#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_2
✳️ اخلاق پيامبر صلى الله عليه و آله در روايات
قسمت 1
🔴 شيخ مفيد از امام باقر عليه السلام روايت مىكند كه رسول حق صلى الله عليه و آله هنگام وفات فرمود:
لانَبِىَّ بَعْدى و لا سُنَّةَ بَعْدَ سُنَّتى.
پس از من پيامبرى نيست و سنّتى بعد از سنّت و روش من نمىباشد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
أكْرِمُوا أوْلادى وَحَسِّنُوا آدابى.
فرزندانم را اكرام كنيد و راه و روشم را نيكو انجام دهيد.
امير المؤمنين عليه السلام فرمود:
فَاقْتَدُوا بِهَدْىِ رَسُولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَإنَّهُ أفْضَلُ الْهَدْىِ وَاسْتَنُّوا بِسُنَّتِهِ فَإنَّها أشْرَفٌ السُّنَنِ.
از سيره رسول خدا صلى الله عليه و آله متابعت كنيد؛ زيرا بهترين سيره هاست و از راه و روشش پيروى نماييد كه شريفترين راه و روش در تمام آفرينش است.
امام على عليه السلام در «نهج البلاغه» فرمود:
به پيامبر پاك و پاكيزه خود تأسّى كرده از وى پيروى نما؛ زيراكه آن انسان ملكوتى و آن موجود ربّانى سزاوار اقتدا و پيروى است براى كسى كه بخواهد پيروى كند، محبوبترين مردم پيش خدا كسى است كه از روش پيامبر خود تبعيّت كند و قدم به جاى قدم آن جناب گذارد. رسول خدا به درگاه حضرت حق زياد تضرّع و زارى مىنمود و هميشه از جناب احديّت مىخواست كه خَلق و خُلقش را نيكو گرداند و از زشتىها حفظش كند:
اللّهُمَّ حَسِّنْ خَلْقى وَخُلْقى، اللّهُمَّ جَنِّبنْى مُنْكَراتِ الْأخْلاقِ.
خداوندا! خَلق و خُلق مرا نيكو گردان، خداوندا! مرا از زشتىهاى اخلاق دور كن.
وجود مقدّس حق دعاى آن جناب را مستجاب كرد و ظاهر و باطن وى را به آيات قرآن مجيد بياراست.
سعيد بن هشام مىگويد: از همسر رسول خدا از اخلاق آن حضرت پرسيدم، گفت: آيا قرآن نمىخوانى؟ گفتم: چرا، گفت: «اخلاقش قرآن بود». آنچه را قرآن به او گفت از همه زودتر و سريعتر و بهتر و با اخلاصتر به عمل گذاشت. «1» قرآن از مشرق وجود او طلوع كرد و بر تمام جهانيان تابيد. اين مردم هستند كه عمل او به قرآن را بايد سرمشق خود قرار دهند تا به سعادت دنيا و آخرت برسند و از هلاكت و شقاوت برهند، كه در اين زمينه حجّت پروردگار بر همه عالميان و آدميان تمام است و كسى را در پيشگاه او عذرى نيست.
اميرالمؤمنين عليه السلام در باره كرامت و حسن خلق و آقايى و عفو و گذشت رسول خدا صلى الله عليه و آله مىفرمايد:
زمانى كه اسيران طائفه طى را به مدينه آوردند، در بين آنان دخترى بود كه به رسول خدا صلى الله عليه و آله عرضه داشت: يا محمّد! چه شود كه مرا آزاد نماييد تا من از شماتت و سرزنش قبايل عرب در امان بمانم؛ زيرا من دختر رئيس قبيله هستم و پدرم اشخاص بى پناه را پناه مىداد، اسير را آزاد مىكرد، به واردين غذا مىداد، افشاى سلام مىكرد و هيچ وقت حاجتمندى را بدون روا شدن حاجتش رد نمىكرد، من دختر حاتم طايى هستم.
پيامبر فرمود: اى دختر! آنچه بيان كردى اوصاف مردم مؤمن است، اگر پدرت اهل اسلام بود براى وى از خداوند طلب رحمت مىكردم. سپس فرمود: دختر را آزاد كنيد؛ زيرا پدرش اخلاق نيك را دوست مىداشت و خدا اخلاق نيك را دوست دارد.
ابو بردة بن دينار در آزادى دختر حاتم از جاى برخاست و عرضه داشت: اى رسول خدا! پروردگار اخلاق نيك را دوست دارد؟ حضرت فرمود: سوگند به خدايى كه جانم به دست اوست، وارد بهشت نمىشود مگر صاحب اخلاق پسنديده.
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: خداوند اسلام را به اخلاق نيك و كردار پسنديده پيچيد، از جمله:
معاشرت نيكو، احسان و بخشش به مردم، ملايمت و خوشرفتارى، راه و رسم نيك را بين مردم پخش كردن، طعام خوراندن به خلق خدا، افشاى سلام، عيادت مريض- خواه مسلمانى نيكوكار، خواه معصيت كار باشد- تشييع جنازه مسلمان، خوشرفتارى با همسايه- خواه مسلمان باشد، خواه غير مسلمان- احترام به سالمندان، پذيرفتن دعوت مردم و دعوت از ديگران، عفو و اصلاح بين مردم، بزرگوارى و بخشش، از خود گذشتگى، ابتدا به سلام، فرو خوردن خشم و غضب و سپس عفو از بد كار.
و نيز اسلام صفات زير را ممنوع دانسته و آنها را جزء سيّئات به حساب آورده:
كار بيهوده و باطل، ساز و آواز و غنا از هر نوعش، خيانت و ظاهر سازى و انتقام بىجا، دروغ، غيبت، بخل، حرص، ستم، تجاوز، مكر و خدعه، سخن چينى، فتنه بهم زدن بين مردم، قطع رحم، بدخلقى، فخر و تكبّر، خود پسندى، ستايش بىجا، فحش، كينه، حسد، فال بدزدن، راهزنى و سركشى ....
👈 ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج2، ص: 202
دعای #دوم #دعا_دوم_1
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_2
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان
✳️ اخلاق پيامبر صلى الله عليه و آله در روايات
قسمت 2
🔴 «انس مىگويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله وانگذاشت هيچ نصيحت نيكويى را مگر آن كه ما را به آن دعوت كرد و به انجام آن امر فرمود و وانگذاشت هيچ عيب و عمل پستى را مگر آن كه ما را از آن بر حذر داشت و نهى فرمود و از تمام اينها اين آيه كفايتمىكند:
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالِاحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ
به راستى خدا به عدالت و احسان و بخشش به خويشاوندان فرمان مىدهد و از فحشا و منكر و ستمگرى نهى مىكند. شما را اندرز مىدهد تا متذكّر [اين حقيقت] شويد [كه فرمانهاى الهى، ضامن سعادت دنيا و آخرت شماست.]
بازهم به اين نكته توجّه كنيد كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله به آنچه از خوبىها امر مىفرمودند خود آراسته به آن بودند و از آنچه نهى مىكردند وجود مقدّسشان از آن پاك و پاكيزه بود.
معاذ مىگويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله به من فرمود:
تو را سفارش مىكنم به: پرهيزكارى و تقوا در تمام شئون حيات، صدق و راستى، وفاى به عهد، اداى امانت، ترك خيانت، حفظ همسايه، رحمت آوردن بر يتيم، نرمى در سخن، افشاى سلام، عمل نيك، كوتاه كردن آرزو، ملازمت ايمان، فهميدن قرآن، دوست داشتن آخرت، ترس از حساب، تواضع و فروتنى، پرهيز از فحش، پرهيز از تكذيب راستگو و تصديق دروغگو؛ و بترس از اطاعت گنهكار و نافرمانى رهبر عادل و فساد در زمين. و تو را سفارش به تقوا مىكنم در نزد هر سنگى و درختى و ديوارى و كلوخى و اين كه براى هر گناهى كه پنهان انجام دادهاى در پنهان توبه كنى و براى گناه آشكار در آشكار توبه نمايى.
بدينگونه رسول خدا صلى الله عليه و آله مردم را به ادب و آداب و تقوا و عمل صالح و اخلاق حسنه دعوت مىكرد.
وجود مقدّس رسول خدا صلى الله عليه و آله بردبارترين و شجاعترين و عادلترين و عفيفترين انسانها در همه دورههاست، هرگز دست مباركش، زنى را كه در ملكيّت يا زوجيّت او نبود مس نكرد.
از تمام مردم بخشندهتر بود و هيچ گاه درهمى نزد او به شب نماند، اگر درهم و دينار زياد مىآمد و مستحقّى را نمىيافت كه به او عنايت كند و شب مىرسيد به خانه نمىرفت تا آن را به نيازمند بدهد.
از آنچه خداوند به او عنايت مىكرد به اندازه نيازش آنهم به حدّ قناعت بر مىداشت و باقى را در راه خدا انفاق مىكرد.
نعلين مباركش را خودش مىدوخت، لباسش را با دست مبارك خود وصله مىزد و در كارهاى منزل به اهل خانه كمك مىداد.
نمونه او در حيا وجود نداشت، به صورت كسى خيره نمىشد، دعوت آزاد و مملوك را مىپذيرفت، در برابر هر چيزى گرچه يك جرعه شير بود پاداش مىداد.
از صدقه استفاده نمىكرد و دعوت كنيزان و مستمندان را اجابت مىفرمود، براى خود غضب نمىكرد ولى براى حق خشمگين مىشد. حق را گر چه به ضرر خودش بود اجرا مىكرد، از غير مسلمان گر چه به آن نياز داشت كمك نمىگرفت.
يكى از دوستانش به دست يهوديان كشته شد، او در برابر اين عمل جز به عدالت رفتار نكرد.
گاهى از گرسنگى سنگ به شكم مىبست و به هر زمان هر آنچه از خوردنى حاضر بود تناول مىفرمود.
از سؤال دورى مىجست و از غذاى حلال پرهيز نداشت.
خرما، نان، گوشت، حلوا، عسل، رطب، خربزه و از اين قبيل در صورت داشتن، ميل مىكرد. سه روز پى در پى از نان گندم سير نخورد تا خدا را ملاقات كرد، نه از نادارى و بخل، بلكه به خاطر آن كه ديگران را بر خود ترجيح داده بود.
چون او را به وليمه دعوت مىكردند مىپذيرفت، از بيماران عيادت مىفرمود، به تشييع جنازه حاضر مىشد و در ميان دشمنانش بدون محافظ حركت مىكرد.
از همه ساكتتر بود، خوشرويى و بلاغت او در كلام نظير نداشت، امور دنيوى او را به وحشت نمىانداخت، آنچه از مباح به دستش مىرسيد مىپوشيد، بنده و غير بنده را در رديف خود مىنشاند.
از مركب هر چه حاضر بود سوار مىشد، برايش الاغ و قاطر و اسب و شتر فرق نداشت.
👈 ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج2، ص: 202
دعای #دوم #دعا_دوم_1
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_2
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان
✳️ اخلاق پيامبر صلى الله عليه و آله در روايات
قسمت 3
🔴 بوى خوش را دوست داشت و از بوى بد پرهيز مىكرد، با فقرا همنشين بود، با مستمندان غذا مىخورد و به دانشمندان احترام مىكرد. مردم با شرافت را با احسان به ايشان مقرّب خود مىفرمود و به خويشان خويش بدون ترجيح دادن كسى بر كسى كمك مىكرد.
عذر هر معذرت خواهى را مىپذيرفت، در شوخى و خوشمزگى جز حق نمىگفت، در خنده قهقهه نداشت، بازىهاى مباح را منع نمىكرد، با او به صداى بلند و به سبكى خشن صحبت مىكردند ولى آن حضرت حوصله مىفرمود، شتر و گوسپندى داشت كه خود و خانوادهاش از آن تغذيه مىكردند. در خوراك و پوشاك بر بندگان و كنيزانش برترى نمىجست.
وقت خود را براى غير خدا به هيچ عنوان مصرف نمىكرد، به باغهاى صحابه مىرفت، مستمندى را به خاطر فقر و ناداريش تحقير نمىكرد، شكوه پادشاهى در او اثر نداشت، شاه و گدا را به يك عبارت و به يك زبان، به توحيد و معرفت دعوت مىفرمود.
نمىخواند و نمىنوشت، در صحراهاى خشك در كار گوسپند چرانى بزرگ شده بود، از پدر و مادر يتيم بود، ولى حضرت حق جميع محاسن اخلاق و راههاى پسنديده و اخبار اوّلين و آخرين و آنچه به صلاح دنيا و آخرت بود به آن جناب تعليم داده بود.
در تمام مدّت عمرش ناسزا نگفت، از لعنت كردن به مسلمان عاصى گر چه برده يا خدمتكار بود پرهيز داشت. در جنگ احد از او خواستند به دشمن نفرين كند فرمود:
بعثت من رحمتى است كه حضرت حق به بندگانش مرحمت فرموده، من مبعوث به رحمتم نه برانگيخته به لعنت.
انس مىگويد: خدمتكار او بودم، براى يك بار از وى سرزنش نشنيدم و اگر اهل خانه مرا سرزنش مىكردند، مىفرمود: او را واگذاريد. هيچ وقت از محلّ خواب ايراد نگرفت، اگر رختخواب افتاده بود مىخوابيد ورنه سر مبارك به زمين مىگذاشت و استراحت مىفرمود.
خداوند مهربان در تورات، او را چنين وصف مىكند: محمّد صلى الله عليه و آله بنده برگزيده من نه تندخو، نه سنگ دل و نه اهل داد و فرياد است، بدى را به بدى پاداش نمىدهد بلكه عفو مىكند، محلّ ولادتش مكّه و هجرتش مدينه است، دانش و بينش از سراپايش مىريزد. و به همين صورت در انجيل عيسى بن مريم عليهما السلام مدح شده است.
در سلام به همه كس سبقت مىگرفت، سخن و درد دل حاجتمند را با حوصله و صبر گوش مىداد و چون با كسى مصافحه مىكرد دست خود را نمىكشيد تا طرف دستش را رها كند.
نشست و برخاست نداشت جز به ذكر خدا، اگر كسى در موقعى كه در نماز بود به او وارد مىشد نمازش را مختصر مىكرد و متوجّه او مىشد كه آيا حاجتى دارد يا نه؟ چون حاجتش را بر مىآورد، دو باره به نماز بر مىگشت.
جاى معيّنى براى نشستن نداشت، هر كجا جا بود مىنشست و جاى را بر كسى تنگ نمىكرد، اكثر رو به قبله مىنشست، هر كس بر او وارد مىشد از او احترام مىگرفت و حتّى عبايش را روى زمين پهن مىكرد و مهمان را با اين كه با وى نسبت خويشى نداشت بر آن مىنشاند.
كسى كه با وجود مقدّسش همدم و هم مجلس مىشد طورى با او رفتار مىكرد كه خيال مىنمود عزيزترين مردم نزد اوست، در عين حال مجلسش مجلس حيا و تواضع و امانت بود.
همه را از جهت احترام به كنيه صدا مىزد و اگر كسى كنيه نداشت برايش كنيه قرار مىداد، حتّى براى زنانى كه اولاد نداشتند، تا كمال احترام را در حقّ آنان رعايت نمايد!
ديرتر از همه خشمگين مىشد و زودتر از همه عفو مىكرد و آشتى مىنمود.
از همه مهربانتر بود و بيش از همه به درد مردم مىخورد، سودمندترين افراد براى مردم بود، چون از جايش بر مىخاست مىگفت:
سُبْحانَكَ اللّهُمَّ و بِحَمْدِكَ، أشْهَدُ أنْ لاإلهَ إلّا انْتَ، أسْتَغْفِرُكَ و أتُوبُ إلَيْكَ.
منزهى تو اى خدا و به كمك تو ستايش مىكنم تو را. شهادت مىدهم كه خدايى غير از تو نيست، استغفار مىكنم از تو و به سوى تو باز مىگردم.
از همه فصيحتر و شيرين زبانتر بود، كم سخن مىگفت ولى بسيار مفيد حرف مىزد، مىفرمود: من از همه فصيحترم و اهل بهشت به زبان من سخن مىگويند، سخنش مانند دانههاى جواهر كه در رشته كشيده باشند منظّم بود.
كلامش مختصر بود ولى به بهترين وجه مقصود خود را مىرساند، منطقش از هر حيث جامع بود نه فزونى داشت و نه كاستى، صحبتهايش بهم مربوط بود، در بين دو جمله توقّف مختصرى داشت تا مستمع خوب بشنود و خوب بفهمد و خوب به خاطر بسپارد، آهنگ صدايش دلكش و شيرين بود.
اى ز لعل لب تو چاشنى قند و شكر
وى ز نور رخ تو روشنى شمس و قمر
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج2، ص: 202
دعای #دوم #دعا_دوم_1
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_2
🆔 @sahife2
📔 بیست عنوان #کتاب درباره پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله) را اینجا دانلود کنید
👈پژوهشکده حج و زیارت ۲۰ عنوان کتاب با محوریت پیامبر اکرم(ص) را منتشر و امکان دانلود این کتابها را برای عموم فراهم کرده است.👇
📔http://hajj.ir/fa/99612
دعای #دوم #دعا_دوم_1
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2📔📔
KCI_Makaremolakhlagh66_(Kimiia_darad)_lobolmizan[H].mp3
9.15M
#شرح_صحیفه_سجادیه
✳️دعای #مکارم_الاخلاق
#دعا_بیستم_20
🔹 استاد اصغر #طاهرزاده
✔️ جلسه 66
👌 کیمیا دارد که تبدیلش کند
#بیستم #مکارم_اخلاق
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_155
◀️ پایبندی به پیمانها
🔴 و قَالَ (علیه السلام) : اعْتَصِمُوا [اسْتَعْصِمُوا] بِالذِّمَمِ فِي أَوْتَادِهَا [أَوْتَارِهَا].
🔴 عهد و پيمان ها را پاس داريد به خصوص با وفاداران
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ با چه كسانى پيمان ببنديم؟
📋 امام(عليه السلام) در اين كلام حكمت آميز اشاره به شرايط بستن پيمان مى كند، مى فرمايد: «به پيمان كسانى چنگ بزنيد كه به پيمانشان وفادارند»; (اِعْتَصِمُوا بِالذِّمَمِ فِي أَوْتَادِهَا).
«اوتاد» جمع «وَتَد» به معناى ميخ است; ميخ هايى كه معمولا به وسيله آن طناب خيمه ها را محكم مى كردند تا خيمه در مقابل باد و طوفان مقاومت كند. براى اين كلام حكمت آميز تفسيرهاى فراوانى ذكر شده است; نخست همان چيزى كه در ترجمه بالا آمد كه هرگاه مى خواهيد پيمان ببنديد به سراغ افراد بى اعتبار و پيمان شكن و غير قابل اطمينان نرويد، بلكه با كسانى عهد ببنديد كه داراى دين و شخصيت و تعهدند. اين تفسير با آنچه در شأن ورود اين گفتار حكيمانه در كلام ابن ابى الحديد كه در بحث سند اين كلام حكمت آميز گفتيم كاملاً سازگار است، زيرا امام(عليه السلام) بعد از جنگ جمل هنگامى كه «مروان بن حكم» خدمتش رسيد و عرض كرد: مى خواهم با تو بيعت كنم. امام(عليه السلام) فرمود: بيعت تو چه فايده اى دارد؟ ديروز (در آغاز خلافت ظاهرى) با من بيعت كردى و شكستى. باز آمده اى با من بيعت كنى. سپس دستور داد او را از مجلسش خارج كردند. بنابراين تفسير، «اوتاد» به معناى انسان هاى قابل اعتماد است.
تفسير ديگر اين است كه منظور از «اوتاد» شرايط استحكام پيمان است; يعنى به هنگامى كه مى خواهيد با كسى پيمان ببنديد شرايط دقيق و محكمى براى آن ذكر كنيد تا راه فرارى براى طرف باقى نماند. تفسير سوم اين كه وفاى به پيمان لازم است; اما نه در برابر پيمان شكنان; هرگاه آنها پيمان شكستند شما هم مى توانيد دست از پيمان برداريد، همان گونه كه در آيه 7 سوره «توبه» مى خوانيم: «(فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ); تا زمانى كه به پيمان شما پايبند باشند، شما نيز به پيمان آنها پايبند باشيد». نيز در آيه 12 همان سوره آمده است: «(وَإِنْ نَّكَثُوا أَيْمَانَهُمْ مِّنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِى دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ); و اگر پيمان هاى خود را پس از عهد خويش بشكنند، و آيين شما را مورد طعن (و تمسخر) قرار دهند، با پيشوايان كفر پيكار كنيد; چرا كه پيمان آنها اعتبارى ندارد».
مناسب تر از همه اين تفاسير همان تفسير اول به نظر مى رسد، هرچند جمع تفاسير مختلف در يك عبارت طبق عقيده ما كه بارها به آن اشاره كرده ايم امكان پذير است
#نهج_البلاغه_حكمت_155
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_17
مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِى اسْتَوْقَدَ نَاراً فَلَمَّآ أَضَآءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِى ظُلُمَتٍ لَّا يُبْصِرُونَ (17)
مَثل آنان (منافقان)، مَثل آن كسى است كه آتشى افروخته، پس چون آتش اطراف خود را روشن ساخت، خداوند روشنایى و نورشان را ببرد و آنان را در تاریكىهایى كه (هیچ) نمىبینند، رهایشان كند.
👌 نور اسلام عالم گیر است، ولى نورى كه منافقان در سایهى آن تظاهر به اسلام مىكنند، در شعاعى كمتر و روشنایى آن ناپایدار است. «أضاءت ما حوله»
👤استاد #قرائتی
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
👆این نرم افزار را نصب کنید و از روی آن در این دوره ی تفسیر خوانی با ما همراه باشید
❇️ اعمال روزها و شب های #هفته
🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز #یکشنبه
👉🏻 1da.ir/tYO2Vq
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ #نماز شام غریبان چو گریه آغازم
به مویههای غریبانه قصه پردازم
به یاد یار و دیار آن چنان بگریم زار
که از جهان ره و رسم سفر براندازم
من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب
مهیمنا به رفیقان خود رسان بازم
خدای را مددی ای رفیق ره تا من
به کوی میکده دیگر علم برافرازم
خرد ز پیری من کی حساب برگیرد
که باز با صنمی طفل عشق میبازم
بجز صبا و شمالم نمیشناسد کس
عزیز من که به جز باد نیست دمسازم
هوای منزل یار آب زندگانی ماست
صبا بیار نسیمی ز خاک شیرازم
سرشکم آمد و عیبم بگفت روی به روی
شکایت از که کنم خانگیست غمازم
ز چنگ زهره شنیدم که صبحدم میگفت
غلام #حافظ خوش لهجه خوش آوازم
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_333
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_2
✳️ فرازهايى ديگر در رفتار و منش پيامبر صلى الله عليه و آله
اكثر اوقات در سكوت بود، بدون نياز سخن نمىگفت، در حال خشنودى و خشم جز حق به زبانش جارى نمىشد، از روى جدّ مردم را نصيحت مىكرد، سعى داشت خود را يكى از مردم بشمارد و از آن امتيازى نداشته باشد.
از تمام مرم خوشروتر و خوش نفستر بود، مگر وقتى كه قرآن، بر او نازل مىشد يا به ياد قيامت مىافتاد.
در پيشامدها به خدا پناه مىبرد و از وجود مقدّسش طلب هدايت مىكرد و از حول و قوّه خود تبرّى مىجست و به محضر پروردگار عرضه مىداشت: الهى! حق را به من بنمايان تا از آن پيروى كنم و ناپسند را به من ناپسند نشان بده تا از آن دورى كنم.
حضرت سيّد الشهدا عليه السلام مىفرمايد: از پدرم اميرالمؤمنين عليه السلام از اخلاق رسول خدا صلى الله عليه و آله پرسيدم فرمود:
وقتى داخل خانه مىشد اجازه مىگرفت، در منزل وقتش را سه قسمت مىكرد:
يك قسمتش را به عبادت و بندگى اختصاص مىداد، قسمت ديگرش را به معاشرت با خانواده و قسمت ديگر را براى استراحت، سپس قسمت استراحت را كه به خود اختصاص داده بود، بين خود و خواصّ صحابه و عموم مردم تقسيم مىكرد. در رفتارش با مردم، اهل فضل را برتر مىشمرد و اين برترى متناسب با ديندارى آنان بود.
در ميان آنان افرادى بودند كه يك يا دو يا چند حاجت داشتند، به انجام حاجات آنان مشغول مىشد و آنها را به كارهايى وامى داشت كه به صلاح خودشان و صلاح امّت بود، مىفرمود: حاجت افرادى كه نمىتوانند خود را به من برسانند به من برسانيد كه هر كس اين عمل را انجام دهد خداوند در قيامت قدمهايش را ثابت نگاه دارد. به زيارتش مىآمدند و مطابق ميلشان با حاجتِ روا شده پراكنده مىشدند.
از سه چيز خود را كنار مىداشت: مجادله، پرگويى و آنچه مربوط به او نبود. و از سه چيز نسبت به مردم خود دارى داشت: از كسى بد گويى نمىكرد، احدى را دچار سرزنش نمىنمود و پى نقطه ضعف كسى نمىگشت.
سخن نمىگفت مگر در آنچه اميد ثواب داشت، چون شروع به سخن مىكرد، حاضران با سكوت كامل سر به زير مىانداختند چنانكه گويى پرنده بر سر آنها نشسته است.
در چهار چيز احتياط و دور انديشى داشت:
عمل به نيكى تا از او پيروى شود، پرهيز از زشتى تا مردم بپرهيزند، كوشش در آنچه به صلاح امّت بود، اقدام در كارهايى كه خير دنيا و آخرت داشت.
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج2، ص: 202
دعای #دوم #دعا_دوم_1
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_2
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان
✳️ #بعثت پيامبر صلى الله عليه و آله و برنامه هاى ايشان
كلام را در آيات قرآن مجيد در شأن پيامبر عظيم الشأن باخواست حضرت ربّ العزّه دنبال مىكنيم:
وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ
و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم.
او در جهانى به رسالت مبعوث شد كه سايه شوم جهل و جاهليّت بر سر اهلش سايبان داشت و زور گويى و قلدرى، غارت و آدم كشى و زنده به گور كردن دختران و هر نوع ستم و تجاوز در هر ناحيهاى كه انسان زندگى مىكرد امرى عادى بود.
تفرقه بيداد مىكرد، عقل از حركت ايستاده بود، وجدان انسانيّت به خواب بود، مردم ايران و روم و ساير مناطق و به خصوص عربستان در آتش ستم ستمكاران مىسوختند، فريادرسى وجود نداشت، آه مظلومان به دل سنگ ظالمان اثر نمىگذاشت، باطن و ظاهر بشر به انواع پليدىها آلوده بود، از توحيد و روشنايى و نورانيّت و سلامت نفس و جان خبرى نبود، به دانش و دانشمند مىخنديدند، فطرت را مىكشتند و آزادگان را به بردگى و بندگى مىبردند، راه خود را به سوى خير و سعادت بسته بودند و از كرامت و فضيلت و شرف به طور يكپارچه گريخته بودند.
به فرموده قرآن: انسانها در عصر بعثت لب پرتگاه جهنّم بودند.
وَكُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النّارِ
و بر لب گودالى از آتش بوديد.
در چنين عصر و زمانى و براى تمام ازمنه و اعصار محمّد صلى الله عليه و آله به عنوان رحمت حق، جهت نجات انسان از هر آنچه كه در شأن او بود به رسالت انتخاب شد و مسئوليّت نجات فرزندان آدم را تا قيامت به عهده گرفت و درِ سعادت دارَينْ و خير دنيا و آخرت را به روى جهانيان باز كرد:
فَإنّى قَدْ جِئْتُكُمْ بِخَيْرِ الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ.
مسلماً من براى خير دنيا و آخرت شما آمدهام.
جمله زيبا و پر معناى بالا را بارها در مكّه به مردم تذكّر داد و با آن بيان شيوا، هدف و مقصد رسالت و بعثت خود را بيان كرد.
لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ
يقيناً خدا بر مؤمنان منّت نهاد كه در ميان آنان پيامبرى از خودشان برانگيخت كه آيات او را بر آنان مىخواند و [از آلودگىهاى فكرى و روحى] پاكشان مىكند و كتاب و حكمت به آنان مىآموزد و به راستى كه آنان پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.
آرى، جهانيان پيش از بعثت رسول بزرگوار اسلام صلى الله عليه و آله در گمراهى آشكار بودند.
خداوند مهربان به توسّط پيامبر به سه برنامه براى نجات انسان و انسانيّت از تباهى و گمراهى به كمك بشر شتافت:
1- تلاوت آيات.
2- تزكيه نفس از رذايل.
3- تعليم كتاب و حكمت.
غفلت انسان از توحيد و جداييش از اعتقاد به معاد و حساب و كتاب و صراط و ميزان و ثواب و عقاب و تسلّط شيطان، شهوت، هوا و هوس، وى را در ضلال مبين قرار داده بود و در يك كلمه در خوابى سخت از غفلت و بى خبرى نسبت به حقايق فرورفته بود كه گويى مانند مرده عفن قبرستان شده است.
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج2، ص: 213
دعای #دوم #دعا_دوم_1
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_2
🆔 @sahife2
L0R_Makaremolakhlagh67_(Raze_talab)_lobolmizan[H].mp3
10.63M
#شرح_صحیفه_سجادیه
✳️دعای #مکارم_الاخلاق
#دعا_بیستم_20
🔹 استاد اصغر #طاهرزاده
✔️ جلسه 67
👌 راز طلب #عافیت از حق
#بیستم #مکارم_اخلاق
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2