#انس_با_قرآن
⏪برنامه ی روزنامه ی
✅ #ختم_قرآن کریم
👈 روزی یک صفحه
#صفحه_424
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#جزء_خوانی
❇️تحدیر (تندخوانی) قرآن کریم
استاد #معتز_آقایی
👈هر جزء نیم ساعت
👌روزی دو جزء
✅ سری دوم ختم قرآن
هدیه به امیر المؤمنین علی علیه السلام
#روز_22 ماه #رمضان_99
#جزء_13
#جزء_14
کانال انس با #صحیفه_سجادیه
@SAHIFE2
sahife2.pdf
3.1M
#صحیفه_خوانی_30_روزه
#روز_22
از صفحه 290 تا صفحه 303
👈 مقید باشیم به توفیق الهی و با استمداد از آقا امام سجاد علیه السلام
روزانه صفحات تعیین شده را ، ولو فقط ترجمه اش را ، با هم قرائت کنیم
📲کانال انس با #صحیفه_سجادیه
@SAHIFE2
22.mp3
486.2K
🔈 شرح دعای #روز_22 ماه #رمضان
👤مرحوم آیت الله #مجتهدی ره
#دعا_روزهای_رمضان
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
فیض الهی.mp3
3.72M
▪️ فیض الهی
▪️ فیض ذات اقدس الهی که از بالا تا پایین فراگیر است و در گستره زمان و زمین او «دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِیةِ» است، «بَاسِطَ الْیدَینِ بِالْعَطِیةِ» است. مستفیض ها متفاوت اند، اما برخی ها در #شب_قدر بهره ای ندارند که آنها از حریم بحث بیرون اند؛ درباره آنها گفته شد: تو «لیلة القبری برو تا لیلة القدری شوی» آنها از بحث بیرون است. آنها در بهترین زمان و بهترین مکان کمترین فیض را هم دریافت نمی کنند، بلکه گرفتار سیئاتی اند که اگر سیئات مثل حسنات چندین برابر کیفر تلخ می داشت، اینها گرفتار عذاب برتری می شدند؛ البته همان طوری که سیئه در ماه های حرام کیفر بیشتری دارد، در زمان و مکان محترم هم کیفر تلخ تری دارد.
▪️ اما ﴿لَیلَةُ الْقَدْرِ﴾ که ﴿خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾ است، اسلام ره آوردی دارد که این ره آوردش «مُهیمن» بر ره آورد انبیای گذشته است.
👤آیت الله #جوادی_آملی
کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ هرچه دوستش به او گفت :
غلامرضا خم شو ، فایده ای نداشت
بعد از مراسم ازش پرسیدن ، چرا خم نشدی
برایت دردسر میشود ، او شاه مملکت است
گفت هر که میخواهد باشد :
#تختی فقط برای بوسیدن دست مادرش خم میشود
🔸 دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمیارزد
به می بفروش دلق ما کز این بهتر نمیارزد
به کوی می فروشانش به جامی بر نمیگیرند
زهی سجاده تقوا که یک ساغر نمیارزد
رقیبم سرزنشها کرد کز این باب رخ برتاب
چه افتاد این سر ما را که خاک در نمیارزد
شکوه تاج سلطانی که بیم جان در او درج است
کلاهی دلکش است اما به ترک سر نمیارزد
چه آسان مینمود اول غم دریا به بوی سود
غلط کردم که این طوفان به صد گوهر نمیارزد
تو را آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
که شادی جهان گیری غم لشکر نمیارزد
چو #حافظ در #قناعت کوش و از دنیای دون بگذر
که یک جو منت دونان دو صد من زر نمیارزد
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_151
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
👈 #خلیفه_و_اعرابی 14
❇️ آن عرابی از بیابان بعید
بر در دار الخلافه چون رسید
پس نقیبان پیش او باز آمدند
بس گلاب لطف بر جیبش زدند
حاجت او فهمشان شد بی مقال
کار ایشان بد عطا پیش از سئوال
پس بدو گفتند یا وجه العرب
از کجایی چونی از راه و تعب
گفت وجهم گر مرا وجهی دهید
بی وجوهم چون پس پشتم نهید
ای که در روتان نشان مهتری
فرتان خوشتر ز زر جعفری
ای که یک دیدارتان دیدارها
ای نثار دینتان دینارها
ای همه ینظر بنور الله شده
بهر بخشش از بر شه آمده
تا زنید آن کیمیاهای نظر
بر سر مسهای اشخاص بشر
من غریبم از بیابان آمدم
بر امید لطف سلطان آمدم
بوی لطف او بیابانها گرفت
ذرههای ریگ هم جانها گرفت
تا بدین جا بهر دینار آمدم
چون رسیدم مست دیدار آمدم
بهر نان شخصی سوی نانبا دوید
داد جان چون حسن نانبا را بدید
بهر فرجه شد یکی تا گلستان
فرجهٔ او شد جمال باغبان
همچو اعرابی که آب از چه کشید
آب حیوان از رخ یوسف چشید
رفت موسی کآتش آرد او بدست
آتشی دید او که از آتش برست
جست عیسی تا رهد از دشمنان
بردش آن جستن به چارم آسمان
دام آدم خوشهٔ گندم شده
تا وجودش خوشهٔ مردم شده
باز آید سوی دام از بهر خور
ساعد شه یابد و اقبال و فر
طفل شد مکتب پی کسب هنر
بر امید مرغ با لطف پدر
پس ز مکتب آن یکی صدری شده
ماهگانه داده و بدری شده
آمده عباس حرب از بهر کین
بهر قمع احمد و استیز دین
گشته دین را تا قیامت پشت و رو
در خلافت او و فرزندان او
من برین در طالب چیز آمدم
صدر گشتم چون به دهلیز آمدم
آب آوردم به تحفه بهر نان
بوی نانم برد تا صدر جنان
نان برون راند آدمی را از بهشت
نان مرا اندر بهشتی در سرشت
رستم از آب و ز نان همچون ملک
بیغرض گردم برین در چون فلک
بیغرض نبود بگردش در جهان
غیر جسم و غیر جان عاشقان
#مثنوی_معنوی_133
🔅 برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی - #دفتر_اول
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ آقای اعرابی بالاخره به دارالخلافه رسید و به محض ورود ، کاخدارها دور و برش رو گرفتند و گلاب بر سر و روش زدن ( که از سنت های مهمان نوازی بوده ) . این افراد کارشون این بود که بدون اینکه از حاجتمند چیزی بپرسند خودشون پی به حاجت او میبردند و در جهت رفع اش می کوشیدند . خلاصه خیلی بهش احترام گذاشتند و گفتند ای سرشناس عرب ، خسته نباشی از رنج سفر و ... آقای اعرابی گفت والا من که الان وجه العرب ( سرشناس ) نیستم اما اگر شما لطفی کنید و به من وجهی بدید ( پول ) شاید شدم . آقای اعرابی که اصلا انتظار چنین رفتارهای پر از محبتی رو نداشته میگه : ای شمایی که در چهره تان بزرگی دیده میشه و شکوه شما از سکه های طلای جعفری بیشتر ارزش داره ، ای که دیدار شما به اندازه ی دیدار کلی از عزیزان می ارزه و شایسته است که همه ی انسان ها دارایی خودشون رو در راه دین و آیین شما نثار کنند ، ای شمایی که با نظر به نور خداوند درون من رو میبینید ، من اینجا اومدم تا شاه بخششی به من بکنه و شما با کیمیای نظر خودتون مس وجود من رو به طلا تبدیل کنید . من غریبی هستم که از بیابان های دور به امید لطف سلطان تا بدین جا رسیدم . بوی لطف او از تمام بیابان ها به مشام میرسه و حتی ریگ های بیایان از لطف او جان میگیرند . اینجای داستان اتفاقی که باید بیافته می افته و آقای اعرابی با دیدن این همه مهر و بخشش و بزرگی میگه : من تا اینجا از بهر گرفتن دینار اومدم ولی حالا که به اینجا رسیدم مست دیدار شاه شدم . در اینجا مولانا مثال هایی میاره . افرادی که به قصدی حرکت کردند ( مثل اعرابی برای به دست آوردن مالی و بهبود اوضاع ) ولی از آن هدف کوچک به چنان جایگاه والا و بهشت جاودانی رسیدند که در فکرشان نبود و نمی گنجید : شخصی که برای خرید نان میرود و عاشق نانوا می شود . کسی که برای تفریح به گلستان میرود و در بند باغبان گرفتار می شود . مرد عربی که با کشیدن آب از چاه ، چشمش به جمال یوسف روشن می شود . موسی که در پی آتشی برای همسر و فرزندش به چنان آتشی می رسد که از آتش جهان مصون می شود . عیسی که برای فرار از دشمنان به آسمان چهارم می رسد . آدمی که در دام خوشه ی گندم افتاد و از بهشت رانده شد ، اما از او بنی آدم خوشه خوشه سر زد . باز ، برای به دست آوردن دانه و خوراک در دام شاه افتاد ، اما بر ساعد شاه جای گرفت . طفل به امید لطف پدر به مکتب و در پی آموختن علم و هنر رفت اما از همان مکتب به جایگاه رفیعی رسید . درمکتب ماهیانه پولی داد ،اما با این کار خود ماهی در آسمان شد . عباس ، دشمن پیامبر بود و بر ضد او و دین او ، ولی در جنگ با اسلام ، به اسلام بازگشت و حامی آن شد .
اعرابی میگه : من تا اینجا برای گرفتن چیزی اومدم ، اما اینجا به ورودی که رسیدم انگار به صدر رسیدم و در بالا جای گرفتم . آب آوردم برای هدیه تا نانی بگیرم ، اما بوی نان مرا به بهشت کشاند . نان ، آدم رو از بهشت بیرون راند و همان نان من رو در بهشت انداخت و به جایی رسیدم که از آب و نان رَستم ، مانند فرشته ها که بی غرض ستایش خداوند میکنند .. در این جهان هر کسی قدمی بر میداره به دلیلی هست و در انتظار پاسخی و فقط جسم و جان عاشقان هست که بی غرض و بدون هیچ چشمداشتی به دور معشوق در گردش هست ...
#مثنوی_معنوی_133
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_صفحه_ای
#صفحه_267
دعای #چهل_پنج
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام )
" در وداع با ماه #رمضان "
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_بصورت_بند_به_بند
#دعا_چهل_پنج_53
دعای سیدالساجدین(ع) در بدرود با ماه رمضان:
🔹اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا خَوْفَ عِقَابِ الْوَعِيدِ، وَ شَوْقَ ثَوَابِ الْمَوْعُودِ حَتَّى نَجِدَ لَذَّةَ مَا نَدْعُوكَ بِهِ، وَ كَأْبَةَ مَا نَسْتَجِيرُكَ مِنْهُ🔹
🔸خدايا! بيم عقاب در دل ما افكن و شوق ثواب موعود را نصيب ما كن، تا لذّت اين دعاها را دريابيم و اندوه آنچه را از آن به تو پناه آورده ایم🔸
#چهل_پنج #رمضان
✳️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
شرح ( اللَّهُم ارْزُقْنَا خَوْفَ عِقَابِ الْوَعِيدِ وَ شَوْقَ ثَوَابِ الْم.pdf
755.2K
#شرح
#دعا_چهل_پنج_53
🔹اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا خَوْفَ عِقَابِ الْوَعِيدِ، وَ شَوْقَ ثَوَابِ الْمَوْعُودِ....
#ترس از عذاب و #شوق ثواب
دعای #چهل_پنج
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#دعا_چهل_پنج_53
🔹اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا
خَوْفَ عِقَابِ الْوَعِيدِ،
وَ شَوْقَ ثَوَابِ الْمَوْعُودِ
حَتَّى نَجِدَ لَذَّةَ مَا نَدْعُوكَ بِهِ،
وَ كَأْبَةَ مَا نَسْتَجِيرُكَ مِنْهُ
🔹خدايا!
ترس از عذاب وعده شده،
و شوق ثواب موعود را
روزى ما فرما،
تا لذّت آنچه كه از تو مىخواهيم
و اندوه آنچه كه از آن به تو پناه مىبريم
در يابيم
دعای #چهل_پنج
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✳️ هرچه دوستش به او گفت : غلامرضا خم شو ، فایده ای نداشت بعد از مراسم ازش پرسیدن ، چرا خم نشدی بر
🔸 برو گنج #قناعت جوی و کُنج عافیت بنشین
کـه یکـدم تنگدل بودن به بَحر و بَر نمیارزد
🔴 چون نور قناعت در چراغ ِ هستی ِانسان تجلّى کند، انسان تبدیل به قدرتى براى حفظِ حقوق دیگران و ایستادن بر چهار چوب حقوق خویش می گردد.
توانِ قناعت پیشه کردن وصرفه جویی نمودن،گنجی بی پایان است وآدمی رابه منزلگاهِ آرامش وعاقبت به خیری رهنمون می سازد. کُنج عافیت، همان گوشه یِ اَمنی هست که انسان درکمالِ آرامش از زیبائیهایِ زندگانی بهره مند می گردد. درنظرگاه حافظ دنیا وزیبائیهایِ آن،همگی ناپایدار بوده وارزشِ آن راندارند که کسی برایِ به دست آوردنِ آن،دست به کاری بزند که اندوهِ دل به بار آورد ویا دلِ کسی رابشکند. یک لحظه اندوهناکی به کلِّ لذاتِ زودگذردنیا نمی ارزد.
🔸 گنج زر گر نبود کُنج ِ قناعت باقیست
آنکه آن داد به شاهان به گدایان این داد.
🔸 چو حافظ در قناعت کوش و از دنیای دون بگذر
که یک جو منّتِ دونان دو صد من زر نمیارزد
🔴 همانند حافظ قناعت وصرفه جویی پیشه کن و از زیاده خواهیِ این دنیای پست چشم پوشی کن، که اگرچنین نکنی،ناگزیرمی بایست زیرِ بارِ منّت پست خویان بروی واین کاربه قدری تورا ذلیل خواهدکرد که دویست من طلا وجواهرنیزخرج کنی نخواهی توانست آن ذلّت وخواری را پاک کنی.پس بهترآنکه انسان مناعتِ طبع نگه دارد،صرفه جویی وقناعت پیشه سازدتاهرگززیربارِ منّتِ نامردان ونااهلان قرارنگیرد.
قناعت تجلی عملی ِ بی نیازیست و نوعی نگرش خاص نسبت به دنیاست. نگرشی که حکایت گرِ عزّت و شخصیّتِ یک فرد در مقابل امکانات مالی دیگران است. اثر قناعت، احساس آزادگی و بی نیازی از غیر خداست و این بزرگ ترین فضیلت برای انسان است.
افرادِ خود ساخته و وارسته، دارای روحیه قناعت و عزت هستند و در پرتوِ این روحیّه یِ عالی، هیچگاه چشم ِطمع به مال و منالِ دیگران ندوخته اند و برای کسبِ مال و مقام، شخصیت والای خویش را خُرد نمی کنند.قناعت به معنای تشویق به سستی، تنبلی و نداری نیست. بلکه قناعت به معنای روحیه ای است که در پرتوِ آن مسائل اساسی خود را فراموش نکنیم، عزت نفسِ خود را حفظ و با حداقل امکانات، همزیستی ِ مسالمت آمیز داشته باشیم.
🔸 ماآبروی فقر وقناعت نمی بریم
باپادشه بگوی که روزی مقدّراست.
#حافظ_غزل_151
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2