. ستارگان کیهان ✍فاطمه وجگانی، عضو تحریریه مجتهده امین روز است. روشنایی دوچندان شده است. نیمکت‌های سبز رنگ، بوم آسفالت حیاط، حباب های سفیدرنگ باغچه و.. همه چیز برق می‌زند. سیلابی از شرشر باران در شیارهای کف حیاط سرازیر و راه برای پنهان شدن در سفره های زیرزمینی را می‌جوید. آسمان می‌جوشد، شدت دانه های مروارید قلقل کف آب درست کرده است. کاج های سبز و سبزتر در یک صف منظم سر به آسمان گشودند با قدهای کوتاه و بلند، کشیده و چتری و در لابلایش درختان زیتون مایه‌ی صلح و دوستی را نمایان‌گر است. باغچه‌ها گل تازه طلب میکنند تا باغبانی بیاید و چندیدن شمشاد و گل محمدی و یاس ارغوانی مهمان‌شان کنند. باز باران پائیزی با صدای تق تق، تند و آرام، صدای کِش کِش کفش دختران، جیغ و هورای آنها، در بغل هم پریدن و ساندویچ‌های نان و پنیر خوردن زیر باران بعد فراغ از امتحان جانی دوباره می‌دهد. بعضی با پلیورهای سبز و زرد و سرخ و سرخابی، آبی، دودی، سرمهای و بعضی بدون کاپشن خود را خیس می‌کنند. گاهی دانه‌های باران روی شیشه‌ی عینک‌شان، قل می‌خورد و دنیای مدرسه را متفاوت می بینند. یک روز دیگر هم دیگ آش رشته ای پختند و دختران سرزمین کیهان با چه شور و نشاطی با کشک و سرکه، دورهمی جشن شب نیمه تا نوروز در حیاط مدرسه را چشیدند. از رشته‌ای که داخل آش ریختند و تا قابلمه‌ای که شستند همه را در خاطرات‌شان سبز کردند. در این ایام، مدرسه اسکان نوروزی شده است ولی نیمکت‌ها در فراغ دخترکان گردخاک می‌خورند و ندای ستارگان کجائید را طلب می‌کنند. میز و تخته منتظر هر نگاه آنهاست تا با قلم‌شان نوشته‌ها را بنگارند. میزها دل‌شان تنگِ کیف‌های پراز کتاب دختران است. دل‌شان تنگِ دستان دختران است تا دستی به سرشان بکشند و صورت آنها را با دفتر خود لمس کنند. دختران به شهر و آبادی‌های مادری و پدری‌شان رفتند تا نوروز را نو روزی کنند. حتما در بهار طبیعت که جانی چند برابر گرفته با آمدن بهار معنویت و ماه مبارک و ندای «ربنا و یا علی و یا عظیم» دخترانم نیز خود را برای پیشواز ماه نزول قرآن آماده می‌کنند. مشق فارسی و ریاضی و علوم... را املاء میکنند، درس زندگی و اخلاق را خوب میخوانند و پای سفره‌ی افطار امتحان بندگی می‌دهند. از طرف امین مدرسه هدیه به ستارگان مهندس کیهان، با آرزوی موفقیت شما عزیزان @AFKAREHOWZAVI