eitaa logo
مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
29 دنبال‌کننده
581 عکس
224 ویدیو
17 فایل
هوالجمیل،کانال مؤسسه فرهنگی،هنری(سرشت عشق ابد)"سَعا"،فعالیت درزمینه تالیف و تدوین پژوهش های ادبی،هنری،رسانه ای واجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 هوالحی الذی لایموت شب جمعه، شب رحمت ویادعزیزان رفته تاملکوت. به یاداموات بزرگوارمان،جمیع شهدای اسلام، شهدای کرب بلا، شعرا،علما،اندیشمندان، مادحان ادبیات دینی، فقرا وتمام بی وارثان وبدوارثان و تمام محرومین جامعه جهانی شهدای مظلوم فلسطین، لبنان، غزه و همچنین «والدین و یاسمین دخت »بنده واموات محترم اعضای گروه در این شب آکنده از آه و اشک و «صلوات بر اهل بیت سلام اللّه علیهم اجمعین » است، «فاتحه» ای با صلوات بر محمد و آل محمد، عنایت کنید: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک عدوهم من الجن و انس، من الاولین والآخرین، آمین یا رب العالمین عظم اللّه اجورنا و اجورکم واجرکم عنداللّه کثیرا💐 @saapoem https://eitaa.com/saa_institute 🌷🖋️📚
مطلع نور خلقت از"لَولاک"مدیون بابت"زهرا" شده این سخن درمطلع از حیث ادب،زیبا شده گرچه سمت آسمان این روزها،دل می رود ژاژخایان را دوباره فرصت غوغا شده! با بهانه، بی بهانه، درپی بازیگری معرکه در شعر بی‌آیین شان برپا شده یک نمایشنامه با تندیس‌هایی از غبار ژانرِ معمول عزا در شعر شاعرها شده! این یکی درنقش مِسمار،آن یکی درنقش دَر وان یکی درنقش آتش، وین یکی تیپا شده! از "تولّا و تبرّا " مانده تنها : آه و واه ! بس که مضمون مبتلا بر آه و واویلا شده چادَر خاکی همان جعل حدیث"إنَّما" در میان جمع کلاشان"ذَوی القُربی"شده!! در نبود شاعران پاکبازِ پاکدین ژاژخایی فرصت یک عده خَبط آرا شده هر که بر" نصِّ" کلامِ " إنَّما" دارد شعور کی میان شعر خود درگیر"مافیها" شده؟! "ساحت قدسی"خلل هرگزنمی‌بیندبه خود! مطلقِ این نکته ثابت در رخ دریا شده ازچه می‌بندی به"کوثر"تهمت سیلی،کتک؟! وقتی امواج زلالش قاب" أعطینا " شده هاله‌ای از نور دائم در کنارش بود و من هرگز این باور ندارم لحظه‌ای ویدا شده! "فاطمه" صدیقهٔ اعظم شهید منطق است منطق گفتار و کردارش ز حق، "زهرا" شده فاطمه قدرش به هستی همچو قدر "مصطفی"ست در ولایت صاحب حق،چون"علی"برما شده حق حضرت مُستتردر"خمس آل مصطفا"ست در" اولی الامرِ کلامُ اللهِ قرآن" جا شده شکرحق باید بگویم، چون که استادم"سعا" رهنمون این نکته را در مطلعی زیبا شده مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم - جمعه ٢ آذر ١۴٠٣ @saapoem
*فراخوان چهارومین جشنواره ملی شعر " صحیفه سجادیه”* 🍀 دانشگاه آزاد اسلامی استان هرمزگان( بندرعباس) با همکاری موسسه فرهنگی و هنری امامت و مهدویت برگزار می کند. ♦️در قالب شعرهای گوناگون درمحورهای قید شده در پوستر مدح امام سجاد (ع) و کتاب گرانقدر صحیفه سجادیه محور های جشنواره: -اشعار مدح امام سجاد (ع) -اشعار عبادی و عرفانی در صحیفه سجادیه - اشعار تظلم و تقاضا در صحیفه سجادیه - اشعار تعلیم و تعهد درصحیفه سجادیه _اشعار مبانی اخلاقی در صحیفه سجادیه _ اشعار انسان شناسی در صحیفه سجادیه _اشعار عبادی در صحیفه سجادیه 📝 ویژه : دانشجویان، استادان، کارکنان، معلمان، دانش آموزان و عموم شعرای عزیز کشور 🗓️ آخرین مهلت ارسال اشعار : اول بهمن ۱۴۰۳ ⭕ارسال آثار به Emamat.iau.ir ⭕🔶️شرایط و ضوابط: 💠 هر شاعر مجاز است حداکثر ۵ اثر در هر بخش به دبیرخانه ارسال نماید. 💠اشعار در قالب word و pdf با فونت 14 و خطB nazanin ارسال شود. 💠درصورت ارسال بیش از یک اثر، هر اثر در فایل م ☎️شماره تماس دبیرخانه ۰۹۱۷۳۶۱۷۸۱۱ گروه ایتا https://eitaa.com/joinchat/3209691365C331a271dc7
🔶️شرایط و ضوابط: 💠 هر شاعر مجاز است حداکثر۵ اثر در هر بخش به دبیرخانه ارسال نماید. 💠اشعار در قالب word و pdf با فونت 14 و خطB nazanin ارسال شود. 💠درصورت ارسال بیش از یک اثر، هر اثر در فایل مستقل با ذکر مشخصات فردی ارسال شود. 💠محدودیتی در قالب اشعار ارسالی وجود ندارد 💠آثار ارسالی نبایست پیشتر برگزیده جشنواره های مشابه باشند. 💠ذکر مشخصات شناسنامه ای، شماره تماس و نشانی محل سکونت ضروری است 💠اشعار بخش ترکی و عربی همراه با ترجمه فارسی در زیر اثر ارسال گردد 💠هر شاعر می تواند در هر دو بخش شعر فارسی و گویش های محلی و زبان عربی،ترکی و ... شرکت کند اما در صورت برگزیده شدن همزمان، تنها در یک بخش معرفی خواهد شد. 💠حق هرگونه بهره برداری از آثار برای دبیرخانه جشنواره شعر صحیفه محفوظ است.
آب مفت و برق مفت و «گاز» مفت! مملکت را می خورد گردن کلفت!! قبض هایش مال «امت»! همچنان سودهایش مال هرکه «حق» نهفت! ازختام السلطنه تا خر فروش !! هرکه دم زد از عدالت، یاوه گفت! 🦉 📲✍️
🔻دانشگاه و سالن مرغداری! 🔻استاد شفیعی کدکنی- 11 اردیبهشت 97- دانشگاه تهران 🔹نوشته اند که در صورت امکان نحوه تبدیل رساله به کتاب را توضیح دهید. شاید مهمترین سوال برای دانشجویان دکتری و فوق لیسانس باشد. واقعیت این است که ما مشکلات خیلی خیلی زیادی در آموزش عالی داریم. این سوال نیز از عوارض ذاتی همان مسائل است. 🔹این تولید انبوه دانشگاه‌ها، و این تلقی بعد از سقوط سلطنت از دانشگاه‌ها، شاید پیش از ان هم بود، اما حقا به این وسعت نبود. الان پشیمان شده اند. الان اثار طبیعی گسترش دانشگا ها [مشخص می شود]. نیست که دولت مبهوت بازار است، نگاهش به علم عین نگاهش به سالن مرغداری است! یک جایی یک زمینی پیدا کند و چند اتاق... همانطور که می توان در اینجا یک سالن مرغداری زد که جوجه و مرغ تولید کند، خوب می تواند دانشگاه بزند. یک روز احوال دختری از شاگردانم را که پدرشان از دوستان مشترک من و شادروان ایرج افشار بود از یکی از همکلاسی هایش پرسیدم. گفتم که همکلاسی شما کجاست؟ گفت رفته شهرشان دانشگاه زده است! (خنده استاد و حضار) عینا مثل اینکه سالن مرغداری زده است. آموزش عالی ما تقریبا مثل مرغداری است. دقیقا سالن مرغداری! تصور برنامه ریزان دانشگاهی و وزارت علوم، این است که پولی می گیریم و ثبت نام می کنیم و کاغذی دست بچه ها می دهیم ... ولی اینکه این تلقی از آموزش عالی چقدر در اینده این مملکت و اینده این جوان ها می تواند سودمند باشد، جای حرف دارد؛ ولی زیانش مسلم و صد درصد است. 🔹کاش دولت، برنامه‌ریزان آموزش عالی را به عنوان توریست می برد به کمبریج و آکسفورد انگلستان یا ام ای تی یا پرینستون امریکا تا بفهمند آموزش عالی یعنی چه! فقط درو دیوار این دانشگاه ها را می دیدند، کافی بود که بدانند با تلقی مرغداری فرق می کند. اکسفورد مال پانصد سال پیش است. انها اگر کوچکترین توسعه ای بخواهند انجام دهند، انقدر مشکلات دارد، شورا دارد، برآورد دارد و ... خوب اینجا نه. اینجا یک بخش‌نامه اقای وزیر اعلام می کنند که مثلا در کدکن ما، دوره دکتری فلسفه غرب [دایر کنند]. فکر نمی کنند که دکترای فلسفه غرب در کدکن که یک دبیرستان بیشتر ندارد چه جوری [ممکن] می شود! با کدام کتابخانه؟ با کدام استاد؟ .... متاسفانه هیچ کاری‌اش نمی توان کرد. هیچ کاری! تبعاً این نوع آموزش عالی آثار سوئی دارد. هنوز آثار سوء آن شروع نشده است. آثار سوء اش بعداً مشخص می شود. 🔹همین حال و روز را من به چشم خودم در مصر دیدم. در قاهره. من بعد از چند سال که در آکسفورد و پرینستون بودم برگشتم. خیلی از بچگی عاشق مصر بودم. نمی دانم گفته ام به شما یا نه که اخوان [ثالث] یک شوخی برای من درست کرده بود که شفیعی رفته توی خیابان نادری و به یکی از فروشندگان رادیو گفته است یک رادیو بدهید که قاهره را بگیرد. فرصتی بود برای من. زن و بچه را در آکسفورد گذاشتم. بلیت گرفتم و سه هفته در قاهره و اسکندریه و آنجاها بودم. هرکی را در خیابان می دیدم، جوان بیکار. ... بعد از شکست مفتضحانه [در جنگ اعراب با اسرائیل]... من شدیداً تا صبح گریه کردم و رادیوهای عربی را یکی یکی گوش می کردم همه‌شان هم ادعا می کردند ... صبح که شد معلوم شد تماماً فضیحت است. جوانان ساده مصری می‌آمدند پیش من که آقا ما بیاییم ایران برای ما کار هست؟ آن وقت در ایران تقریباً بیکار نداشتیم. واقعا نداشتیم. ما از کشورهایی مثل هند و پاکستان پزشک و حتی کلفت و نوکر می‌آوردیم. می گفتم من سال‌ها در مملکت خودم نبودم ... می پرسیدم تو چه درسی خوانده‌ای؟ می گفت من فوق لیسانس ادبیات فارسی دارم. 400 مرکز در مصر فوق لیسانس ادبیات فارسی می دادند! دانشجویانی که از ادبیات فارسی فقط یک جمله با لهجه عربی یاد گرفته بودند که من «دانشگوی» زبان فارسی هستم! 📲💢 ✍️
💠💠💠💠💠💠💠 💠 💠السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ 💠 سلطان عشـــــق چون علی دیگر نخواهد دید چشمِ روزگار در نُبی دینِ نبی را میر مردان افتخار عالم و عالی و اعلم، افضل و اَکمل علی مستِ جامِ" انّما " و دستِ ذاتِ کردگار آفتابِ " والضّحی " و ماهتابِ " هل اتی " ترجمان" طا و ها"و "یا و سین"را اعتبار بانی عدل و عدالت، ثانی ختمِ رُسل شاه بیتِ آفرینش ، افتخارِ روزگار عقلِ کُل فرمود تا"من کُنت مولا "در غدیر راز " اَتممتُ عَلیکُم نعمتی " شـد آشــکار تا به لب آورد" اَکملتُ لکم" را جبـــرئیل برکه شد دریا و دریا آفـــرینش را مدار مرحبا زد تکیه بر اورنگِ باور، میرِ نور فرّخا تاجِ سلونی بر سرِ آن شهریار می کند خورشید ازدرگاهِ مهرش کسبِ نور می برد فیض از وجودِ آن جناب، ابر بهار ذرّه در کویش شود مشعل فروزِ مهر و ماه قطره در بحرش شود گوهرفشان،عالی عیار دست بوسِ حضرتش،ادریس وابراهیم ونوح خاکبوس درگهش ازشش جهت،هفت وچهار پابه دوش مصطفا بنهاد تا"سلطان عشق" گــــــو خلیل الله آمد مصطفا را در کنار مصدرِعقلِ نخستین است وشرح"حا ومیم" معنی " والتیـن والــــزیتون " والی والا تبار رمز"صاد"وقاف"وقدر"وفجر"وفتح"وعادیات" راز بسم اللـــه و تنزیلُ الکتابِ کـــــردگار حکمت مـــــــوسا کجا و منُــزلِ آیاتِ نـــور نفخه عیسا کجا و ساقــــی ساغـــــــر شمار شعر صائم قطره و دریای وصفش تا سپهر " لا فتـی الا علــــی لا سیف الّا ذوالفقــار " https://eitaa.com/joinchat/2314535277Cf073001908 💠💠💠💠💠💠💠💠
مطلع نور خلقت از"لَولاک"مدیون بابت"زهرا" شده این سخن درمطلع از حیث ادب،زیبا شده گرچه سمت آسمان این روزها،دل می رود ژاژخایان را دوباره فرصت غوغا شده! با بهانه، بی بهانه، درپی بازیگری معرکه در شعر بی‌آیین شان برپا شده یک نمایشنامه با تندیس‌هایی از غبار ژانرِ معمول عزا در شعر شاعرها شده! این یکی درنقش مِسمار،آن یکی درنقش دَر وان یکی درنقش آتش، وین یکی تیپا شده! از "تولّا و تبرّا " مانده تنها : آه و واه ! بس که مضمون مبتلا بر آه و واویلا شده چادَر خاکی همان جعل حدیث"إنَّما" در میان جمع کلّاشان"ذَوی القُربی"شده!! در نبود شاعران پاکبازِ پاکدین ژاژخایی فرصت یک عده خَبط آرا شده هر که بر" نصِّ" کلامِ " إنَّما" دارد شعور کی میان شعر خود درگیر"مافیها" شده؟! "ساحت قدسی"خلل هرگزنمی‌بیندبه خود! مطلقِ این نکته ثابت در رخ دریا شده ازچه می‌بندی به"کوثر"تهمت سیلی،کتک؟! وقتی امواج زلالش قاب" أعطینا " شده هاله‌ای از نور دائم در کنارش بود و من هرگز این باور ندارم لحظه‌ای ویدا شده! "فاطمه" صدیقهٔ اعظم شهید منطق است منطق گفتار و کردارش ز حق، "زهرا" شده فاطمه قدرش به هستی همچو قدر "مصطفی"ست در ولایت صاحب حق،چون"علی"برما شده حق حضرت مُستتردر"خمس آل مصطفا"ست در" اولی الامرِ کلامُ اللهِ قرآن" جا شده شکرحق باید بگویم، چون که استادم"سعا" رهنمون این نکته را در مطلعی زیبا شده مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم - جمعه ٢ آذر ١۴٠٣ @saapoem
هوالعلیم💐 قامت ادراک قامت ادراک تو، شعر مرا آیینه نیست! اینکه می گویم دلیلش از نفوذ کینه نیست قامت ادراک باید خاکسار حق شود در تو جز گَرد تظاهر، گوهر آیینه نیست! در هزاران سال اوراق سحر تابیده را خوانده ام درسی که درکش جز به سوز سینه نیست حق مرا در فقر داده خلعت سوداگری! فخرمن جز عشق آن«آتش‌گر آدینه»نیست عاشقم، جایی که تو حتی نمی دانی چرا؟ عارفم، آنجاکه قدّت درخور پشمینه نیست ! ای معمایی ترین«گنج»گذشته از عدم «شعر»ناب من!که جایت جزدل گنجینه نیست با دو بال«عقل و عشق»آزادشو ازاین قفس روزگاراین«دیار»آن خوگر تهمینه نیست! بس که پرورده به دامان مردمان کج‌نهاد! در بساطش صحبت آسایش دیرینه نیست تو رهایی از غم دنیا و اُخری، چون «سعا» داغ عشقت مثل پیشانی، رهین پینه نیست سیدعلی اصغر موسوی 14 بهمن 1402 https://eitaa.com/saa_institute @saapoem 🖋️📚🖋️📚
📜همآورد - شریک جنایت شدن، شیوۀ مرد نیست! چنین گفت مادر، کلامش اگر سرد نیست جبین بوسه داد و فرستاد در کام جنگ که فرزند من را به دنیا، هم‌آورد نیست! ** کجایید مادر؟ که در روزگار سراسر فریب سخن از مرام و جوانمردی و مرد، نیست! تظاهر مدارانِ خوش پوشِ دین باورش هم اندوه بیکار و معتاد و ولگرد نیست اگر ادعایی به دین‌داری و بینش است مواعیظ و انذار، جز طعنه و طرد نیست! به جز عُزلت و فقر، فرهنگ بی چاره را بهای شب و روزِ عمری تلف‌ کرد، نیست! همه آتش‌انداز این خرمن گندم اند! فسادی که در اجتماع است، در فرد نیست نگو اختلاس و زمین خواری از دشمن است که این طُرفه اکسیر در دست نامرد نیست! همین مردهای به ظاهر جمیل الکلام که در قلب نامردشان، ذره ای درد نیست! به نام خدا ، حق ما برده و خورده اند ! که در دست مستضعفان جز هوا - گرد نیست! »« به قانون تبعیض ،باید که تبریک گفت! حقیقت اگر تحت پیگرد، نیست🔏⚖️🤓 سیدعلی اصغرموسوی قم- دیماه 1397   📚 @saapoem t.me/saapoem
نکته : ملت ایران معمولا به سه دسته تقسیم می شوند : درست مثل مثلث «متساوی الساقین» که سه ضلع دارد(اما مغایر) ضلع اول سمت راست «ثروت مندان خوش گوشت»! ضلع دوم سمت چپ «سیاست مداران خوش پوش»!! و ضلع مفلوک سوم «ملت محروم دم نوش»!!! (ضلع سوم همان ضلعی است که در این فرمت نه نام دارد، نه شهرت، نه فرصت و نعمت!) یک عمر رنج کشیده که آن دو «ساقه» تنومند و ایستا بماند!!! ساق سمت راست با خوشگذرانی و تجمیع ثروت، ساق سمت چپ با دروغ و تظاهر و اعمال قدرت، همیشه «انگل» بودن خودش را به «ساقه زیرین و ضلع نامتقارن» تحمیل کرده است و این «مدل زیستی» سرنوشت دیرین ملت ایران تا قیامت خواهد بود!!! متأسفانه! ☹️😷☠️
غم قم 🍂 ✍ پنجاه هم گذشت، مقیم غم ِ«قم» ام در ازدحام مردم کم خاطره، گم ام! عزلت نشین خلوت دل گشته سال هاست آزرده از تظاهر ِتقوای ِ مردم ام «شاعرشدن به «شهر قم»از «کُفر»بدتر است! ✔️ خالی تر از عمارت بعد از تهاجم ام!! شیری که بود معرکه پرداز خشم و خون اکنون بدون پنجه و دندان، فقط دُم ام!!! ساغر به دست ها، همگی جور ِ«جم» زدند همچون «غدیر»، مست تماشاگه ِ«خُم» ام! شعرم رهین منت دونان نمی شود مهرآفرین ِدرک ِ «سعا» در تفاهم، ام ✅📚🌴 سیدعلی اصغرموسوی قم /مرداد۱۳۹۸ @saapoem
ترشی سیب 🍎 سقوط می کنم از اوج در فراز و نشیب که خواب من شده ویروسی از جماعت سیب بدون صحبت قانون جاذبه، هر شب از آسمان به زمین می کشم، بساط رقیب گمان کنم که همین چند سال قبلی بود کنار جادۀ ده می فروخت ترشی سیب کنون گرفته تریبون مجلس و هر دم بساط می کند انواع گفتمان سر شیب ! ویار ترشی خاله ونوس تهرانی همیشه حامله را می دهد ندیده فریب! زن قشنگ و سه تا خانه در لواسانات علاوه بر دو، سه مورد طلاق و طرد عجیب! بزک کنان سر هر ماه، پول هنگفتی به لطف کشور اسلامیان زده بر جیب زمانه را بنگر، کامیار گیوه فروش - خریده باغ و زمین تازگی، هَزار جریب! خر م نخوان ! که نفهمی کمال دانایی ست در آن دیار که یابو گرفته نام نجیب! اگر نجیب تویی! نانجیب بودن بِه! اگر خطیب تویی ،مرده باد هر چه خطیب! اگر نصیب من از زندگی، پشیمانی ست؟! چه جای شُکر، بگو تف به بذر هر چه نصیب! عدالتی که فقط بوق می دهد سرویس و دولتی که فقط می دهد زمانه فریب! چگونه در عمل از رنج مردمان کاهد؟ چگونه درک کند، فقر را لهیب و نهیب!🔏⚖️📚 سیدعلی اصغرموسوی قم- دیماه 1397 📚 @saapoem t.me/saapoem
(بدکیشان) چنان از نخوت این کژمنش مردم گریزانم که پنداری ز نیش مهلک کژدم گریزانم بتَر از نیشِ مَردم نیشخند مدعی باشد گر از کژدم هراسانم ازین بی دُم گریزانم به دیگ جور مَردم سوختم در پیله‌ی خدمت کز ایشان حالیا چون کرم ابریشُم گریزانم همه از انجم اقبال خود شادند لیکن من ز بدبختی هم از اقبال و هم انجم گریزانم ز خویشان دغل آن‌گونه بیزار و بری گشتم که گویی از دیار و شهر و باب و اُم گریزانم گرهْ بر تارهای فکرم افکندند بدکیشان که از خود چون کلافی گشته سردرگم گریزانم درین میخانه چون غیر از خماری نیست مستان را ز پیر و ساقی و جام شراب و خم گریزانم بوَد پیراهن فقر و قناعت در برم اما ز ننگ جامه‌ی ابریشَم و قاقُم گریزانم اگرچه زادگاه (شمس) شهر قم بوَد اما ز بس دیدم زیان از قم ز نام قم گریزانم شادروان سید علیرضا شمس قمی
ای از دیار حسن تو سیمین‌بَران بُرون وی در برِ تو بلبل شیرین زبان زبون حوران خلد با همه حسن و جمال خویش از حسرتت گرفته به باغ جِنان جنون در کاخ حسن و لطف و ملاحت بُتا تویی اندر میان جامعه‌ی دل‌سِتان ستون خون جگر که ریخت ز جورت مرا به دل دارد روان به چهره‌ی زردم عیان عیون زخم درون خود، ز تو پنهان نموده‌ام خواهی گواهِ گفته‌ی من بردران درون تا رخ بتافتی ز من ای مَه! به شام هِجر بر من رقیب، گشته ملامت کنان کنون آن آشنا دمی چو بُوَد غم‌گسار من سازم همیشه رایت بیگانگان نگون یا بر دلم نشین و نشان آتش دلم ... یا آن‌که مِهرت از دل زارم بران برون خون میچکد ز دیدهٔ (شمس قم) از غمت جانا زبانِ حالِ دلم را بخوان به خون . شادروان سید علیرضا شمس قمی heitaa.com/shamseqomi
74.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📗فرازی از درس«آیین زندگی»(اخلاق‌کاربردی) 🔻موضوع؛ آداب تعلیم و تعلّم ✅ کسب علم نافع واولویت در معرفت حق 🔸 انواع علم؛ ۱- واجب ۲- مستحب ۳- مباح ۴- بیهوده ۳- مضر وحرام 🔸اهمیت علم از منظر دین مقدّس اسلام 🔹بیهودگی اکثر اطّلاعات ما 🔸نقش رسانه در ترویج اطّلاعات غلط یا بیهوده ♥️ استاد دکتر«» 🏢 دانشگاه آزاد واحد یادگار امام خمینی(ره) 📼 ضبط وارسال«سید محمد پارسا میری»- 👨‍🎓دانشجوی‌رشتهٔ «حسابداری» 🗒۱۴۰۳/۹/۵ 🆔 @banavayeneynava 🦋🏵🍃
نکات تعجب آمیز خبری : ١- در متن و حاشیه اخبار دیدم که در اسرائیل برخی به مسئولین اجرایی در محافل و میزگردها و گفتگوی تلویزیونی شان اعتراض می کردند! (چیزی در کشور ما با وجود مسلمان بودن و پیروی از مکتب تشیع امامیه، امکانش ابدا وجود ندارد!!) ٢- دیدم (درنهایت شادمانی) بازگشت جمعی جنگ زدگان جنوب لبنان را با خودرو های خارجی از قبیل :بنز و "ب ان دبلیو " و کره ای و آمریکایی و اروپایی و... (که هرکدامشان در کشور ما حتی به قیمت استوک بالای یک میلیارد تومان در ایران ارزش دارند!!!) ٣- صحبت هایی از رؤسای قوای" مجریه" و "مقننه "که یکی دم از" محرومین" می زند(که بحث نا ترازی ها و عدم ثبات ارزش پولی و نبود در آمد بخصوص در حوزه فعالیت خودم که نویسنده "حق التالیفی" هستم و عملاً "بیکار"!!) ودیگری که در حضور خبرنگاران دم از "وعده صادق ٣" می زند (علی‌رغم تلاش بسیاری از سیاست مداران جهان برای ایجاد ثبات در خاورميانه و پایان کامل جنگ در منطقه!) و.... و.... و.... اللَّهُمَّ أجعل عواقب امورنا خیرا بحق محمد وآل محمد، آمین یارب العالمین
مافیای شاعران! پالرمو ، سیسیل ، ... به نام "دین" به کام "ریا"! "حوزه هنری" که یادگار بنیانگذارکبیرش "عالیجاه آیت عظما آشیخ محمدعلی زم"(قدس الله نفس الشریعه) بود و هست، چنان اهتمام به تربیت نسل جوان داشتند که فرزندشان به شرف"مفسدفی الارض" بودن نائل آمدند!! محافل مافیایی راکه رقم زدنداکنون مجمع البحرین فساددرشعرو ادب کشور شده است!!! [از یکسویه کردن شعرآیینی به نفع و نفخ دوستان همپیاله تا چاپ کتاب تا گسترش جرگه وجلگه به سراسرکشور و دراختيار گرفتن مجالس،حتی"وزارت فخیمه فرهنگ و ارشاد جهوری" تا چاپخانه ها و طلبه گاه ها و دانشگاهکده ها، همه وهمه در سیطره این کلوپ وبنگاه‌های مافیایی !!!] ادارات ارشاد به عوض"استعداد یابی بومی" و جذب"اساتید محلی و شاعران شهرستان ها"! درمناسبات مذهبی و دینی (مجموعه رفتارهای ریاکارانه بدون خروجی هزینه سوز) از تنخواه هزینه های مافیا استفاده کرده و به اصطلاح شاعران شهیر کشور (اعضای کلوپ مافیای حوزه هنری تهران و قم و خراسان و اصفهان) را دعوت کرده و به عزاداری یا جشن می پردازند!!! ✅پرسش من و حضرات ملائک"کرام الکاتبین"این است که چرا هزینه و بودجه و تنخواه هرشهری به خود آن شهر و اعضای پیر و جوان آن شهر اختصاص نمی یابد؟ وبرای استعداد یابی و ارتقای فرهنگی، هنری همان شهر و بخش و روستا خرج نمی شود؟! آيا سیره علوی و فاطمی یا نبوی و ولایی، "تبعیض" و تفاوت و ازهم گسستن پیوندها بود؟!یا ایجاد وحدت عمل و کمک به ضعفا و گمنامان حوزه شعر ادب برای بسط و گسترش هنر دینی؟! فساد،فساد است! چه درحوزه بانکی با رانت افزایی باشد! چه درقشرهنرمندان با ایجادمافیا، جرگه، و...؟! یاحق! 📲