🌹✅
اللّهُمَّ اِنّا نَشْکوُ اِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَالِهِ
خدایا ما به تو شکایت کنیم از نبودن پیامبرمان که درودهاى تو بر او و آلش باد
وَغَیْبَهَ وَلِیِّنا وَکَثْرَهَ عَدُوِّنا وَقِلَّهَ عَدَدِنا وَشِدّهَ الْفِتَنِ بِنا وَتَظاهُرَ
و از غیبت مولایمان و از بسیارى دشمنان و کمى افرادمان و از سختى آشوبها و از کمک دادن اوضاع
الزَّمانِ عَلَیْنا فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ وَاَعِنّا عَلى ذلِکَ بِفَتْحٍ مِنْکَ
زمانه به زیان ما
پس درود فرست بر محمد و آلش و کمک ده ما را بر این اوضاع به گشایش
تُعَجِّلُهُ وَبِضُرٍّ تَکْشِفُهُ وَنَصْرٍ تُعِزُّهُ وَسُلْطانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ وَرَحْمَهٍ
فورى از طرف خود و برطرف کردن رنج وناراحتى و یارى با عزت و ظاهر ساختن سلطنت حقه و رحمتى
مِنْکَ تَجَلِّلُناها وَعافِیَهٍ مِنْکَ تُلْبِسُناها بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
از جانب تو که ما را فراگیرد و تندرستى از طرف تو که ما را بپوشاند به رحمتت اى مهربانترین مهربانان💐💚🙏
#saapoem
@saapoem
🌹🏵️🌹سپیده ای لبریز از تو
دست ها به لحظه ها قنوت نزدیک می شوند و سحرگاهان دعا، سرشار از یادت می شود: «اللهم کل لولیک الحجة بن الحسن. صلواتُک علیه وَ علی ابائِه... چشمه چشمه، چشم ها می جوشند و نگاه ها، مثل اولین روزهای بهار، بارانی می شوند. آه! ای آرزوی دیرین عدالت!
اینک این من و این دست های پر از تاول!
انگار نجوای سحرگاهان، هیچ فرقی با سنگینی سکوت غروب و آسمانِ لبریز از شفق ندارد! غم و غربت و اندوه، دل را می پوشاند و سجاده، شاهدِ بارش بارانی لطیف و عاشقانه می شود!
آه، ای مولای من!
این تنها، من نیستم که می گریم؛ محرومان تمام تاریخ با من، می گریند! کجاست، دست های بهاری ات؟
کجاست آیینه نگاهت؟
تا کی برای شهود نگاه ها، باید راه جمکران را پیمود؟ آسمان به دست های تو نیاز دارد؛ تا از بار ناله ها بکاهد! آسمان به دست های تو نیاز دارد؛ تا از نامه های برگشتی خجالت نکشد!
آسمان، ناتوان از انعکاس جمال توست؛ بتاب ای زیباترین!
به ابدیّت نگاهت قسم که طاقت روزگار، از دست خواهد رفت! اگر نیایی، مولا!
مرگ فراگیر خواهد شد!
کویر، دست هایش را به سمت جلگه ها خواهدگشود! از باران، تنها خاطره ای به جا خواهد ماند! ابرهای سیاه کینه و نفرت، به سرزمین های نور هجوم خواهند آورد! بزرگ راه های آرزو، طولانی خواهند شد و عبادت های تقلّبی را در بازارچه های بین راهی، خواهند فروخت! بتاب، ای آفتاب حقیقت، بتاب!
بتاب؛ همین امروز که آسمان را توان درخشیدن باقی است! قسم به والشمس، به والعصر، به والفجر، به یس، به طه...!
که دست های نیاز را برای همیشه، قنوت خواهیم گرفت و تو را از سپیده موعود، خواهیم خواست؛ سپیده ای که یک روز لبریز از تو خواهد شد.
صبح آدینه، سپیده می دمد از شرق چشم های بارانی، کجایی ای دوست ماییم و عمری چشم به راهی ات، باز آی🌹
سیدعلی اصغر موسوی
ماهنامه اشارات
قم-۱۳۸۴
#سعا
#استاد_سعا
#saapoem
@saapoem
منجی موعود (عج) و جهان معاصر:
🌹آیینه واپسین لولاک
ای ذات شریف کبریایی، مولای غریب، پس کجایی؟!
لبریز امید هستم، امّا؛ دلواپستان از این جدایی
تو راز شگفت کایناتی، آیینه واپسین لولاک
واقف به تمام محکماتی، در شیوه حق و حق ستایی!
رخسار تو آیه آیه نور، تأویل بدیعِ والنّهار است
هم مردمکان بسان والیل، تفسیر شریف دلربایی
اشراق شگرفت گیسوانت، آیات بلند و ژرف یاسین
محراب قشنگ ابروانت، تصویر عدالت ولایی
مخلوق تبسّم نگاهت، خورشید سپیده گاه موعود
مستور تجسم پگاهت، ظلمت کده های خودنمایی
بس جای ترنج دست ها را، مردم ببُرند عاشقانه
گر جلوه کنی به جای خورشید، یا پرده غیب واگشایی
تا کی به افق نظاره کردن، گریان تر از آسمان ابری!
تا کی به سپیده خیره ماندن، شام غم ما، سحر نمایی
تا کی ز هوا ستم ببارد، بر جان گیاه، سمّ بارد!
تا کی به کویر، خو بگیرد، گل بوته به جرم بینوایی
تا کی ز فقیر، قصه فقر، تا کی ز غنی، حکایت مال!
تا کی به ضعیف، طعنه اینکه: تو اهل کدام روستایی؟!
تا کی بدمد، گل شقایق، بر خاک مزار گرم عاشق
تا کی بخورد زمانه پیوند، با مرثیه های کربلایی!
مستور شود شب غریبان، همراه سپیده گر بتابی
پر شور شود دل یتیمان، تا از غمشان دهی رهایی
این چامه به التفات یادت، سرشار بلاغتی عجیب است :
ترکیب تناسبش، مرتب؛ تذهیب تغزلش، خدایی!
یا صاحب ذوالفقار حیدر، یا حافظ مصحف پیمبر(ص)
یا مظهر عدل حی داور، ای کاش که زودتر بیایی! 💐🌹✅
مکتب شعر امامیه
مکتب شعردینی درایران
سیدعلی اصغرموسوی
قم - ۱۳۸۰
@saapoem
https://eitaa.com/saapoem
💐📜✍️
هدایت شده از مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
🌹آیینهی الفت
چشمهایم با تماشا الفتی دیرینه دارند
رازهایی آشکارا، صبحها در سینه دارند
هر چه باشد عاشقانند از تبار روشنایی
پیش رو شبنم به شبنم، جلوه در آیینه دارند
خسته از تکرارهای بی شمار روزهایند
حسرت یک ناگهانی، در دل آدینه دارند!
در دل آدینه ای که لحظهها از صبح تا شب
عطر و طعم سیب و لیمو، وسعت سبزینه دارند!
در دل آدینه ای که میشود، در اشکها دید:
آرزوها با تماشا الفتی دیرینه دارند!
می شود همراه شد با هر کسی از جنس عاشق
با همانهایی، که عشقی آتشین در سینه دارند
سینههایی، پر تلاطم، بسته اما لب ز شکوه
سینههایی که شباهت با من و آیینه دارند!
مکتب شعر امامیه
سیدعلی اصغر موسوی
قم - ۱۳۸۱
#سعا
#استاد_سعا
https://eitaa.com/joinchat/469172940C852ab8532c
💐🖋️📚
هدایت شده از «با نوای نی نوا» گزیدهٔ آثار قلمی، بیانی وهنری ابوالفضل فیروزی(نی نوا)دکترای عرفان وتصوف است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قابل توجه خواهران مداح و ذاکر و بانیان جلسات روضه ویژه خواهران!
حواستون به میهمانان و مخصوصاً این نوع پوشش ها باشه و بفرستید برای همه همکاران و دوستانتون تا فریب ظواهر را نخورند!
🆔@banavayeneynava
شعرخوانی استادسیدعلی اصغرموسوی در 28 صفر،مصادف با سالروز شهادت حضرت پیامبر صل الله علیه و آله وسلم و شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام در پشت بام حرم حضرت معصومه سلام الله علیها، ایوان آیینه سال 1383 به همراه مجری و تهیه کننده توانمند جناب میثم آقا بیگی. https://www.namasha.com/v/iEslxbdc
همواره غریب،🌷🌴
غربت امام حسن علیه السلام
وقتی سخن از مدینه، بعد از رسول خدا شد
احساس کردم دل من، از قالب جان جدا شد
موضوع باغ فدک را، با رای داغ سقیفه
بگذار، باشد حسابی از انتخاب خلیفه!
حتی غمی را که بشکست، جام شکیب علی را
لحظه به لحظه عیان کرد، رنگ سرشک ولی را !
حتی غمی را که دیدی،آن شب به صحرا دمادم
با یاد زهرا نهان شد، همسنگ غمهای عالم !
هریک به نوعی مهم اند، اما مهمتر از آنها
این نکته باشد، که دارد، از حق و باطل نشانها:
آن روز، وقتی که بردند، اسباب خیمه به غارت
آن روز، وقتی ز پستی ، شد بر امامت جسارت
آن روز، وقتی حسن را، سردار جاهل رها کرد
راه خودش را ز راه حق و حقیقت، جدا کرد
آن روز وقتی به ظلمت، گشتند راضی جماعت
اسرار اصرار مردم ، شد برملا در خیانت
آن روز، وقتی که قصد جان حسن را نمودند
یک تن از آنان مسلمان ، حتی به ظاهر نبودند!
شد آن زمان آشکارا، مفهوم غربت چه بوده ست
غربت، نه تنها که حجم اندوه ومحنت، چه بوده ست
وقتی علی بود، با خود، یاران یکدل کمی داشت
جز چند همخون کنارش، کی "مجتبی" آدمی داشت ؟!
یاری که دیدم کنارش ، در پایمردی امین بود
سالار مردان حسین و عباس امالبنین بود
عماراگر بود و مالک ، مقداد اگر بود و سلمان
فرزند حیدر به دشمن ، هرگز نمی داد میدان؟!
دردا، دریغا، دریغا، فرزند زهرا، چو زهرا
در بین دشمن رها شد ، تنهای تنهای تنها ....
***
سید علی اصغر موسوی
(مکتب شعر دینی)
مکتب شعرامامیه
https://telegram.me/saapoem
قم/ 1387/سیدعلی اصغرموسوی/#سیدعلی_اصغر_موسوی /#saapoem
ای شهر نشسته در غم
(سید علی اصغر موسوی)
ای زمزمه نشسته بر اندوه! ای زمزم گریسته بر خلوت غبار!
ای ناله های فروخفته در نای لحظه ها؛ اندوهتان بلند!
هان بگویید، اینک این رستخیز نا به هنگام، از پی چیست؟!
این که بنشانده ست بر آیینه دل ها، غبار؟!
این که برده از دل پیروجوان، اینک قرار؟!
ترجمانِ داغِ عالم سوز کیست؟!
ای مدینه!
اینک تو و این سکوت مُصحف!
اینک تو و این غم مضاعف! ای شهر نشسته در غم یار!
با رفتن آفتاب مگذار! از خاطره ها رود حضورش! آیینه حق نمای نورش!
ای مدینه!
بشتاب که می رود امیدت!
امیّد همیشه رو سفیدت!
بشتاب که می شود فراموش!
در خاطر روزهای عیدت!
اینک تو و این غم مضاعف!
ای مدینه!
سرد است نگاه مسجد امروز!
آیینه دل نشسته در سوز!
بغضی به گلوی خسته دارم!
آتش به دلم بیا، بیافروز!
اینک تو و این غم مضاعف!
ای خانه وحی یاری ام کن!
پروانه وحی، یاری ام کن!
سرمایه رحمت جهان رفت!
آن نورِ زمین و آسمان، رفت!
آیینه، غبار غم به دامان!
گرید به هوایِ روی جانان!
گوید به زبان بی زبانی!
شاید به اشاره ای بدانی.
ای شهر نشسته در غم یار!
با رفتن آفتاب مگذار!
از خاطره ها رود حضورش!
آیینه حق نمای نورش!
ـ ای خانه وحی، کو محمد صلی الله علیه و آله وسلم ؟
آیینه حق نمای سرمد!
فرزند حجاز کو، نیامد!
آن روح نماز کو، نیامد!
محراب نهاده سر به زانو!
گر مرثیه خوان و گه سبب جو!
آکنده دل از غم صدایش!
گوید به میانِ ناله هایش:
ای شهر نشسته در غم یار!
با رفتن آفتاب مگذار!
از خاطره ها رود حضورش!
آیینه حق نمای نورش!
ـ ای خانه وحی، داغ بابا!
آشفته اگرچه قلب زهرا علیهاالسلام !
ما را به شراره ای بسوزان!
با مرثیه واره ای بسوزان!
شاید به زبان بیت الاحزان!
نالیم، که در فراق جانان:
ای شهر نشسته در غم یار!
با رفتن آفتاب مگذار
از خاطره ها رود حضورش!
آیینه حق نمای نورش!
ای زمزمه نشسته بر اندوهم!
ای کعبه برده از دلم آرامش!
ای گریه آسمانی جبراییل علیه السلام !
ای ناله نای تنهایی ها!
بغضی به گلوی خسته دارم!
آن روز در آن غروب غمگین
با رفتن آفتاب دیدم.
در چهره عاشقانِ توحید، غم بود
و... 🌷🌴
مکتب شعر امامیه
سیدعلی اصغرموسوی
قم - ١٣٨٣
همواره غریب،🌷🌴
غربت امام حسن علیه السلام
وقتی سخن از مدینه، بعد از رسول خدا شد
احساس کردم دل من، از قالب جان جدا شد
موضوع باغ فدک را، با رای داغ سقیفه
بگذار، باشد حسابی از انتخاب خلیفه!
حتی غمی را که بشکست، جام شکیب علی را
لحظه به لحظه عیان کرد، رنگ سرشک ولی را !
حتی غمی را که دیدی،آن شب به صحرا دمادم
با یاد زهرا نهان شد، همسنگ غمهای عالم !
هریک به نوعی مهم اند، اما مهمتر از آنها
این نکته باشد، که دارد، از حق و باطل نشانها:
آن روز، وقتی که بردند، اسباب خیمه به غارت
آن روز، وقتی ز پستی ، شد بر امامت جسارت
آن روز، وقتی حسن را، سردار جاهل رها کرد
راه خودش را ز راه حق و حقیقت، جدا کرد
آن روز وقتی به ظلمت، گشتند راضی جماعت
اسرار اصرار مردم ، شد برملا در خیانت
آن روز، وقتی که قصد جان حسن را نمودند
یک تن از آنان مسلمان ، حتی به ظاهر نبودند!
شد آن زمان آشکارا، مفهوم غربت چه بوده ست
غربت، نه تنها که حجم اندوه ومحنت، چه بوده ست
وقتی علی بود، با خود، یاران یکدل کمی داشت
جز چند همخون کنارش، کی "مجتبی" آدمی داشت ؟!
یاری که دیدم کنارش ، در پایمردی امین بود
سالار مردان حسین و عباس امالبنین بود
عماراگر بود و مالک ، مقداد اگر بود و سلمان
فرزند حیدر به دشمن ، هرگز نمی داد میدان؟!
دردا، دریغا، دریغا، فرزند زهرا، چو زهرا
در بین دشمن رها شد ، تنهای تنهای تنها ....
***
🌷🌴
(مکتب شعر دینی درایران )
مکتب شعرامامیه
سیدعلی اصغرموسوی
قم ـ ١٣٨٧
https://eitaa.com/saapoem
✍️📚🌴
هوالعلیم
خنیای" اُدْعُونِی أَسْتَجِبْ"
وقتی دلم برای خدا تنگ می شود
نبض دعا و عشق، هم آهنگ می شود
دیرینه الفتی که میان دل و خداست
دل دل نکرده دل به دعا تنگ می شود!
وا می کنم نگاه دلم را به سمت نور
آژنگ های فاصله کم رنگ می شود
لبریز نام و یاد حسین و حسن(ع) شدن
منظومهٔ مصوّر فرهنگ می شود
آرنگ های زندگی ام گرچه جانگزا ست!
اما به لطف دوست، کم آژنگ می شود
شیطان که دائماً پی نابودی "سعا" ست!
مثل هُبل، به وقت غزل، سنگ می شود
مکتب شعردینی درایران
مکتب شعرامامیه
سیدعلی اصغرموسوی
قم-١١ شهریور ١۴٠٣
https://eitaa.com/saapoem1402
https://eitaa.com/saapoem
🌷🌴📚✍️
هوالعلیم
خنیای" اُدْعُونِی أَسْتَجِبْ"
وقتی دلم برای خدا تنگ می شود
نبض دعا و عشق، هم آهنگ می شود
دیرینه الفتی که میان دل و خداست
دل دل نکرده دل به دعا تنگ می شود!
وا می کنم نگاه دلم را به سمت نور
آژنگ های فاصله کم رنگ می شود
لبریز نام و یاد حسین و حسن(ع) شدن
منظومهٔ مصوّر فرهنگ می شود
آرنگ های زندگی ام گرچه جانگزا ست!
اما به لطف دوست، کم آژنگ می شود
سر می نهم به سجده و با عشق واژگان
شعرم شهود جاری افشنگ می شود
شیطان که دائماً پی نابودی "سعا" ست!
مثل هُبل، به وقت غزل، سنگ می شود.
مکتب شعردینی درایران
مکتب شعرامامیه
سیدعلی اصغرموسوی
قم-١١ شهریور ١۴٠٣
https://eitaa.com/saapoem1402
https://eitaa.com/saapoem
🌷🌴📚✍️
هدایت شده از مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
هوالعلیم
خنیای" اُدْعُونِی أَسْتَجِبْ"
وقتی دلم برای خدا تنگ می شود
نبض دعا و عشق، هم آهنگ می شود
دیرینه الفتی که میان دل و خداست
دل دل نکرده دل به دعا تنگ می شود!
وا می کنم نگاه دلم را به سمت نور
آژنگ های فاصله کم رنگ می شود
لبریز نام و یاد حسین و حسن(ع) شدن
منظومهٔ مصوّر فرهنگ می شود
آرنگ های زندگی ام گرچه جانگزا ست!
اما به لطف دوست، کم آژنگ می شود
سر می نهم به سجده و با عشق واژگان
شعرم شهود جاری افشنگ می شود
شیطان که دائماً پی نابودی "سعا" ست!
مثل هُبل، به وقت غزل، سنگ می شود.
مکتب شعردینی درایران
مکتب شعرامامیه
سیدعلی اصغرموسوی
قم-١١ شهریور ١۴٠٣
https://eitaa.com/saapoem1402
https://eitaa.com/saapoem
#دعا #سجده #دلتنگ #دل_تنگ_می_شود
#سعا #استاد_سعا #استاد_سیدعلی_اصغرموسوی
#سیدعلی_اصغر_موسوی #آقاسیدعلی_اکبر_موسوی
#شعر_شهودی #شاعر_شهودی
#مکتب_شعر_امامیه #مکتب_شعر_دینی_ایران
#استاد_سیدعلی_اصغر_موسوی #انجمن_پژوهشگران_ادبیات_دینی_ایران
#انجمن_ادبی_محیط #انجمن_شعر_قم #ادبخانه_مباهله #حوزه_هنری_قم #بسیج_هنرمندان_قم #انجمن_شعرقم #شاعران_ایران #شاعران_قم
#شعر_آیینی
#شعر_دینی
#شعر_انقلاب_اسلامی #شعر_فجر
#saapoem
@saapoem
#موسسه_فرهنگی_هنری_سعا
https://eitaa.com/saa_institute
🌷🌴📚✍️
آیین زرین📚
📝 ...از"لا اله"و شروطش، تفسیرحکمت عیان شد
وقتی که خاک خراسان،در زیرپایش جوان شد
مکتب به مکتب نوشتند،باکلک زرین حدیثش
مسجدبه مسجدمسلمان،مجذوب اسرار آن شد
توحیدوقتی تراوید ازعطرناب بیانش -
بشکفت آیینۀ عشق،تاعقل را ترجمان شد
بردند،شاید به غربت،درانزوایش گذارند!
در مروغوغابه پاکرد،دل هابه سویش روان شد
پیش ازحضورش کسی را، همرنگ"دانش"ندیدم
بعداز ورودش به هرسو،گلبانگ" قرآن "عیان شد
ازشرق ایمان وعلمش ،نورحقیقت درخشید
پرتوفشانی چنان کرد،ماه ازخجالت نهان شد!
دانش پژوهان هردین، پرسان از آیینِ "زرین"
ناسفته دُرّ بلاغت،صدبحر معنی زبان شد
عباسیان جمله مُردند، دندان به دندان فشردند!
باخطبه هایش"علی"وار، مردنبردبیان شد
خورشید روزی نگاهش، بامشهداو گره خورد
از شرم درخودفرورفت تادرتماشا،نشان شد...💐. مکتب شعردینی درایران
مکتب شعرامامیه
سیدعلی اصغرموسوی
قم -۱۳۹۴
@saapoem
#saapoem
#سعا
هدایت شده از مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
چامهی عشق
🌹گل به گلشن میکند تا دلبری
دل به دامان میکند، غم پروری
گر به تاراج خزان گل میرود
کی رود از یاد عاشق، دلبری؟!
می کند بلبل همیشه در نواش
چهرهی زیبای گل یادآوری
گل به گلزار خداوندان عشق
صد نشان دارد، نشان از سروری
مهد زیبا چامگان عشق و شور
گشته تزیین از شمیم حیدری
از میان خوب رویان زمین شد
نصیبش، یک گل پیغمبری
عکس مهتاب است در این سرزمین
مثل خاتم در دل انگشتری!
هر زمان، در هر کجا، در وصف او
بلبل دل میکند خنیاگری
سوگ او، در سینه سنگین میشود
مثل ماتم در سرود آذری
او علی موسی الرضا، مولای ماست
داده حق او را به مردم برتری
یاد او با اشک، گویی میکند
در دل ما هر زمان میناگری!🌻
مکتب شعردینی مکتب شعرامامیه
سیدعلی اصغر موسوی
قم المقدسه/ 91-1381
.....
https://telegram.me/saapoem
حدیث (32) امام رضا علیه السلام :
اسْتِعْمَالُ الْعَدْلِ وَ الْإِحْسَانِ مُؤْذِنٌ بِدَوَامِ النِّعْمَةِ
به كارگيرى عدل و احسان و نيكويى موجب دوام و باقى ماندن نعمت مى شود .
عیون اخبار الرضا ج2 ، ص24 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسایل ج11 ، ص 317 ، ح 13140
https://eitaa.com/saapoem
انجمن پژوهشگران ادبیات دینی ایران✍️ 📜📚
هوالحکیم
فرقان حق
فصل جدیدی از امامت را رقم زد
یعنی که بر کعبه "علی" آمد عَلَم زد
آری، علی موسی الرضا، عالِم به عالَم
"فرقان حق" شد، طرح باطل را به هم زد
سلطان عرفان، عالِم آل ولایت
تذهیب توحیدی به تحریر قلم زد
تنویرافکارش از اِشرافِ بر اَشراف
حتی تلنگر بر جلال جام جم زد!
مهرش"محمد"وار واحساسش"علی"وار
سکّه به نام نامی اهل کَرَم زد
گویی پیمبر (ص) آمده در بین اُمت !
در کوچه های" مَرو" با مردم قدم زد
ایران سرای" آفتاب هشتمین" شد
تغییر انواری به ایوان عجم زد
شعر"سعا"جوشیده از صهبای عشقش
گر این چنین تقریر بشکوهی رقم زد.
مکتب شعر دینی درایران
مکتب شعرامامیه
سیدعلی اصغرموسوی
قم ـ ١۴ شهریور ١۴٠٣
https://eitaa.com/saapoem
انجمن پژوهشگران ادبیات دینی ایران
📚📜✍️💐
هوالعلیم
سقیفه:مضراب شک
مضراب شک وقتی تلنگر بر قلم زد
تشکیک حق، شیطان شده دم از عدم زد
فقدان معنی، جام حق باور تهی کرد!
طرح"سقیفه" جهل ممتد را رقم زد
آیین پیغمبر: "هُدىً لِلْمُتَّقِينَ" بود
"لا رَيْبَ فِيهِ" اش را یکی آخر به هم زد!
منبر به زیر پای نااهلان مُکلّف!
مُهر"خلافت" طعنه بر طبل ستم زد!
بر پردهٔ "لولاک" گرچه بی خزان بود
نخل "فدک" تصویر محصولی دُژم زد
مثل ابو سفیان، بنی عباس ظالم
همراه شیطان در دل کعبه قدم زد!
تنها شهادت شد نصیب آل طه
مضراب شک بسکه تلنگر بر قلم زد!
بسکه دم از اُمت فریبان زد زمانه
اسراف" عثمان" را رقم با نرخ کم زد!
رنگ تحجّر شد حنای ریش عالِم!
جهل آمد و درسرزمین حق، عَلَم زد
هارون و مأمون بدتر از منصور ملعون!
گه تکیه بر قوم عرب، گاهی عجم زد
محصول ناپاک"سقیفه" تا به امروز
صد زخم کاری بر تن اهل حرم زد
شعر"سعا" می جوشد از صهبای کوثر
گویی تلنگر بر شهود جام جم زد.
مکتب شعر امامیه
سیدعلی اصغرموسوی
قم ـ ١۴ شهریور ١۴٠٣
https://eitaa.com/saapoem
انجمن پژوهشگران ادبیات دینی ایران
موسسه فرهنگی هنری سعا
📚📜✍️💐
هوالعلیم
سقیفه:مضراب شک
مضراب شک وقتی تلنگر بر قلم زد
تشکیک حق، شیطان شده دم از عدم زد
فقدان معنی، جام حق باور تهی کرد!
طرح"سقیفه" جهل ممتد را رقم زد
آیین پیغمبر(ص)"هُدىً لِلْمُتَّقِينَ" بود
"لا رَيْبَ فِيهِ" اش را یکی آخر به هم زد!
منبر به زیر پای نااهلان مُکلّف!
مُهر"خلافت" طعنه بر طبل ستم زد!
بر پردهٔ "لولاک" گرچه بی خزان بود
نخل "فدک" تصویر محصولی دُژم زد
مثل ابو سفیان، بنی عباس ظالم
همراه شیطان در دل کعبه قدم زد!
تنها شهادت شد نصیب آل طه(ع)
مضراب شک بسکه تلنگر بر قلم زد!
بسکه دم از اُمت فریبان زد زمانه
اسراف" عثمان" را رقم با نرخ کم زد!
رنگ تحجّر شد حنای ریش عالِم!
جهل آمد و درسرزمین حق، عَلَم زد
مأمون ملعون بدتر از منصور و هارون !
گه تکیه بر قوم عرب، گاهی عجم زد
محصول ناپاک"سقیفه" تا به امروز
صد زخم کاری بر تن اهل حرم زد
شعر"سعا" می جوشد از صهبای کوثر
گویی تلنگر بر شهود جام جم زد.
مکتب شعر امامیه
سیدعلی اصغرموسوی
قم ـ ١۴ شهریور ١۴٠٣
https://eitaa.com/saapoem
انجمن پژوهشگران ادبیات دینی ایران
موسسه فرهنگی هنری سعا
📚📜✍️💐
هدایت شده از استادسید علی اصغر موسوی saapoem
هوالعلی العظیم
"نصوص شیعه"
منزلت را به شأن در هستی، جم شکوهی چو جام میداند
نه فرومایه نعل سُم خران، نه کف آگین لگام میداند!
پر شده عالم از تهی مغزان، مردمان مُقّلد نادان
نه خلیفه نه مفتی و حاکم،"نص"دین را امام میداند
آری آری، امام، مولا، میر، آیت و حُجّت خدا تدبیر
علم دین را ضمایر تقدیر، بس که حق را مرام میداند
دین: مرام امام بر حق است، ترجمان کلام برحق است
"نص شیعه" تمام برحق است،اصل دین را تمام میداند
گرچه مظلوم نسل تاریخ است، دادگر، دادفر به هر عصر است!
حق ِحق خواه و داد فرما را، مثل شأن سلام میداند
ذکر"هو حق علی وَلیُ اللّه"، وَهم فهم قبایل قم نیست!
درک این شأن لایزالی را، شیخ دارالسلام میداند
شیعه هستم،"امامی"ام هرچند اهل خبط و خطا کمی، گاهی!
نه طرفدار اهل استحمار! این سَبق را عوام میداند
عامی وارث ادب بودن، بهتراست از ابولهب بودن!
که نه حرمت به عشق را خوانده ، نه به لب ابتسام میداند!
***
در چنین روزگار دون پرور انتظار از کسی نباید داشت
که مروت به خرج دادن را برخودش هم حرام میداند
ظاهراً پیرو"علی" اما، مثل اهل "سقیفه" بیرحم است
حق مظلوم را نمیبیند! چون خودش را قِوام میداند
پیروان علی همه مَردند، مردهای کریم حق باور
یاور مردمان بی یاور، هرکس این التزام میداند
با"سعا"گفتم این سخن دیشب: دستم از مال مملکت خالیست!
لیک مرهون لطف مولایم، لااقل دردهام می داند🌹🌷🖋️📚
مکتب شعر امامیه
مکتب شعردینی درایران
سیدعلی اصغرموسوی
قم ـ ٢۶ خرداد ١۴٠٣
هدایت شده از یادداشت های خصوصی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ نوعی کلاهبرداری لطفا اطلاع رسانی کنید
نثر ادبی : شهادت امام حسن عسکری (ع)
(عشق، غربت، شهادت)
سید علی اصغر موسوی
دریابه دریا، موج غم ازسینه خالی می کنم صحرا به صحرا با غمت، آشفته حالی می کنم
یاد از نگاه عاشقت، یاد از زلالی می کنم با نغمه های نوحه گر، هم رنگ باران می شوم تا بشنوم یک پاسخی،از داغ بی پایان تو
هر جمله از بغض گلویم را، سئوالی می کنم
آه، ای تمام تنهایی! ای تمام غربت! آیا کسی از ژرفای غریبی ات آگاه شد؟ آیا کسی غریبانه های اندوهت را شناخت؟
آیا کسی پی به راز نگاهت برد؛ آن گاه که عطر حضورت را فوج فوج دشمن، در میان گرفته بود و چون گل، در احاطه چشمانی خوارتر از خار، درس مهر و عاطفه، به آسمان و زمین می آموختی؟
انگار، آستان کبریایی خانه ات، دانشگاه احساس فرشتگان بود؛ فرشتگانی که عاشق شدن را از تو آموختند و با تو، عشق الهی را تجربه کردند؛ عشقی که تو را در حصار تنهایی ـ دور از وطن و تحت نظر ـ قرار داده بود، عشقی که تمام موجودات را وادار می کرد، تا به ارتفاع نگاهت سجده، و ژرفای شکوهت را در عرش، جستجو کنند.
مولای من! اگر آفتاب می درخشد، به نام توست! اگر ماه می دمد، به احترام توست!
اگر گل می خندد، اگر آبشار می رقصد و اگر پرنده می خواند، به خاطر تو و عشق آسمانی توست که جلوه جاودانی حیات را به تماشا گذاشته است!
... آن روز، تن رنجوری که داغ غربت بر دل، خستگی هایش را پشت سر می گذاشت، در بهار جوانی، به تجربه خزان نشست و همسایگی عرش را برگزید؛ مردی که کوردلان «بنی عباس»، به آفتاب جمالش رشک می بردند؛ کوردلانی که با چهره های سیاه، اندیشه های سیاه، دست های سیاه و جامه های سیاه، جهل مجسّم تاریخ بودند؛ جهلی که حتی «بوجهل و بولهب» را شگفت زده می کرد!
آن روز، نگاه تاریخ، شاهدغربت امامی بود، که هم چون جدش، امام موسی کاظم علیه السلام ،تشییع می شد؛امام غریبی که تنهایی اش را آسمان،هیچ گاه فراموش نخواهد کرد! امام غریبی که تنها فرشتگان الهی، پرستارانِ خلوت رنجوریش بودند!
اَلسَّلامُ عَلیْکَ یا وَلیَّ النِّعَم؛ السلام علیکَ یا هادیَ الْاُمَمْ؛ السلام عَلیک یا سَفینَةُ الْحِلْم؛ السلام علیک یا اَبَا الاِمامِ الْمُنْتَظَر؛
مولا جان!
#شهادت_امام_حسن_عسکری (ع)
#سعا
#saapoem#مکتب_شعر_امامیه #مکتب_شعر_دینی_ایران
#استاد_سیدعلی_اصغر_موسوی
#انجمن_ادبی_محیط #انجمن_شعر_قم #ادبخانه_مباهله #حوزه_هنری_قم #بسیج_هنرمندان_قم #شاعر_شهودی #شاعران_ایران #شاعران_قم
#شعر_آیینی
#شعر_دینی
#شعر_انقلاب_اسلامی #شعر_فجر
42.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غزل مهدوی از استاد سید علی اصغرموسوی(سعا)
#saapoem
. شعرخوانی توسط علیرضاصفایی (تماشا)
مازندران، نهاد کتابخانه های عمومی .
@safaei__aliraza
هدایت شده از ای مسیرکاروانت تا ابد آیینه پوش
اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ : تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ ، وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ ، وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکَ ، وَالْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ ، وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ !💐
« پروردگارا، ما جمیع مسلمانان،
با تضرّع و ابتهال بدرگاه تو، از سویدای دلخواهانیم که: دوره ایپسندیده پیش آوریکه در آن دوران، اسلام و یاورانش را سربلند فرموده نفاق و پیروانش را ذلیل و خوار گردانی!
و ما را در آن دولت ، از زمرۀ خوانندگان مردم بسوى اطاعت تو ، و از راهبران بسوى راه خود قرار دهى !و بدان وسیله بزرگوارى دنیا و آخرت را نصیب ما گرداندى💐🌴
#saapoem
@saapoem