:
مَنْ أَصْغی إِلی ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإِنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ.
۳. دراین میانه نیاز و مراجعه، آقا برای جامعه نسخه گرویدن به #فکر را ارائه میدهند و بر لزوم مراجعه به #استاد_فکر تصریح میکنند و حتی برای مشخص شدن تراز این چنین استادی، مثال هم میزنند و نام میبرند و فردی چون مرحوم #آیتالله_مصباح را معرفی میکنند.
۴. هم تصریح به لزوم تفکر، هم تصریح به لزوم داشتن استاد فکر و هم بیان مصداق همه معنادار است:
یک: #فکر در انقلاب مهم است. اقدام باید ریشه در مبنا داشته باشد نه احساس و هیجان صرف. اقدامی که ریشه در تفکر دارد، ماندگار است، متقن است، قابل دفاع و دعوت است و حجت بر آن وجود دارد.
دو: اما این مسیر خضر راه میخواهد. استاد میخواهد. کسیکه راه را نشان دهد میخواهد. آموختن میخواهد. گوش کردن و زانو زدن میخواهد. پس باید دنبال استاد بود. دنبال بزرگتر بود.
سه. مفاد معرفی آیتالله مصباح بهعنوان استاد فکر چیست؟
فکر را نباید از هرجایی و هرکسی گرفت. فکر باید ریشه عمیق در باورهای بنیادین و مبانی معرفتی دینی داشته باشد. فکر باید ریشه در دین و فهم اجتهادی اصیل از دین داشته باشد.
با خواندن چهارتا روایت از روی ترجمه، تفقه دینی و فهم عمیق حاصل نمیشود.
با خواندن چهارتا تحلیل رسانهای بلاگرها فکر تولید نمیشود.
با خواندن غیر منضبط از این و آن فکر حاصل نمیشود.
فکر باید اصالت داشته باشد. قوام داشته باشد. ریشه در دین داشته باشد آن هم ریشه در فهم عمیق از دین نه فهم یکسویه و سطحی از دین که از آن ظاهرگرایی دربیاید.
پس فهم اجتهادی موضوعیت دارد، محوریت دارد. نمیتوان ذهن را بهدست هرکسی که مختصر آشنایی با آموزههای دین دارد، سپرد. اینجاست که ارزش و جایگاه یک #مجتهد_متفکر خود را نشان میدهد.
📌 ادامه دارد...
#آسیبشناسی
#جبهه_انقلاب
#مرجعیت_فکری
#استاد_فکر
#فکر
🆔 @taalighat
تعلیقات
🔖 آسیبشناسی مرجعیت های نوظهور فکری _ تحلیلی در جبهه انقلاب (۱) ۱. رخدادهای مختلف و کنشهای جبهه ان
🔖 آسیبشناسی مرجعیت های نوظهور فکری _ تحلیلی در جبهه انقلاب (۲)
🔻 مبارزه با مقوله بزرگتری
یک مفهوم بسیار اثرگذار در بین قدیمیها، مفهوم #بزرگ و بزرگتری بود. هر صنف و هر جمعی یک بزرگ داشت که در شعاع او اتفاقات مبارکی رقم میخورد. یکی از مهمترین دغدغههای بزرگ یک جمع #دغدغه_تربیت بود. دغدغه #رشد اطرافیان بود. بزرگترها خودشان را نسبت به رشد اطرافیانشان مسئول میدیدند. مفهوم بزرگتری در رأس هرم عبارت بود از "مرجعیت فکری منضبط و فهم عمیق و اجتهادی از دین" در پاییندست هرم از همین سرچشمه تغذیه میشود.
حالا این دغدغه و این بزرگی کردن بروزات و #ظهورات مختلفی داشت. گاهی با گفتن یک تذکر، گاهی با یک حضور بهموقع هنگام انحراف، گاهی با ریش سفیدی هنگام اختلاف بین دونفر، گاهی با سنگ صبور شدن، گاهی با انتقال یک تجربه، و... . بزرگ، بزرگی میکرد و #تکیهگاه جوانترها بود.
از یک سو بزرگترها #بزرگی میکردند، ستون خیمه یک جمع بودند و نقش #پدری و #مربی گری برای اطرافیانشان داشتند. از سوی دیگر #کوچکترها دنبال یک #بزرگ بودند و نسبت به بزرگ جمع خود، کوچکی و #تبعیت و خضوع داشتند. با کنار هم قرار گرفتن این دو عنصر، امر #تربیت رقم میخورد. البته در هر جمعی بر اساس تراز همان صنف و جمع.
هم بزرگان جمع، بزرگی میکردند و مدار و محور و تکیهگاه و #مربی و مرشد بودند. هم کوچکترها، بهدنبال بزرگتری بودند تا دست در دست او نهند. کوچکی کردن در مقابل بزرگ ترها، بزرگی و رشد و تعالی به همراه داشت تا اینکه بهمرور و طی حوادثی احساس #نیاز به یک بزرگتر کم شد. جوان خودش را صاحب تشخيص میداند و گوشش به حرف کسی بدهکار نیست.
اما اتفاقی که طی این سالها افتاد این بود که اساسا با مقوله #بزرگتر مبارزه و مفهوم اصیل آن #تحریف شد. تفسیر قیم مآبانه و سیاسی از آن پدید آمد و به نفی کلی بزرگترها منجر شد. گویی هر بزرگتری که از سر خیرخواهی هم چیزی به ما بگوید او متصل به یک #جریان_مخوف_امنیتی است و یا میخواهد جوانان انقلابی را اغفال کند. اینجا آنقدر #ادبیات_سخیف تولید شد که اصل مفهوم به محاق رفت.
ادبیات استقلال از بزرگان چنان پررنگ شد و داشتن بزرگتر چنان تقبیح شد و استقلال از بزرگترها چنان مدح شد که نظام ارزشی آسیب دید. بهگونهای که "حرمتشکنی" به "حریت" و "توهین" به "انقلابیگری" تفسیر شد. با حرمتشکنی و انگ زدنها چهره بسیاری از انسانهای خدوم و دلسوز نیز مخدوش شد.
با شکستن حریمها، به اسم اقدام انقلابی به راحتی نقش بزرگان کمرنگ شد و بسیاری حذف شدند و بسیاری دیگر تصمیم به سکوت و گوشهگیری گرفتند. با کنار رفتن یا کنار زدن بزرگترهای دلسوز و صاحب صلاحیت، جا برای مراجع تحلیلی سخیف باز شد و ناپختگی ها توزیع شد.
این فرآیند در طول تاریخ بارها اتفاق افتاده و جوامع آسیبهای اساسی از آن دیدهاند. اگر مجالی بود توضیح میدادم حتی در #تاریخ_غرب و نیز در #ایران_معاصر چگونه این مسیر طی شد و چه نتایجی داشت.
📌 ادامه دارد...
#آسیبشناسی
#جبهه_انقلاب
#مرجعیت_فکری
🆔 @taalighat
تعلیقات
🔖 آسیبشناسی مرجعیت های نوظهور فکری _ تحلیلی در جبهه انقلاب (۲) 🔻 مبارزه با مقوله بزرگتری یک مفهوم
🔖 آسیبشناسی مرجعیت های نوظهور فکری _ تحلیلی در جبهه انقلاب(۳)
🔻 پدیده #بلاگر_تحلیلگر
امروز اما متأسفانه جامعه انقلابی بیش از آنکه تحلیل خود را از مبادی عالی و متقن که رهبری از آن با عنوان #استاد_فکر یاد کردند، بگیرد، تحلیلش را از #بلاگر_تحلیلگرها میگیرد. بلاگری اقتضائاتی دارد که موجب میشود تحلیل سطحی شود. برای فهم این اقتضائات باید پدیده بلاگر تحلیلگر را بررسی کنیم:
۱. #بلاگر_تحلیلگر کسی است که همه حیات او به رسانه بسته است. رسانه نباشد او نیست. ریشه در آب دارد. رسانه عامل شناخت او است، محیط جولان او است. عامل برجستهشدن و مخاطب دار شدن او است. رسانه رکن حیات بلاگرها است. بدون رسانه کسی نه آنها را میشناسد و نه تحویل میگیرد.
۲. وقتی میگوییم رسانه در حیات #بلاگر_تحلیلگر رکن است یعنی او در محیط فکر، دانش و علم هيچگاه محل توجه و ارجاع نیست. او متعلق به نهاد فکر و اندیشه نیست. نه از جهت سابقه، نه از جهت سطح تولید محتوا و تحلیل و نه از جهت محیط نشو و نمو. او متعلق به رسانه است.
۳. تأکید بر ارتباط تحلیلگر با نهاد علم بهمعنای ایجاد انحصار منفی نیست. بلکه اگر کسی دارای استعدادی باشد و بیرون از نهاد علم رشد کرده باشد اما اتقان سخنش در حدی باشد که مورد توجه و ارجاع نهاد علم قرار گیرد هم برای اثبات اتقان کافی است. مهم آن است که
۴. #بلاگر_تحلیلگر بر هیجان سوار است. بر احساسات سوار است. بلاگر فکر را برنمیانگیزد بلکه احساسات و هیجانات زودگذر را تحریک میکند. هیجان محوری زمينهساز تهمت زدن، حرف های غیر متقن زدن و اظهارنظرهای زودهنگام قبل از روشن شدن همه جوانب واقعیت است.
۵. #بلاگر_تحلیلگر بر رانت تکیه دارد نه رشد طبیعی. بلاگرها علیه رانتخواری مینویسند اما با #رانت_رسانه بالا آمدهاند و تلاش میکنند کسی این را نفهمد. پس در دل #برخی انواع بلاگری دروغ نهفته. پس گاهی بلاگر تحلیلگر خود را آن چیزی نشان میدهد که واقعا نیست.
۶. #بلاگر_تحلیلگر ریشه در آب دارد. و ریشه ذهن و کنش مخاطب را نیز در آب میگذارد. بلاگر چون ریشه در فکر ندارد، حرف و تحلیل سطحی تولید میکند و مخاطب را بهمرور سطحی تربیت میکند. مخاطب سطحی تحقیق نمیکند بلکه با هیجان هر حرفی را باور و تکرار میکند.
۷. توسعه #مرجعیت_بلاگرتحلیلگرها منجر به سطحی شدن جامعه، سطحی شدن کنشها و اقدامات، و سطحی شدن نتایج میشود. در نتیجه #رشد رخ نمیدهد. بلاگر تحلیلگرها منشأ رشد نخواهند بود.
۸. نتیجه توسعه تحلیلهای سطحی، تغییر ذائقه است. ذائقه مهم است.
۹. "بلاگر تحلیلگر" یک نماد است. چهبسا کسی از بستر رسانه رشد نکرده باشد اما در این چند مؤلفه با بلاگر تحلیلگرها شریک باشد، او هم همین است. تحلیل سطحی و عدم اتصال به مبانی، تحلیل یأس آفرین، تحلیل هیجانی، میل به خودنمایی و تعجیل در تحلیل برخی از مولفههایی است که در کار برخی دیگر نیز موج میزند.
۱۰. تحلیل بستر رشد، شرایط رشد و علت مرجعیت یافتن #بلاگر_تحلیلگرها خود موضوع مهم و مستقلی است که باید در جای خود درباره آن نوشت. استقبال ما از این دست افراد در تولید و ترویج این جنس کماثر نیست.
📌 ادامه دارد...
#آسیبشناسی
#جبهه_انقلاب
🆔 @taalighat
تعلیقات
🔖 آسیبشناسی مرجعیت های نوظهور فکری _ تحلیلی در جبهه انقلاب(۳) 🔻 پدیده #بلاگر_تحلیلگر امروز اما م
🔖 آسیبشناسی مرجعیت های نوظهور فکری _ تحلیلی در جبهه انقلاب(۴)
🔻 مرجعیت های جدید و فقر هویت
شاید قبلتر اینطور بود که اگر از کسی بهعنوان مرجع فقهی یا #مرجع_فکری سخن بهمیان میآمد برای تعیین #پایگاه_فکری و مشرب اندیشهای از #تبار_فکری او سخن بهمیان میآمد. اینکه #استاد او کیست، تحصیلات او چیست، سوابق و فعالیتهای او چه بوده، و پرسشهایی از این دست. حتی اگر از یک مبارز بازاری سخن میگفتند ابتدا حرف از این بود که از بچههای کدام #جلسه_قرآن است.
داشتن #پایگاه_فکری مهم بود چون پایگاه فکری ثبات عملی میآورد و فرد را از تذبذب جدا میکرد. پایگاه فکری مهم بود چون رفتار فرد را بهجای هیجان محور، اندیشهمحور میکرد. پایگاه فکری مهم بود چون رفتار و خط تحلیلی را پیشبینی پذیر میکرد. پایگاه فکری مهم بود چون ریشههای تحلیل و سخن نهایی را نشان میداد. نشان میداد این سخن از کجا نشأت میگیرد و ریشه در کدام #مبنا دارد.
یعنی برای مخاطب مهم بود #ریشه هر فرد کجاست. کجا بزرگ شده، رشد کرده، از چه فکری تغذیه کرده و آیا میشود از او چیزی شنید یا نه. #فکر مهم است، از هرکسی نمیتوان فکر گرفت، فکر #جهت زندگی و مسیر انتخابهای انسان را میسازد. برخی مفسرین این آیه را بر مقوله علم نیز تطبیق کردهاند:
"و لینظر الانسان الی طعامه" و طعام را خوراک فکری برشمردند که انسان باید در آن و منشأش مراقبت کند.
اما وقتی به بسیاری از مرجعیت های خبری، تحلیلی و حتی فکری جدید نگاه میکنیم با انبوهی از #فیک_نیوز ها مواجهیم. دهها #چیز_نیوز داریم که معلوم نیست پشت آن نیوز چه کسی یا کسانی با کدام رویکرد و نگرش نشستهاند. دهها کانال بدون نام داریم و هزاران مخاطب. از طرف دیگر حتی در ناحیه افرادی که اسم و رسم مشخصی دارند نیز همین مسئله جاری است. مخاطب از همان نقطه آشنایی با فرد او را میپذیرد و به کمی تجربه قبلی آشنایی در مثلا رسانه با او اکتفا میکند.
همین #سهلانگاری موجب میشود صدها کانال و دهها فرد با شیوههای مختلف رشد کنند، چهره شوند و در بزنگاه ها تحلیلهای رهزن بدهند و جامعه را ملتهب و مختل و مذبذب کنند.
اینجا جای تطبیق "انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال" نیست. این مربوط به مقام تشخیص و فرد دارای صلاحیت تمییز و تحلیل و فرقان است نه عموم جامعه. اینجا اتفاقا سختگیرانه باید به "من قال" نگریست وقتی که سخن از مرجع تحلیل برای "عموم جامعه" بهمیان میآوریم. اینجا بحث تجویز یا عدم تجویز این جنس از مرجعیت هاست. بحث در ارائه ملاک است.
قبلا ملاک #بینش و اندیشهی توأم با عمل بود و امروز ملاک فقط #کنش و اقدام شده است. وقتی معیار در انتخاب و گزینش مرجعیت تغییر کرد، کنشگری و شلوغکاری و بازیگری کاری ندارد.
درنهایت امروز طیف بسیار زیادی از کانالهای تحلیلی و حتی افراد خرده مرجع فاقد پیشینه روشن و هویت فکری و پایگاه اندیشهای روشن هستند. و این موجب تزلزل جبهه، و تذبذب و آشفتگی آن شده است.
📌 ادامه دارد...
#آسیبشناسی
#جبهه_انقلاب
🆔 @taalighat
📝 لینک یادداشتهایی باعنوان:
"آسیبشناسی مرجعیت های نوظهور فکری-تحلیلی در جبهه انقلاب"
🔹اول: اهمیت فکر و استاد فکر
https://eitaa.com/taalighat/2023
🔹دوم:مبارزه با مقوله بزرگتری
https://eitaa.com/taalighat/2025
🔹سوم:پدیده بلاگر-تحلیلگر
https://eitaa.com/taalighat/2026
🔹چهارم:مرجعیت های جدید و فقر هویت
https://eitaa.com/taalighat/2029
🔹 پنجم: تحلیل و خضوع قلب [انقلاب، هیئت، مناجات]
https://eitaa.com/taalighat/1986
🔹ششم: حرمت قلم و امکان سخن
https://eitaa.com/taalighat/2039
🔹هفتم: مطالعه گریزی و تحلیل پذیری
https://eitaa.com/taalighat/2040
🔻 دو يادداشت مرتبط:
🔹 لزوم بازنگری در مرجعیت های جدید جبهه انقلاب
https://eitaa.com/taalighat/1620
🔹 شبیخون به ذهن و ذائقه مردم ایران
https://eitaa.com/taalighat/1982
#آسیبشناسی
#مرجعیت_فکری
#جبهه_انقلاب
🆔@taalighat
🔖 انقلاب، عقل، طمأنینه
در دل #انقلاب حرکت و شور و خروش است. انقلابها معمولا در دل خود هیجان و فوران و میل به تغییر با مقیاس سرعت دارند. این طبیعت انقلاب است.
اما انقلاب وقتی اسلامی شد، گویا مجمع الاضداد میشود، همچون وجود انسان کامل. انقلاب وقتی اسلامی بود، در عین شور، مملو از عقل است. #عقلانیت_انقلابی غیر از عقلانیت مادی است. عقلانیتی الهی است اما هر چه هست عقل است. این عقل را کمتر میشناسیم.
انقلاب در عین شور و خروش اما وقتی در بستر اسلام پدید آمد چون وجود انسان کامل، مملو از آرامش و #طمأنینه است. آرام است. در عین طمأنینه، در خروش است. خروش را در دل عقل انقلابی و طمأنینه اش دنبال میکند.
کسیکه این پدیده را نمیشناسد و متأثر از دوران مدرن، انقلاب اسلامی را مدرن قرائت میکند، معنای سکوت و آرامش انقلاب در بزنگاه را، خروج از انقلاب میداند. چرا که انقلاب را در فریاد معنا کرده است، چون انقلاب را مدرن خوانده است هرچند نداند. اما پدیده خروش در #طمأنینه را نمیشناسد.
اميرالمؤمنين در خطبه همام، یکی از صفات متقین را حزن در قلب و فرح در ظاهر میدانند. یعنی متقین بر احساس و هیجان خود مسیطر و مسلط هستند. زیر خاکستر شاید آتش برافروخته دارند اما نمیگذارند این اندرون مگر در موقع لزوم خود را بروز دهد. آنها هستند که تصمیم میگیرند کجا لایه درون، بروز بیرونی بیابد. آرامش او را به حساب بیخیالی نگذار، شاید درون برافروخته دارد و شعله آن دارد آتش یک #اقدام میشود اما بدون هیاهو بلکه با طمأنینه.
انقلابی در ادبیات دینی نیز اینگونه است. نباید سکوت او، آرامش او، طمأنینه او را تخطئه کرد و او را متهم به غیر انقلابی شدن و سازشکار شدن و الینه شدن کرد. باید افق او را شناخت. در همان افق تحلیلش کرد. متقین چون در مقام #عدل هستند، هر چه را در جای خود دارند. سکوت و خروش را دارند ولی در جای خود. این را باید فهمید.
مؤمن انقلابی، #عقل دارد. عقل از عقال است، انسان را باز میدارد. گاه از خروش و گاه از سکون. اما سکون و خروش هردو ریشه و مبدأ و منشأ دارند. و این محیط و مسلط بودن بر #سکون و #خروش یعنی طمأنینه. اما کسیکه اسیر هیجان است فقط تمنای خروش آن هم در ظاهر را دارد. حتی خروش آرام را نمیشناسد و دائم در اعتراض است و این و آن را متهم میکند.
شیوه مدیریت و رهبری آقا مصداق طمأنینه و عقل انقلابی است. در این منظومه هم #صبر_راهبردی وجود دارد هم گزاره "من دیپلمات نیستم، من انقلابیام". #مبارزه_دائمي و اصیل و دقیق در زندگی یک انقلابی جریان دارد، اما در عین عقل و طمأنینه. اما کسیکه افق را نمیشناسد دائم در حال تخطئه است هم صبر راهبردی را، هم مبارزه دائمي را.
حالا وضعیت دور و برمان را نگاه کنیم، اوضاع چطور است؟!
#عقل_انقلابی
#آسیبشناسی
#جبهه_انقلاب
🆔 @taalighat
🔖 ده ضابطه مطالبهگری در کلام رهبری (بیان ده ضابطه در دو سخنرانی)
رهبر معظم انقلاب فقط در همین ۴ ماه گذشته و فقط در دو سخنرانی ده ضابطه برای مطالبهگری بیان و تأکید کردهاند. نگاهی به این ضوابط نشانمیدهد طیفی از کنشها با عنوان مطالبهگری نیازمند آسیبشناسی اساسی است. در شرایط خطیر امروز کشور توجه به این ضوابط مدنظر رهبری ضروری است:
۱. احتمال صحت بدهید
بعضی از ایرادها و انتقادهای دانشجویان به مسئولان بر اثر #بیاطلاعی است؛ چرا مثلاً فرض کنید #وعدهی_صادق در فلان وقت انجام نگرفت و فلان وقت انجام گرفت؟ اگر در فلان وقت انجام میگرفت، فلان حادثه اتفاق نمیافتاد. خب، این درست نیست. آن کسانی که متصدی این کارها هستند به انقلاب دلبستگیشان، وابستگیشان، عشقشان و آمادگیشان کمتر از من و شما نیست؛ نمیشود متهم کرد. حساب دارند و با محاسبه کار میکنند. آنچه که انجام میدهند، اگر شما هم جای آنها بودید، همین کار را انجام میدادید. این احتمال را همیشه در ذهنتان داشته باشید. متهم نکنید افراد را.
۲. تهمت نزنید
من سال گذشته یکی از توصیههایم این بود که انتقاد کنید، نقد اشکال ندارد. منتها نقد کردن با #تهمت زدن فرق میکند. مراقب باشید وقتی #نقد میکنید، کسی را متهم نکنید.
۳. در برخی موارد، حتی سوال را هم مطرح نکنید
سؤال مطرح بشود اشکال ندارد، سؤال مطرح بشود، ابهام مطرح بشود و فرصت جواب دادن بوجود بیاید. گاهی هست که بعضی از سؤالات را طرف جواب هم نمیتواند بدهد، یعنی #فرصت_جواب ندارد یا #امکان_جواب دادن نیست نسبت به این قضیه. اینطور موارد #حتی_ابهام_را_مطرح_هم_نکنید.
۴. بنبستنمایی نکنید
در انتقادها مراقب باشید #بنبستنمایی نشود؛ یعنی جوری انتقاد نکنید که وقتی مردم عادی میشنوند، احساس بنبست بکنند. گاهی اوقات اشکالی که بیان میشود، جوری است که وقتی انسان آن را میشنود، احساس میکند واقعاً هیچ راهی وجود ندارد. خب، این غلط است.
۱۴۰۳/۱۲/۲۲
۵. انتقاد با لحن مناسب
ممکن است کسی در یک قضیهی مربوط به نظامی یا دیپلماسی یا غیره به یک مسئولی اعتراض داشته باشد، ما نمیگوییم اعتراض را نگویند. چرا، منتها:
اولاً لحنی که برای بیان اعتراض و بیان انتقاد انتخاب میشود #لحن قابل قبولی باشد.
۶. کسب اطلاع، شرط انتقاد
ثانیاً بعد از تحقیق باشد. بعد از اطلاعیابی باشد. گاهی اوقات یک چیزهایی را، بعضی انسان، من میبینم در روزنامهها بعضی جاهای دیگر، میبینم بعضی یک حرفهایی میزنند، اعتراضهایی میکنند، ناشی از #بیاطلاعی است، نمیدانند چه کار انجام گرفته یا چه کار باید انجام میگرفته و نشده، مثلاً انجام بگیرد. ناشی از #بیاطلاعی است. اطلاع درست به دست بیاورند و با لحن مناسب نظراتشان را ابراز کنند.
۷. تبیین آری، جنجال نه
#تبیین لازم است. رفع مغالطههایی که گاهی انجام میگیرد لازم است. اما #ایرادهای_غیر_لازم را به میان کشیدن و دربارهاش بحث کردن و بر روی مسائل کوچک #جنجال کردن این مضّر است. اینها با هم فرق دارد. همان ابطال مغالطهای هم که عرض کردیم، با بهترین شکلش باید آن را انجام بدهند که مشکلی برای کشور به وجود نیاید.
۸. بحثهای جناحی ممنوع
وفاداری به نظام به زبان، در زبان، در اظهار، این چیز لازم و مفیدی است. هم لازم است، هم مفید است؛ که همه سیاستهای کلی نظام را در همین زمینهی مورد بحث تأیید کنند و حمایت کنند و مورد قبول قرار بدهند. این لازم است اما اینکه یک اختلافنظرهایی وجود دارد بین افراد، اینها را غلیظ کنند که این مال فلان #جناح است، این مال فلان جناح است، این حرفش این جوری است، نه، این مضرّ است. این #مضرّ است.
۹. شور انقلابی آری، بیصبری نه
شور و هیجان عمومی مردم لازم است. امروز ملّت ایران یک شور و هیجانی دارد، به خصوص جوانها شور و هیجان دارند، این چیز خیلی خوبی است، این چیز خیلی لازمی است، اما #بیصبری مضرّ است. اینکه بیصبری کنند، #هی_پا_بهزمین_بکوبند که آقا چرا نشد، چرا نکردید، چرا اقدام نشد، فلان، این مضرّ است. یعنی بدانیم کدام کار، کار درستی است، کدام کار کار مضرّی است.
۱۰. اتحاد ملی را حفظ کنید
... افراد با جهتگیریهای سیاسی گوناگون، با جهتگیریهای سیاسی گاهی متقابل، با وزن مذهبیِ کاملاً متفاوت، در کنار هم ایستادند و این وحدت بزرگ را، این #اتحاد_عظیم_ملّی را به وجود آوردند. من حرفم این است: این را حفظ کنید، این را نگه دارند... هر کسی یک وظیفهای دارد در قبال این حالت، این را نگه دارند. این با اختلاف سلیقهی سیاسی منافات ندارد، با اختلاف وزن مذهبی منافات ندارد. این در کنار هم ایستادنِ برای دفاع از یک حقیقت است، دفاع از کشور است، دفاع از نظام است، دفاع از ایران عزیز است.
۱۴۰۴/۰۴/۲۵
#مطالبهگری
#آسیبشناسی
#جبهه_انقلاب
#اتحاد_عظیم_ملّی
🆔 @taalighat
🔖 ناترازی انرژی، حوزه و جبهه فکری _ فرهنگی انقلاب
یکی از مسائل امروز کشور ناترازی انرژی است. در این مورد دهها تحلیل و عامل، از ترک فعل دولتها تا ضعف ستاد مدیریت بحران و نفوذ و... بیان میشود که همه در جای خود قابل تأمل است. اما من میگویم یکی از مقصران این موضوع #حوزه و #جبهه_انقلاب است.
به سال 88 بازگردیم. مقام معظم رهبری سال را بهنام سال #اصلاح_الگوی_مصرف نامگذاری کردند و مفصل درباره موضوع سخن گفتند. اصلاح الگوی مصرف دو ضلع دارد: یک بعد فرهنگی، مردمی و اجتماعی و یک بعد حاکمیتی، فنی و کلان مدیریت منابع انرژی.
الگوی مصرف صحیح یکی از مصادیق و زوایای #سبک_زندگی_اسلامی است. مسئله اساسی این است که حوزه باید خود را متولی #زندگی مردم و جامعه بداند. "متولی زندگی" غیر از چند نصیحت و منبر و سخنرانی است. کسیکه خود را در این مقیاس مسئول بداند، نوع مواجهه اجتماعی و حتی تولید علم آن متفاوت میشود. پرداختن به مقوله #فرهنگسازی و تولید نظریههای مادر در حوزه عدالت اجتماعی و مصرف.
امروز که طیف قابل توجهی از جبهه فکری و فرهنگی انقلاب در حال #مطالبهگری در موضوعات مختلف است، باید از خود سوال کنیم چه کسی مسئولیتهای ما را یادآوری کند؟ اگر از سال ۸۸ تا کنون مسئله اصلاح الگوی مصرف بهعنوان یکی از وظایف ما قلمداد میشد، متناظر با آن خلق محتوا، ادبیات و #فرهنگسازی میکردیم شاید تفاوتهایی را شاهد بودیم. ارزیابی عملکرد ما نشان نمیدهد کنش ما متناسب با این نیاز ملی بوده باشد.
🔻 آسیبشناسی ملی در کلام رهبری
رویهی آقا بیان نقاط قوت، برجستگیها و مزیتهای ملت ایران است ولی رهبر اسلامی چون طبیب و مصلح اجتماعی است، جایی که لازم باشد عیب را هم بیان میکند تا علاج شود و رشد رخ دهد. از این رو آقا صریحا ملت را مبتلا به اسراف میداند و آن را عیب ملی معرفی میکند:
* اسراف یک عیب ملی ماست
#ما_مردم_مسرفی_هستیم؛ ما اسراف میکنیم؛ اسراف در آب، اسراف در نان، اسراف در وسائل گوناگون و تنقلات، اسراف در بنزین. کشوری که تولیدکنندهی نفت است، واردکنندهی فرآوردهی نفت- بنزین- است! این تعجبآور نیست؟! هر سال میلیاردها بدهیم بنزین وارد کنیم یا چیزهای دیگری وارد کنیم برای اینکه بخشی از جمعیت و ملت ما دلشان میخواهد ریختوپاش کنند! این درست است؟! ما ملت، به عنوان یک #عیب_ملی به این نگاه کنیم. اسراف بد است؛ [بیانات در خطبههای نماز عید سعید فطر ۱۳۸۶/۰۷/۲۱]
باید خودمان را اصلاح کنیم. باید #الگوی_مصرف جامعه و کشور اصلاح شود. ما الگوی مصرفمان غلط است. [۱۳۸۸/۰۱/۰۱]
* اسراف همان کاری را با کشور میکند که دشمن میخواهد!
ببینید #اسراف چه کار میکند! اسراف در نان، اسراف در آب، اسراف در برق، اسراف در مصالح ساختمانی، اسراف در انواع و اقسام کالاهای گوناگون، اسراف در اسباب بازی بچه و در وسایل تجملاتی! عزیزان من! این اسراف همان کاری را با کشور میکند که #دشمن میخواهد! او از آن طرف به وسیلهی نفت، بهوسیلهی تحریم اقتصادی و انواع و اقسام ضربهها بر ملت ایران ضربه وارد میکند؛ از این طرف هم خود ما با اسراف و #صرفهجویی نکردن، ضربهی او را تکمیل میکنیم! حرف من این است." [بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی ۱۳۷۷/۰۱/۰۱]
🔻 نکته اصلی:
برخی از ما آنجایی که آقا میخواهد باشیم، نیستیم. ما اولویتهایمان را از آقا نمیگیریم. هروقت از خط آقا و طرح آقا و مطلوبیتهای ملی آقا تخطی کردیم، ضربه خوردیم و عقب افتادیم و هرجا تولی و پیروی کردیم، پیروز شدیم و به موفقیت رسیدیم.
#ناترازی_انرژی
#جبهه_انقلاب
#آسیبشناسی
#حوزه
🆔 @taalighat
🔖 نفاق، تحریف، تأویل
نفاق پیچیدهترین مسئلهای است که جامعه اسلامی با آن مواجه است. قرآن میکوشد تصویر واضحی از منافقین ارائه دهد تا راهبرد مواجهه با آنها روشن شود.
۱. تأویل، راهبرد کتمان مخالفت با ولی
#نفاق، چون نمیخواهد و بلکه نمیتواند نظر خود را صریح در تقابل با ولی جامعه بزند، نظر صریح رهبر جامعه را به آنچه خود میخواهد، #تأویل میبرد. خاصیت تأویل این است که ضمن آن ادعا میشود من به حرف ولی جامعه پایبندم اما معنای آن را با خوانش دیگری میفهمم. تأویل بهجای مخالفت صریح با مفاد سخن، یعنی دورویی در بیان نسبت با ولی اعلام وفاداری و پایبندی به خطوط قرمز.
۲. تأویل و توسعه خط تردید در نص
نفاق، اما با تأویل یک هدف مهمتر را نشانه گرفته و آن ایجاد #خط_تردید در امور بیّن و #نص کلام ولی. وقتی رهبر جامعه با ورود قاطع مقابل خط نفاق میایستد بهنحوی که صحنه روشن شود و ابهامی باقی نماند، جریان نفاق با تأویل در پی مخدوش کردن نص و تصریح رهبر با راهبرد #تردید است. خاصیت نص، تفسیرناپذیری آن است و نفاق میخواهد نص را از نص بودن بیاندازد تا راه عبور از آن را برای خود باز کند.
۳. تأویل، زمینهساز تحریف و طغیان
نفاق صحنه را غبارآلود میکند، امکان فهم اجتماعی و تبدیل سخن ولی بهعنوان راهبرد اصلی جامعه اسلامی را سد میکند تا زمینه برای صداهای دیگری که میتوانند از در مخالفت وارد شوند، باز شود تا حرف مخالف را دیگران بزنند و هزینه بر دوش نفاق نیافتد. اما این سدشکنی بهدست جریان نفاق رخ میدهد.
۴. نفاق و انسجام
ولی جامعه اسلامی محور انسجام ملی است. تعیین و حراست راهبردها و سیاستهای کلان جامعه بهدست ولی جامعه است. هنگامی که درباره مسائل کلان، راهبردی را بیان میکند که تکلیف و خط اصلی روشن میشود، تمکین به آن یعنی برآمدن صدای واحد و منسجم از جامعه اسلامی و خلق قدرت اجتماعی. اما نفاق با توسعه تأویل و تردید و تحريف به جنگ این انسجام و یکپارچگی میرود.
۵. دو سوی نفاق
نفاق در هر دو طیف امکان شکلگیری دارد. هم مخالفان ولی امر و هم موافقان و موالیان. مسئله اصلی در نفاق، ایستادن در نقطه خودرایی و عدم پذیرش ولایت ولی است. ازاین رو طیفی در هر دو طیف میتوانند در بزنگاهها سخن ولی جامعه را به تأویل ببرند. این دو جریان نفاق در یک نقطه بهم میرسند: عبور از رهبر جامعه اسلامی، حال هرکدام با یک ادبیات و مدل و کنش.
#آسیبشناسی
#جبهه_انقلاب
#نفاق
🆔 @taalighat
🔖 روایت فتح رهبری: انقلاب دین و دانش
(درنگی در بیانات کوتاه رهبری)
۱. از ابتدای جنگ ۱۲ روزه آنچه بیشتر موج میزد، میل به #نقد و #مطالبهگری و #آسیبشناسی بود. میل به برجستهکردن آنچه به ظاهر کاستی بهنظر میرسید. هرچند برخی درست و البته بسیاری بر اثر #بیاطلاعی بود.
۲. این #میل_به_نقد و دیدن کاستی و ایستادن در نقطه سوگواری، از ابتدای جنگ تا امروز مانع #روایت_فتح بود. نقدی که گاهی به طعن و کنایه و تهمت هم آلوده میشد. اما روال و روندها را ببینید که چه میکنند.
در حالیکه جامعه ایرانی باید فردای توقف جنگ چنان سرشار از عزت و #غرور_ملی و افتخار به #ایرانِ_انقلاب اسلامی و شیفته پیشرفت و اقتدار جمهوری اسلامی میشد که باید نارسایی و کاستیهای جزیی ولو ناراحتکننده اما در نگاهش ساده میآمد. #ایرانی_پساجنگ باید در دل واگویه اش این میبود که ایرانی که توانست در لبه علم و تکنولوژی دنیا هماوردی کند، حل مسئله پیشپاافتادهای مثل #ناترازی_انرژی که برای او سهل است و جمهوری اسلامی و #ساختار توانمند و کارآمدش #میتواند آن را حل کند. باید ایران پساجنگ سرشار از #امید و #اقتدار میشد که نشد...
۳. بسیاری از عوامل از جمله #ما انقلابیها نگذاشتیم این روایت بالا بیاید و غالب شود. چون #ذائقه ما به دیدن کاستیها عادت کرده، چون از اول صبح جنگ #محاکمه_جمهوری_اسلامی را آغاز کردیم. چون #مرجعیت_فکری تحلیلی نوظهور و غیر اصیل بر ذهن جبهه سایهاش حتی از آقا سنگینتر است. چنانکه تحلیل او نمیگذارد تحلیل آقا بالا بیاید یا تحلیل آقا را چنان #تأویل یا به حاشیه میبرد که اساسا حذف و منسی شود. حتی اگر آقا پیروزی را از سه زاویه #تبریک بگوید او را مجبور میخوانند. و میل به #تأویل از این دست همان #تحریف است که گفتم
https://eitaa.com/taalighat/2255
۴. اما آقا از ابتدای جنگ تا کنون در نقطه #روایت_فتح و #روایت_مردم_ایران و #روایت_انقلاب ایستاده است. همان آقایی که از سال ۱۳۷۹ سخن از #نهضت_تولید_علم بهمیان آورد و بعدها دهها زاویه ادبیات برای آن ساخت، همان آقایی که ایران را به شتاب رشد علمی رساند، حالا از نتیجه این #راهبری_دانش میگوید. این مسیر مستمر علم ورزي ذیل انقلاب اسلامی بهثمر نشست و ایران پساانقلاب را به مرزهای دانش و تکنولوژی جهان رساند. همان چیزی که #استکبار دارد از درد آن خفه میشود و دق میکند.
۵. آقا #روایت_فتح جمهوری اسلامی را از زاویه #پیشرفت عَلَم کردند و انقلاب را #انقلاب_دین_و_دانش معرفی کردند. در آن #هفت_تکلیف_راهبردی نیز یک زاویه را تمرکز برعلم دانستند همانطور که در بیانیه گام دوم گفتند. اما ماندن در حواشی مانع از دیدن این متن میشود، در نتیجه #طرح_رهبری را خراب میکنیم.
🆔 @taalighat