eitaa logo
مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
30 دنبال‌کننده
578 عکس
223 ویدیو
17 فایل
هوالجمیل،کانال مؤسسه فرهنگی،هنری(سرشت عشق ابد)"سَعا"،فعالیت درزمینه تالیف و تدوین پژوهش های ادبی،هنری،رسانه ای واجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
هوالعلیم💐 قامت ادراک قامت ادراک تو، شعر مرا آیینه نیست! اینکه می گویم دلیلش از نفوذ کینه نیست قامت ادراک باید خاکسار حق شود در تو جز گَرد تظاهر، گوهر آیینه نیست! در هزاران سال اوراق سحر تابیده را خوانده ام درسی که درکش جز به سوز سینه نیست حق مرا در فقر داده خلعت سوداگری! فخرمن جز عشق آن«آتش‌گر آدینه»نیست عاشقم، جایی که تو حتی نمی دانی چرا؟ عارفم، آنجاکه قدّت درخور پشمینه نیست ! ای معمایی ترین«گنج»گذشته از عدم «شعر»ناب من!که جایت جزدل گنجینه نیست با دو بال«عقل و عشق»آزادشو ازاین قفس روزگاراین«دیار»آن خوگر تهمینه نیست! بس که پرورده به دامان مردمان کج‌نهاد! در بساطش صحبت آسایش دیرینه نیست تو رهایی از غم دنیا و اُخری، چون «سعا» داغ عشقت مثل پیشانی، رهین پینه نیست سیدعلی اصغر موسوی 14 بهمن 1402 @saapoem 🖋️📚🖋️📚 #عشق
هوالعلیم💐 قامت ادراک قامت ادراک تو، شعر مرا آیینه نیست! اینکه می گویم دلیلش از نفوذ کینه نیست قامت ادراک باید خاکسار حق شود در تو جز گَرد تظاهر، گوهر آیینه نیست! در هزاران سال اوراق سحر تابیده را خوانده ام درسی که درکش جز به سوز سینه نیست حق مرا در فقر داده خلعت سوداگری! فخرمن جز عشق آن«آتش‌گر آدینه»نیست عاشقم، جایی که تو حتی نمی دانی چرا؟ عارفم، آنجاکه قدّت درخور پشمینه نیست ! ای معمایی ترین«گنج»گذشته از عدم «شعر»ناب من!که جایت جزدل گنجینه نیست با دو بال«عقل و عشق»آزادشو ازاین قفس روزگاراین«دیار»آن خوگر تهمینه نیست! بس که پرورده به دامان مردمان کج‌نهاد! در بساطش صحبت آسایش دیرینه نیست تو رهایی از غم دنیا و اُخری، چون «سعا» داغ عشقت مثل پیشانی، رهین پینه نیست سیدعلی اصغر موسوی 14 بهمن 1402 @saapoem 🖋️📚🖋️📚 #عشق
هوالجمیل شهودشرق امامت🌹 سلام برلب و جاری، درودِ واژهٔ تعظیم که بوده اصل تعّلم، مرا مراد ز تعلیم کبیر، فهم زیارت، اگرچه داند و گویم: صغیر را چه تفاهم به درک ریشهٔ تفهیم؟! همیشه مات گمانم! به فرض عادت ایمان به لفظ:غرق توّهم، به معنی :آیت تحکیم - که این چه نوع طریقت به سمت مشرق عشق است؟ سپرده دل به کویر از بهشت جاری تسنیم! قم است و مهر فروزان، که در مدار طلوعش نشسته ماه و ستاره، به درس مکتب تنجیم چکامه شد متناسب به یُمن روز ولادت که ترجمان لغاتش، گزیده واژهٔ تعظیم : سلام دائم سرمد،به دخت پاک محمد(ص) کریمه ای که همیشه گرفته جانب تکریم به نام فاطمه(س) ، امّا به شأن ام ابیها سترگ دخترموسی(ع)، چکاد چامهٔ تفخیم به جبر رام کنم دل! به اختیار، کدامش؟ سرشت اگر که برایش، صواب صاحب تصمیم میان شهر"قم"و غم، قرابتی که عجیب است! ندیده اهل هنر جز مصاف خنجر ترخیم!! به ظاهر ارچه رقیب اند، دچار وَهم عجیب اند نخوانده درس شهودی به جز تسلسل تقویم! "سعا" به لطف ارادت، به آستان ولایت گذشته از سر نظمش به قصد قربت تنظیم کلام:ناقص وصف و کلیم : عاجز توصیف بگو چگونه بگیرد قوام، قدرت تقدیم؟! رهین یادشما باد، همین چکامهٔ مجمل برای عرض تحیت، برای کرنش و تعظیم مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم ـ ٢١ اردیبهشت ١۴٠٣ اول ذی القعده ١۴۴۵ @saapoem https://eitaa.com/saa_institute 🖋️📚✅🪴 🌹🏵️ثواب قرائت شعر برسد به روح اموات، بخصوص روح متعالی حضرت فاطمه معصومه سلام اللّه علیها و دختر ملکوتی ام رحمة اللّه علیها و رضوانه علیه ان شاء اللّه 🏵️🌹
🌴جوان‌ترین نور حق🌷 دلم توفیق عشق از حضرت دادار می‌گیرد اگر هر دم سراغ از اشتیاق یار می‌گیرد چرا لبریز حیرت می‌شوی از کار دل، وقتی - به حکمت سبقت از شعر پری‌گفتار می‌گیرد تفاوت، در نگاه ساده یا پیچیده را هرگز نمی داند، کسی که شیوۀ انکار می‌گیرد جهانِ غرقِ ابزارِ همیشه ناتوان از درک - اگر اندازه‌اش را با خطِ پرگار می‌گیرد – ولی در علم حق، دایم، غریق بحر بی‌پایان سراغ از نردبانِ کهکشان‌کردار، می‌گیرد چگونه کودکش می‌خوانی ای کورِ سبُک‌سیما؟ «امامی» را که نکته بر «اولوالابصار» می‌گیرد! «ولی اللهِ عیسی‌دم» که نورش صد ارسطو را به دانشگاه دین، شاگرد بی‌مقدار می‌گیرد! خدایش از سخاوت داده نور حکمت و دانش که پرده از رخ آیینۀ اسرار می‌گیرد «جواد»است و«تقی»،«نورالامین»، خورشیدمهرآیین اگر شهد گل از زخم نگاه خار می‌گیرد شهید عشق حق در غربت‌آباد جوانی شد به داغش گر که دل‌ها را غم بسیار، می‌گیرد🌴🌷🌴 مکتب شعردینی درایران مکتب شعرامامیه سیدعلی اصغرموسوی قم - ۱۴مهر۹۳ #
✍️ هوالعلیم (به مناسبت «روز قلم»وتکریم اهالی قلم) سرشارازهنر،آنگاه که ازلی ترین نقش رابرپرده خلقت زد: هُوَالَّذى يُصَوِّرُ كُمْ فِى الْاَرْحامِ كَيْفَ يَشاءُ لااِلهَ اِلّا هُوَالْعَزيزُ الْحَكيمُ،جهان راصورتی دیگرنمود؛چراکه هنریعنی: تجلی جمال و جلال و کمال الهی درآیینه اوراق عشق ؛اوراقی که خداوندبه قلم آن، نگارش آن، تعهد آن، وقداست آن سوگند خورده است: " ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ "! فرهنگ و هنر متعهد مبدأ الهامی‌اش از خدا و مقصد پیامی‌اش به سوی خداست؛ همان گونه که درسوره الرحمن می فرماید: الرَّحْمَنُ،عَلَّمَ الْقُرْآنَ، خَلَقَ الْإِنْسَانَ، عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ،همین"بیان"که آن را به انسان آموخته است ؛خود دارای بزرگترین و گسترده ترین مفاهیم تفسیری است.تفسیری که می باید مصداق تعهد قلم و "قلم متعهّد"نامیده شود! قلم متعهّد به دلیل اهورایی بودنش، همیشه وسعت پروازی کلمات را به بخش هایی همچون"جمال شناسی" و"جلال شناسی"و"کمال شناسی " می رساندوهنرمندی قلم در"انقلاب اسلامی"نیزسرچشمه از همین "نصوص الهی"گرفته است ؛قلمی که متاسفانه هنوز جایگاهش به خوبی معرفی نشده است! اینک، به واسطه«روزقلم» و روزتکریم سخنوران، نویسندگان و پژوهندگان، ضمن پاسداشت این روز و تأکید بر موارد ذکرشده، باید درپی آن باشیم تابادعوت از اهالی فرهنگ و هنرو اندیشه"طرحی نودرانداخته" وهمه شاعران، نویسندگان، هنرمندان، ادبا و اندیشمندان عرصهٔ فرهنگ و هنر و پژوهش را برای تعالی فرهنگ و هنرمتعهد این سرزمین به"وحدت و همراهی"فرابخوانیم. این مهم نیز به سامان نخواهدرسید مگرمدیران فرهنگی-هنری کشور ؛ حرمت ادباء، نویسندگان وهنرمندان واندیشمندان را "پاس"بدارند! وضعیت"معیشت""نشر آثار""حفظ حرمت هنری–ادبی" آنان ،این روزها به هیچ وجه شایسته شأنشان نیست و این را همه مدیران سیاسی–فرهنگی کشور خوب می دانند! سیدعلی اصغرموسوی قم-۱۴تیر۱۳۹۹ @saapoem #مکتب_شعر_امامیه https://www.instagram.com/p/CCOF2xfJJ1L/?igsh=MW5oYmg0ZG54MjJwaA==
هوالعلیم خنیای" اُدْعُونِی أَسْتَجِبْ" وقتی دلم برای خدا تنگ می شود نبض دعا و عشق، هم آهنگ می شود دیرینه الفتی که میان دل و خداست دل دل نکرده دل به دعا تنگ می شود! وا می کنم نگاه دلم را به سمت نور آژنگ های فاصله کم رنگ می شود لبریز نام و یاد حسین و حسن(ع) شدن منظومهٔ مصوّر فرهنگ می شود آرنگ های زندگی ام گرچه جانگزا ست! اما به لطف دوست، کم آژنگ می شود سر می نهم به سجده و با عشق واژگان شعرم شهود جاری افشنگ می شود شیطان که دائماً پی نابودی "سعا" ست! مثل هُبل، به وقت غزل، سنگ می شود. مکتب شعردینی درایران مکتب شعرامامیه سیدعلی اصغرموسوی قم-١١ شهریور ١۴٠٣ https://eitaa.com/saapoem1402 https://eitaa.com/saapoem @saapoem https://eitaa.com/saa_institute 🌷🌴📚✍️
نثر ادبی : شهادت امام حسن عسکری (ع) (عشق، غربت، شهادت) سید علی اصغر موسوی دریابه دریا، موج غم ازسینه خالی می کنم صحرا به صحرا با غمت، آشفته حالی می کنم یاد از نگاه عاشقت، یاد از زلالی می کنم با نغمه های نوحه گر، هم رنگ باران می شوم تا بشنوم یک پاسخی،از داغ بی پایان تو هر جمله از بغض گلویم را، سئوالی می کنم آه، ای تمام تنهایی! ای تمام غربت! آیا کسی از ژرفای غریبی ات آگاه شد؟ آیا کسی غریبانه های اندوهت را شناخت؟ آیا کسی پی به راز نگاهت برد؛ آن گاه که عطر حضورت را فوج فوج دشمن، در میان گرفته بود و چون گل، در احاطه چشمانی خوارتر از خار، درس مهر و عاطفه، به آسمان و زمین می آموختی؟ انگار، آستان کبریایی خانه ات، دانشگاه احساس فرشتگان بود؛ فرشتگانی که عاشق شدن را از تو آموختند و با تو، عشق الهی را تجربه کردند؛ عشقی که تو را در حصار تنهایی ـ دور از وطن و تحت نظر ـ قرار داده بود، عشقی که تمام موجودات را وادار می کرد، تا به ارتفاع نگاهت سجده، و ژرفای شکوهت را در عرش، جستجو کنند. مولای من! اگر آفتاب می درخشد، به نام توست! اگر ماه می دمد، به احترام توست! اگر گل می خندد، اگر آبشار می رقصد و اگر پرنده می خواند، به خاطر تو و عشق آسمانی توست که جلوه جاودانی حیات را به تماشا گذاشته است! ... آن روز، تن رنجوری که داغ غربت بر دل، خستگی هایش را پشت سر می گذاشت، در بهار جوانی، به تجربه خزان نشست و همسایگی عرش را برگزید؛ مردی که کوردلان «بنی عباس»، به آفتاب جمالش رشک می بردند؛ کوردلانی که با چهره های سیاه، اندیشه های سیاه، دست های سیاه و جامه های سیاه، جهل مجسّم تاریخ بودند؛ جهلی که حتی «بوجهل و بولهب» را شگفت زده می کرد! آن روز، نگاه تاریخ، شاهدغربت امامی بود، که هم چون جدش، امام موسی کاظم علیه السلام ،تشییع می شد؛امام غریبی که تنهایی اش را آسمان،هیچ گاه فراموش نخواهد کرد! امام غریبی که تنها فرشتگان الهی، پرستارانِ خلوت رنجوریش بودند! اَلسَّلامُ عَلیْکَ یا وَلیَّ النِّعَم؛ السلام علیکَ یا هادیَ الْاُمَمْ؛ السلام عَلیک یا سَفینَةُ الْحِلْم؛ السلام علیک یا اَبَا الاِمامِ الْمُنْتَظَر؛ مولا جان! (ع) #مکتب_شعر_امامیه