به دستِ آنکه نوازش شدیم، تیغ افتاد
دلیل خون جگریِ من و انار یکیست! 🩹
.
#شعریجات
#حامد_عسکری
SAHELEROMAN | ساحل رمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••
محققان به تازگی دنیای
جدیدی رو کشف کردن که ... 🤫
اگه اهل ریسک نیستی اصلا نبین!‼️
.
.
SAHELEROMAN | ساحل رمان
| ♥️ • 🪞|
.
.
.
« قسمت نودونهم »
«رمان بگذارید خودم باشم»
من را از خانواده جدا میکند، همراه میکند با ادبیات خودش، مدل زندگی خودش، و میشوم پابهرکابش برای اینکه میان محبوبهای زیادی که اطرافش پرسه میزنند جا نمانم، هرکاری او میگوید انجام میدهم، حتی در خیابان فریاد و فحش...
ادبیات زندگی من اصلا این نبود، کلا این شد!
دایی از وسط خیابان مرا جمع کرد و آورد این گوشۀ باغ تا در باغ باشم نه پرت از همهچیز!
- دایی من واقعا نمیفهمم که مشکل من و کیان چی بود؟
- کیان اصلا کیان نیست دایی!
این رو متوجه شو. او اومده بود سراغ تو و صدتا دختر و پسر شبیه تو، پول گرفته بود تا شما رو آموزش بده بکشه توی خیابون!
اصلا عشق نبود، تو چندتا مصداق از عاشقی اون بگو، نگی گل میخرید، پیام میداد، شارژ میداد، پارک میبرد، بستنی میداد که همۀ اینها رو من و مامان و بابا یه عمر برات انجام دادیم اما الان تو چشم تو بدترین آدم دنیائیم!
دقیقا میخواستم همینها را بگویم به اضافه اینکه کیان آزادی من را نمیگرفت:
- کیان آزادی من رو نمیگرفت!
دایی لب برمیچیند و سری تکان میدهد که ته تاسف است:
- بشمارم یا میشمری؟
- نه خب...
- بشمارم؟
- خب وقتی میگفت بعضی کارها رو نکنم چون گروهی که درست کرده بود ضربه میخورد!
- پس تو محدود میشدی به خاطر گروه؟
- گروه مهمه!
- خانواده یه گروه نیست؟
گروهی که تو رو بزرگ کرده؟
گروهی که اگه نبودن تو نبودی تا گروه جدید تشکیل بدید؟
محدودیت پدرومادر برای حفظ گروه خانواده بده محدودیت کیان برای حفظ یک گروه خوبه؟
کیان محدودت میکرد، آزادیت رو میگرفت، بدتر هم میکرد،
شما رو اسیر کرده بود نه رها، اجازه نداشتی بدون اجازه کیان با هرکسی چت کنی، هرجایی بری، تو حتی شعارهایی که توی خیابون میدادید رو باید از کیان میگرفتی. رنگ لباس رو حتی اون تعیین میکرد.
باشه خدا نه، اما چرا کیان میگفت دروغ بگید، کتک بزنید، فحش بدید...
دقت کن؛ دروغ، تهمت، فحش، سیگار، شراب، رابطه با ده پسر آزاد، با اینکه وجدان خودت میگه همۀ اینها بده، اون موقع خوب میشه؟
.
.
.
[ برای خوندن هر شب دو قسمت از رمان، کافیه عضو
کانال VIP ما بشید! هماهنگی از طریق: @sahele_roman ]
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!!!
#بگذارید_خودم_باشم
#نرجس_شکوریان_فرد
🌊 •• SAHELEROMAN | ساحل رمان ...
••
سلام سلام!
غیر اینکه درگیر امــتحانایید و
اگه مؤلـف کتاب درســـیها رو
گیر بیارید، با گیوتین میوفتید
به جونشون، اوضاع خوبه؟💆🏻♀😂
••
••
ادمین امروز دو گوش شنوا آورده که
انواع محـــصولات مُحصلــین داغدیده
در ایام امتحانات رو پذیرا باشه!😌📞
••
••
از جمله:
- موفقیاتِ شما
- جملات مثلا انگیزشیِ شما
- اسکرینشاتهای اسیدِ شما
- نقاشیهای گوشه کتابهای درسیِ شما
و هرچیزی که منسوب به شما و اینروزهای پر مشغلهی امتحانی باشه!📚😃
گودرتمندانه تشریف بیارید پیوی🦾😂
••
.
توجه شما را به ساعت چت که
نشاندهنده عمق فاجعه است
جلب مینمایم دوستان🤧
#ارسالیاهالیلبساحل
.
••
ما واکـنشهای شما رو طنز طور
میذاریم اینجا، اما اینها دردن!
درد واقعی!🙂💔
••
•••
ته خوندن یه عااالـمه پیامی که از
سمــت شــــما اومده بــــرامــون، یه
سوالی میپیچه تو سرم اونم اینکه:
آیا جوری میشه از حجمِ این معـضلِ
همهگیر کم کرد؟! اگر بله، چه طور؟!
❤️🩹🌪
••
حالا که خوب فکر میکنم
گویا میشه یه حرکتهایی
زد برای این موضوع!
تا فردا صبر کن؛ تا بیام و
بگم برات چه خبره!✌️🏻😌
••
| ♥️ • 🪞|
.
.
.
« قسمت صد »
«رمان بگذارید خودم باشم»
فرشته اگر من الان به تو دروغ بگم یا تهمت بزنم یا حتی یه کشیده بزنم زیر گوشت، تو میگی کار بد، اما خودت دقیقا میگی برای رسیدن به هدفمون همۀ زشتیها و بدیها باشه عیبی نداره، حواست هست به این میگن اسارت، نه آزادی.
الان اگه من با دهتا دختر ارتباط داشته باشم سوده من رو میکشه، تو هم قیافه میگیری، کیان که با دهتا دختر راحت بود خب باشه، بابا حیوون هم با یکی دمخور میشه، بابا تمام دنیا غیر از فاحشهها، همۀ پرفسورهای دنیا، دانشمندها، سیاستمدارهای شرق و غرب و خود آمریکا یه معشوقه دارند، با یکی هستند، این چیه توی کله شما کردن؟
تو به من بگو تو اسیری یا آزادی!
تمام حرفهایش همراه میشود با تمام صحنههایی که از کیان به خاطرم میآید و من برای تکتکشان در تنهاییهایم گریه کرده بودم!
چقدر بد راست میگوید دایی!
من با سیگار آرام نمیشدم اما مثل همه میشدم، همهای که شب با قرص میخوابیدیم.
من شراب نخوردم اما همۀ بچههایی که میخوردند خوب نبود حال سر و معده و دلشان اما خب...
خب چه؟
آن روزها، روزهای نفرتپراکنی بود، هرچه دایی و سوده اینجا آرامش و محبت دارند، کنار کیان همهاش وحشتناک بد میدیدم و میشنیدم.
بار اولی که گفتم:
- پاسدارها و بسیجیها به دخترها تجاوز میکنند!
دایی سیبی به دست گرفت و گفت:
- من بسیجیام، پدرت پاسدار بود، پدبزرگ بسیجی بود!
گفتم:
- بقیه!
گفت:
- دیدی؟
- شنیدم.
گفت:
- فضای مجازی دست همونهایی هست که گفتند تا تو بشنوی، اونها از آب دماغ کسی نمیگذرند و فوری رسانهای میکنند، چطور این رو رسانهای نکردند، چرا فقط میگن، نشون نمیدن.
چرا توی این 40سال هیچ پاسداری تجاوز نکرد، یکهو میان این اعتراضها این اتفاق رو شنیدی؟
چرا این همه بسیجی کف خیابون مثل من راه میرفتند، میروند، خواهند رفت هیچ کدوم متجاوز نبودیم و قاتل، الان همه قاتل شدیم. چرا کنار همۀ اینها تا حالا با آرامش قدم میزدی، الان هم با آرامش داری فحش میدی، تو داری فحش میدی، تو سنگ پرت میکنی، تو ماشین آتیش میزنی، تو...
.
.
.
[ برای خوندن هر شب دو قسمت از رمان، کافیه عضو
کانال VIP ما بشید! هماهنگی از طریق: @sahele_roman ]
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!!!
#بگذارید_خودم_باشم
#نرجس_شکوریان_فرد
🌊 •• SAHELEROMAN | ساحل رمان ...