کشف، شهود 🌹
کشف رازاست،نگاهم به پریشانی نیست
موج این آینه را، صحبت حیرانی نیست
موج در موج به کثرت زده تمثیل جمال
حلقه در حلقه به جز وحدت کیهانی نیست
تو در آن برزخ گیسو به سیاهی خرسند
من به دنبال سحرگاه که زندانی نیست!
ای شده مست تجلای خود و چشم حسود-
درپی کشف، که این چهرهٔ جانانی نیست!
عطرگیسو مگر از غنچهٔ لب لبریز است؟
درفضا جز سخن قمصر کاشانی نیست!
بامن از خویش بگو، دردل من، آیا تو -
راحتی؟ عشق مزاحم به تن آسانی نیست!
»» ««
در دل انگارهٔ پیشین به همین قافیه- وزن
گفته بودم سخن از نوع غزلخوانی نیست
سرمهٔ خواب نبین چشم به یلدا دارد
صبح در پنجره خمیازهٔ پنهانی نیست!
نقطه چین است، نه آژنگ! که پیرم خوانی
گرچه این پیر، همان طفل دبستانی نیست!
با الفبا سخن عشق نیاموز به دل
معجم سینه، کم از لهجهٔ تهرانی نیست!!
این صراحت که شده اصل شهودم در عشق
از همان جنس که پیوسته نمی دانی نیست!
«سرزلف تو نباشد، سرزلفی دیگر!
از برای دل ما، قحط پریشانی نیست» 🏵️
سید علی اصغر موسوی
قم- تیرماه ۱۳۹۹
#صائب
#سعا
#غزل_عاشقانه
#saapoem
@saapoem
🌹🏵️🌹
شرح غزلی از حضرت صائب به قلم جناب استاد سیدعلی اصغر موسوی
http://saket1.blogfa.com/post/199
حکمت:
بسط و قبض
بسط و قبض فکری معمولاًدراثرتربیت ایجاد می شود!
تربیت علمی یاتربیت دینی؟
یا تربیت همزمان هردو؟!
ماشیعیان که معمولاًخود را بهترین انسان های روی زمین وکامل و شامل ازایمان گرفته تانبوغ می دانیم!!!
معمولاحتی بیشتراز«یک میلیمتر »جلوترازدماغ مان،ازهستی کیهانی و ساختارجهان فعلی چیزی نمی دانیم!!!
کفاری که دراین ماه مبارک،همه چی می خورندونیمه لخت می گردندودرآخرت هم همگی داخل گودال جهنم سوزانده می شوند!!!
الان در«اروپا»مرکز«شتاب دهنده ذرات»رابرای شناخت ساختار وجودی کیهان ساخته اند :
[سرن (CERN)یاسازمان اروپایی پژوهشهای هستهای(فرانسوی: Conseil Européenne pour la Recherche Nucléaire)، بزرگترین آزمایشگاه فیزیک ذرهای جهانست که درسال۱۹۵۴دربخش شمالشرقی شهرژنودرکشورسوییس درمجاورت مرزفرانسه ایجادشد.]
مشابه همین فعالیت درابعادکوچکتردر آمریکانیزساخته شده است.
به قول سعدی:
ماکجاییم دراین بحرتفکرتوکجایی؟!
⚛مطالعات کفار:
»نظریه جاذبه
»نسبیت عام
»کوانتوم
»نظریه ریسمان ها
»نیروهای ذرات بنیادین
»درگیری ذرات
»سیاه چاله ها
»جهان موازی
🕌 مطالعات ونظرات ما:
دعای نظر
»سحر
ثواب ذکر
ثواب خرما ...
وقس علی هذا
⌛️⚰🕯🔭🔬
ارباب ها 🏁🚩🏳️
👈روستای ما دو ارباب داشت که همیشه بایکدیگر اختلاف داشتند هر کدام هم کلی چماقدار دور وبر خود جمع کرده بودند یک روز که اختلافات بالا گرفته بود قرار شد فردا برای چماق کشی باطرفداران اربابِ مقابل به صحرا برویم اما من یک روز مانده به چماق کشی به خانه ارباب خودمان رفتم. در نیمباز بود و باگفتن یاالله وارد حیاط خانه شدم دیدم هردو ارباب درحال کشیدن قلیان هستند !
گفتم: ارباب مگر فردا چماق کشی نیست، پس چرا باهم قلیان میکشید! 🏳️
ارباب گفت: شماها قرار است دعوا کنید نه ما !!! 🚩🏁👉
✅📚العاقل یکفی بالاشاره 📚✅
🔨تلنگر
چرا «خر»، خرشد؟!! 🐴
- با «سادگی» تمام حرف ها را «باور» کرد!
- توقعات خودش را کمتر از دیگران به حساب آورد! به «کم ارزش ترین تغذیه» هم قانع شد!!
- دربرابر هر «استعمار و استثمار و استحمار» ی سکوت کرد و «راضی» به «داده» شد و نستاند!!
- اجازه داد هر «بی بوته ای» در هرزمان و مکان، با پالان و بی پالان، «سوار» ش شود و در مقابل تمام «بی احترامی ها» فقط «سکوت» کرد!!!
- حتی هنگام «حاملگی»(نوع مادیان اش) انسان ها ازش کار کشیدند!!! (رفتاری که با هیچ حیوانی در حاملگی اش نشده و نمی شود!!!)
- اگر دست و پایش شکست، یا «پیر و بیمار» شد، در «بیابان» رهایش کردند!!
-بیچاره خر!!! 🏁
من یک چهارم عمرم را در محیط های روستایی سر کرده ام
مردم برای پیدا کردن «اسب و گاو و گوسفند» شان شباهنگام حتی اکیپ گشت شب راه می اندازند و تمام دره و کوه و تپه و مغاک ها را می گردند!
👈اما اگر «خر» شان گم شود می گویند :
[[ اگر «گرگ» نخورده باشدش، صبح تا ظهر خودش پیداش می شه!!! 😉 ]]
بله!
توخود «حدیث» مفصل بخوان ازین مجمل!!
🐎 🐑🐏🐐
#تلنگر #سعا
@saapoem #saapoem
هدایت شده از «با نوای نی نوا» گزیدهٔ آثار قلمی، بیانی وهنری ابوالفضل فیروزی(نی نوا)دکترای عرفان وتصوف است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆پیشنهاد میکنم این سخنان
خانم «فائزه هاشمی»را که علیه جبهه اصلاحات و قبیله سیاسی متعلق به خود و انها را بشنوید.
همچنین شبیه همین اظهارات را از زبان آقای« کلهر» مشاور اسبق رئیس جمهور در مورد آقای میرحسین موسوی و خاتمی، را مشاهده بفرمایید!
👆 این کلیپ برای این ایام بسیار ضروری میباشد!
🔹زیرا همان آقایان بحران ساز دوباره به عنوان ناجی مردم در موضوع اپوزیسیون زشت روشنفکری گرفتهاند وبا فرار به جلو گذشته خودشون را فراموش کردهاند!
گویا تازه وارد گود سیاست و مدیریت کشور می خواهند بشوند!
و با این مظلوم نمایی و ژست های روشنفکر مآبانه و حرفهای دروغ ومتهم کردن حریف به چیزهایی که خود باعث وبانی آن بودند، قصد اغوا مردم به ویژه نسل جوان را دارند!
🔸بهوش باشید وبا اطلاع و آگاهی از سوابق آنها فریبشان را نخورید!
هرچند؛
عدوشد سبب خیر اگه خداخواهد!😉
🆔 @banavayeneynava
✍️ هوالعلیم (به مناسبت «روز قلم»وتکریم اهالی قلم) سرشارازهنر،آنگاه که ازلی ترین نقش رابرپرده خلقت زد: هُوَالَّذى يُصَوِّرُ كُمْ فِى الْاَرْحامِ كَيْفَ يَشاءُ لااِلهَ اِلّا هُوَالْعَزيزُ الْحَكيمُ،جهان راصورتی دیگرنمود؛چراکه هنریعنی: تجلی جمال و جلال و کمال الهی درآیینه اوراق عشق ؛اوراقی که خداوندبه قلم آن، نگارش آن، تعهد آن، وقداست آن سوگند خورده است:
" ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ "!
فرهنگ و هنر متعهد مبدأ الهامیاش از خدا و مقصد پیامیاش به سوی خداست؛ همان گونه که درسوره الرحمن می فرماید: الرَّحْمَنُ،عَلَّمَ الْقُرْآنَ، خَلَقَ الْإِنْسَانَ، عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ،همین"بیان"که آن را به انسان آموخته است ؛خود دارای بزرگترین و گسترده ترین مفاهیم تفسیری است.تفسیری که می باید مصداق تعهد قلم و "قلم متعهّد"نامیده شود!
قلم متعهّد به دلیل اهورایی بودنش، همیشه وسعت پروازی کلمات را به بخش هایی همچون"جمال شناسی" و"جلال شناسی"و"کمال شناسی " می رساندوهنرمندی قلم در"انقلاب اسلامی"نیزسرچشمه از همین "نصوص الهی"گرفته است ؛قلمی که متاسفانه هنوز جایگاهش به خوبی معرفی نشده است! اینک، به واسطه«روزقلم» و روزتکریم سخنوران، نویسندگان و پژوهندگان، ضمن پاسداشت این روز و تأکید بر موارد ذکرشده، باید درپی آن باشیم تابادعوت از اهالی فرهنگ و هنرو اندیشه"طرحی نودرانداخته" وهمه شاعران، نویسندگان، هنرمندان، ادبا و اندیشمندان عرصهٔ فرهنگ و هنر و پژوهش را برای تعالی فرهنگ و هنرمتعهد این سرزمین به"وحدت و همراهی"فرابخوانیم.
این مهم نیز به سامان نخواهدرسید مگرمدیران فرهنگی-هنری کشور ؛ حرمت ادباء، نویسندگان وهنرمندان واندیشمندان را "پاس"بدارند!
وضعیت"معیشت""نشر آثار""حفظ حرمت هنری–ادبی" آنان ،این روزها به هیچ وجه شایسته شأنشان نیست و این را همه مدیران سیاسی–فرهنگی کشور خوب می دانند!
سیدعلی اصغرموسوی
قم-۱۴تیر۱۳۹۹
#سعا #استاد_سعا #روز_قلم #قلم
#saapoem
@saapoem
#saapoem#مکتب_شعر_امامیه #مکتب_شعر_دینی_ایران
#استاد_سیدعلی_اصغر_موسوی
#انجمن_ادبی_محیط #انجمن_شعر_قم #ادبخانه_مباهله #حوزه_هنری_قم #بسیج_هنرمندان_قم #شاعر_شهودی #شاعران_ایران #شاعران_قم
#شعر_آیینی
#شعر_دینی
#شعر_انقلاب_اسلامی #شعر_فجر
https://www.instagram.com/p/CCOF2xfJJ1L/?igsh=MW5oYmg0ZG54MjJwaA==
✍️ هوالعلیم (به مناسبت «روز قلم»وتکریم اهالی قلم)
سرشار از هنر، آنگاه که ازلی ترین نقش را بر پرده خلقت زد: هُوَالَّذى يُصَوِّرُ كُمْ فِى الْاَرْحامِ كَيْفَ يَشاءُ لااِلهَ اِلّا هُوَالْعَزيزُ الْحَكيمُ، جهان را صورتی دیگرنمود؛ چراکه هنر یعنی: تجلی جمال و جلال و کمال الهی در آیینه اوراق عشق ؛ اوراقی که خداوند به قلم آن، نگارش آن، تعهد آن، وقداست آن سوگند خورده است:
" ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ "!
فرهنگ و هنر متعهد مبدأ الهامیاش از خدا و مقصد پیامیاش به سوی خداست؛ همان گونه که درسوره الرحمن می فرماید: الرَّحْمَنُ،عَلَّمَ الْقُرْآنَ، خَلَقَ الْإِنْسَانَ، عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ،همین "بیان" که آن را به انسان آموخته است ؛خود دارای بزرگترین و گسترده ترین مفاهیم تفسیری است.تفسیری که می باید مصداق تعهد قلم و "قلم متعهّد"نامیده شود!
قلم متعهّد به دلیل اهورایی بودنش، همیشه وسعت پروازی کلمات را به بخش هایی همچون "جمال شناسی" و "جلال شناسی" و "کمال شناسی " می رساندو هنرمندی قلم در "انقلاب اسلامی"نیز سرچشمه از همین "نصوص الهی " گرفته است ؛قلمی که متاسفانه هنوز جایگاهش به خوبی معرفی نشده است ! اینک، به واسطه «روزقلم» و روزتکریم سخنوران، نویسندگان و پژوهندگان، ضمن پاسداشت این روز و تأکید بر موارد ذکرشده، باید درپی آن باشیم تابا دعوت از اهالی فرهنگ و هنرو اندیشه ، "طرحی نو درانداخته" و همه شاعران، نویسندگان، هنرمندان، ادبا و اندیشمندان عرصهٔ فرهنگ و هنر و پژوهش را برای تعالی فرهنگ و هنرمتعهد این سرزمین به "وحدت و همراهی " فرابخوانیم.
این مهم نیز به سامان نخواهدرسید مگرمدیران فرهنگی - هنری کشور ؛ حرمت ادباء، نویسندگان و هنرمندان و اندیشمندان را "پاس " بدارند!
وضعیت "معیشت" ، "نشر آثار" و "حفظ حرمت هنری – ادبی" آنان ،این روزها به هیچ وجه شایسته شأنشان نیست و این را همه مدیران سیاسی – فرهنگی خوب می دانند!
نکته کاملا ضروری علاوه بر حفظ حرمت اهالی هنروادب؛ در حفظ "آرمان الهی و انسانی قلم" این است که با پایبندی به هنروادب و اندیشه "بومی" ؛سعی شود تا از نفوذ فرهنگ بیگانه و تخریب گر جلوگیری کرده و نگذاریم تا گنجینه های گرانبها و دیرین ادبی – هنری کشور ازبین رود!
برای رسیدن به "تمدن اسلامی" درعصرکنونی ،"همتی مضاعف" نیاز است که با توکل به ذات یگانه آفریدگار هنروادب (جل جلاله) وتوسل به معصومین (ع) ،هنرمتعالی اسلام و انقلاب را به جهان معرفی کنیم .
این مهم باشعاررسانه ای نیز برآورده نخواهدشد!
چراکه درطی سه دهه گذشته ،اجلاس مهم تنها با نشست مدیران و گزارش اهالی رسانه و بدون خروجی های مهم و کارساز برگزارشده است!
رسیدن به تمدن فرهنگی - هنری ،سرمایه گذاری می خواهد،نه شعار؟!
متاسفانه ،سال هاست موعظه جای هنرو ادب و فرهنگ را گرفته و همهٔ امور با مواعیظ مدیران ناشی فرهنگی و موعظه گران حوزه معارف اسلامی ،تکمیل و جمع و گزارش می شود!
که تنها دست آوردش ،فقط شعاراست!
رسیدن به قله های باورپذیر فرهنگ و هنرانقلاب اسلامی ان شاء الله دوراز دسترس هم نخواهدبود؛ هنوزهم درنگاه شاعران، نویسندگان و پژوهشگران عرصهٔ فرهنگ و هنر این کشور شکوفاست؛ اما بشرطها و شروطها...
سیدعلی اصغرموسوی
(شاعر، نویسنده، پژوهشگرادبیات دینی) قم - ۱۴ تیرماه ۱۳۹۹
https://eitaa.com/saa_institute
#قلم
#روزقلم
🖋️📚💐
✅💚الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَا يَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقَائِلُونَ وَ لَا يُحْصِي نَعْمَاءَهُ الْعَادُّونَ وَ لَا يُؤَدِّي حَقَّهُ الْمُجْتَهِدُونَ الَّذِي لَا يُدْرِكُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لَا يَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ الَّذِي لَيْسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحْدُودٌ وَ لَا نَعْتٌ مَوْجُودٌ وَ لَا وَقْتٌ مَعْدُودٌ وَ لَا أَجَلٌ مَمْدُودٌ فَطَرَ الْخَلَائِقَ بِقُدْرَتِهِ وَ نَشَرَ الرِّيَاحَ بِرَحْمَتِهِ وَ وَتَّدَ بِالصُّخُورِ مَيَدَانَ أَرْضِهِ أَوَّلُ الدِّينِ مَعْرِفَتُهُ وَ كَمَالُ مَعْرِفَتِهِ التَّصْدِيقُ بِهِ وَ كَمَالُ التَّصْدِيقِ بِهِ تَوْحِيدُهُ وَ كَمَالُ تَوْحِيدِهِ الْإِخْلَاصُ لَهُ وَ كَمَالُ الْإِخْلَاصِ لَهُ نَفْيُ الصِّفَاتِ عَنْهُ لِشَهَادَةِ كُلِّ صِفَةٍ أَنَّهَا غَيْرُ الْمَوْصُوفِ وَ شَهَادَةِ كُلِّ مَوْصُوفٍ أَنَّهُ غَيْرُ الصِّفَةِ فَمَنْ وَصَفَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَقَدْ قَرَنَهُ وَ مَنْ قَرَنَهُ فَقَدْ ثَنَّاهُ وَ مَنْ ثَنَّاهُ فَقَدْ جَزَّأَهُ وَ مَنْ جَزَّأَهُ فَقَدْ جَهِلَهُ وَ مَنْ أَشَارَ إِلَيْهِ فَقَدْ حَدَّهُ وَ مَنْ حَدَّهُ فَقَدْ عَدَّهُ وَ مَنْ قَالَ فِيمَ فَقَدْ ضَمَّنَهُ وَ مَنْ قَالَ عَلَامَ فَقَدْ أَخْلَى مِنْهُ كَائِنٌ لَا عَنْ حَدَثٍ مَوْجُودٌ لَا عَنْ عَدَمٍ مَعَ كُلِّ شَيْءٍ لَا بِمُقَارَنَةٍ وَ غَيْرُ كُلِّ شَيْءٍ لَا بِمُزَايَلَةٍ فَاعِلٌ لَا بِمَعْنَى الْحَرَكَاتِ وَ الْآلَةِ بَصِيرٌ إِذْ لَا مَنْظُورَ إِلَيْهِ مِنْ خَلْقِهِ مُتَوَحِّدٌ إِذْ لَا سَكَنَ يَسْتَأْنِسُ بِهِ وَ لَا يَسْتَوْحِشُ لِفَقْدِهِ أَنْشَأَ الْخَلْقَ إِنْشَاءً وَ ابْتَدَأَهُ ابْتِدَاءً بِلَا رَوِيَّةٍ أَجَالَهَا وَ لَا تَجْرِبَةٍ اسْتَفَادَهَا وَ لَا حَرَكَةٍ أَحْدَثَهَا وَ لَا هَمَامَةِ نَفْسٍ اضْطَرَبَ فِيهَا أَحَالَ الْأَشْيَاءَ لِأَوْقَاتِهَا وَ لَأَمَ بَيْنَ مُخْتَلِفَاتِهَا وَ غَرَّزَ غَرَائِزَهَا وَ أَلْزَمَهَا أَشْبَاحَهَا عَالِماً بِهَا قَبْلَ ابْتِدَائِهَا مُحِيطاً بِحُدُودِهَا وَ انْتِهَائِهَا عَارِفاً بِقَرَائِنِهَا وَ أَحْنَائِهَا💚📚 سپاس و ستايش ويژه خداست كه هيچ زباني از عهده آن برنيايد، و شمارشگران زبردست و ماهر، شمار نعمتهاي او را نتوانند، و تلاشگران پرتوان از اداي حقّ او ناتوانند، و ژرفاي انديشه بر كرانه بيكران او سرگردان است.
هيچ حصاري گستره صفات الهي را تنگ نگيرد، و دست و زبان از وصف جمالش درمانَد، و هنگام و پاياني بر آن نباشد.
خدا آفريدگان را در پرتو قدرت خويش برنهاد، و بادها را پيشقراولان رحمتش پراكند، و با صخرهها لرزش زمين را مهار كرد.
📝آغاز دين، شناخت خداست، و شناخت راستين، حق باوري و دل بدو دادن است، و باور كامل، پيرايش ذاتش از آلايشِ شرك است، و حقيقت توحيد، اخلاص و ستردن ريا است، و كمال اخلاص، بينش وحدت در ذات و صفات الهي است، كه هر «صفتي» خود شاهد جدايي با «موصوف» است و هر «موصوفي» فريادگر دوگانگي با «صفت».
پس آن كه خداي سبحان را چنين به وصف آرد، همسنگ آدميانش ساخته است، و آن كس كه همتايي براي او بيند، ذات پاك الهي را دوگانه ديده است. و دوگانگي در حكم تجزيه اوست و تجزيه خداوند يعني نشناختن او. و آن كس كه خداي را در «سويي» بيند و بدو اشاره كند، او را محدود ديده و در شمار آفريدگان شمرده است. و آن كه بپرسد خدا در كجاست و يا قلمرو حكومتش تا كجاست، وابسته آنجا قرارش داده و بخشي از هستي را از حضور او غايب ديده است.{عالم محضر خداست}
«هست» يي كه غبار پديدگي بر دامن كبريايش ننشسته و از مرز عدم ظهور ننموده است. او با همه پديدگان است ولي ناپيوسته، و جداي از آنهاست، نه چون بيگانه. انجام امور به دست اوست امّا نه در محدوده «ابزار» و «حركتها». «بينا» ست از آنگاه كه «نگرش سويي» نبوده است. «يكتا» ست چون والاتر از آن است كه آفريدهاي دمساز او گردد و فقدانش دلتنگي آرد.
{آفرينش بيالگوست، و آفريدگار بيدستيار، و آفريدگان در مناسبترين جايگاه}
خداوند آفريدگان را از آغاز، بيهيچ «جولان انديشه» و بهرهوري از تجربه، پي افكند و نيازي به حركت جديد در ذات خود و يا «همامهاي» از فراسوي آن نداشت.
هر چيز را به هنگام آورد، و دوگونگان را همگون ساخت، و هر پديده را سرشت ويژه داد و بدان پايبند كرد. او پيش از آفرينش، آفريدگان را ميشناخت و از زير و بم اين شعرِ ناسروده آگاه بود و بر جزئيّات و جوانب و انجام آن محيط.✅نهج البلاغه خطبه یکم📚
https://telegram.me/saapoem
✍متأسفانه درطول چند دههٔ گذشته و تجربهٔ نه چندان موفق مدیریت«هنردولتی» درایران، کم کم با حضور هرچه سریعتر ابزار ها و شبکه های مجازی اینترنتی و «آپ» های روز افزون گرافیکی «هنرفوری»، امروزشاهد از بین رفتن هنر اصیل در همهٔ زمینه های هنری شده ایم!
گفتهٔ ارزشمند «فوکو» شاید یک مطلب مثل هزاران مطلب گران بهای سرگردان درتلگرام باشد؛ اما بیانگر یک واقعیت جهانی در افول ارزش های انسانی است!!
مدیریت هنرو ادب «دولتی» متأسفانه درایران و بخصوص در منطقه «خودمان» باعث از بین رفتن ذوق هنری - ادبی و اشتیاق به همگرایی جمعی شده است!
مدیریت دولتی در پی این عقیده که از «ارزش های اسلامی و انقلابی» پاسداری می کند؛ افراد غیر متخصص و بی مسئولیت را در رأس امورهنری گماشت و عدم توان علمی، عملی، ادبی و هنری آنان باعث «انزجار اهالی فرهنگ و هنر و ادبیات» از حضور در مجامع فرهنگی شده و کم کم جامعه، تنها به خودنمایی بی مایگان و گزارش های دولتی بسنده کرد!
(همان اتفاقی که برعکس دوران صفویه و زندیه، در قاجاریه اتفاق افتاد و تمدن ما نه تنها پیشرفت نکرد، که به سه-چهار قرن عقب تر برگشت!!)
ادبیات و هنر امروز ایران اسلامی هم با وجود مدیریت دولتی و عدم حمایت مادی و معنوی از اهالی قلم و هنر،سرنوشتی بهتر از دوران قاجار نخواهد داشت!
تازمانی که «شعارهای هنری» به جای «نگارگری های هنری» بر در و دیوارهای ما نقش بسته! نباید امیدی به طلوع خورشید هنر و ادب داشت! والسلام ✅📚
هدایت شده از ای مسیرکاروانت تا ابد آیینه پوش
🌹🌻صبحی شگرف
بس بلند آورده شعر صبح را نامی شگرف
می دمد این بار از آیینه ایهامی شگرف
جلوه زار کهکشان را، آفتابی می دمد
تا زند پیوند شب ها را به ایامی شگرف
آمده با کاروان صبحدم، خورشیدوار
راه ها را طی کند تا باز، با گامی شگرف
پیک واری را نخفته، تا دمد صبحی سِتُرگ
لحظه واری سر نبرده، جز به الهامی شگرف
آمده تا در غریو حق ستایان، بشکفد
روح صفین و جمل، فریاد صمصامی شگرف
در شهود لحظه ها انگار می کارد یقین
تا بگیرد کربلا مصداق پیغامی شگرف
آسمان را می کند تعبیر با گل زخم هاش
در شفق زاری که خورشید است و ابهامی شگرف
دیدنی تر از شهادت، می سراید عشق را
تا بیابد زندگی این بار فرجامی شگرف
بعد از این روح سپیده، باز جاری می شود
در حریم انتظار قامتِ نامی شگرف💐🕋📚
مکتب شعرامامیه
مکتب شعردینی درایران
سیدعلی اصغرموسوی
قم - 1380
#سعا #استاد_سعا #
#saapoem
*📝 غزل تخصصی درقالب مفهوم شناسی مکتب شعر دینی درایران 📚 🖋️✅
https://telegram.me/saapoem
هدایت شده از ای مسیرکاروانت تا ابد آیینه پوش
📜 کشتی بان طف
اگر خم کرده تاریخ دغل ،قدّ رشیدت را
به میدان می سپارم رزم بشکوه شدیدت را
بنازم در چکاچک ها،بسان شهپر جبریل
شراره ِ تیغهِ شمشیرِ به حق،آذرپدیدت را
تماشا می کنم ای جان، میان واژگان هرآن
همان «هَیهاتَ مِناالذّلهٔ»عزم أکیدت را
دُژم دریای خون تصویرِطف را،نوح کشتیبان!
به قرآن می سپارم شرح اوصاف حمیدت را
شهید حقِ حق فرما،کتاب حضرت ِطٰهٰٓ(ص)
قنوتانه قرائت می کنم نام مجیدت را
به اندوهت نمی بالم،اگر از داغ می نالم:
شفق واره غروبِ قامتِ سبز و سپیدت را -
عزادار غمی هستم: که دارد دردها در دل
غمین ماتمی هستم: درید از هم وَرید ت را
گذشتی با«علی اکبر»، ز مرز فکرت باور !
گرفتی با«علی اصغر»هم ازخالق رسیدت را!
«سعا»باهرمژه اشکی که تمرین می کندبادل
شهودی تازه می بخشد،غزل نام شهیدت را
مکتب شعر امامیه
مکتب شعردینی درایران
سید علی اصغر موسوی
قم - ۲۲ مرداد ۱۴۰۰
جمعه ۴ محرم ۱۴۴۳
#یاحسین
#شهید
#سعا
#saapoem
@saapoem
🌴🌷🌴📚🌴🖋🌴
هدایت شده از ای مسیرکاروانت تا ابد آیینه پوش
هوالعلیم
پدیدارشناسی «رمانتیسم» در ادبيات عاشورایی معاصر
سید علی اصغر موسوی
ادبیات عاشورایی در طول تاریخ همیشه با گوناگونی بسیار مواجهه بوده و در ساختار و محتوا معمولا تأثیر پذیر از شرایط تمدنی «زبان، فرهنگ، اعتقاد » و ابعاد جامعه شناختی منطقه ای بوده است.
با اینکه در اصل موضوع و «نصوص» مفهومی اش بسیار کم تغییر کرده؛ اما در ساختار زبانی اش هرگاه به شکلی متغیّر بروز کرده است!
در طول ۱۴ قرن گرچه خوشبختانه به مدد ممدوحین آرمانگرایش از موضوعیت اصلی خارج نگردیده؛ اما به خاطر تأثیرش از «تقدس دینی» باعث پرورش احساس گرایی در هنر و ادبیات هر عصر و دوره شده است.
متأسفانه به خاطر «مقاله» نبودن این متن، به «شاهد مثال» از هر دوره و تطورات تاریخی آن نمی توانم بپردازم، اما در طی این یاداشت، توجه مخاطبين عزیز مطالبم را معطوف به نگرش های «رمانتی سیسم» در ادبيات عاشورایی معاصر کرده و به آسیب شناسی آن خواهم پرداخت ان شاء الله.
قبل از ورود به مباحث اصلی، نخست باید تعریفی از «مکتب رمانتیسم» داشته باشیم :
[بحث اندیشه رمانتیک را بایستی در مقولاتی چون «قرداد اجتماعی (ژان ژاک روسو) » و «نظریه انداموار دولت» جستجو کرد که اولی در آثار افرادی چون روسو، هابز و لاک و دومی در نظریات اندیشمندانی چون هگل مشهود است.
این مکتب زاییدهٔ تمدن صنعتی و پیشرفت طبقه متوسط در سدهٔ نوزدهم میباشد. رمانتیکها به رؤیا و اندیشه خود بیش از هر انگیزه طبیعی و غیرطبیعی اهمیت میدادند و آنچه مینوشتند جلوههایی از جهان نا شناخته اندیشه و پندار بود.
خیال پردازان سده ۱۹ توده را آنگونه که بودند تصور نمیکردند بلکه آنگونه که میخواستند باشد تجسم میساختند؛ بنابراین رمانتیسیسم در برابر واقع گرایی بود.
آنها برعکس کلاسیست ها به خرد نمیپرداختند، بلکه به فرمان احساس و اندیشه گوش میدادند.
البته رمانتیکها کاوش عقلی را یکسره بیهوده نمیدانستند، بلکه معتقد بودند که عقل فقط نمایندهٔ جزئی از استعدادهای انسان است؛ بنابراین اغلب آنها برای درک تمامیت عالم به نگرشهای زیبایی شناسی و شهودی روی میآوردند و اعتقادشان این بود که بینش عقلی از درک هستی ناتوان است.
ژان ژاک روسو از مهمترین متفکرین رمانتیک میگوید: «در نهایت، عقل راهی را در پیش میگیرد که قلب حکم میکند».]
مکتب «رمانتیسم» درست نقطه مقابل مکتب «کلاسیسم» است و هر گونه «واقع گرایی و خرد گرایی(تعقّل) » را نفی می کند!
خوب، پرسش اینجاست: آیا واقعه «عاشورا» یک حقیقت تاریخی است یا یک افسانه موهوم؟
آیا می توان حقایق تاریخی را با زبان هنر دگرگون کرد و ماهیت آن را با «تخیل گرایی» دچار چالش ساخت؟!
آیا شعار «هنر و ادبیات متعهد» که ساخته و پرداختهٔ ناشیانه برخی از شاعران «بعد از انقلاب» می باشد؛ پاسخگوی این فرضیه هست؟!
چگونه می شود «ادبیات متعهد» را در قالب «رمانتیک» عرضه کرد و به آن رنگ و روی «عواطف مقدس» داد؟!!
«ادامه دارد...»
ان شاء الله 🙏
🖋️📚🌴
Https://t.me/saapoem
طریقت
به: عارفانه های المیزان عشق علامه ی طباطبایی(ره)🌹
ماندیم و حسرت به دل مانده، از این حوالی نرفتیم
مستانه تابی نخوردیم، تا بیخیالی نرفتیم
ماندیم و اندیشه پوسید، در پای پرگارهامان
در کوچههای معما، ما لااُبالی نرفتیم
تقویم هر ساله دیده، در خود همیشه تنیدیم
در منتهای طریقت، سیری جلالی نرفتیم
مغرور مثل دو گیسو، مستور، اما به شانه
دنبال حالی که دارد، آشفتهحالی نرفتیم!
فردا برای رسیدن، فردای عمری نگاه است
افسوس در خانه ماندیم، از این حوالی نرفتیم
مکتب شعردینی درایران سید علی اصغر موسوی
قم ـ ١٣٧۶
#سعا #استاد_سعا
#saapoem