eitaa logo
خط سبز
96 دنبال‌کننده
278 عکس
28 ویدیو
2 فایل
گاه نوشت های "محمدرضا اخضریان کاشانی" دانش جوی اندیشه و سیاست و جامعه
مشاهده در ایتا
دانلود
بیست و هشتم صفر سالروز ارتحال پیامبر گرامی اسلام ص و امام حسن مجتبی ع را به همه عزیزان تسلیت عرض می کنم.
هنر حکمرانی فرهنگ محور امامعلی رحمان، رئیس جمهوری تاجیکستان از مقامات این کشور خواسته است تا ترتیب برگزاری مسابقه سالانه شاهنامه‌خوانی بین اقشار مختلف مردم تاجیکستان را فراهم و از برگزیدگان با جوایز نفیس تقدیر کنند. رئیس جمهوری تاجیکستان هدف از این پیشنهاد را ارتقای فرهنگ کتابخوانی و دانش مردم نسبت به فرهنگ و تمدن ایرانی عنوان کرد. او سال گذشته نیز دستور داده بود شاهنامه فردوسی رایگان در دسترس عموم مردم قرار گیرد. کارشناسان تاجیک معتقدند هدف دولت از تمرکز بر میراث فرهنگی، مقابله با تهدید افراط‌گرایی مذهبی است.   به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
یا امام رضا ◾️اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ‏ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ‏ شهادت امام رضا علیه السلام را به همه عزیزان تسلیت عرض می کنم.
رسول گرامی اسلام صلوات الله علیه و آله فرمودند: هرکس بشارت ماه ربیع الاول را به من بدهد من هم بشارت بهشت را به او می دهم . حلول ماه ربیع الاول ماه شادمانی اهل بیت علیهم السلام بر همه مسلمین مبارک باد .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جریان شناسی دوقطبی سخنرانی حجه الاسلام پناهیان در روز شهادت امام رضا ع در مشهد با موضوع وفاق و پرهیز از دوقطبی که با درخواست از رییس مجلس برای تعیین ضوابطی برای محدودیت دوقطبی سازی در رسانه های کشور و ذکر مثال از کیهان و اطلاعات همراه بود با واکنش تند منتقدان مشترک پزشکیان - قالیباف روبرو شد. به نظر می رسد گردونه خالص سازی این بار، نوبت را به پناهیانی سپرده که سالها در تولید گفتمان دوقطبی ساز، استاد بود. اینک گردن پناهیان است که زیر تیغ خالص سازی و دوقطبی تراشی است. پی نوشت : پیش و پس از انتخابات مجلس و ریاست جمهوری بارها از وقوع قطعی تغییرات اساسی در جریان شناسی سیاسی کشور نوشتم. به نظر می رسد تنها مولفه مبهم در تحقق این تغییرات، سرعت آن است.   به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
مدیریت پاداش در فرایند حکمرانی، اعطای وام یا حتی پاداش چند میلیاردی، درست و حتی ضروری است : به هر کسی که در یک سال، سود مالی شفاف و واقعی یا معادل آن تولید کرد حتما باید درصدی از آن را پاداش قانونی داد حتی اگر چند میلیارد شود. به هرکسی که در شرکت خصوصی خانوادگی سود آوری کرد می توان هر میزان پاداش داد. اگر نتایج مدیریت هرکس به زیان مالی یا معادل آن ختم شد باید از مناصب معادل یا بالاتر منع شود. هر چه غیر از این شد، رانت، فساد و سوئ مدیریت است. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
خوب، بد، زشت ! بعید است کسی عمری حتی کم از خدا گرفته باشد و این ضرب المثل را نشنیده باشد : هرجایی هم آدم خوب داره هم آدم بد. در زندگی شخصی مان هم این وضعیت را حتما تجربه کرده ایم جوری که با هر سن و سالی معمولا به آن باور داریم. حدود ۹۰ سال از زمان تاسیس دانشگاه تهران می گذرد، ۷۸ سال از تاسیس دانشگاه اصفهان، ۷۵ سال از آغاز به کار دانشگاه فردوسی مشهد، ۷۰ سال از دانشگاه شیراز، ۶۵ سال از تاسیس دانشگاه شهید بهشتی، ۴۲ سال از دانشگاه آزاد اسلامی و... سهم هر یک از این دانشگاه ها هزاران دانش آموخته و دهها مدیر در رده‌های مختلف بین المللی، ملی و استانی بوده است. در تمام این ۹۰ سال هرگز نشنیده ایم که بگویند دانشگاه تهرانی ها اقتصاد کشور را نابود کردند یا دانشگاه آزادی ها مدیریت کشور را ویران کردند چرا که همه باور دارند که هر جایی هم آدم خوب دارد هم آدم بد و چند مدیر وابسته به یک مرکز علمی به معنای همه آنان نیستند چنانکه بسیاری دیگر را خوب و‌توانمند می دانیم. اینکه با وجود این همه دانشگاه و این تعداد مدیر از همه دانشگاه ها طی دهها سال گذشته عده ای معتقدند کمتر از ۳۰ نفر مدیر امام صادقی که تنها ۴۲ سال سابقه تاسیس دارد و بیش از ۳۰ سال است مدیرانی توانمند در سطوح مختلف تحویل نظام اجرایی کشور داده به یکباره و تنها طی سه سال، کشور را ویران کرده و اقتصاد را به تاراج برده و فرهنگ را نابود کرده اند با هیچ عقلی جور در نمی آید. راز این بیماری اگر دلایل شخصی و روابط فردی نباشد، شاید در ظرفیت و توان باندهای قدرت باشد که تحمل ظهور یک باند تازه را ندارند وگرنه با باندهای قبلی که چندین برابر هم مدیر داشتند خیلی مشکل نداشتند. عامل این بیماری زشت هر چه هست عملکرد مدیریتی نیست چرا که دستاورد سایر مدیران از سایر دانشگاه ها هم در این چند دهه روشن و وضعیت دوره های حکمرانی از یکسو و اوضاع مردم و کشور هم از آن روشن تر است. یادمان نرود : هرجایی هم خوب داره هم بد. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
برای فرهنگ و دولت چهاردهم بخش نخست دولت چهاردهم با تمام کابینه اش و در کامل با مجلس، آغاز به کار کرد. تجربه مناظرات انتخاباتی بویژه در عرصه فرهنگ، چنانکه در یادداشتی در همان زمان نوشتم تجربه ای ناگوار بود که نشان از مظلومیت و بی پناهی فرهنگ در ذهنیت بیشتر رجال سیاسی کشور داشت. اینک که با حضور آقای دکتر در راس که از چهره های فرهیخته بوده اند و همراهی برخی شخصیت های فرهنگی در وزارت و و انتظار می رود گرد مظلومیت از چهره فرهنگ زدوده شود و تصویری روشن تر از چهره درخشان تمدن ایرانی اسلامی منتشر شود. بی تردید هر یک از اهالی فرهنگ در هر سطحی می تواند ساعت ها در باب چالش های این حوزه سخنرانی کند اما از منظر قاعده پارتو بنیادی ترین های عرصه فرهنگ را که می توان در دو سطح نظری و عملی دسته بندی کرد، موارد زیر می دانم : الف) سطح نظری : ۱) و آشوب هویتی جامعه بویژه نسل های کودک تا جوان که کمترین تعریف روشنی نه از خود، نه از جامعه دارد و دچار تعارضات جدی در هویت فردی و ملی است. یک ایرانی ۳ تا ۵۰ ساله تنها در صورت برخورداری از یک خانواده فرهیخته یا محیط فرهنگی و آموزشی و رسانه ای یکپارچه ممکن است دارای یک هویت روشن با همه مولفه های ایرانی اسلامی باشد، در غیر این صورت دچار تشتت هویتی یا ناترازی مولفه های اساسی هویت خواهد بود. چالشی که می توان در کاربست و آشنایی نسل های کودک تا میانسال با شعر و ادبیات و ضرب المثل های فارسی که حلقه های پیوند نسل ها بوده اند و نیز گرایش های متفاوت مذهبی و بهره گیری از نمادهای آن در سطح جامعه و تقید به مناسک مذهبی یا ملی به خوبی مشاهده کرد. نشانه های این آنقدر در جامعه آشکار است که نیازی به مثال و توضیح نمی بینم اما برای نظام سیاسی تنها زمانی قابل توجه می شود که نتایج أن را در قالب در کف خیابان می بیند. ۲) پایان سیطره تفسیر انتزاعی از فرهنگ و چالش های ورود به مرحله انضمامی. دهه هاست که فرهنگ با فلسفه گره خورده و امر فرهنگی به یک امر انتزاعی تبدیل شده که باید پاسخ های ذهنی جامعه و بویژه نخبگان را فراهم نماید و از دریچه اقناع نظری، جامعه را به سمت کمال هدایت کند. این در حالی است که خود فلسفه، مدتهاست از رویکرد محض به مضاف و تطبیق با سایر علوم رسیده و تلاش می کند پاسخ عرصه انضمامی جامعه را بدهد. فرهنگ در نگاه بخش مهمی از فرهیختگان ایران و ساختارهای نظم دهنده به آن همچنان گرفتار در انتزاع است و پاسخی به نیاز انضمامی جامعه به فرهنگ ندارد، نیازی که با تفسیر یا تقلیل فرهنگ ممکن است. مسیری که جامعه برای خود گشوده و هر روز از گفتمان فرهنگی حاکم دورتر و نیازهای خود را در سایر گفتمان ها جستجو و پیدا می کند.‌ ب) در سطح عملی : ۱) فرهنگ به مثابه زندگی و زندگی به مثابه تفریح : یکی از چالش های عرصه بیرونی زندگی اجتماعی امروز، نگاه عینی به فرهنگ به مثابه فرصتی برای کیفیت بخشی به زندگی مادی و معنوی است. نگاهی که با رویکرد فکری بسیاری از افراد جامعه، بهره مندی از امروز و بی توجهی به دیروز و فردا معنا می شود. در این نگاه، فرهنگ، فرصتی برای لذت بخش تر کردن زندگی جاری است که با و آمیخته است. در نگاه سنتی به فرهنگ، مومن فرصت تفریح ندارد بلکه کار و تلاش اوست که می تواند تفریح او تلقی شود. در این نگاه، سرگرمی تنها ابزاری برای انتقال یک پیام بزرگتر است در حالی که برای بهش وسیعی از کودکان و جوانان امروز، سرگرمی یک هدف بزرگ است و چه بسا هیچ‌هدف والایی را هم دنبال نکند. این تعارض در دو نگاه عملا به بخش زیادی از و سیاستگذاری های آن که با رویکرد ثانوی به سرگرمی توجه داشته اند منجر شده است. چالش امروز تغییر نگاه از رویکرد کار فرهنگی با ابزار سرگرمی به رویکرد سرگرمی با یا بدون هدف است. فهم این تغییر، تاثیر مستقیمی بر سیاستگذاری های فرهنگی و تغییر حوزه فرهنگ خواهد داشت.     به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
برای فرهنگ و دولت چهاردهم بخش دوم ۲) اقتصاد فرهنگ : بزرگترین چالش میدانی فرهنک، است. اقتصادی که عمدتا به بودجه های دولتی یا نهادهای خاص متصل است و به عنوان یک پاداش و رانت هم به برخی تولید کنندگان هم به برخی مصرف کنندگان اعطا می شود در حالی که تا زمانی که فرهنگ، مستقل از خزانه دولت و متکی به نیاز و جیب مردم نباشد امکان پیشرفت ندارد. نتیجه این شرایط، تبدیل فرهنگ به یک امر تجملی و لوکس است که تنها طبقات برخوردار تر از آن بهره مند می شوند و سایرین باید خود را به منبعی از رانت متصل کنند. شرایطی که سهم فرهنگ و محصولات فرهنگی که نقشی در هویت سازی مشترک و ملی مان دارند را در سبد خانواده ها ناچیز کرده است. ۳) گر : دیگر ابرچالش فرهنگ، خروج دولت از نقش سیاستگذار و به متصدی و‌مجری است که فرایند فعالیت های فرهنگی را تخریب و مسیر رشد و تعالی هویتی جامعه را دستوری و را دچار نقص های اساسی کرده است. سازوکار بنیادین حل این چالش ها، بازگشت فرهنگ به جامعه و مردم به عنوان مهمترین منبع تولید فرهنگ و هویت در طول تاریخ ایران پیش و پس از اسلام و اصلاح فرایند حکمرانی در این عرصه است که امیدوارم درصدی حتی اندک از آن در این دوره محقق گردد .     به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
قابوس یا کابوس؟ پادشاه فقید پس از شکست مخالفان سلطنت و در نبود هرگونه مانعی برای قلع و‌قمع آنان به سبک سایر دولتهای منطقه، با شعار معروف خود: "رحمت فوق قانون"، فرمان عفو عمومی صادر و فراتر از آن، رهبران مخالفان را به عنوان وزیر در کابینه منصوب کرد. این رویکرد سلطان عمان زمینه ثبات بیش از ۵۰ ساله این کشور را فراهم کرد به نحوی که امروز، حتی به اندازه انگشتان دو دست هم نمی توان مخالفان سرسختی برای این نظام سیاسی یافت. این اقدام، علاوه بر ثبات سیاسی به یکی از مهمترین عوامل توسعه اقتصادی عمان تبدیل شد که این کشور را بدون امکانات و منابع ویژه اقتصادی یکی از صدرنشینان در منطقه کرد. این روزها انتصاب چهره های شناخته شده اعتراضات ۸۸ و ۹۸ و ۴۰۱ که در ادبیات رایج کشور به مشهورند در جایگاه های بالای رسمی وزارتخانه ها و سازمان های دولتی این الگوی سلطان قابوس را به ذهن متبادر می کند که پزشکیان، رییس جمهور توسعه گرای ایران که هدف خود را تحقق چشم انداز و عنوان کرده در تلاش است در مقابل منتقدان سرسخت این انتصابات که عمدتا از هسته سخت نظام نیز محسوب می شوند، با شعار ، پیوندی میان نظام با ناراضیان سیاسی ایجاد و با درونی سازی بزرگترین جذب حداکثری را سامان دهد و از آن به عنوان پایه ای برای توسعه بهره گیرد. بی تردید زمینه های سیاسی، اجتماعی و امنیتی ایران و عمان و گفتمان حاکم بر حکمرانی دو کشور بسیار متفاوت است و طبعا نمی توان زودهنگام حکم به توفیق یا شکست این ایده داد اما با قطعیت می توان گفت که این الگو تیغ دولبه ایست که یکسوی آن افزایش نظام و از مخالفان و جذب_حداکثری نخبگان سیاسی در درون نظام و سوی دیگرش، تلاش برای انجام تغییرات ساختاری توسط منتقدان دیروز و مدیران امروز با بهره گیری منسجم از امکانات دولت و مقاومت سخت نهادهای سیاسی و امنیتی در برابر آنان باشد که به جای به تنش های داخلی و خشونت بیشتر منجر گردد. به نظر می رسد فعلا نظام، وفاق را محور برنامه های خود قرار داده و تا اطلاع ثانوی با این جذب حداکثری همراهی خواهد داشت اما باید صبر کرد و تاریخ انقضا و سرانجام این رویکرد و پیروز نهایی را مشاهده کرد تا معلوم شود که الگوی قابوس، به ثبات و توسعه کشور می انجامد یا به کابوسی برای مردم و نظام تبدیل خواهد شد. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
عُقلای مجانین (یا: خردمندان دیوانه) کسانی بودند که رفتارشان خارج از رفتار عرف جامعه بود اما سخنان اندیشمندانه‌ای بر زبان می‌راندند. اینان فرزانگانی غیرعادی بودند که «مرفوع‌القلم» نیز خوانده‌ شده اند خُرده‌گیری از کار خلقت و بی‌عدالتی‌های اجتماعی، درون‌مایۀ اصلی سخنان عقلای مجانین است و این پوشش حربۀ مناسبی برای اعتراض و انتقاد بی‌پرده از قدرتمندان، امرای ستم‌پیشه، فقیهان ریاکار و جامعۀ بستۀ روزگار خود بوده است. کتاب العقلاء‌المجانین تألیف ابوالقاسم حسن بن محمد نیشابوری ( ـ۴۰۶ق) و آثار عطار نیشابوری، مهمترین آثار مرتبط با آنان بوده است. بهلول‌ در شرق و دیوجانس (دیوژن) در غرب از مشاهیر این گروهند. گروهی از عقلای مجانین که از قرن دوم به تدریج به این نام شهره گشته اند با فتیان (جوانمردان) و ملامتیان مرتبط و بر این باور بوده اند که در عین فرزانگی رفتارهایی از خود بروز دهند که با تمسخر دیگران روبرو شود و این را زمینه ساز ثبت ثواب و شکستن غرور و تفاخر می دانسته اند. پی نوشت : متن و فیلم ارتباطی ندارند.