eitaa logo
تعلیقات
1.1هزار دنبال‌کننده
347 عکس
49 ویدیو
25 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (طلبه حوزه قم) 📝مسیر ارتباط: @fotros313h (📲 نشر مطالب با ذکر #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 در محضر ولی، نکند جلوه ای کند... ☘ سال ۸۹ در حاشیه دیدار با مقام معظم رهبری در قم، به همراه برخی از طلاب برای معمم شدن، خدمت رسیدیم. در فاصله پایان دیدار و نماز، تعدادی از آقایان جامعه مدرسین، دور آقا را گرفته بودند و طلاب که نمی‌توانستند خدمت آقا مشرف بشوند، هر یک به فراخور علاقه دور کسی از آقایان جامعه، حلقه‌ای زده بودند. ☘ در پی بودم که دیدم در زاویه‌ دوری از بیت و در سالن یکی از سرویس های بهداشتی برایشان صندلی گذاشته‌اند و ایشان آنجا منتظر نشسته است. ☘ گمان کردم برای تجدید وضو منتظرند، ولی سرویس‌ها استفاده نمی‌شد. جهت عرض ادب جلو رفتم و سلامی کردم. متوجه ذکرشان شدم و زحمت را ادامه ندادم. کسی که ظاهراً محافظ ایشان یا تشریفات بیت بود را دیدم و پرسیدم که چرا آیت الله اینجا نشسته‌اند؟ 🔻 پاسخ داد: از اینکه در محضر آقا خدایی‌نکرده طلاب دور ایشان هم جمع شوند پرهیز داشتند و سریعا آمدند اینجا که مبادا کسی دورشان را بگیرد. ☘ یعنی حتی در این حد هم راضی به ابراز وجود در نبودند... (خاطره‌ از برادر گرامی حجت الاسلام سید امید موذنی) 🆔 @taalighat
🔻 اولین دیدار: صمیمانه با جوانان ☘ همان سال 79 که همدان بودند، خیلی دنبال دیدار با ایشان بودیم تا راحت‌تر سؤالات مان را مطرح کنیم. ☘ یک روز وقت گرفتیم و به محل اقامت ایشان رفتیم. سه نوجوان دبیرستانی با ذهنی مملو از سؤال. در اتاق ساده‌ای وارد شدیم و آیت‌الله تشریف آوردند. ☘ روی زمین مقابل ما نشستند. یکی از محافظ ها، یک پشتی برداشت و خواست ایشان به‌جای تکیه به دیوار، به آن پشتی تکیه دهند. همین‌که پشتی را آورد، آیت‌الله مصباح فرمودند: دیگه شد ... ☘ می‌خواستند احساس بین چند جوان و ایشان حفظ شود و هیچ تفاوتی حتی در نوع نشستن نباشد. بعد شروع کردیم سوال پرسیدن. یکی از بچه‌ها که متأثر از هم بود با لحن بسیار تندی سوالی پرسید و ایشان را نقد کرد. 🔹 اما آیت‌الله مصباح با کمال و بدون کوچکترین تکدر خاطری، با که همیشه بر لب داشت آرام و مهربانانه پاسخش را داد. کاملا ... 🔻 برای من این نکته مهم بود، یک عالم برجسته حوزه و یک در سنین پیری، چقدر با حوصله و صمیمی چند که اطلاعات خاصی دارند و نه جایگاهی، خلوت کرده، برای آن‌ها گذاشته و با آن‌ها گپ و گفت می‌کند تا گره‌ای از ذهن آن‌ها باز شود. 🔻 آن روز آنقدر با حوصله ما را پذیرفتد که اصلاً دچار احساس بدی نشدیم. اینکه حس کنیم با اکراه در جلسه نشسته‌اند، یا عجله دارند، یا حوصله چندجوان بی تجربه را ندارند... اصلاً و ابداً. با فراغ بال و صمیمیتی که کاملاً قابل ادراک و احساس بود از ما استقبال کردند. 🔻 از این جنس رفتارها و تعاملات چند نمونه سراغ داریم؟؟؟ 🆔 @taalighat
جای خالی آیت‌الله مصباح یزدی 🔻 آیت‌الله واقعاً در تاریکی‌ها مصباح و چراغ راه بود. وقتی بالا می‌گرفت و فضا غبارآلود می‌شد، چون چراغی نورافشانی می‌کرد. حداقل برای طیف و جامعه مخاطبین خودش که کم هم نبودند، بود. 🔻 مصباح آنجا که به حضور یک عالم دینی نیاز بود، حاضر بود. یعنی صحنه را راحت خالی نمی‌کرد. بی‌مورد نمی‌کرد که اگر حرف بزنم برای من بد می‌شود یا نه! وظیفه هر چه اقتضا کند، همانجا حاضر می‌شد. 🔻 آغاز قصه اخیر (مهسا امینی) فضای تردید و زد و خورد بین خودی‌ها هم زیاد بود و هنوز آقا صحبت نکرده بودند. به برخی از اساتيد برجسته و پیام دادم که الان صحنه نیاز به تحلیل و حضور شما دارد، پر کنید خلاء امثال آقای مصباح را... ولی برخی کردند جز یکی دو نفر 🔻 به‌محض اینکه لب به‌سخن گشودند، همه صاحب تحلیل شدند. خب عزیز جانم آقا خط شکن و میخواست، آنجا که باید می بودید، نبودید!!! بعد از به میدان آمدن ، به‌صحنه آمدن چه معنا دارد؟ (البته من برای همه این عزیزان احترام قائلم و شاید وظيفه را چیزی دانسته‌اند که من نمی‌دانم) 🔻 آیت‌الله مصباح عزیز به‌موقع انذار می‌داد، به‌موقع می‌داد و به‌موقع از سنت‌های الهی و تطبیق آن بر شرایط سخن می‌گفت. وقتی همه نگران بودند و جبهه دچار اختلال شده بود، با روشنگری ذهن آشفته جبهه را آرام می‌کرد. این خاصیت یک واقعی است. 🔻 امروز دشمن روی خطای محاسباتی جبهه انقلاب و بدنه مردم حساب باز کرده... ...؟ 🆔 @taalighat
9 ❇️ سعه‌صدر، انتقادپذیری واقعی 🔻 حدود پانزده سال پیش بود به دلیل رفت‌و‌آمد و ارتباطی که با و شاگردان داشتم، مواردی از برخی کاستی‌ها در مؤسسه را نزدیک شاهد بودم. همین موجب شد از باب علاقه به رشد و موسسه دست به قلم شوم. 🔻 نزدیک به 10 صفحه در و بررسی حوزه‌های آموزشی، پژوهشی و تربیتی مؤسسه نوشتم و از طریق جناب حجت‌الاسلام علی آقا مصباح به دست مبارک آیت‌الله مصباح رساندم. 🔻 چند روز بعد اتفاقی را در راهرو مؤسسه زیارت کردم. پرسیدم یادداشت حقیر را ملاحظه فرمودید؟ ☘ با لبخند ملیح و رویی گشاده فرمودند: بله. بعد کلی تفقد و تشکر کردند سپس ادامه دادند: من واقعاً از شما متشکرم و با بیش از 90 درصد از نکات شما هم موافقم. سن ما بالا رفته و نوبت شما جوان‌هاست. سپرده‌ام علی آقا باشما جلسه بگذارند و برای رفع مشکلات کمک کنید. 🔻 من! طلبه جوانی بودم که در مقابلم یکی از بزرگان و اعلام و استوانه‌های حوزه این‌طور با ، روی باز و ایستاده بود. نقدهای یک را بدون ذره‌ای ناراحتی پذیرفته بود و بالاتر از آن، زمینه حل مشکلات را فراهم کرده بود. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 🔻 وجوهی از شخصیت روایت نشده است. این حد از و روحیه‌ی حق‌طلبی کمیاب است. اما کجا این بُعد ایشان روایت شده؟ همین امروز اگر از برخی مسئولین حوزوی یا غیر حوزوی انتقاد کنید، یا عصبانی می‌شود یا ساعت‌ها دلیل و توجیه می‌آورد. 🔻 اما با روی گشاده نقد را پذیرفت، بااینکه از یک طلبه کوچک صادر شده بود که سن نوه‌ی ایشان را داشت آن هم نه با تظاهر و تصنع، بلکه به‌عنوان ضمانت اجرا، زمینه رفع نقایص را به‌دست فرد منتقد فراهم کرد. ❌ اما این روزها برخی نخبگان را نمی‌توانی راحت نقد مشفقانه کنی! زود برآشفته می‌شوند و گویی نباید جز تمجید چیزی بر زبان آورد. 🆔 @taalighat
10 🔻 عصر انقلاب، عصر وظایف بزرگ ☘ شبی از شب‌های اردیبهشت ماه بود مرحوم یزدی تشریف آوردند و در فضایی بسیار صمیمی برای طلبه‌ها صحبت کردند. از بین فرمایشاتی که داشتند یک نکته بسیار برجسته بود که عرض می‌کنم: ☘ حوالی دهه 40 یعنی قبل از انقلاب در بسیاری از علوم سیر تحصیل را به پایان رسانده بودیم در فقه و اصول و فلسفه و... حتی در برخی از ابواب فقه نیازی به تقلید نداشتیم (کنایه از اجتهاد در برخی ابواب) با این حال ساعت‌ها می‌نشستیم با دوستان فاضل خود صحبت می‌کردیم که چه کاری از ما برمی‌آید برای انجام دهیم. ☘ بعد از ساعت‌ها گفتگو به این نتیجه رسیدیم که یک نشریه منتشر کنیم و در آن مقاله بنویسیم و برای مردم تکثیر کنیم. این غایت کاری بود که از یک طلبه فاضل در آن عصر و زمان برمی‌آمد. ☘ اما امروز پس از وقتی درباره وظیفه‌ام فکر می‌کنم، می‌بینم اگر 24 ساعت من بشود 28 ساعت و همه آن را کار کنم، باز هم زمان کم می‌آید برای رسیدن به این وظایف، اینقدر امروز حوزه وظایف و نیازها چندبرابر شده است. ☘ رفقا امروز با دنیایی از وظایف روبرو هستیم، نکند آرام و بی‌خیال و یا کم کار و کم تحرک بنشینیم. 🆔 https://eitaa.com/taalighat
تأکید چندباره آقا بر ضرورت تقویت در حرکت‌های دانشجویی و انذار از ضعف در مبانی نوعی آسیب‌شناسی جریان دانشجویی جدید است. درکنار این آسیب‌شناسی تصریح مکرر ایشان به استفاده از آثار مرحوم یزدی و یاد کردن از وی با عنوان نیاز به تأمل بیشتر و ریل گذاری دارد. 🔻🔻🔻🔻 🆔 @taalighat