eitaa logo
ای مسیرکاروانت تا ابد آیینه پوش
75 دنبال‌کننده
533 عکس
191 ویدیو
7 فایل
اشعار عاشورایی (وقف) سید علی اصغر موسوی «سعا»، شاعر و پژوهشگر ادبیات دینی «مکتب شعر امامیه» 🌷🌴🖋️📚
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 نقش شاعر در سیر صعود و نزول در عوالم خلقت 🎥بیانات آیت الله العظمی حفظه‌الله در پیام به اولین همایش بین المللی 🔹تفاوت شعر و نظم 🔹نسبت عقل با خیال و وهم 🔹نقش شعر در تنزیل عقل و تربیت وهم و خیال 🆔 @ss_alavi_ir
بسم الله الرحمن الرحیم نقش تعقل و تخیل درشعر دینی استادسیدعلی اصغرموسوی *- درقرآن خداوند فرموده،که هنگام گرفتاری بگویید : انا لله و انا الیه راجعون. همه از خداییم و به سوی او بازمی گردیم ! (بقره: 156) گرچه این آیه نزد عموم برای تسلی از مصایب آمده است، اما در بین عرفا، حکما و اهل سلوک در حقیقت معنایی بس فراتر از ظاهر آیه دارد و آن تفسیر هستی در عمق معنایی حروف و واژگان این آیه است که : هم نماد «کثرت» است؛ هم «وحدت» (انا و لله) . هم نماد "نزول"(هبوط) است ؛ هم نماد «عروج» (لله و الیه راجعون) . هم نماد «جمال» است (خلقت ما) هم نماد «جلال» (بازگرداندن ما)و هم نماد «کمال» (مسیری که می‌پیماییم). هم محیط بر" لاهوت" است، هم محیط بر "ناسوت". هم احاطه به "جبروت" (عالم عقول) دارد؛ هم احاطه به" ملکوت" (عالم نفس یا مثال). هم مصداق "رسالت" است و هم ترجمان "ولایت". هم حکما از آن بهره برده‌اند هم عرفا. هم عالمان متکلم تفسیرش کرده‌اند؛ هم شاعران متعهد تصویرش! هم ترجمان عالم "عقل" است؛ هم ترجمان عالم "حس". هم نمایشگر "خیال" است هم نشانگر عالم "وهم"! هم اوج خرد در اوست؛ هم حضیض جهالت در آن. هم «ابن عربی» از پلکانش استفاده کرده؛ هم «ملاصدرا» از ریسمانش! در مسیر تعریف هنر اسلامی و شعر دینی، این آیه اصلی‌ترین مصداق بر درک عوالم مینا و تفسیر و تبیین هر یک از آنها در مراتب ادراکی است! تعریف "قوس نزول و صعود" و "اسفارسلوک " تنها با این " آیه "ممکن و قابل تحلیل است. درپی همین اندیشه ،تقریبا تمام عرفا و حکمای مطرح همچون :ابن عربی، لاهیجی، سهروردی، ملاصدرا عوالم خلقت را در 4 یا 5 مرتبه تقسیم بندی کرده اند. که درصورت نیاز بعدا توضیح داده خواهد شد. حال می رسیم به عوالم : عقل، خیال و حس؛ همه به خوبی می‌دانیم که عالم حس و خیال مربوط به عوالم ناسوت (عالم ماده- حیات حیوانی) و ملکوت (عالم نفس - مثال) است و مصداق مشترک سه موجود و مخلوق این عوالم: نباتی، حیوانی و انسانی! یعنی عالم «حس» و خیال می‌تواند عالم مشترک نباتات و جمادات، حیوانات و انسانها باشد (گرچه در برخی به خصوص آنهایی که «حرکت» دارند، عالم خیال جلوه‌ی بیشتری دارد، مثل انسان و حیوان) و تقلید، تصویر و تکثیر رفتارهای همسان هم مربوط به همین عوالم است، یعنی : ناسوت و ملکوت . حقیر اگر در «شعر دینی» و توحیدمحور «محاکه» را مبنا نمی‌دانم ؛به دلیل تعلق «محاکه» به عالمی فروتر از عالم «عقل» است و از مرتبه‌ی ادراک «حقیقت» کاملا دور! {تخیل :بخشی از عالم مثال و نفس است ، که تصاویر "عینی " را به تصاویر " ذهنی " تبدیل می کند و "حس " – گاه – بالعکس عمل می کند.هنرهای "انتزاعی" را(به معنای عام) می توان به وسیله حس و تخیل پدید آورد ؛ ولی "تجریدی " را نمی توان !چون درک "عالم مجردات " فراتر از عوالم حس و خیال و عینی و ذهنی نیست ؛ بلکه "کشف و شهودی " است }. احادیث بسیاری درباره‌ی خلقت عقل، به عنوان :خلق نخستین ، نورذاتی پیامبر(ص) ، قلم ، جبریلو ...  ، در متون روایی موجوداست که می‌توانید آنها را درفضای "وب جستجو کنید. در اینجا و در ادامه،برای کمک به موضوع نکاتی را عرض می کنم با عنوان "توضیح " که خواستم توجه بیشتری به آن ها بشود ! https://apad.blogfa.com/post/19
توضیح: چند سال قبل در جلسه‌‌ای استاد دکتر اسماعیل بنی اردلان (استاد فلسفه هنر) در "قم "درباره‌ی مبانی عرفانی هنر اسلامی صحبت می‌کردند، حقیر نیز این پرسش را مطرح کردم که : هنر در «دین» و مقوله‌ی عرفان، چه موقع به بروز و ظهور می‌رسد؟! آیا محل بروز هنر دینی، در «شریعت» است؟ اگر این‌گونه باشد، تمام «متشرعین» هنرمندند، که چنین نیست! اگر در «طریقت» باشد که طریقت به پیر و سلوک نیاز دارد و مرحله‌ی «تقلید» است، و ابداعی صورت نمی‌گیرد! پس هنر دینی زمانی به ظهور می‌رسد که در مرتبه «حقیقت» باشد و حقیقت هم خود به ذات، تجلی «هنر» است و ادراک «حقیقت» جز به «عقل» امکان‌پذیر نیست؛ چون مربوط به عالم انسانی و نفس «مطمئنه» است. در «حقیقت» است که عیار "عقل و جهل" محک می‌خورد و عشقو وهم (باور و شک) ماهیتش معلوم می‌شود! در ادراک عقلی است که استنباط‌ها با دلایل «کشفی و شهودی» همراه است و «یقین» اصلی‌ترین کارگردان و تدوینگر، اندیشه‌های دینی است. اگر با «محاکه» مخالفم؛ شعر دینی نمی‌تواند مبتنی بر محاکه باشد! واگر عالمتخیل را در مفهوم‌سازی «شعر دینی» رد می‌کنم؛ به این علت است که شعر دینی از عالمی «فراتر» الهام می‌پذیرد! اصلا خود «الهام» یعنی چه؟! مگرنه این که بخشی از «وحی» به شمار می‌آید! مگر نه اینکه متعلق به عالم «عقول مجردّه» است؟! مگر نه اینکه از منبعی لایزالی و ماورایی سرچشمه می‌گیرد؟ پس همان «آن» شاعرانه که برخی از اساتید"نوگرا" می‌گویند، چیست؟ تقلید است؟! خیال است؟! وهم است؟! جزو کدام عالم ادراکی دسته‌بندی می‌شود؟خارج از عالم ادراک است؛ یا داخل آن! اگر بخشی از «خرد انسانی» است؛ پس منبعش را باید، فراتر از عالم حس و خیال دنبال کرد! نه در افکار "اومانیسی" که تنها دغدغه اش "انسان مادی" و طبیعت گراست؟! انسانی که فراتر از چهارچوب های خودساخته نمی تواند برود و فراتر از عقاید خودساخته ،نمی تواند بیاندیشد! باید عرض کنم موضوعی درمبانی سلوک و طریقت «صوفیه» هست به نام معرفت خواطر (دریافت های معنوی انسان) و تمام خواطر «حقانی» (ربانی)، «ملکی»، «نفسی» و «شیطانی» همه و همه، معمولا در عالم ناسوت اتفاق می‌افتد و انسان وقتی با خاطر حقانی همراه می‌شود؛ که توسط «حق»، هدایت ‌شود.دریافت هاوخواطر فروتر از "حقانی "بدان مرتبه متعالی نیستند که به مقام "قرب " دست یابند. حال اگر الهامات شعری را در یکی از این مراحل دریافت کنیم،و با معیارهای گفته شده بسنجیم، جایگاه شعر دینی مشخص می‌شود: اینکه الهام و«خاطر»شعری شیطانی است یا نفسانی ؟ و این دو در عالم ناسوت اتفاق می‌افتند : مثل اشعار «رومانتیک» و «اروتیک» که در پی لذت نفسانی و شیطانی‌اند (البته سعی در تخریب رومانتیک، ندارم که خود نفس هم دارای مراتب مثبت، منفی و یا خنثی است) . اگر الهامات شعری (خواطر معرفتی) در عالم ملکی و حقانی اتفاق بیافتد؛ این نوع شعر را باید «قدسی» و دینی خواند، که مرتبه‌ی ملکی‌اش در موضوع جمال‌شناسی می‌گنجد و مرتبه‌ی حقّانی‌اش (ربانی)درموضوع کمال‌شناسی است و مرتبه‌ی قرب! چرا که جمال مرتبه ی  "ظهور" است و کمال مرتبه ی " حضور" ! در این قسمت بازهم مثل عوالم الهی، حق برترین مرتبه و بعد ملک، نفس و شیطان مطرح می‌شود. دلیل اینکه موضوع خواطر را پیش آوردم این است که: نزد عرفا خطابی است از خیر و شر که به قلب وارد می‌شود و انواع آن را توضیح دادم. روشن‌تر این که : حصول خواطر، حالت خاصی است که : هرگاه از جانب ملک باشد؛ «الهام» است! از طرف نفس باشد؛ هواجس (امیال نفسانی – آنچه بر دل بگذرد) است. از طرف شیطان باشد؛ وسواس است. و اگر از طرف «رحمان» (جل جلاله) باشد؛ حقاست. حق : نقطه ی وحدتی که جذب کننده ی تمام موجودات به سمت خداست . با توجه به موارد گفته شده، مشخص می‌شود که «الهام» در مرتبه‌ای از عالم عقل و ملکوت اتفاق می‌افتند، نه در عالم حس و خیال؛ که هر دو متعلق به عالم ناسوت و یا مشترک بین ملکوت و ناسوت هستند! پس شعردینی حقیقی «الهامی» و «ملکی» است و ملک هم، متعلق به عالم عقل می‌باشد و نمی‌تواند با مبانی شعر «ارسطویی» که مخیل و اساطیر محوراست ؛ اشتراکات اساسی داشته باشد! ... نقش تعقل و تخیل درشعر دینی https://apad.blogfa.com/post/19
... باز برمی‌گردم به موضوع یاداشت و اینکه شعر دینی ، چرا باید تعقل‌محور باشد؛ چون خواطر عالم معنا ،در "ورود و حصول و نوع و کیفیت" مشخص کننده‌ی وضعیت شعر و گرایش شاعر هستند! شاعر دینی‌سرا، فرض اول را دسترسی به مقام «قرب» می‌داند و انتظار «ثواب» از عملکرد خود دارد. نمی‌تواند همانند انواع "دیگر" تنها سرودن را بهانه‌ای برای "سرودن" و «هنر را برای هنر» و اصالت هنر بداند! شعر دینی اصالت و ماهیتش الهی است و الهاماتش گاه غیبی و درحالت کشف و شهودی، متافزیکی ومقدس اتفاق می‌افتد. در برخی از اشعار و افراد ؛ ورود و الهام آن ملکوتی (نفس ناطقه‌ی مطمئنه) و در برخی جبروتی و مربوط به عالم «عقول مجردّه» است و خود نماد "حق " ، مثل اشعار فرزدق(رضوان الله تعالی علیه) در کنار خانه‌ی کعبه و در پشتیبانی از مقام امام سجاد (علیه السلام) و دعبل خزاعیدر برابر مأمون و حضرت امام هادی(علیه السلام) مقابل متوکل عباسی و .... * موضوع جمال شناسی : در مباحث قبلی آمده بود که منظور من ، نگاه شاعر دینی (بخصوص عرفا) به صورت و چهره ی انسان و یا آوای پرندگان و یا نمادهای زیبایی درحیوانات ، مصداقی و استعاری است و حتی به قامت به عنوان آراستگی ایستایی توجه دارد ؛ نه به عنوان "کسب لذت" ! ستایش خداوند را در چهره ی مخلوق – به عنوان صفات جمالیه – به تماشا نشسته است . وگرنه ، نه ذات جلاله "مونث" است و نه شعر عرفانی قایل به "تجسیم " است ! اگر از "بالا " به قامت خلقت می نگرد ، دلیل دارد : "ما زبالاییم و بالا می رویم "(انالله و انا الیه راجعون) قم- اسفند 1391 برچسب‌ها: نقش تعقل و تخیل در شعر دینی نقش تعقل و تخیل درشعر دینی https://apad.blogfa.com/post/19
🌷 هوالحی الذی لایموت شب جمعه، شب رحمت ویادعزیزان رفته تاملکوت. به یاداموات بزرگوارمان،جمیع شهدای اسلام، شهدای کرب بلا، شعرا،علما،اندیشمندان، مادحان ادبیات دینی، فقرا وتمام بی وارثان وبدوارثان و تمام محرومین جامعه جهانی شهدای مظلوم فلسطین، لبنان، غزه و همچنین «والدین و یاسمین دخت »بنده واموات محترم اعضای گروه در این شب آکنده از آه و اشک و «صلوات بر اهل بیت سلام اللّه علیهم اجمعین » است، «فاتحه» ای با صلوات بر محمد و آل محمد، عنایت کنید: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک عدوهم من الجن و انس، من الاولین والآخرین، آمین یا رب العالمین عظم اللّه اجورنا و اجورکم واجرکم عنداللّه کثیرا💐 @saapoem https://eitaa.com/saa_institute 🌷🖋️📚
مطلع نور خلقت از"لَولاک"مدیون بابت"زهرا" شده این سخن درمطلع از حیث ادب،زیبا شده گرچه سمت آسمان این روزها،دل می رود ژاژخایان را دوباره فرصت غوغا شده! با بهانه، بی بهانه، درپی بازیگری معرکه در شعر بی‌آیین شان برپا شده یک نمایشنامه با تندیس‌هایی از غبار ژانرِ معمول عزا در شعر شاعرها شده! این یکی درنقش مِسمار،آن یکی درنقش دَر وان یکی درنقش آتش، وین یکی تیپا شده! از "تولّا و تبرّا " مانده تنها : آه و واه ! بس که مضمون مبتلا بر آه و واویلا شده چادَر خاکی همان جعل حدیث"إنَّما" در میان جمع کلاشان"ذَوی القُربی"شده!! در نبود شاعران پاکبازِ پاکدین ژاژخایی فرصت یک عده خَبط آرا شده هر که بر" نصِّ" کلامِ " إنَّما" دارد شعور کی میان شعر خود درگیر"مافیها" شده؟! "ساحت قدسی"خلل هرگزنمی‌بیندبه خود! مطلقِ این نکته ثابت در رخ دریا شده ازچه می‌بندی به"کوثر"تهمت سیلی،کتک؟! وقتی امواج زلالش قاب" أعطینا " شده هاله‌ای از نور دائم در کنارش بود و من هرگز این باور ندارم لحظه‌ای ویدا شده! "فاطمه" صدیقهٔ اعظم شهید منطق است منطق گفتار و کردارش ز حق، "زهرا" شده فاطمه قدرش به هستی همچو قدر "مصطفی"ست در ولایت صاحب حق،چون"علی"برما شده حق حضرت مُستتردر"خمس آل مصطفا"ست در" اولی الامرِ کلامُ اللهِ قرآن" جا شده شکرحق باید بگویم، چون که استادم"سعا" رهنمون این نکته را در مطلعی زیبا شده مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم - جمعه ٢ آذر ١۴٠٣ @saapoem
*فراخوان چهارومین جشنواره ملی شعر " صحیفه سجادیه”* 🍀 دانشگاه آزاد اسلامی استان هرمزگان( بندرعباس) با همکاری موسسه فرهنگی و هنری امامت و مهدویت برگزار می کند. ♦️در قالب شعرهای گوناگون درمحورهای قید شده در پوستر مدح امام سجاد (ع) و کتاب گرانقدر صحیفه سجادیه محور های جشنواره: -اشعار مدح امام سجاد (ع) -اشعار عبادی و عرفانی در صحیفه سجادیه - اشعار تظلم و تقاضا در صحیفه سجادیه - اشعار تعلیم و تعهد درصحیفه سجادیه _اشعار مبانی اخلاقی در صحیفه سجادیه _ اشعار انسان شناسی در صحیفه سجادیه _اشعار عبادی در صحیفه سجادیه 📝 ویژه : دانشجویان، استادان، کارکنان، معلمان، دانش آموزان و عموم شعرای عزیز کشور 🗓️ آخرین مهلت ارسال اشعار : اول بهمن ۱۴۰۳ ⭕ارسال آثار به Emamat.iau.ir ⭕🔶️شرایط و ضوابط: 💠 هر شاعر مجاز است حداکثر ۵ اثر در هر بخش به دبیرخانه ارسال نماید. 💠اشعار در قالب word و pdf با فونت 14 و خطB nazanin ارسال شود. 💠درصورت ارسال بیش از یک اثر، هر اثر در فایل م ☎️شماره تماس دبیرخانه ۰۹۱۷۳۶۱۷۸۱۱ گروه ایتا https://eitaa.com/joinchat/3209691365C331a271dc7
🔶️شرایط و ضوابط: 💠 هر شاعر مجاز است حداکثر۵ اثر در هر بخش به دبیرخانه ارسال نماید. 💠اشعار در قالب word و pdf با فونت 14 و خطB nazanin ارسال شود. 💠درصورت ارسال بیش از یک اثر، هر اثر در فایل مستقل با ذکر مشخصات فردی ارسال شود. 💠محدودیتی در قالب اشعار ارسالی وجود ندارد 💠آثار ارسالی نبایست پیشتر برگزیده جشنواره های مشابه باشند. 💠ذکر مشخصات شناسنامه ای، شماره تماس و نشانی محل سکونت ضروری است 💠اشعار بخش ترکی و عربی همراه با ترجمه فارسی در زیر اثر ارسال گردد 💠هر شاعر می تواند در هر دو بخش شعر فارسی و گویش های محلی و زبان عربی،ترکی و ... شرکت کند اما در صورت برگزیده شدن همزمان، تنها در یک بخش معرفی خواهد شد. 💠حق هرگونه بهره برداری از آثار برای دبیرخانه جشنواره شعر صحیفه محفوظ است.
آب مفت و برق مفت و «گاز» مفت! مملکت را می خورد گردن کلفت!! قبض هایش مال «امت»! همچنان سودهایش مال هرکه «حق» نهفت! ازختام السلطنه تا خر فروش !! هرکه دم زد از عدالت، یاوه گفت! 🦉 📲✍️
💠💠💠💠💠💠💠 💠 💠السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ 💠 سلطان عشـــــق چون علی دیگر نخواهد دید چشمِ روزگار در نُبی دینِ نبی را میر مردان افتخار عالم و عالی و اعلم، افضل و اَکمل علی مستِ جامِ" انّما " و دستِ ذاتِ کردگار آفتابِ " والضّحی " و ماهتابِ " هل اتی " ترجمان" طا و ها"و "یا و سین"را اعتبار بانی عدل و عدالت، ثانی ختمِ رُسل شاه بیتِ آفرینش ، افتخارِ روزگار عقلِ کُل فرمود تا"من کُنت مولا "در غدیر راز " اَتممتُ عَلیکُم نعمتی " شـد آشــکار تا به لب آورد" اَکملتُ لکم" را جبـــرئیل برکه شد دریا و دریا آفـــرینش را مدار مرحبا زد تکیه بر اورنگِ باور، میرِ نور فرّخا تاجِ سلونی بر سرِ آن شهریار می کند خورشید ازدرگاهِ مهرش کسبِ نور می برد فیض از وجودِ آن جناب، ابر بهار ذرّه در کویش شود مشعل فروزِ مهر و ماه قطره در بحرش شود گوهرفشان،عالی عیار دست بوسِ حضرتش،ادریس وابراهیم ونوح خاکبوس درگهش ازشش جهت،هفت وچهار پابه دوش مصطفا بنهاد تا"سلطان عشق" گــــــو خلیل الله آمد مصطفا را در کنار مصدرِعقلِ نخستین است وشرح"حا ومیم" معنی " والتیـن والــــزیتون " والی والا تبار رمز"صاد"وقاف"وقدر"وفجر"وفتح"وعادیات" راز بسم اللـــه و تنزیلُ الکتابِ کـــــردگار حکمت مـــــــوسا کجا و منُــزلِ آیاتِ نـــور نفخه عیسا کجا و ساقــــی ساغـــــــر شمار شعر صائم قطره و دریای وصفش تا سپهر " لا فتـی الا علــــی لا سیف الّا ذوالفقــار " https://eitaa.com/joinchat/2314535277Cf073001908 💠💠💠💠💠💠💠💠