#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولايت_فقيه
#قسمت_پنجم
#رابطه_ولایت_فقیه_و_قانون_اساسی
#مقدمه_دوم
#ملاک_مشروعیت_قانون
یکی از بحثهای مقدماتیِ #مهم، اینه كه به چه دليلی رعايت یک #قانون لازمه؟ و آيا هر قانونى به صرف اين كه «قانون» هستش، باید ما قبولش کنیم و بهش تن بدیم؟
همینطور که قبلاً بیان شد: اعتبارِ قانون از ناحيه خدا و دين میاد؛ يعنى اگه قانونی به گونه ای از #خدا و #دين سرچشمه بگیره، اعتبار پيدا میکنه، و در غير اين صورت، اون قانون اعتبارى نداره و الزامى به رعايت اون نیست.
پس اگه همه مردم یک كشور، و حتى همه مردم دنيا به یک قانونی رأى بدن، ولى هيچ #منشأ_دينى و خدايى براش وجود نداشته باشه، اون قانون هیچ اعتباری نداره. چون همینطور که بیان شد هیچ فرد یا گروهی، ذاتاً حقی برای محدود کردن و ادارهء امور دیگران نداره. به عنوان مثال اگه میلیاردها صفر با همدیگه جمع بشن، نتیجه اش "صفره". پس اگه همه ی انسانهای روی زمین به قانونی رای بدن، اون قانون اعتباری پیدا نمیکنه. پس هر قانونى - اعمّ از #قانون_اساسى يا قوانين مصوب #مجلس_شوراى_اسلامى و ... - اگه به طريقى تأييد و امضاءِ #دين و خدا را نداشته باشه، هيچ اعتبارى نداره، و در نتيجه هيچ الزامى را براى ما ايجاد نمیکنه.
پس اگه ما #قانون_اساسى #جمهورى_اسلامى_ايران رو معتبر میدونیم بخاطر اين نیست كه قانون اساسى یک كشوره و درصد زيادى از مردم بهش رأى دادن، بلكه چون به امضاء و تأييد #ولی_فقیه رسيده -و او كسیه كه منصوب از جانب #امام_زمان هست، و امام زمان(ع) هم منصوب از طرف خداست- این قانون #اعتبار پیدا میکنه.
#امام_زمان
#قانون_اساسى
#دین
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh