هدایت شده از نمکتاب
راز تنهایی.pdf
451.5K
-📚🤎
راز تنهایی
نوشتهی نرجس شکوریانفرد
•°
بعد از خوندن فایل، نظرت رو بفرست برامون:)
👉@p_namaktab
فایل بارگذاری شده چکیدهای از رمان رازتنهایی است. برای دریافت نسخهی کامل به آیدی زیر پیام دهید:
👉@ketab98_99
قیمت نسخه الکترونیک: ۴۰ هزار تومان
قیمت نسخه چاپی: ۱۵۵ هزار تومان
⭕️ نشر و ذخیرهی این فایل، ممنوع است! ⭕️
#راز_تنهایی
#ماه_رمضان
°○@namaktab_ir○°
یاد اون روزا بخیر که دسته جمعی با دنیل زندگی کردیم! یادتونه؟🥲
این کانال خاطرهبازی راه انداخته!
دوباره #راز_تنهایی و ماجراهای پر فراز و نشیبش تو قلب آمریکا :))🎭
••
بچههای [روز چهارم] هم ترکوندن!
پ.ن: وجدانا به حال ادمینها رحم کنید!
هر روز که میگذره انتخاب نفسگیرتر میشه!🥹🤧
#حالا_چلیک
••
••🌙 ✒️...
در خوردن سحری لذتی است که در هیچ زمانی این لذت نیست!
در دل همه این حرفها جاری و بر لبانشان سکوتی آرام!
سفره را خالی تحویل میدهند و نمازی که خوانده نخوانده غُر آرشام شروع میشود:
- یعنی از الان تا کی نباید بخوریم؟
همه میخندند و هر کس در خور حالش هوارش میکند طعنهای!
- ببین دین برای همین طرفدار نداره، چه کاریه؟
گشنهاش میشه میگه نخور،
تشنهاش میشه میگه نخور،
یه بار بگو بمیر راحتش کن!
- یعنی آبروی هر چی اراده است تو بردی!
- من با لذت تعارف ندارم،
تا هست هستم!
منعم کنی متلاشی میشم!
- فعلا که اندازهٔ خرس پاندا خوردی، یکم راه برو رو دل نکنی!
آرشام دراز میکشد و سر روی متکا میگذارد و مینالد:
- انقدر سنگین شدم که جز خواب خیال دیگری در سر ندارم!
مصطفی ملافه را روی آرشام میکشد و میگوید:
- خیالت تخت، مهمان میزبانی شدی که خوابت رو هم خریداره!
یه مهر زده پای همش؛ عبادته، عبادت!
آرشام میان خواب و بیداری میگوید:
- بیخود نیست عاشقاش، شهیدش میشن!
#حالا_راه | #سحر_هفتم
@SAHELEROMAN
وقتی دلیل خواستی از من برای عشق،
غیر از خودِ تو هیچ گواهی نیافتم...🖇
.
#فاضل_نظری
SAHELEROMAN | #شعریجات
••
چالش امروز یکم متفاوته!🤓
- اینجوریه که شما به صورت فردی نمیتونید شرکت کنید!
+ پس چه کنیم؟!
¹. به سه تا از دوستاتون که اهل ساحل نیستن پیام میدید و به کانال دعوتشون میکنید.📨
². بعد از هر کدومشون میخواید از [یه سین جدید] عکس بگیرن و برای شما بفرستن.
³. خودتون هم یه سین جدید رو میکنید پس در نهایت؟ ۳+۱=۴
⁴. عکس سینِ جدید خودتون و دوستاتون رو برامون ارسال میکنید! (یعنی چارتا عکس)
⁵. یادتون نره از صفحه چتتون با اون سه تا رفیقی که قراره تازه عضو کانال بشن و باهم توو چالش شرکت کنید، هم شات بگیرید و برامون بفرستید که ببینیم جزو اعضای جدید هستن یا نه🤨😂😂
#حالا_چلیک | #یازده_سین_متفاوت
••
••
از بالا میفرمایند که به همهی
شرکتکنندههای چالش امروز
جایزه تعلق میگیره!
هم خودتون هم دوستاتون که
قراره از امروز همراه ساحل بشن🤩🕶
••
••
درسته که قراره به همه جایزه بدیم😉
ولی یکم وقت نیاز داریم تا عکسای برتر رو توی کانال بذاریم🤓
••
••🌙 ✒️...
جواد با حرف آرشام خواب از سرش میپرد. سر میگذارد روی متکای مصطفی و مات سقف میگوید:
- حرفش عجیب بود!
مصطفی لب تکان میدهد:
- دوسِت داره!
- کی؟ خدا؟ من رو؟
- ماه مهمونیشه! غریبهها که مهمونی نمیدن. ما ها آشناشیم که دعوتمون کرده! دوستمون داره!
- حتی منو!
- فراخوان مسلموناس! میزبان سنگ تموم میذاره وقتی اعلام میکنه تو مهمونی من خوابتون جایزه داره، نفس کشیدنتون هم،... آدم حس میکنه بیدلیل داره لطف میکنه.
- چون دوستمون داره؟
- چون دوستمون داره، طرح تشویقی میده، میگه یه آیه قرآن بخونی، یه ختم کامل برات حساب میکنم، انگار میخواد باهاش وقت بگذرونی، دوستمون داره!
با بغض میگوید جواد:
- بازم برام بگو از این حرفا!
- یه کوچولو صدقه بدی، دو برابر نه، ۵ برابر نه، ده برابر نه، هفتاد برابر بهت جایزه میده توی همین مهمونی یه ماهش، فقط هم چون دوستمون داره!
- مصطفی!
- اصلا هر عملی انجام بدی قبول میکنه هر، دعایی بکنی مستجاب میکنه!
و نفس عمیق میکشد:
- آره فقط چون دوستمون داره!
جواد پلک روی هم میگذارد. میچرخد به پهلو، پشت میکند به مصطفی و در دلش زمزمه میکند:
- شرط نگذاشتی، شاید من احساس غریبی کنم، اما تو با من آشنایی، حالا که دوستم داری. بگذار رو به تو بخوابم. با زمزمهٔ، دوستم داری دوستم داری عزیزدلم!
#حالا_راه | #سحر_هشتم
@SAHELEROMAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••
خستهایم.. رنجوریم.. دردمندیم...
خلاصهش میشه دنیا یه "تو" کم داره!
راستش یادمون دادن برا خواسته
هــای مهــم، دسـتهجمعی دســـت
بلند کنیم! که شما رو بخوایم... :)🪐🌱
#سال_نو
SAHELEROMAN | ساحل رمان