سید علی اصغر موسوی «سعا» شاعر، نویسنده، پژوهشگر ونظریه پرداز مکتب شعر امامیه:
بارقهی عشق نذر حضرت قاسم(ع)
قافلهی اشک من، باز به دریا رسید
آینه بر آب زد، فصل تماشا دمید
ساحل موّاج عشق، کشتی دل را شکست
موج تلاطم به دل، غربت غم آفرید
اشک من آیینه شد، تا که ببینم در آن:
بارقه ای را که زد، بر شب ظلمت، نوید!
نوبت آزادگی، خورد رقم با جنون
حضرت عاشق، قلم روی سخنها کشید
سرو، چرا میزنی لاف، ز آزادگی!
نخل شهادت کنون، تا به ثریّا رسید
*
این که به میدان زده، پرچم عشق و شعور
آینهی حیدر است، شد به تجلّی پدید
این که نگاهش فقط، جانب چرخیدن است
میل شهادت چنان، کرده دلش را شهید –
خالی از احساس غم، مست تماشا شده
می رود از حال خود، شعله به هر جا که دید
روشنی سوسن اش، لالهی سرخ تنش
بار دگر میدمد، در دل صبحی سپید /#سیدعلی_اصغر_موسوی /قم- سیدعلی اصغرموسوی / 1381/1/1
نوجوانی مثل گل نذر حضرت قاسم(ع)
پیش میآید، ولی آشوب دریا، پیش روش
مثل شبنم، مثل گل، دشتی تماشا، پیش روش
با بهاری که گرفته خو، به صبح قامتش
بی اثر بادا، خزان سرد دنیا، پیش روش!
پیش میآیند، صیادان فرصت، ای دریغ!
موج خواهد زد در این سیلاب، دریا پیش روش
*
باغبان لحظههای سبز، در اندیشه است
اشکها را میفشاند، باز تنها، پیش روش
هر چه در هستی تماشا کرده، زیبا بوده است
جلوهزاری تازه گشته باز زیبا، پیش روش:
نوجوانی مثل گل، مثل سپیده، مثل آب
می کشد، تصویر نابِ تا خدا را، پیش روش!
سیدعلی اصغرموسوی
محرم /قم/1378 /#سیدعلی_اصغر_موسوی
🌹ققنوس عاشق 🥀
رفت و آغوش به آغوش تماشا وا کرد
در دل حادثه فریاد زنان، غوغا کرد
پیکر زخمی خود را به تماشا، سوزاند
مثل ققنوس که آغوش به آتش، وا کرد!
صحبت از یک زن دریا دلِ دریا روح است
که به همراهی همسر، گذر از صحرا کرد
سخن از وحدت محض است که در توفانها
قطره کوچید و شتابان سفر دریا کرد
قدرت عشق چنان جاذبه انگیخته بود
لیلی غرق جنون، راه حرم، پیدا کرد
همسر خوب "وهب" طاقت پاییز نداشت!
سهم آیینۀ خود، قامت عاشورا کرد 🌷🌴
مکتب شعردینی درایران
مکتب شعرامامیه سیدعلی اصغرموسوی قم-1381/8/1
#عاشورا #کربلا #همسر_وهب #شهیده🌷🌹 #وهب_بن_عبدالله_کلبی
تقدیم شده به: شهیده مظلومه همسر وهب بن عبدالله کلبی(ره)🌹
https://telegram.me/saapoem
#امام_حسین
#یاحسین
#استاد_سعا
#Ashura
@saapoem84
@parwaneha.ir
@artqom_ir
@adabiyatqom
@anjoman_adabi_qom
#shear
#saapoem
#سعا
#سیدعلی_اصغرموسوی
#سیدعلی_اصغر_موسوی
#سیده_فاطمه_معصومه_موسوی
#استاد_سیدعلی_اصغر_موسوی #استاد_سیدعلی_اصغرموسوی #استادسید_علی_اصغر_موسوی
#مکتب_شعر_دینی_ایران #مکتب_شعر_امامیه #شعر_آیینی_قم #شاعر_شهودی #شعر #شعر_دینی #شعر_آیینی
#چهارحد #قم
#خرقان
#ورچند
حلقهی گیسوی خون به جناب عابس بن ابی شبیب(ره)
چشمها حلقه زده، دل به تپش افتاده!
آن جوانمرد مگر، باز دل از کف داده؟!
زره از تن به در آورده و خُود از سر خود
یک نفر کو که بگوید: چه شده ست آزاده؟
رسم میدان نپسندد که بیافشانی زلف!
ای خوش آن حلقهی گیسو، که ز هم نگشاده –
می برد زَهرهی دلهای پریشان هر دم
می شود بازترین عقدهی هر دلداده؟!
*
آه از آن لحظه، که در آینهی شب دیدم
تاری از حلقهی آن، دست کسی افتاده!
سیدعلی اصغرموسوی
قم/1378
🌴🌷🌴
@saapoem
«حُسَین» عاشقترین یحیای هستی 🌹
میان شوق یحیی تاشهادت، عشق تجریدی ست
اگر مبنای پاکی در سلوکش، غسل تعمیدی ست!
رباط و مسجد و دیر و کلیسا، هر کجا باشد
بدون جاری نامش، فقط بنگاه تردیدی ست!
جمالش پرتو نورِ تجّلی در دل میدان -
کنار سورهٔ فرقان، تبلورگاه تمجیدی ست
من از«یحیای عاشق» در دیار عشق می گویم
که درپیشینهٔ خلقت،نه تکراری،نه تمدیدی ست!
اگر هم می دمد هر جا، نسیم سرخ عنوانش
به هرپرچم که می بینی،نه تقلیدی که تاکیدی ست!
«ذبیح اللّه» عیسی دم، که از خون گلوی او
حیات حق مُعّلی' در شروع شرع توحیدی ست
میان انبیا و اولیای حضرت خالق (جل جلاله)
«حُسَینِ»سیرت وصورت،ضمیرناب تجویدی ست
**
سلام ات گفته اجدادم،سلام ات می دهم هردم
به اذن حضرت سبحان،که چون وحی است وتحمیدی ست
به دیوان دلم هستی، چو «بسم اللّه» در باطن
اگرشعرم به هرقالب، شهودی هست وتأییدی ست
«سعا» در حد عاشق نیست! اما «دوستت دارد»
فدایت!جای اشک اینجا،نه تمهیدی که تعقیدی ست🌷🌴🏴
مکتب شعرامامیه
مکتب شعردینی درایران
سیدعلی اصغرموسوی
یکشنبه۱۶تیر۱۴۰۱
تاسوعای حسینی ۱۴۴۳
#یاحسین
#محرم #کربلا #تاسوعا #عاشورا
#یحیی_علیه_السلام
#حسین_عاشقترین_یحیای_هستی
#سعا #استاد_سعا
#saapoem
@saapoem
animation.gif
106.7K
اَيْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلاءَ
https://telegram.me/saapoem
https://eitaa.com/saapoem1402
animation.gif
106.7K
اَيْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلاءَ
https://telegram.me/saapoem
https://eitaa.com/saapoem1402
ظهور کبریایی🌴
جهان در حیرت این نکته مانده: راز نامت چیست؟!
و یا اسرار پنهان در بلندای قیامت چیست؟!
برای باوری از جنس «لاریبِ» یقین، آری -
بگو ای پرتو «#قرآن» ، که فرقان کلامت چیست؟!
قلمها را زبان خشک و زبانها را بیان مجمل
که در انواع بینشها، مصادیق پیامت چیست؟!
بلاجویان ناسوت از ظهور کبریایت مست
ولی لاهوتیان پرسان؛ درنگ ناتمامت چیست؟!
چه رنگی بهتر از اشراق، مشتاق شهادت را!
عیان میسازد از خط شفق، پژواک جامت چیست
بگو، پژواک اندوهت چرا پایان نمی گیرد!
و آن بغض نهان در سینه، هنگام سلامت چیست؟!
*
سحرگاهان دمیده، میروم تا با نماز خود
عیان سازم که در دل، راز تصدیق مدامت چیست؟🌷🌴
مکتب شعر امامیه
مکتب شعر دینی در ایران
سیدعلی اصغرموسوی
قم-۱۳۸۵
#قرآن
#قرآن_کریم
#یا_حسین
#holyquran
t.me/saapoem
ظهور کبریایی🌴
جهان در حیرت این نکته مانده: راز نامت چیست؟!
و یا اسرار پنهان در بلندای قیامت چیست؟!
برای باوری از جنس «لاریبِ» یقین، آری -
بگو ای پرتو «#قرآن» ، که فرقان کلامت چیست؟!
قلمها را زبان خشک و زبانها را بیان مجمل
که در انواع بینشها، مصادیق پیامت چیست؟!
بلاجویان ناسوت از ظهور کبریایت مست
ولی لاهوتیان پرسان؛ درنگ ناتمامت چیست؟!
چه رنگی بهتر از اشراق، مشتاق شهادت را!
عیان میسازد از خط شفق، پژواک جامت چیست
بگو، پژواک اندوهت چرا پایان نمی گیرد!
و آن بغض نهان در سینه، هنگام سلامت چیست؟!
*
سحرگاهان دمیده، میروم تا با نماز خود
عیان سازم که در دل، راز تصدیق مدامت چیست؟🌷🌴
مکتب شعر امامیه
مکتب شعر دینی در ایران
سیدعلی اصغرموسوی
قم-۱۳۸۵
#قرآن
#قرآن_کریم
#یا_حسین
#holyquran
t.me/saapoem
هوالحی الذی لایموت
💐مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ 💐
سلام علیکم جمیعا
امروز اول مرداد، مصادف با ششمین سالگرد ارتحال« حجت الاسلام و المسلمین آقاسید علی اکبر موسوی رضوان اللّه تعالی علیه » (فقیه سیارخرقان) بود 💐
روح فقیه،واعظ،مداح،ادیب،عارف حلیف القرآن و سالک طریق الی اللّه جناب آقا سید علی اکبر موسوی ورچندی شاد و یادش گرامی روزگاران باد.
غفراللّه له مع اجداده ان شاءاللّه،بالنبی وآله الفاتحة مع الصلواة 🌷🌴
هوالحی الذی لایموت
💐مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ 💐
سلام علیکم جمیعا
امروز اول مرداد، مصادف با ششمین سالگرد ارتحال« حجت الاسلام و المسلمین آقاسید علی اکبر موسوی رضوان اللّه تعالی علیه » (فقیه سیارخرقان) بود 💐
روح فقیه،واعظ،مداح،ادیب،عارف حلیف القرآن و سالک طریق الی اللّه جناب آقا سید علی اکبر موسوی ورچندی شاد و یادش گرامی روزگاران باد.
غفراللّه له مع اجداده ان شاءاللّه،بالنبی وآله الفاتحة مع الصلواة 🌷🌴
هوالحی الذی لایموت
💐مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ 💐
سلام علیکم جمیعا
امروز اول مرداد، مصادف با ششمین سالگرد ارتحال« حجت الاسلام و المسلمین آقاسید علی اکبر موسوی رضوان اللّه تعالی علیه » (فقیه سیارخرقان) بود 💐
روح فقیه،واعظ،مداح،ادیب،عارف حلیف القرآن و سالک طریق الی اللّه جناب آقا سید علی اکبر موسوی ورچندی شاد و یادش گرامی روزگاران باد.
غفراللّه له مع اجداده ان شاءاللّه،بالنبی وآله الفاتحة مع الصلواة 🌷🌴
#فاتحه
#سالگرد_ارتحال
#آقاسیدعلی _اکبرموسوی
#آقاسید_علی_اکبر_موسوی
#چهارحد
#ورچند
#روستای_چهارحد
#سعا
#استاد_سعا
#استاد_سید_علی_اصغر_موسوی
#سید_علی_اصغر_موسوی
#saapoem
یا علیاکبر ع
ز بس دارم غم جان علیاکبر
شوم ای کاش قربان علیاکبر
ببوسم دست مقتل را که بنویسد
رشادت را به عنوان علیاکبر
شبیه آفتاب دین نگاهش بود
رخ چون ماه، تابان علیاکبر
نسوزد هیچ غم جان پدر هرگز
که رفتن سوی میدان علیاکبر
چه میسازد پدر را غرق آرامش
مگر عطر گریبان علیاکبر
فدای غصههای حضرت لیلا
چو شد گیسوپریشان علیاکبر
به گوش آید هنوز از گوشه تاریخ
اذان ظهر ایمان علیاکبر
به خون از خنجر بیداد زینت یافت
شکوه روی خندان علیاکبر
چه شوری دارد امشب هیات دلها
که میآید ثناخوان علیاکبر
نمیگیرد سراغ دل در این وادی
به غیر مهر پنهان علیاکبر
به اشک آوازه خود ثبت خواهد کرد
غزل در متن دیوان علیاکبر
عبدالرضا مدرسزاده
شب هشتم محرم
لحظه ی پرواز
به: حضرت علی اکبر(ع)🌹
پا مي گذاري در ركاب و دل اسيرت مي شود
حتي اسير لحظه هاي دلپذيرت مي شود
گفتي كه از زيبايي ات، ديگر ببندم چشم را
چون مانع از پروازهاي ناگزيرت ميشود!
عطر شهادت مي دمد چون از نگاهت، خوبِ من!
دل مثل يك آيينه، آگاه از ضميرت ميشود
امّا چگونه مي توانم دل بگيرم از تو، آه !
وقتي گرفتار نگاهِ سر به زيرت ميشود؟
حالا كه مي خوانند نامت را، عزيزم، زود باش!
آماده شو، هنگام پرواز است: ديرت ميشود💐
سیدعلی اصغرموسوی
قم - ۱۳۸۲
🌴🌴🌴
#سعا. به نیت ارادت به حضرت علی اکبر علیهالسلام🌷🌴
علی الدنیا بعدکِ العفاء
یا فؤادی،روحی،عزیزتی🌹. جهت شادی روح تمام جوانان رفته به ملکوت اعلی الهی و شهدای جوان و نوجوان کربلا و عاشورای حسینی و «یاسمن دخت معصومه» ام ،بالنبی وآله، الفاتحة مع الصلواة🌷🌴🏴
#saapoem
@saapoem.
🖌حق شهید،شهید حق 🌷
در آغاز ازل بود و نشاندن بذر، طوبی را
به تقدیرش رقم زد کربلای نهضت آرا را
حیات سبز تکوین را، غمش سرمایۀ جان شد
که در پاییز می سازد خزان رنگی تماشا را
دل «آدم» به درد آمد همین که قصه اش بشنید
دو چشم نوح گریان شد، حدیث سرخ صحرا را
گذشت و خاک آذین شد به نور سید طٰهٰٓ (ص)
رسول الله حق گستر، مصفا کرده دنیا را
گرفت آهسته در آغوش، طفل و سخت گریان شد
پریشان کرد حتی با سرشکاش قلب زهرا(س) را
چرا شادان نگردیدی پدر! آیا علل دیدی؟
نمی باید شدن گریان چنین مولود زیبا را !
شنیدآنچه از اسرارحسین(ع)وسرنوشتاش بود!
جهان تاریک از غم شد، دل امّ ابیها را
کنار اهل بیت حق، شبیه کوه ها بشکوه
صلابت داده با شأنش شکوه آل طاها را
غم جدّ و پدر ، مادر، برادر، یار و هم یاور
شکسته گاه در غربت، دل بشکوه مولا(ع) را
»»««
گذشت و سال ها طی شد، رسید ایام دشواری
مسلمانان حق باور، به ویژه اهل معنا را
معاویه مسلط شد به عمق کشور اسلام
از آن روزی که بوسفیان مهیا کرد غوغا را
همان غوغای بی جای« سقیفه»،اوج گمراهی!
که طبق نقشۀ شیطان مشوّش کرد هرجا را
نمی پرسی ،چرا گفتم سقیفه؟ بعد ده ها سال !
سقیفه اصل ظلمت شد «یزید» آسا قضایا را
چراغ کفر در هرسو به نام دین نمایان شد
امیران مُلوّث هم گرفته جام صهبا را
شده ایرانی و مصری غلام کاخ الخضراء
گرفته شامی و کوفی به بر محظور زیبا را
خریده« آل بوسفیان» تمام غیرت ادیان!
کشیده ظلم بی پایان سیه چادر ثریا را
یزید(لعن)اینک شده حاکم،خلیفه،قدرت اول
به نیمی از زمین ،حتی که دارد حکم دنیا را !
یکی اورا ردا داده ،یکی حکم و قضاداده
وآن سوم، طلا داده ،امیرالقصر خضرا را!
غرور جاهلی در سر،قبای سلطنت در بر
ازاین مجموعهٔ دلبر! چگونه واکشد پا را ؟
جسارت تا به جایی رفت،حکم قتل مولا (ع) داد!
که انگاری نمی داند شؤون مُلک بطحا را
تعجب هم ندارد! چون « سقیفه» مکتبش بوده ست
برای بیعتی، باید که« آتش» زد مُصلّیٰ را !
قیام حضرت مولا حسین بن علی (ع) حق است
به هر منطق که بشناسی،دلیل خشم «زهرا»(س) را !
وگرنه با «علی اکبر» نمی آمد به میدانی --
که بین مقتل اش خوانی،حدیث « إرباً إرباً» را !🌷📚
مکتب شعر امامیه
مکتب شعر دینی در ایران
سید علی اصغر موسوی
قم - ۹شهریور۱۳۹۹
تاسوعا و عاشورا ۱۴۴۲
#تاسوعا #عاشورا
# سعا #saapoem
@saapoem
صدا ۰۰۷.m4a
4.5M
نوحه خوانی جناب آقای محمد درویشی (زیدعزه) با روش نوحه خوانی استان بوشهر
جزائهم اللّه خیرا
هوالعلیم
«مصحف خونین»
پیرایۀ اندیشه، عادت به مضامین است
فقدانیِ ادراکات، نیرنگیِ تزیین است
دائم پی شب بودن، انکار سحرگاهان-
در غالب خودخواهی، تلبیس به تمکین است
یک ذره ستم دردین، هیهات،که مذموم، نه
توهین به شریعت در گمراهی آیین است!
ای «فاسد بالفطره» تاکی«اموی» بودن؟
قاموس ستمکاری بر قامتت آذین است!
در مکتب «عاشورا»، آیینهترین واژه:
«حق»است که حق دینِ هردیدۀ حقبین است
درمکتب«عاشورا»:«عشق» است که میداند
«عقل» از پی تدریس جاویدترین«دین»است!
در مکتب «عاشورا»: عاشق: پیِ عشق حق
عاقل: پیِ حکمت، دل: در فرصتِ تمرین است
«اسلام»بدون«حق»،اسلام«پیمبر(ص)»نیست
اسلام ابوسفیان، پرچینیِ پروین است!
دین،باغ«سیاست»نیست محصول بَری آسان!
فردینیِ«آمون» نیست! میثاقیِ «آمین» است
فرزند«علی(ع)»جنگید با پستترین سالوس!
آنان که به دلهاشان، دشنامترین کین است
درباطن مفسدشان: دیوانِ شَمَنآیین
در ظاهر مصلحشان: «ابلیسِ» پرندین است!
انگیزۀ دینداری، مفتون تکبّر نیست!
مرهونِ صداقت در اخلاصِ فرامین است
**
ای نام تو مستغنی، از وصف در این چامه
یادت همهدم جاری،در«مُصحف»خونین است
درسی که «سعا»آموخت از«مکتب عاشورا»:
«دوری ز مَظالم» در دنیای غلط چین است
مکتب شعر امامیه
سیدعلیاصغر موسوی
قم – ۳مرداد ۱۴۰۲
۷محرم ۱۴۴۵
#یاحسین
#سعا
هوالعلیم
«مصحف خونین»
پیرایۀ اندیشه، عادت به مضامین است
فقدانیِ ادراکات، نیرنگیِ تزیین است
دائم پی شب بودن، انکار سحرگاهان-
در غالب خودخواهی، تلبیس به تمکین است
یک ذره ستم دردین، هیهات،که مذموم، نه
توهین به شریعت در گمراهی آیین است!
ای «فاسد بالفطره» تاکی«اموی» بودن؟
قاموس ستمکاری بر قامتت آذین است!
در مکتب «عاشورا»، آیینهترین واژه:
«حق»است که حق دینِ هردیدۀ حقبین است
درمکتب«عاشورا»:«عشق» است که میداند
«عقل» از پی تدریس جاویدترین«دین»است!
در مکتب «عاشورا»: عاشق: پیِ عشق حق
عاقل: پیِ حکمت، دل: در فرصتِ تمرین است
«اسلام»بدون«حق»،اسلام«پیمبر(ص)»نیست
اسلام ابوسفیان، پرچینیِ پروین است!
دین،باغ«سیاست»نیست محصول بَری آسان!
فردینیِ«آمون» نیست! میثاقیِ «آمین» است
فرزند«علی(ع)»جنگید با پستترین سالوس!
آنان که به دلهاشان، دشنامترین کین است
درباطن مفسدشان: دیوانِ شَمَنآیین
در ظاهر مصلحشان: «ابلیسِ» پرندین است!
انگیزۀ دینداری، مفتون تکبّر نیست!
مرهونِ صداقت در اخلاصِ فرامین است
**
ای نام تو مستغنی، از وصف در این چامه
یادت همهدم جاری،در«مُصحف»خونین است
درسی که «سعا»آموخت از«مکتب عاشورا»:
«دوری ز مَظالم» در دنیای غلط چین است
مکتب شعر امامیه
سیدعلیاصغر موسوی
قم – ۳مرداد ۱۴۰۲
۷محرم ۱۴۴۵
#یاحسین
#سعا
#saapoem
@saapoem
t.me/saapoem
🖌حق شهید،شهید حق 🌷
در آغاز ازل بود و نشاندن بذر، طوبی را
به تقدیرش رقم زد کربلای نهضت آرا را
حیات سبز تکوین را، غمش سرمایۀ جان شد
که در پاییز می سازد خزان رنگی تماشا را
دل «آدم» به درد آمد همین که قصه اش بشنید
دو چشم نوح گریان شد، حدیث سرخ صحرا را
گذشت و خاک آذین شد به نور سید طٰهٰٓ (ص)
رسول الله حق گستر، مصفا کرده دنیا را
گرفت آهسته در آغوش، طفل و سخت گریان شد
پریشان کرد حتی با سرشکاش قلب زهرا(س) را
چرا شادان نگردیدی پدر! آیا علل دیدی؟
نمی باید شدن گریان چنین مولود زیبا را !
شنیدآنچه از اسرارحسین(ع)وسرنوشتاش بود!
جهان تاریک از غم شد، دل امّ ابیها را
کنار اهل بیت حق، شبیه کوه ها بشکوه
صلابت داده با شأنش شکوه آل طاها را
غم جدّ و پدر ، مادر، برادر، یار و هم یاور
شکسته گاه در غربت، دل بشکوه مولا(ع) را
»»««
گذشت و سال ها طی شد، رسید ایام دشواری
مسلمانان حق باور، به ویژه اهل معنا را
معاویه مسلط شد به عمق کشور اسلام
از آن روزی که بوسفیان مهیا کرد غوغا را
همان غوغای بی جای« سقیفه»،اوج گمراهی!
که طبق نقشۀ شیطان مشوّش کرد هرجا را
نمی پرسی ،چرا گفتم سقیفه؟ بعد ده ها سال !
سقیفه اصل ظلمت شد «یزید» آسا قضایا را
چراغ کفر در هرسو به نام دین نمایان شد
امیران مُلوّث هم گرفته جام صهبا را
شده ایرانی و مصری غلام کاخ الخضراء
گرفته شامی و کوفی به بر محظور زیبا را
خریده« آل بوسفیان» تمام غیرت ادیان!
کشیده ظلم بی پایان سیه چادر ثریا را
یزید(لعن)اینک شده حاکم،خلیفه،قدرت اول
به نیمی از زمین ،حتی که دارد حکم دنیا را !
یکی اورا ردا داده ،یکی حکم و قضاداده
وآن سوم، طلا داده ،امیرالقصر خضرا را!
غرور جاهلی در سر،قبای سلطنت در بر
ازاین مجموعهٔ دلبر! چگونه واکشد پا را ؟
جسارت تا به جایی رفت،حکم قتل مولا (ع) داد!
که انگاری نمی داند شؤون مُلک بطحا را
تعجب هم ندارد! چون « سقیفه» مکتبش بوده ست
برای بیعتی، باید که« آتش» زد مُصلّیٰ را !
قیام حضرت مولا حسین بن علی (ع) حق است
به هر منطق که بشناسی،دلیل خشم «زهرا»(س) را !
وگرنه با «علی اکبر» نمی آمد به میدانی --
که بین مقتل اش خوانی،حدیث « إرباً إرباً» را !🌷📚
مکتب شعر امامیه
مکتب شعر دینی در ایران
سید علی اصغر موسوی
قم - ۹شهریور۱۳۹۹
تاسوعا و عاشورا ۱۴۴۲
#تاسوعا #عاشورا
# سعا #saapoem
@saapoem
خون بهای دستهات
دست از تو بر ندارد، آشنای دستهات
آرزو دارم، نمایم، جان فدای دستهات
وه چه زیبا، عاشقانه، نقد جان کردی نثار
قیمت هستی اگر شد، خون بهای دستهات
می نشیند، در مصلای نگاهم اشک من
سوگواری میکند، امشب برای دستهات
دل، نمی گویم چه حالی دارد اکنون، آه،آه
لجه ای خون گشته از غم، در هوای دستهات
کاش میشد، در کنارت زنده بودم، کاش، کاش!
من دلم را هدیه میکردم، به جای دستهات
*
آتشی در سینه ام شد شعله ور، طاقت کجاست؟!
تا نویسم قطعه شعری، در رثای دست هات
1374
عاشق ترین مرد
آهسته آمد به بالا، دستی که دریاترین بود
تصویر نابی که دیدند، مردم ز دریا، همین بود
چرخاند و خالی شد از آب، جایی که باید بنوشد
سهم ابوفاضل از عشق، جای تعجب، یقین بود
*
گفتم که در مدّ دریا، تصویر ماهی نشسته است
ماهی که آن شب نگاهش، غمگین و سرد و حزین بود
گفتم که تصویر او را، دریا به دریا کشیدند
گفتم که تقدیر او را، شمشیرها در کمین بود
عشق است و گاهی تغیر، باید که از خود جدا شد
دیدی که بی دست افتاد! مردی که عاشق ترین بود
1378
نگاه و قتلگاه
نمی شود ز تماشا، نگاه برگردد
به سمت خیمه از آن قتلگاه، برگردد
مسافری که به راهش خطر کمین کرده
خدا کند که از آغاز راه، برگردد
به عمه(س) با نگرانی سکینه(س) میگوید:
تو از عموی عزیزم بخواه، برگردد
*
گمان نمی کنم از کوفیان، کسی خواهد
که از هجوم به خیمه، سپاه برگردد
تمام ذهن رقیه(س)، به سمت میدان رفت
که باز سمت حرم، ذوالجناح برگردد
سکوت خشک و نگاه ستارگان، یعنی:
بگو به سمت کجا، چشم ماه برگردد!
سوال شام غریبان همیشه این بوده:
نمی شود که به صحرا، پگاه برگردد؟
بهار یاد تو مولا، همیشه رنگین است
نمی شود ز تماشا، نگاه، برگردد؟!
1382
تکثیر احساس نذر قمر بنیهاشم(ع)
نمی گویم که این فرصت، تو را، تدبیر خواهد شد
درنگت ساده میگوید، که رفتن دیر خواهد شد
نگاه از آینه بردار، کاین چشمان افسونگر
گرفتار خزان عشق، در تقدیر خواهد شد
نگاه از آینه بردار، بغض مشک را بنگر
که با خون گلویت همزمان تبخیر خواهد شد
نگاه از آینه بردار، ای آیینهی غیرت
عطش کامان عصمت را، خطر درگیر خواهد شد
تو آن سروی که با آزادگی نخجیر میگیری
شکار قامت شیر اوژنت، شمشیر، خواهد شد
بخوان "تَبّت یَدا"، آن که تو را آزرده میخواهد
که پیش از آتش دوزخ، خودش تحقیر خواهد شد
هلا، ای نور یاسین در شط خون، دلربایی کن
که این "شقالقمر"، این بار عالمگیر خواهد شد
سحر نزدیک و تو شمع شبستانِ غریبانی
مپرس از گیسوانی که به داغت، پیر خواهد شد
همه دیدند میبوسید، دستان تو را مولا (ع)
که یعنی با همین دست، آسمان، تسخیر خواهد شد!
صدایت میزنند از آسمان، بشتاب، پر بگشا
که عشق این بار با احساس تو، تکثیر خواهد شد
تاسوعای حسینی 1386
خاطرهی سقا
گفت: ما هر چه که دیدیم، فقط زیبا بود
آیتی پاک و روان از نظر معنا بود
*
عشق او، باز، به دنبال تلافی میگشت
در نگاهش اثر زخم وفا، پیدا بود
مردی از دور، به آشوب دلش سر میزد
که در آن همهمهها، از همه بی پروا بود!
موج بر شعله خروشانده، شتابان میرفت
سمت راهی که عطش، آینهی دریا بود
آه در سینهی او، راز انالحق گفتن
اشک در دیدهی او، زمزمهی افشا بود
دست در عمق دل آب فرو برده، ولی
آب در دست و نگاهش به دل صحرا بود
چشمها غرق تماشا شده، اما، افسوس
آنچه دیدند، فقط خاطرهی سقا بود!
از همان خاطره پرسید کسی، زینب(س) گفت:
به خدا هر چه که دیدیم فقط ، زیبا بود
1380
#سیدعلی_اصغر_موسوی
💐شکوه سقا
آفرین گوی تو، تنها نه فقط مولایت
کهکشان سایهنشینِ حرم زیبایت
بس که با ترجمهی نام تو، شد جاری آب
فارغ از شوق عطش، علقمه شد، سقایت
آمدی تا به تماشای تو برخیزد، ماه
آمدی تا سر خورشید، رسد بر پایت
چه عطش دارم از این نغمه که گویم، سقا
تشنگی میچکد از زمزمهی دریایت!
کی به تصویر رسد فرصت تقدیر از تو
فارغ از صحبت آیینهی ما، دنیایت 🍎💐 مکتب شعردینی مکتب شعرامامیه سیدعلی اصغرموسوی قم- 1381
http://telegram.me/saapoem
✔️سیمرغ قاف عشق
عقاب از خویش می پرسد که هستم؟ چو می بیند به صحرا و به دریا
یکی از خویشتن برتر به میدان، زده پرچم به قاف ِاوج معنا
گذشته از سر و صورت که معنی، بُود مصداق آئین بصیرت
همان عطری که از گل می تراود، بدون شکل در قاب تجلّی'
سوار اسب شد با مشک و پرچم، که شاید تشنگی ها را زداید -
رهی سوی فرات از دل گشاید، کند دریای ُجودش را هویدا
گذر چون کرد تندر از دل خاک، بسوزانَد به هُرم خویش خاشاک!
به هر گوشه، یکی افتاد از پای، فراراهش شد از دشمن، مبّرا
گمان کردند طوفان است طوفان، کشیده آسمان را زیر پایش!
به هر سو اسب و شمشیرش به گردش، یکی را سَر جدا، وان دیگری پا
غرور کوفیانِ حیله گر را، شکسته صف به صف، پهلو به پهلو!
مگر پور علی(ع) هم می هراسد، ز جمعِ خیلِ دشمن، روز هیجا؟!
جهیده تندرآسا سوی عَلْقَم، یکی شد اسب و شمشیرش در آن دَم
سریع و بی مهابا جلوه گر گشت، کنار رود جاری از تماشا
خنک، جاری، شناور، پاک و شیرین، شبیه آینه، مجذوبِ حیران
کنار رود آمد، مشک پر کرد، ولی هرگز نخورد آب گوارا !
سوار اسب شدبامشکی ازآب،به سمت خیمه ها روکرد بی تاب
سپرده سرنوشتش را به خالق، کند دفع قضا از آل طاها
تجّلی کرد نور عشق گویی، که تقدیرش شهادت را رقم زد
شنیده آسمان، تار و دژم شد، غریو «یا أَخا، أدْرِک أخا» را 📜
مکتب شعر امامیه
مکتب شعردینی درایران
سید علی اصغر موسوی
تاسوعا 1441- 1398
#سعا #استاد_سعا
#saapoem @saapoem
هوالعزیز
عشق «سعا»در دل
مردی که ادب را شد ضربالمثلی قابل
در مکتب «عاشورا»، هستند: «ابوفاضل»
فرمانده جنگآرا، رزمآور بیهمتا
در قول و عمل یکتا، بر مدح و ثنا قابل
امساک ز نوشیدن، در اوج عطش؟ آری!
زین خصلت گُردانه، شد آیت حق کامل
تحسینگر احساسش، تنها نه تغزّل شد
بر جاذبۀ عشقش صد قبلهنما، مایل!
ممدوح وفاداری، آرایۀ حق یاری
«اخلاص له الدّین»اش از جوهردل، حاصل
پژواک جوانمردی در قحط فضایل بود
تاهست جهان، بادا نامش به ثنا شامل!
دستش که جداکردند،مَشک ازکف خودننهاد
در پاس وفا از او، شرمنده شده قاتل!
**
ای یاور محرومان، بر ما مددی فرما !
غرق غم دنیاییم، از عشق شما غافل
سرمایۀ دینداری در دست کریمان نیست!
شد دخمهگزین عابد، شد خانهنشین عاقل
تنگ است دل مردم، از جو شدن گندم
اما همه جا، هر دم، هستید شما در دل
دنیا شده تزیینگر، هر جامۀ پاجی را
تندیس سیهکاران در دست تجاهر وِل!
دشمن همه جا حاضر، در باطن و در ظاهر
گویی که به«عاشورا»هستیم دراین پازل!
تعجیل ظهورش را، ازحضرت حق، میخواه
تا از دل این گرداب، ما را ببرد ساحل
***
در هر غزل نابم، آرامش جان هستی
ای عشق«سعا» در دل، عباس ابوفاضل!
مکتب شعر امامیه
سید علی اصغر موسوی
۵ مرداد۱۴۰۲
تاسوعای ۱۴۴۵
#یاحسین
#ابوفاضل
#عباس_بن_علی علیه السلام
#سعا
#سیدعلی_اصغر_موسوی
@saapoem
#saapoem
نیامد عباس؟ .mp3
3.46M
نیامد عباس
چشم ها غرق تماشا، که نیامد عباس
نگران بر لب دریا،که نیامد عباس
اشک ها همسفر آه، در آن لحظه ی تلخ
خسته از دیدن صحرا که نیامد عباس
کودکان منتظر او که مگر برگردد
آه از این شوق تماشا، که نیامد عباس
بانگی از دور که در حنجره زخمی دارد
می کند فاش سخن را که نیامد عباس
کودکی از دل خیمه، به پدر می گوید
تو ندیدیش بگو،یا که نیامد عباس🌷🌴
شاعر: سیدعلی اصغر موسوی
خواننده: سعید خوانساری
سال ساخت: ۱۳۸۸
سال بارگذاری و اجرا در سایت سرود رسانه صدا و سیما: ۱۴۰۱ ⌛
شام غریبان🌷
ای بغض هایت گشته در نای گلو، گم
امشب عزادار تو ام، در شهر تو، قم
با شمع ها نجواکنان یاد تو هستم
مثل حرم، هم جمکران، یاد تو هستم
وقتی که با یاد تو نجوا می کند، دل
اندوه خود را در تو پیدا می کند، دل
اندوه دل، نی ناله های نی نوایی ست
آکنده از خون گریه های کربلایی ست
دل، گرد غم از غربت آیینه دارد
غم شعله از خاکستری دیرینه دارد
امشب اگر سوزی نهان بر جان نشسته
تار مرا، پود مرا، از هم گسسته
از داغ تو، بانو، شرار افتاده بر دل
آتش به سینه می برم، منزل به منزل!
داغ تو را من در سکوت هر ستاره
با بغض دل ها می شمارم، پاره پاره
شام غریبان لحظه ای که گریه کردی
یاد تو مانده در نگاه هر ستاره!
تو دردهایت را فروخوردی به گریه
من درد خود می سازم از یاد تو چاره
یادآور گهوارۀ خالی، غم تو ست
لالا بگو امشب بخوابد گاهواره!
همراه بابا، چشم در چشم قشنگ¬اش
گاهی پیاده، گاه می رفتی سواره!
غمنامه هایی را که می خواندی به بابا
هر بار می خوانم به یاد تو، دوباره
گویی مسیر کاروان را بسته ناله
می آید از زنجیر دل، اندوه واره
دارم هوای جان فشاندن در غم تو
ای خفته در دامان شب، ای ماه پاره
سیدعلی اصغرموسوی
قم - ۱۳۹۰
#سعا
#مکتب_شعر_امامیه
#شام_غریبان
#saapoem
@saapoem84
@saapoem110