eitaa logo
مرکز مطالعات سفرنامه | سفر و نامه
403 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
61 ویدیو
1 فایل
سفرنامه‌ها یکی از زیباترین آثار مکتوب بشری‌اند، ما در این کانال، این زیبای مکتوب را به شما معرفی می‌کنیم. (معرفی سفرنامه‌ها در این کانال، بمعنای تأیید آن‌ها نیست) لینک‌ها: http://zil.ink/safarvaname پی‌وی: @safarvaname_pv شماره ارتباط: 09013062806
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸غیرت و جوانمردی سربازان ایرانی ✍ سربازان پس از تسخیر شهرهای امپراتوری نه تنها به زنان و دختران تعرض نکردند بلکه حتی را هم نکشتند و کسی را هم به عنوان برده نفروختند. در بین رسم کنیزی وجود نداشت. چنانچه اگر شاهان ساسانی به میکردند از حاکمان آنجا کنیز یا غلام به عنوان هدیه نمی پذیرفتند... 🔹منبع: مارسلینوس، مورخ رومی/ دفتر ۲۳‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @safarvaname | سفر و نامه
🔸شاهی که ره‌آوردش از ، خوشگذارنی‌های خودش بود. ✍ناصرالدین شاه در خاطراتش از به درباره مردم شهر ، چنین می‌نویسد: «... یک صدای عنیف [خشن] بلند که اسباب عبرت باشد شنیده نمی‌شود...، فحش کسی به کسی نمی‌دهد، بلند کسی به هم حرف نمی‌زند، دعوا که ابداً نمی‌شود، خیلی شهر آرام بی‌صدای با تعریفی است... هر مملکتی که قانون دارد این‌طور است... » ( سوم ناصرالدین شاه به فرنگستان) 🔸ناصرالدین شاه مدام از قانون تعریف می‌کرد، اما وقتیکه میرزا یوسف کتاب " یک کلمه" را در مورد قانون نوشت، نه تنها آن را نپذیرفت، بلکه چنان به او برخوردکرد که دستور داد تا میرزا یوسف را دستگیر و روانه کنند. 🔸مستشارالدوله در زندان حتی اجازه ملاقات با سایر زندانیها را نداشت. شکنجه‌گر او را با کتابش شکنجه می‌کرد. آنقدر کتاب «یک کلمه» را بر سر میرزا یوسف کوبید که چشمانش آب آورد و کور شد و در گوشۀ زندان، در نهایت غربت و مظلومیت درگذشت. @safarvaname | سفر و نامه
🔸عدالت‌گستری در این حد بود که در خود نوشته است: 🔻«شب را در بیتوته کردیم (گذراندیم). جماعت کثیری آمده بودند به تظلم (دادخواهی)، گویا والیِ (فرماندار) آن‌جا، ظلم را از حد گذرانده است. سرِ خُلق نبودیم (بی‌حوصله بودم)، دادیم همه را با چوب‌ مفصل زدند!» @safarvaname | سفر و نامه
🔸در ناصرالدین شاه به ، دربارۀ ملاقات با زنان چنین آمده است: 🔻“صدر اعظم زنش را معرفی کرد، زنش بسیار زن متعفن، پیر، بسیار بد، کثیف بود، دستی به خانم دادیم و بعد بازو به بازوی او دادیم داخل یک اتاق دیگر شدیم که آنجا زنها خیلی بدگل‌تر و بدتر بودند تمام هم زن‌های وزیران بودند، همه کثیف و بدگل و متعفن، بخصوص زن وزیر داخله که خیلی بد و متعفن بود. این زن‌ها را معرفی کردند، مجبوراً با همه دست دادیم و همین طور بازو به بازوی زن صدراعظم داخل اتاق شام شدیم. @safarvaname | سفر و نامه
🔸پیامدهای اجتماعی سیاسی 🔻بزرگترین چالش یک قرن اخیر ، یعنی دوران «تجددخواهی و سنت‌گریزی»، توسط دانشجویان رفته و امثال آنها بوجود آمده است!. شفاهی و مکتوب آنها، بهترین اسلحه شکاری ایشان بود. @safarvaname | سفر و نامه
🔸 : جاده اصفهان به شیراز حدود سال ۱۳۳۵ 🔻"پاول لوفز" جوان تباری بود که درسال ۱۹۵۳ میلادی ( بعداز جنگ جهانی دوم) از برای کار به کرد و در آنجا به عنوان کارگر زغال سنگ مشغول به کار شد. پاول به سختی کار می کرد و با پس انداز خود اولین خودرو اش را که یک فولکس واگن بود خرید و بین سال های ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۳ میلادی با همان خودرو، سه بار را گشت. در این عکس وی را در نزدیکی می‌بینید. ‌@safarvaname | سفر و نامه
🔸یک‌ خانم نویسنده از که به داشت خاطراتی نوشت به این شرح: 🔻در داخل اتوبوس داخل شهری در مصر نشسته بودم دیدم جوان مصری وارد شد، ایستاد و میله اتوبوس رو گرفت بعد از چند دقیقه دیدم توجهش به دختری که نشسته بود جلب شد. دقت که کردم دیدم دخترک طوری نشسته که بین جورابش و پاچه شلوارش فاصله افتاده و اون پسر جوان به همون چند سانتی که عریان بود داشت با حالتی خاص نگاه میکرد. نویسنده زن آمریکایی میگه اونجا حسرت خوردم که چرا هیچ وقت شوهرم به من همچین توجهی نداره. در بین مرور گذشته ام متوجه شدم در جامعه غربی مثل کشور من، وقتی یک مردی مثل شوهر من که از منزل بیرون میره تا وقتی که میخواد برگرده ناخواسته با صدها زن بدون حجاب و پوشش مواجهه داره و ناخواسته در ذهنش من رو با این صدها زن مقایسه میکنه و طبیعتا اونی که در این مقایسه شکست میخوره من هستم چون قطعا توان رقابت با صدها زن رو ندارم. در ادامه میگه: درجوامع غربی وقتی یکی مثل شوهر‌ من از سرکار به خونه برمیگرده اینقدر با زنهای مختلف و بزک کرده با پوشش نامناسب غربی صحبت کرده که وقتی به من میرسه دیگه میل و علاقه ای برای صحبت با من براش نمیمونه چون اشباعه. مثل کسی که از صبح به غذاهای مختلف ناخنک بزنه وقتی ظهر شد دیگه میلی برای غذای اصلی نداره. نویسنده زن آمریکایی میگه اونجا بود که به فلسفه حجاب در اسلام پی بردم و فهمیدم چرا در اسلام گفته شده خداوند حجاب رو برای تحکیم بنیان خانواده ها مقرر کرده. (به نقل از خبر فوری سراسری) ‌@safarvaname | سفر و نامه
🔸ناصرالدین شاه در هدیه به همسر هم از روی دست فرنگی‌ها نگاه میکرد! 🔻براساس فرنگ ناصرالدین شاه، وی در سومین فرنگ وقتی متوجه روز عشاق و ولنتاین شد، کارت پستال و تصویری از بلیت یک نمایش تئاتر را به عنوان هدیه روز عشاق برای انیس الدوله فرستاد. انیس الدوله، با اسم اصلی فاطمه، دختر رعیت یتیمی بود که توانست تا مرحله سوگلی بودن اندرونی پرجمعیت شاه قاجار برسد. @safarvaname | سفر و نامه
🔸 به فضای سنتی: در راستای حفظ حریم مرد و زن 🔻تصویری زیبا و جالب از درب قدیمی ، با کوبه های مردانه ( سمت چپ) و زنانه ( سمت راست). این دو کوبه صدای متفاوتی داشت، که به اهالی منزل اعلام میکرد که فرد پشت درب خانم هست یا آقا. @safarvaname | سفر و نامه
🔸 ..‌. و آخرین ... 🔻در آوریل ۱۹۷۹، شاه که سه ماه بود تخت و تاجش را از دست داده بود و ایالات متحد و تقریبا تمام از پذیرفتن او خودداری کرده بودند، در جزیره ای در ( در ، منطقه آمریکای مرکزی ) به سر می برد. در این هنگام دکتر هنری کیسینجر در ضیافت شام مدرسه بازرگانی دانشگاه هاروارد طی نطقی اظهار داشت: « این درست نیست که ایالات متحده با شاه، دوست سی و هفت ساله اش، مثل « سرگردان » که دنبال برای پهلو گرفتن و پناه جستن می گشت، رفتار کند. » @safarvaname | سفر و نامه
🔸 ..‌. و آخرین ... ویلیام شوکراس در کتاب «آخرین سفر شاه» می‌نویسد: ... « در ، مردم فقیر در صفهای طولانی در زیر برف در انتظار نفت سفید بسر می‌برند. ساعتها در برابر پمپهای بنزین که بوسیله عبوس و گاهی خشمگین محافظت می‌شود صف تشکیل داده‌اند. سربازان گاهی با شلیک هوایی سلاحهای اتوماتیک خود، نظم را حفظ می‌کنند. سربازان و رانندگان و مردمی که در صف ایستاده‌اند، همگی به برف و سرما و نفرین می‌کنند. » @safarvaname | سفر و نامه
🔸 ..‌. و آخرین ... ویلیام شوکراس در کتاب «آخرین سفر شاه» می‌نویسد: ... «بی‌اغراق می‌توان گفت که چند لحظه پیش از آنکه شاه به فرستاده شود گروه راکفلر_کسینجر توانست دست کم یک پناهگاه موقت برایش تهیه کند چندان رضایت بخش نبود، ترتیبات سخت و پیچیده‌ای داشت ملکه می‌گوید: حتی در ساعت ۱ یا ۲ بعد از نیمه شب روز قبل از عزیمت، هنوز مطمئن نبودیم به آنجا خواهیم رفت، اما در آخرین لحظه دولت باهاما موافقت کرد. ... » @safarvaname | سفر و نامه