eitaa logo
تنها ساحل آرامش
68 دنبال‌کننده
4هزار عکس
108 ویدیو
5 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم داستان ها و داستانک ها تولیدی است. لطفا مطالب تولیدی را فوروارد بفرمایید.
مشاهده در ایتا
دانلود
- اینجا نزدیک موتور خونس، از بالا گرمتره، چه بهتر که اومدیم پایین. اینجوری نگام نکنین، حاجی خیلی بهمون لطف کرده که گذاشته بیایم اینجا، یادتون نیس کجا زندگی می کردیم؟ حتما پول این مراسما رو خیرات می کنه. 🔹این خوشی ساختگی هم دوام نیاورد. یکی از شب های اول زمستان بود که حاجی عذرش را خواست. یکی دو بار که بهشان سر زده بود متوجه مرتب شدن زیر زمین شده بود. کاملا برای اجاره دادن مناسب بود. می توانست با پولش کارهای خیر بیشتری انجام دهد. پدر به خاطر نگاه های مظلوم بچه ها که آواره شدن را جلو چشمشان می دیدند و از ترس به خود می لرزیدند برای اولین بار جلو حاجی در آمد: - خیلی برای اینجا زحمت کشیدم باغو مرتب کردم، به درختا رسیدگی کردم، یه دستی به سر و روی خونه کشیدم، ... راضی نشین سر سیاه زمستون با پنج سرعائله آواره کوچه خیابونا بشم - زحمت کشیدی؟ هرچقدر زحمت کشیدی، چند برابر استفاده کردی، میدونی اگه بخوام حساب کنم اجاره یه همچین جایی چقدر میشه؟ کلی بدهکارم میشی، یالا باقی اجاره رو بده. - غلط کردم، شما درس می گی همش لطف شما بوده، لطف کردین، لطف عالی مستدام. 🔸به در چوبی که روبرویش بسته بود نگاه کرد. پشت شلوارش کاملا خیس شده بود. سوز سرمای برف به استخوان هایش رسید. مادر که کمی عقب تر ایستاده بود، بچه ها را دور خودش جمع کرد تا کمی گرم شوند. 🔺پدر هیچ راه چاره ای به ذهنش نمی رسید. حتما تا به حال آلونک، زیر باد و باران و برف ویران شده بود. مردم شهر هم به او کمکی نمی کردند: « تو که وضعت خوبه، حاجی هواتو داره، ... آرزوی مردم شهره که یه شبم شده تو همچین خونه ای بخوابن، بابا تو که وضعت از ما بهتره». 🖊 📝 @sahel_aramesh
‌ 🌹 به واسطه و فراوانی نصیب مان بفرما تا با آن از خاطر بیرون آییم و و هایمان را با آن بپردازیم 🌹 ❤️ 📝 @sahel_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🐎 🌺 قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: لاَ تَضْرِبُوا اَلدَّوَابَّ عَلَى وُجُوهِهَا فَإِنَّهَا تُسَبِّحُ بِحَمْدِ اَللَّهِ. 🌺 پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: به صورت حیوانات نزنید؛ زیرا آنها حمد و تسبیح خدا مى گویند. 📚 بحار الأنوار ,ج ۶۴ ,ص ۲۰۴؛ الکافي , جلد۶ , صفحه۵۳۸ ❤️ 📝 @sahel_aramesh
📄 💥 🐈دوباره قد کشید و از میان 🍀شمشاد ها به پیاده رو نگاه کرد، خبری نبود. روی زمین تر و خیس دراز کشید. موهای سفید وخاکستری اش همچون تیغ های جوجه تیغی🦔 سیخ شدند، ولی از جایش تکان نخورد. به کرکره سفید مغازه خیره شد. سرش را روی دستانش گذاشت و به نقاشی 👶 دو دندان نوزاد و لپ های پرش بر روی کرکره نگاه کرد. چشم های سبزش خسته شد و روی هم افتاد. 🌞اشعه های گرم خورشید  تنش را سوزاند و چشم هایش را بعد از دعوای میان تن با آن دو گشود. اولین نگاه را به کرکره مغازه انداخت. 😕کرکره  سفید همچنان پایین بود. آرام و پاورچین رفت. با خودش گفت:" فردا حتما میاد." 🐾با روشن شدن هوا ، از دیوار خانه ای به کوچه پرید و به سمت مغازه رفت. پیرمرد همیشه صبح زود در مغازه را باز می کرد. آخرین قدم هایش را همچون اسب ها🐎 چهارنعل تاخت. کرکره پایین مغازه قدم هایش را آرام تر کرد. نور سبزی توجهش را جلب کرد. با دیدن جعبه مستطیلی دراز نقره ای تزیین شده با چراغ های سبز کنار دیوار مغازه، به سمتش رفت . روی پارچه سیاهی🏴 پیرمرد با موهای سفید و لبخند باریکش نشسته بود. بر روی پاهایش ایستاد و دستانش را به سمت عکس کشید و چند بار میو میو کرد. 👴پیرمرد با همان گونه های تورفته و لب های باریک همچنان به او می خندید. 😁 به پیرمرد گفت :" می خوای همونجا بشینی؟ بیا پایین." وقتی هیچ عکس العملی از پیرمرد ندید، گفت:" دیگه نمی خوای بهم 🌭سوسیس بدی؟" 🐱سر گردش را کج کرد و از گوشه چشم به موهای سپید پیرمرد نگاه کرد:" اگر غذا🍗بهم ندی  از گرسنگی می میرما. " با تمام شدن جمله اش  یادش آمد قبل از اینکه پیرمرد به او غذا بدهد،  هیچ وقت گرسنه نمانده بود. به پیرمرد گفت:"  نمی خوای پایین بیای ایراد نداره، خدا هیچوقت گرسنه ام نذاشته. ممنون که چند وقت از گربه دو زدن واسه صبحونه نجاتم دادی. " دوباره چند تا میو میو کرد و راه افتاد. چند بار رویش را به سمت مغازه چرخاند و هر دفعه میو میو کنان رویش را بر می گرداند. دور شد و رفت. رفت تا روزی اش را جای دیگری بیابد. 🖊 📝 @sahel_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 قَالَ الإمامُ عليٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: غَيِّرُوا اَلْعَادَاتِ تَسْهَلُ عَلَيْكُمُ اَلطَّاعَاتُ. 🔷 امام على عليه السلام فرمود: عادتها را تغيير دهيد، تا طاعات بر شما آسان شود. 📚 ميزان الحكمه ,جلد هشتم,محمّد محمّدی ری شهری,صفحه 299؛ غرر الحکم و درر الکلم , جلد۱ , صفحه۴۷۲ ,حدیث 6405 ❤ 📝 @sahel_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 فرازی از وصیت نامه شهید حسین برهانی شیدانی: ای ملت رنج كشيده و ستم ديده، نكند يک لحظه از خدا غافل بشويد بلكه مانند كوه استوار و مانند دريا در مقابل دشمنان خدا خروشان باشيد و از فرمان امام خمينی سرپيچی نكنيد كه در روز قيامت هيچ عذری نمی‌توانيد بياوريد و نگذاريد افراد خود فروخته و منافق در بين شما رخنه كنند و ضربه به اسلام بزنند كه در اين صورت قلب امام را به درد می‌ْآوريد و بدانيد كه مسئول هستيد و در پشت جبهه به رزمندگان و جنگ زدگان كمک كنيد و در راه خدا انفاق كنيد كه خدا پاداش بزرگی به شما می‌دهد و راه شهيدانی كه بخاطر اسلام فدا شدند و به لقاء الله پيوستند را ادامه دهيد و در اين راه كوتاهی نكنيد كه عذاب جهنم بسی عظيم است. 🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار حسین برهانی شیدانی قرائت خواهیم کرد. 🌹 📝 @sahel_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 به نیت شهید بزرگوار حسین برهانی شیدانی قرائت بفرمایید. ❤ 📝 @sahel_aramesh