eitaa logo
تعلیقات
1.1هزار دنبال‌کننده
359 عکس
52 ویدیو
25 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (طلبه حوزه علمیه قم) 📝مسیر ارتباط: @fotros313h (📲 نشر مطالب با ذکر #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 گذری بر سوابق سیاسی انقلابی آیت الله مصباح _ 2 🔻🔻 دغدغه اسلامیت ❇️ داماد ایشان شش بار به زندان افتاد. آخرین زندانش سه سال طول کشید. یک اطلاعیه‌ آوردند که آقای مصباح در دفاع از امضا کنند. آقای مصباح اطلاعیه را خواندند و گفتند این اطلاعیه را اگر هم نوشته بودند، همین‌طور می‌نوشتند. اگر می‌خواهید ما امضا کنیم، یک چیزی از اسلامیت در آن بیاورید. بگویید مثلاً اجازه بدهند زندانیان سیاسی نماز جماعت بخوانند. بگویید اجازه دهند کتاب‌های مذهبی داشته باشند. بگویید اجازه داشته باشند قرآن داشته باشند. یک چیزی که نشان بدهد یک روحانی این را امضا کرده است؛ نه این که یک اطلاعیه را امضا کنم که یک کلمه هم از اسلام در آن نیست. این، غمِ اسلامیت و غصه اسلام بود. 🔻🔻 شبهه جشن نیمه شعبان ❇️ آقای مخالف جمهوری اسلامی است؟ نه؛ مخالف جمهوری اسلامی نیست. در همه انتخابات جمهوری اسلامی شرکت کرده است و رأی داده و فعال بوده است. غم اسلامیت نظام داشتن که مربوط به این دوره نبوده است. می‌گویند آقای مصباح در که امام گفتند جشن نگیرید، جشن گرفته بودند. می‌گویند ، حافظه‌اش هم ضعیف است. من در معیت آیت‌الله مصباح در آن تاریخ در بودم. تاریخ و تقویم را هیچ‌کاری نمی‌شود کرد. ما 20 خرداد 1357 در معیت ایشان به لندن رفته‌ایم. بیست خرداد می‌شود چهارم رجب آن سال، و ما دو ماه آن‌جا بودیم. تا یکی دو روز مانده به رمضان، آن‌جا بودیم. بعد ایشان رفتند عمره و من رفتم بغداد. با هم در فرودگاه خداحافظی کردیم. آقای خودش دو ماه در درس آقای مصباح در آن‌جا شرکت کرد. آقای صادق و آقای بانکی آمدند. آن‌ها صبح تا شب در درس آیت‌الله مصباح بودند و من بعدازظهرها نوارهایش را پیاده می‌کردم که بعدها با عنوان «» منتشر شد. ما یک ماه و نیم قبل از آن و مدت‌ها بعدش در لندن بودیم. چه کسی جشن گرفت؟ نسل جوانِ ما را با این اخبار منحرف می‌کنند. اذهان را منحرف می‌کنند. ❇️ آقای مصباح را با امام امتحان کرد، با امام آغاز کرد و با مقام معظم رهبری ادامه داد. در زمان مقام معظم رهبری کار جدیدی نکرد، بلکه همان راه را ادامه داد. وقتی والده و پدر ایشان فوت کرد، مقام معظم رهبری پیام دادند و من می‌رفتم و جواب‌شان را تلگراف می‌کردم. مؤسسه در راه حق که آن وقت ما در  آن‌جا درس می‌خواندیم، امام پولش را می‌داد. آقای سید حسن صانعی زنده است. ابوالحسن نواب هم زنده است. دهنده و گیرنده هر دو زنده‌اند. هر ماه پول را می‌گرفتند و می‌آوردند و خرج می‌کردند. 🔻🔻 عشق به امام راحل ❇️ اصلاً آیت‌الله مصباح غیر امام را مرجع نمی‌دانست و با هیچ بیتی غیر از بیت امام ارتباط نداشت. اسم مؤسسه امام خمینی را من رفتم و از سید احمد آقا اجازه گرفتم و گفتم خانواده باید امضا کنند که ما می‌خواهیم از اسم امام استفاده کنیم. ایشان گفت این افتخاری است برای ما که اسم مؤسسه آقای مصباح، به نام امام خمینی باشد. ❇️ من خودم به عنوان یک طلبه از آقای مصباح پرسیدم که ما می‌خواهیم در راهپیمایی شرکت کنیم. اگر گفتیم زنده باد خمینی و کشته شدیم، حکمش چیست؟ گفتند مثل این‌که بگویید «الله اکبر» و کشته شوید. گفتند امروز «زنده باد خمینی» با «الله اکبر» مساوی است. به خدایِ علی با گوش خودم شنیدم. این مرد با امام فاصله داشت؟ ❇️ در زمستان سال 60 رفتند نزد امام و توضیح دادند که من در قم دارم یک کار علمی می‌کنم. امام فرمودند همین الان دو برابرش کنید، من پولش را می‌دهم. و من ماه بعد که رفتم پول بگیرم، دو برابر گرفتم. ❇️ من دیدم که ایشان در فوت امام چطور می‌لرزید. من دیدم که ایشان وقتی امام به مدرسه رفاه آمدند، هرچه اصرار کردیم که از در خصوصی داخل برویم، گفتند من می‌خواهم داخل این مردم، مثل این مردم در این گوشه بایستم و استادم را ببینم. ما چرا مرد نیستیم که به مواضع مصباح و افکار ایشان اعتراض کنیم؟ اشکال را مرد و مردانه بگوییم. چه اشکالی دارد؟ چرا حق را پنهان کنیم، چرا دروغ بگوییم، چرا تاریخ را تحریف کنیم؟ 📌 ادامه دارد... 🆔 @taalighat
724156.pdf
1.42M
💢 متن مناظره آیت الله یزدی و دکتر عبدالکریم 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 📙 حجم: 36 صفحه 🆔 @yadhaa
💢 گذری بر حیات سیاسی انقلابی آیت الله مصباح _ 4 ❇️ آیت‌الله مصباح، بود. من شهادت می‌دهم خودش و فرزندان صالحش یک سر سوزن آلودگی دنیایی نداشتند. مگر ندیدید آقازاده‌ها چه آبرویی بردند. آیت‌الله فرمودند که یک روز خدمت مرحوم آیت‌الله رفته بودم ـ همه رفتند؛ ما هم باید به آن‌ها ملحق شویم ـ گفتند که دیدم آقای منتظری گریه کردند و گفتند که مردم از وضع ما روحانیان ناراحت هستند. از وضع زندگی و تشکیلات و تجملات ما ناراحت هستند. گفتم آقای منتظری! از دست من «مؤمن» ناراحت هستند که عبایم عبای پانزده سال قبل است و خانه‌ام همان خانه پدری‌ام است؟ یا از دست فلانی که طرفدار شماست و با بنز در خیابان‌ها ویراژ می‌دهند؟ از دست من ناراحت هستند یا از دست آن‌ها. ❇️ واقعاً اگر این تقوایی که آقای مؤمن، آقای یزدی، آقای و آقای امینی می‌خواستند در جامعه پیاده شود، برقرار بود، الان این وضع در جامعه نبود. آقای امینی در مجلس خبرگان نشستد. اقای رئیس‌جمهور بودند و به خبرگان شام می‌دادند. آقای امینی آن‌جا گفتند که آقای خامنه‌ای از من خواسته‌اند چند دقیقه مزاحمت کنم. سرش را پایین انداخت و گفت: آقایان! بزرگواران! به مردم گفتیم کنید، و بچه من همان‌جایی سربازی می‌رود که بچه شما رفته است. من همان نانی را می‌خورم که شما می‌خورید. من همان پنیر کوپنی را می‌خورم که شما می‌خورید. مثل این سید یعنی آقای خامنه‌ای که وقتی پنیر کوپنی‌اش تمام می‌شود، پنیر آزاد نمی‌خورد. گفتند ما با مردم همان‌طور که قول دادیم، رفتار کردیم؟ ولی آقای امینی همان‌طور رفتار کرد. ما در خانه آقای امینی بودیم. اخوی بنده داماد ایشان بود. شب خواستگاری برای اخوی در منزل آقای امینی، اگر هرکدام می‌خواستیم یک سیب و یک پرتقال و خیار بخوریم، نمی‌شد. این، زندگی ایشان بود. این‌ها رفتند. آقای یک وجب فرش دست‌باف نداشت. خانه‌اش هست و می‌توانید بروید و ببینید. ما که خانه‌زاد بودیم... ❇️ آقای مصباح نه آلودگی دنیایی داشت نه مشکلی با امام داشت، نه مشکلی با جنگ داشت؛ بلکه همراه بود و در تشییع جنازه شهدا حضور می‌یافت. ما برادرمان شهید شد و دیدیم ایشان برایش چه کار کرد. ما برادرمان از بوسنی می‌آمد و می‌دیدیم برای او چه می‌کرد. ما اخ‌الزوجه‌مان در بوسنی بود و وقتی می‌آمد و به دیدن ایشان می‌رفت، می‌دیدیم که چطور او را تحویل می‌گرفت؛ چطور رزمنده‌ها را در زمان جنگ و بعدها تحویل می‌گرفت؛ چطور قاسم سلیمانی را تحویل می‌گرفت. چطور را تحویل می‌گرفت و سید حسن نصرالله چطور ایشان را تحویل می‌گرفت. ❇️ علامه سید محمد به من گفت که وقتی مرا از ایران برای اجلاس‌های بین‌المللی دعوت می‌کنند، می‌بینم آیا آقای در بین سخنرانان هست یا نه. اگر باشد، دعوت را می‌پذیرم و اگر نباشد، نمی‌پذیرم. می‌گفت رفتم خدمت آقای خامنه‌ای و گفتم گرفتارِ جوانان هستیم. چه فکری و طرحی برای پیران و جوانان دارید. گفتند اگر برنامه‌ای باشد، پیش آقای مصباح است. بروید پیش ایشان. 📌 ادامه دارد... 🆔 @taalighat
☘ ویژگی‌های علامه در بیان رهبر معظم انقلاب 🆔 @taalighat
📍یادداشت_وارده 💢حاج آقا مال ماست! 🔰️ یکی دو سال پیش به نظام و امت اسلامی « بیّن» صورت گرفت. آن هم نه از استادی جوان بلکه از پیری مدعی عرفان! 🔰️ اهانت بین و آشکار بود! از طرف کسی بود که ده‌ها سال در دل حوزه و دانشگاه بود و هزاران مخاطب داشت! با مراجع مرتبط بود! اهانتش تضعیف نظام اسلامی بود! تضعیف رهبری جامعه بود! تضعیف رهبری امت اسلامی بود! 🔰️ اما نه صدایی از بیرون آمد، نه مرجعی به دیدار رهبری رفت، نه بیانیه‌ای از کسی صادر شد! نه روزنامه‌ها و رسانه‌ها علیه او بسیج شدند! به عکس گفتند این که او منحرف شده هم تقصیر همان حزب‌اللهی‌هاست! زائری نامی هم گفت هر چه باشد «حاج آقا مال ماست!» 🔰️ حالا استادی جوان و دغدغه‌مند، که مخاطبانش شاید از عدد دانشجویانش تجاوز نکند، از روی غیرت دینی و انقلابی دیدگاه سیاسی یکی از عزیز را نقد می‌کند و در لحن خود دچار «لغزش» شده و «زیاده‌روی» می‌کند، بی‌آنکه اهانتی به مرجع یا مرجعیت نموده باشد. بعد هم از لحن خود پوزش می‌طلبد. 🔰️ به یکباره صداها بلند می‌شود، که آی به اهانت شد! معلوم الحال نگران مرجعیت می‌شوند! دیگر مراجع شخصا یا نیابتا به دیدار آن مرجع عزیز می‌شتابند! بیانیه می‌دهند! موضع می‌گیرند! کار آن‌قدر بالا می‌گیرد که پای دادستان و غیره و ذلک هم به میان می‌آید! و حتی سخن از بررسی قضایی هم می‌شود! بابا دست‌مریزاد! آخر این چه رفتار دوگانه‌ای است؟ 🔰️ چندی پیش هم که حسین نقدی محترمانه و با لحنی متواضعانه نسبت به مواضع یکی از مراجع معزز ابراز داشت، همین واکنش‌ها و برخوردهای هم‌آهنگ را شاهد بودیم، در حالی که در اهانت‌های بین و آشکار و مکرر به آیت الله و علامه صدایی از کسی برنخاست. ٨٨ هم که دیگر بماند! این حساسیت‌های دوگانه چه توجیهی دارد؟ 🔰️ استاد عزیزی هم در همین رابطه به اجتناب از دوگانه‌سازی توصیه نمودند، اما چه کنیم با «»؟! یعنی رفتار دوگانه بد نیست و فقط تصریح به آن بد است؟! 🔰️ به جد باور دارم عظام حق بزرگی بر گردن ما دارند و رعایت شأن و احترام آن‌ها بر همگان واجب است! مراجعی که همواره همراه و هم‌یار رهبری معظم بوده‌اند، اما دست‌هایی در کار است تا حوزه و مراجع را به نام استقلال از اسلامی جدا کند! 📌 محمد مرادی 🆔 @taalighat
❇️ به مناسبت اولین سالگرد رحلت حضرت آیت‌الله ، برای دسترسی آسان به مطالبی که طی این مدت در درباره ایشان نوشته شد، به لینک های زیر مراجعه بفرمایید 🔻🔻🔻 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔹 : تندیس عمار: بخش اول https://eitaa.com/taalighat/273 🔸 : تندیس عمار: بخش دوم https://eitaa.com/taalighat/275 🔹 https://eitaa.com/taalighat/294 🔸 : اسم من، محمد تقی https://eitaa.com/taalighat/296 🔹 : تواضع در محضر ولی... https://eitaa.com/taalighat/299 🔸 : علمدار بصیرت https://eitaa.com/taalighat/300 🔹 : برای تقی دعا کنید https://eitaa.com/taalighat/345 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 📌 متن حجت الاسلام درباره شخصیت آیت الله https://eitaa.com/taalighat/302 📌 ناگفته های ابوالحسن از آیت الله _ بخش 1 https://eitaa.com/taalighat/307 📌 ناگفته های ابوالحسن از آیت الله _ بخش 2 https://eitaa.com/taalighat/308 📌 ناگفته های ابوالحسن از آیت الله _ بخش 3 https://eitaa.com/taalighat/309 📌 ناگفته های ابوالحسن از آیت الله _ بخش 4 https://eitaa.com/taalighat/314 📌 ناگفته های ابوالحسن از آیت الله _ بخش 5 https://eitaa.com/taalighat/315 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 🆔 @taalighat
🔻 🔹 حوالی سال‌های 1379 بود. دوران و اوج حملات سیاسی و فکری و اجتماعی . روزی نبود که در کشور مشکلی پیش نیاید. تا جایی که معروف شده بود هر 9 روز یک ! همه‌جا پر بود از و درگیری فکری! اینجا بود که نیاز به یک خودنمايي می‌کرد. 🔹 در میانه‌ی این تلاطم ، آیت‌الله یزدی یک تنه به میدان آمده بود و از این شهر به آن شهر سفر می‌کرد و بین طیف‌های مختلف حاضر می‌شد و با حوصله جوابگوی ذهن آسیب دیده و پر از شبهه جامعه بود. 🔹 در همین ایام بود که آیت‌الله به همدان آمدند. سفری 3 یا 5 روزه بود. عصرها در همدان سخنرانی عمومی داشتند و در پايان جلسه به خلاف روال منابر عادی، مدت قابل توجهی به پرسش و پاسخ می‌گذشت. هر کسی هر سؤالی داشت می‌پرسید و ایشام با لبخند همیشگی که بر لب داشت پاسخ می‌داد. هنوز برخی سؤال‌ها در خاطرم هست. عالمی در آن تراز در میانه مردم و متصل به ذهن پرشبهه جامعه ایستاده بود. 🔹 شب‌ها در بین دانشجویان برنامه سخنرانی و پرسش و پاسخ داشت. در بین خیلی صمیمی و مهربان می‌نشست و می‌گفت و می‌شنید. ما هم نوجوان بودیم و دوستدار آقای ، از این جلسه به آن جلسه خودمان را به او می‌رساندیم و بماند که چه لذتی داشت. 🔹 در طول روز هم جلسات و دیدارهای متعدد دیگر. جالب‌تر اینکه به شهرهای کوچک و کم جمعیت استان هم به سادگی سفر می‌کرد. شهرهایی که شاید یک منبری معروف را هم به‌سختی در خود دیده باشند، اما اجازه نمی‌داد یک‌جا بنشیند. 🔹 از این شهر به آن شهر و از این جمع به آن جمع و از این جلسه به آن جلسه، در میانه‌ی ایستاده بود. گفتند طی آن 8 سال اصلاحات، قریب به چند هزار سخنرانی و مناظره داشت... یک عالم و و فقیه و اینچنین بی تکلف در وسط ... 🆔 @taalighat
🔻 اولین دیدار: صمیمانه با جوانان ☘ همان سال 79 که همدان بودند، خیلی دنبال دیدار با ایشان بودیم تا راحت‌تر سؤالات مان را مطرح کنیم. ☘ یک روز وقت گرفتیم و به محل اقامت ایشان رفتیم. سه نوجوان دبیرستانی با ذهنی مملو از سؤال. در اتاق ساده‌ای وارد شدیم و آیت‌الله تشریف آوردند. ☘ روی زمین مقابل ما نشستند. یکی از محافظ ها، یک پشتی برداشت و خواست ایشان به‌جای تکیه به دیوار، به آن پشتی تکیه دهند. همین‌که پشتی را آورد، آیت‌الله مصباح فرمودند: دیگه شد ... ☘ می‌خواستند احساس بین چند جوان و ایشان حفظ شود و هیچ تفاوتی حتی در نوع نشستن نباشد. بعد شروع کردیم سوال پرسیدن. یکی از بچه‌ها که متأثر از هم بود با لحن بسیار تندی سوالی پرسید و ایشان را نقد کرد. 🔹 اما آیت‌الله مصباح با کمال و بدون کوچکترین تکدر خاطری، با که همیشه بر لب داشت آرام و مهربانانه پاسخش را داد. کاملا ... 🔻 برای من این نکته مهم بود، یک عالم برجسته حوزه و یک در سنین پیری، چقدر با حوصله و صمیمی چند که اطلاعات خاصی دارند و نه جایگاهی، خلوت کرده، برای آن‌ها گذاشته و با آن‌ها گپ و گفت می‌کند تا گره‌ای از ذهن آن‌ها باز شود. 🔻 آن روز آنقدر با حوصله ما را پذیرفتد که اصلاً دچار احساس بدی نشدیم. اینکه حس کنیم با اکراه در جلسه نشسته‌اند، یا عجله دارند، یا حوصله چندجوان بی تجربه را ندارند... اصلاً و ابداً. با فراغ بال و صمیمیتی که کاملاً قابل ادراک و احساس بود از ما استقبال کردند. 🔻 از این جنس رفتارها و تعاملات چند نمونه سراغ داریم؟؟؟ 🆔 @taalighat
جای خالی آیت‌الله مصباح یزدی 🔻 آیت‌الله واقعاً در تاریکی‌ها مصباح و چراغ راه بود. وقتی بالا می‌گرفت و فضا غبارآلود می‌شد، چون چراغی نورافشانی می‌کرد. حداقل برای طیف و جامعه مخاطبین خودش که کم هم نبودند، بود. 🔻 مصباح آنجا که به حضور یک عالم دینی نیاز بود، حاضر بود. یعنی صحنه را راحت خالی نمی‌کرد. بی‌مورد نمی‌کرد که اگر حرف بزنم برای من بد می‌شود یا نه! وظیفه هر چه اقتضا کند، همانجا حاضر می‌شد. 🔻 آغاز قصه اخیر (مهسا امینی) فضای تردید و زد و خورد بین خودی‌ها هم زیاد بود و هنوز آقا صحبت نکرده بودند. به برخی از اساتيد برجسته و پیام دادم که الان صحنه نیاز به تحلیل و حضور شما دارد، پر کنید خلاء امثال آقای مصباح را... ولی برخی کردند جز یکی دو نفر 🔻 به‌محض اینکه لب به‌سخن گشودند، همه صاحب تحلیل شدند. خب عزیز جانم آقا خط شکن و میخواست، آنجا که باید می بودید، نبودید!!! بعد از به میدان آمدن ، به‌صحنه آمدن چه معنا دارد؟ (البته من برای همه این عزیزان احترام قائلم و شاید وظيفه را چیزی دانسته‌اند که من نمی‌دانم) 🔻 آیت‌الله مصباح عزیز به‌موقع انذار می‌داد، به‌موقع می‌داد و به‌موقع از سنت‌های الهی و تطبیق آن بر شرایط سخن می‌گفت. وقتی همه نگران بودند و جبهه دچار اختلال شده بود، با روشنگری ذهن آشفته جبهه را آرام می‌کرد. این خاصیت یک واقعی است. 🔻 امروز دشمن روی خطای محاسباتی جبهه انقلاب و بدنه مردم حساب باز کرده... ...؟ 🆔 @taalighat
❇️ به مناسبت سالگرد رحلت حضرت آیت‌الله ، برای دسترسی آسان به مطالبی که طی این مدت در درباره ایشان نوشته شد، به لینک های زیر مراجعه بفرمایید 🔻🔻🔻 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔹 : تندیس عمار: بخش اول https://eitaa.com/taalighat/273 🔸 : تندیس عمار: بخش دوم https://eitaa.com/taalighat/275 🔹 https://eitaa.com/taalighat/294 🔸 : اسم من، محمد تقی https://eitaa.com/taalighat/296 🔹 : تواضع در محضر ولی... https://eitaa.com/taalighat/299 🔸 : علمدار بصیرت https://eitaa.com/taalighat/300 🔹 : برای تقی دعا کنید https://eitaa.com/taalighat/345 🔹 7: مرد میدان اندیشه https://eitaa.com/taalighat/619 🔹 8: صمیمانه با جوانان https://eitaa.com/taalighat/620 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 📌 متن حجت الاسلام درباره شخصیت آیت الله https://eitaa.com/taalighat/302 📌 ناگفته های ابوالحسن از آیت الله _ بخش 1 https://eitaa.com/taalighat/307 📌 ناگفته های ابوالحسن از آیت الله _ بخش 2 https://eitaa.com/taalighat/308 📌 ناگفته های ابوالحسن از آیت الله _ بخش 3 https://eitaa.com/taalighat/309 📌 ناگفته های ابوالحسن از آیت الله _ بخش 4 https://eitaa.com/taalighat/314 📌 ناگفته های ابوالحسن از آیت الله _ بخش 5 https://eitaa.com/taalighat/315 🔸🔹🔸🔹🔸🔹 🆔 @taalighat
❇️ به مناسبت سالگرد رحلت حضرت آیت‌الله ، برای دسترسی آسان به مطالبی که طی این مدت در درباره ایشان نوشته شد، به لینک های زیر مراجعه بفرمایید 🔻🔻🔻 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔹 : تندیس عمار: بخش اول https://eitaa.com/taalighat/273 🔸 : تندیس عمار: بخش دوم https://eitaa.com/taalighat/275 🔹 https://eitaa.com/taalighat/294 🔸 : اسم من، محمد تقی https://eitaa.com/taalighat/296 🔹 : تواضع در محضر ولی... https://eitaa.com/taalighat/299 🔸 : علمدار بصیرت https://eitaa.com/taalighat/300 🔹 : برای تقی دعا کنید https://eitaa.com/taalighat/345 🔹 خاطره 7: مرد میدان اندیشه https://eitaa.com/taalighat/619 🔹 خاطره 8: اولین دیدار https://eitaa.com/taalighat/620 🔹 خاطره 9: سعه‌صدر و انتقادپذیری واقعی https://eitaa.com/taalighat/870 🔹 خاطره 10: عصر انقلاب، عصر وظایف بزرگ https://eitaa.com/taalighat/1036 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 📌 متن حجت الاسلام درباره شخصیت آیت الله https://eitaa.com/taalighat/302 📌 ناگفته های ابوالحسن از آیت الله _ بخش 1 https://eitaa.com/taalighat/307 📌 ناگفته های ابوالحسن از آیت الله _ بخش 2 https://eitaa.com/taalighat/308 📌 ناگفته های ابوالحسن از آیت الله _ بخش 3 https://eitaa.com/taalighat/309 📌 ناگفته های ابوالحسن از آیت الله _ بخش 4 https://eitaa.com/taalighat/314 📌 ناگفته های ابوالحسن از آیت الله _ بخش 5 https://eitaa.com/taalighat/315 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 🆔 @taalighat