خب جونم براتون بگه که رمان من نه ما یک رمان دو طرفه است یعنی از این طرف عروس مینویسه از شب اولی که دوماد میاد برای خواستگاری😉
از طرف دیگه دوماد مینویسه از شب اولی که میره خواستگاری دختر مورد نظرش😏
یه رمان دو طرفه که هم برای آقا پسرا خوبه هم برای دختر خانوما 😎
بیش از ۲۵ کتاب روانشناسی بررسی شده تا این رمان نوشته شده 😳
هم برای اونایی که میخوان تازه ازدواج کنن خوبه هم برای کسایی که ازدواج کردن و به مشکل خوردن یا میخوان زندگی بدون مشکلی داشته باشه ❤️
خلاصه اینکه یه کتاب روانشناسی برای زندگی مشترک که هم pdfش موجوده هم چاپ شدهاش
که میتونید با ادمین ارتباط بگیرید برای تهیه این کتاب جذاب😚
@sahele_roman
@ketab98_99
@SAHELEROMAN
سلام سلام اهالی خوب ساحل
با شروع رمان جدید قراره رمان قبلی از توی کانال تا آخر هفته پاک بشه😁 و همچنین کانال Vip
پس اگه تمومش نکردید سریعتر بخونید
کتابش رو هم اگه خواستید ما در خدمتیم🤓
••💍 ❤️
.
.
•| رمان من نه ما۲ |•
قسمت پنجم
البته که شما بانوی عزیز بار آخری باشد که ما را در فشار روانی به سکوت و همراهی میکشانی!
خب این سیاستت لو رفت زهرا جان! برای بار بعدی دو تا راهکار یادت میدهم که به نفع خودم باشد!
۱_ ناراحت شدم که انقدر من را خوار و خفیف دیدی و اهل شکم که دو ساعت ترس و تردید داشتی که چه کنم؟
یعنی هیچ مشکل دیگری در عالم نیست که تو فقط غصۀ من را خوردی؟
2_ شما یک زنگ بزن به من دوتا جمله بگو:
۱_ غذا نداریم چه کار کنم محمد جان؟
۲_ میشه غذا بگیری؟ نشد درست کنم!
من هم در هر دو مورد میگفتم:
- میری خونه بابات تا بیام تکلیفم رو باهات روشن کنم. من اصلأ زن گرفتم که غذا درست کنه. زن باید همش بوی پیاز داغ، نعنا داغ، سیر داغ، صندلی داغ بده. معنی نداره لیسانس بگیری، بلد نباشی...
نخند، بگذریم. اما روی دوتا راهحل بالا سرمایهگذاری کن. از نظر روانشناسی خیلی دقیقه. قبول نداری بذار نویسنده بگه!
پرانتز باز-
حق با آقا محمد بود! راهحلش روانشناسانه بود و البته نحوۀ برخورد زهرا خانم هم همینطور!
این خود زنها هستند که کاری میکنند مردها متوقع شوند که همیشه و همهجا و همهجوره وسایل رفاه مخصوصا خورد و خوراکشان فراهم باشه و الا داد و فریاد و یا قهر میشود عکسالعملشان!
زن باید از روی محبت، همراه و همگام مردش زندگی را پیش ببرد، اما نباید او را متوقع کند، اينکه زن را زیر دست میبینند و به خودشان جرأت جسارت میدهند یک قسمتش با خود زن است.
چرا طوری مرد را زورگو میبیند که او هم در حق شخص خودش ظلم میکند و به زورگویی روی میآورد!
.
.
.
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!!!
#من_نه_ما۲
#نرجس_شکوریان_فرد
🌊@SAHELEROMAN | ساحل رمان
رفقای ساحل رمانی!
لیست کامل کتابهای سرکار خانم #نرجس_شکوریان_فرد
رو ازمون خواسته بودید. ایشون هستن!👐🏻😎
.
.
[قصهی قهرمانان وطن🇮🇷]
• از او - قصه شال
• از او - عبدالمهدی
• از او - ناخدا رحمت
• از او - مادر شمشادها
• از او - هنوز سالم است
• از او - چهار قصه شورانگیز
●
[جیبیهای شگفتانگیز🪄]
• پدر
• مادر
• سعید
• خواهر
• امیر من
• امام من
• معصومه
• امام رئوف
• حاجقاسم ۱
• حاجقاسم ۲
• محبوب من
• سفر بیستم
• میر و علمدار
• دل های امیدوار
• صاحب پنجشنبهها
• میر و علمدار مصور
• آرزوی شیرین
●
[رمانهایی از زندگیِ تو🫂]
• اپلای
• من نه ما
• راز تنهایی
• شطرنجباز
• از کدام سو
• هــــــوای من
• سو من سه
• مثبت یـــک
• سیاهصورت
• رنج مقدس۱
• رنج مقدس۲
• زنان عنکبوتی
• عشق و دیگر هیچ
ساحل رمان
رفقای ساحل رمانی! لیست کامل کتابهای سرکار خانم #نرجس_شکوریان_فرد رو ازمون خواسته بودید. ایشون هس
رفقایی که علاقه به مطالعه
«کتاب همراه»✨
دارند...
میتونن به این آدرس مراجعه کنند و این کتابهای الکترونیک را مطالعه کنند...❣
https://namaktab.ir/product-category/buy/pdf/
هدایت شده از رضا حسنی | خوشنویسی
امام صادق (علیه السلام) :
خداوند به داود وحی کرد...
#خط_نسخ
🔷@Reza_Hassani_IR
6.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و داستان از این قرار است...
ایشان یک بلاگر ایرلندی است و مدت هاست در حال جهاد تبیین است. جهاد از جهد میآید. یعنی کوشش، تلاش. و تبیین یعنی روشنگری، آگاهی بخشی...
واقعا در عصر اطلاعات، رسانه قدرت دارد که شما را کامل بایکوت خبری کند. و یا کاملا وارونه واقعیت را به خورد شما دهد.
غالب کسانی که حقیقت را میفهمند، به دین، به اسلام، به معنویت، به انقلاب اسلامی، به جبهه مقاومت، رو میکنند و به استکبار، زندگی بیمایه دنیایی و جهان خواران پشت میکنند و البته هدایت دست خداست...
ما با خواندن معارف دینی فهمیدیم، در واقع بستگی دارد ورودی قلب و عقل شما به چه محتوایی تمایل داشته باشد که باز باشد وگرنه در همین عصر برخی خودشان تمایل به باور دروغ دارند و برخی عطش کشف حقیقت...
#شبهه
✍🏻 تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
••💍 ❤️
.
.
•| رمان من نه ما۲ |•
قسمت ششم
همانطور که زنهای شایسته در کم و کسریها همپای مرد هستند مردها هم همینطور!
زهرا اگر با معذرتخواهی و شکستگی با محمد روبهرو میشد او را متوقع میکرد که چرا کم کاری کرده در آمادهسازی غذا!
راهحل پیشنهادی محمد هم خوب بود؛ که اقتدار مرد را حفظ کند و بگوید«چه کنیم؟»
یعنی تو امروز به من یاری بده برای غذا! تدبیر با توست! من به تو پناه آوردهام و از تو کمک خواستهام!
و «غذا میگیری» هم باز حس خوبی به مرد میدهد که همسرش در سختیها و بیحوصلگیها و کارهای دیگر، او را انقدر همراه میبیند که کمک و یاری بخواهد!
زبان شیرین و تدبیر دعوا را کرد به یک نیمروی خوشمزۀ زهراپز، همراه لقمههایی که محمد میگرفت!
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
یک هفته که نه، چند هفتهای میشود که نشده است حالی از دفتر بپرسم با این قلم! علتش بماند برای بعدها! اما حالا یک سه چهار روزی است که «محمد» نیست. هستها یعنی! اما خوب عین نبودن است!
بچههای کانون را برده است بیابان و دشت و دمن خدا برای اردو. من هم رفتم خانه مادر برای اردو!
او آنجا را شخم میزند و میکارد و میبارد (منظور آبیاری است دیگر، آبیاری بارانی) من هم خانۀ مادر را دارم شخم میزنم و میکارم و میبارم. منظور همان خانه تکانی است!
برای حل و حفظ قافیه و ردیف شد آنچه نوشتم! این دو سه روزه همهاش فکر کردم چرا؟ واقعاً چرا من؟ چرا زن؟ چرا خانه؟ کار خانه؟
مادر گاهی میخندید که ساکتم و برداشتش دلتنگی من برای اوشان بود.
من هم برای آنکه مادر بیشتر خنده کند تا فرشتهها خبر مرا برای خدا ببرند و خندۀ خدا نصیبم بشود بیشتر «ادا» درمیآوردم و آوازهای «ای یار» «غم عشقت» «بسوزد پدر عاشقی» و«چه کنم؟ گریه نکنم»ها را سر میدادم.
.
.
.
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!!!
#من_نه_ما۲
#نرجس_شکوریان_فرد
🌊@SAHELEROMAN | ساحل رمان