eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ اخلاق پيامبر صلى الله عليه و آله در روايات‏ قسمت 1 🔴 شيخ مفيد از امام باقر عليه السلام روايت مى‏كند كه رسول حق صلى الله عليه و آله هنگام وفات فرمود: لانَبِىَّ بَعْدى و لا سُنَّةَ بَعْدَ سُنَّتى. پس از من پيامبرى نيست و سنّتى بعد از سنّت و روش من نمى‏باشد. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: أكْرِمُوا أوْلادى وَحَسِّنُوا آدابى. فرزندانم را اكرام كنيد و راه و روشم را نيكو انجام دهيد. امير المؤمنين عليه السلام فرمود: فَاقْتَدُوا بِهَدْىِ رَسُولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَإنَّهُ أفْضَلُ الْهَدْىِ وَاسْتَنُّوا بِسُنَّتِهِ فَإنَّها أشْرَفٌ السُّنَنِ. از سيره رسول خدا صلى الله عليه و آله متابعت كنيد؛ زيرا بهترين سيره هاست و از راه و روشش پيروى نماييد كه شريف‏ترين راه و روش در تمام آفرينش است. امام على عليه السلام در «نهج البلاغه» فرمود: به پيامبر پاك و پاكيزه خود تأسّى كرده از وى پيروى نما؛ زيراكه آن انسان ملكوتى و آن موجود ربّانى سزاوار اقتدا و پيروى است براى كسى كه بخواهد پيروى كند، محبوب‏ترين مردم پيش خدا كسى است كه از روش پيامبر خود تبعيّت كند و قدم به جاى قدم آن جناب گذارد. رسول خدا به درگاه حضرت حق زياد تضرّع و زارى مى‏نمود و هميشه از جناب احديّت مى‏خواست كه خَلق و خُلقش را نيكو گرداند و از زشتى‏ها حفظش كند: اللّهُمَّ حَسِّنْ خَلْقى وَخُلْقى، اللّهُمَّ جَنِّبنْى مُنْكَراتِ الْأخْلاقِ. خداوندا! خَلق و خُلق مرا نيكو گردان، خداوندا! مرا از زشتى‏هاى اخلاق دور كن. وجود مقدّس حق دعاى آن جناب را مستجاب كرد و ظاهر و باطن وى را به آيات قرآن مجيد بياراست. سعيد بن هشام مى‏گويد: از همسر رسول خدا از اخلاق آن حضرت پرسيدم، گفت: آيا قرآن نمى‏خوانى؟ گفتم: چرا، گفت: «اخلاقش قرآن بود». آنچه را قرآن به او گفت از همه زودتر و سريعتر و بهتر و با اخلاص‏تر به عمل گذاشت. «1» قرآن از مشرق وجود او طلوع كرد و بر تمام جهانيان تابيد. اين مردم هستند كه عمل او به قرآن را بايد سرمشق خود قرار دهند تا به سعادت دنيا و آخرت برسند و از هلاكت و شقاوت برهند، كه در اين زمينه حجّت پروردگار بر همه عالميان و آدميان تمام است و كسى را در پيشگاه او عذرى نيست. اميرالمؤمنين عليه السلام در باره كرامت و حسن خلق و آقايى و عفو و گذشت رسول خدا صلى الله عليه و آله مى‏فرمايد: زمانى كه اسيران طائفه طى را به مدينه آوردند، در بين آنان دخترى بود كه به رسول خدا صلى الله عليه و آله عرضه داشت: يا محمّد! چه شود كه مرا آزاد نماييد تا من از شماتت و سرزنش قبايل عرب در امان بمانم؛ زيرا من دختر رئيس قبيله هستم و پدرم اشخاص بى پناه را پناه مى‏داد، اسير را آزاد مى‏كرد، به واردين غذا مى‏داد، افشاى سلام مى‏كرد و هيچ وقت حاجتمندى را بدون روا شدن حاجتش رد نمى‏كرد، من دختر حاتم طايى هستم. پيامبر فرمود: اى دختر! آنچه بيان كردى اوصاف مردم مؤمن است، اگر پدرت اهل اسلام بود براى وى از خداوند طلب رحمت مى‏كردم. سپس فرمود: دختر را آزاد كنيد؛ زيرا پدرش اخلاق نيك را دوست مى‏داشت و خدا اخلاق نيك را دوست دارد. ابو بردة بن دينار در آزادى دختر حاتم از جاى برخاست و عرضه داشت: اى رسول خدا! پروردگار اخلاق نيك را دوست دارد؟ حضرت فرمود: سوگند به خدايى كه جانم به دست اوست، وارد بهشت نمى‏شود مگر صاحب اخلاق پسنديده. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: خداوند اسلام را به اخلاق نيك و كردار پسنديده پيچيد، از جمله: معاشرت نيكو، احسان و بخشش به مردم، ملايمت و خوشرفتارى، راه و رسم نيك را بين مردم پخش كردن، طعام خوراندن به خلق خدا، افشاى سلام، عيادت مريض- خواه مسلمانى نيكوكار، خواه معصيت كار باشد- تشييع جنازه مسلمان، خوشرفتارى با همسايه- خواه مسلمان باشد، خواه غير مسلمان- احترام به سالمندان، پذيرفتن دعوت مردم و دعوت از ديگران، عفو و اصلاح بين مردم، بزرگوارى و بخشش، از خود گذشتگى، ابتدا به سلام، فرو خوردن خشم و غضب و سپس عفو از بد كار. و نيز اسلام صفات زير را ممنوع دانسته و آنها را جزء سيّئات به حساب آورده: كار بيهوده و باطل، ساز و آواز و غنا از هر نوعش، خيانت و ظاهر سازى و انتقام بى‏جا، دروغ، غيبت، بخل، حرص، ستم، تجاوز، مكر و خدعه، سخن چينى، فتنه بهم زدن بين مردم، قطع رحم، بدخلقى، فخر و تكبّر، خود پسندى، ستايش بى‏جا، فحش، كينه، حسد، فال بدزدن، راهزنى و سركشى .... 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏2، ص: 202 دعای 🆔 @sahife2
✳️ اخلاق پيامبر صلى الله عليه و آله در روايات‏ قسمت 2 🔴 «انس مى‏گويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله وانگذاشت هيچ نصيحت نيكويى را مگر آن كه ما را به آن دعوت كرد و به انجام آن امر فرمود و وانگذاشت هيچ عيب و عمل پستى را مگر آن كه ما را از آن بر حذر داشت و نهى فرمود و از تمام اينها اين آيه كفايت‏مى‏كند: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالِاحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى‏ وَيَنْهَى‏ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ به راستى خدا به عدالت و احسان و بخشش به خويشاوندان فرمان مى‏دهد و از فحشا و منكر و ستم‏گرى نهى مى‏كند. شما را اندرز مى‏دهد تا متذكّر [اين حقيقت‏] شويد [كه فرمان‏هاى الهى، ضامن سعادت دنيا و آخرت شماست.] بازهم به اين نكته توجّه كنيد كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله به آنچه از خوبى‏ها امر مى‏فرمودند خود آراسته به آن بودند و از آنچه نهى مى‏كردند وجود مقدّسشان از آن پاك و پاكيزه بود. معاذ مى‏گويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله به من فرمود: تو را سفارش مى‏كنم به: پرهيزكارى و تقوا در تمام شئون حيات، صدق و راستى، وفاى به عهد، اداى امانت، ترك خيانت، حفظ همسايه، رحمت آوردن بر يتيم، نرمى در سخن، افشاى سلام، عمل نيك، كوتاه كردن آرزو، ملازمت ايمان، فهميدن قرآن، دوست داشتن آخرت، ترس از حساب، تواضع و فروتنى، پرهيز از فحش، پرهيز از تكذيب راستگو و تصديق دروغگو؛ و بترس از اطاعت گنهكار و نافرمانى رهبر عادل و فساد در زمين. و تو را سفارش به تقوا مى‏كنم در نزد هر سنگى و درختى و ديوارى و كلوخى و اين كه براى هر گناهى كه پنهان انجام داده‏اى در پنهان توبه كنى و براى گناه آشكار در آشكار توبه نمايى. بدينگونه رسول خدا صلى الله عليه و آله مردم را به ادب و آداب و تقوا و عمل صالح و اخلاق حسنه دعوت مى‏كرد. وجود مقدّس رسول خدا صلى الله عليه و آله بردبارترين و شجاع‏ترين و عادل‏ترين و عفيف‏ترين انسان‏ها در همه دوره‏هاست، هرگز دست مباركش، زنى را كه در ملكيّت يا زوجيّت او نبود مس نكرد. از تمام مردم بخشنده‏تر بود و هيچ گاه درهمى نزد او به شب نماند، اگر درهم و دينار زياد مى‏آمد و مستحقّى را نمى‏يافت كه به او عنايت كند و شب مى‏رسيد به خانه نمى‏رفت تا آن را به نيازمند بدهد. از آنچه خداوند به او عنايت مى‏كرد به اندازه نيازش آنهم به حدّ قناعت بر مى‏داشت و باقى را در راه خدا انفاق مى‏كرد. نعلين مباركش را خودش مى‏دوخت، لباسش را با دست مبارك خود وصله مى‏زد و در كارهاى منزل به اهل خانه كمك مى‏داد. نمونه او در حيا وجود نداشت، به صورت كسى خيره نمى‏شد، دعوت آزاد و مملوك را مى‏پذيرفت، در برابر هر چيزى گرچه يك جرعه شير بود پاداش مى‏داد. از صدقه استفاده نمى‏كرد و دعوت كنيزان و مستمندان را اجابت مى‏فرمود، براى خود غضب نمى‏كرد ولى براى حق خشمگين مى‏شد. حق را گر چه به ضرر خودش بود اجرا مى‏كرد، از غير مسلمان گر چه به آن نياز داشت كمك نمى‏گرفت. يكى از دوستانش به دست يهوديان كشته شد، او در برابر اين عمل جز به عدالت رفتار نكرد. گاهى از گرسنگى سنگ به شكم مى‏بست و به هر زمان هر آنچه از خوردنى حاضر بود تناول مى‏فرمود. از سؤال دورى مى‏جست و از غذاى حلال پرهيز نداشت. خرما، نان، گوشت، حلوا، عسل، رطب، خربزه و از اين قبيل در صورت داشتن، ميل مى‏كرد. سه روز پى در پى از نان گندم سير نخورد تا خدا را ملاقات كرد، نه از نادارى و بخل، بلكه به خاطر آن كه ديگران را بر خود ترجيح داده بود. چون او را به وليمه دعوت مى‏كردند مى‏پذيرفت، از بيماران عيادت مى‏فرمود، به تشييع جنازه حاضر مى‏شد و در ميان دشمنانش بدون محافظ حركت مى‏كرد. از همه ساكت‏تر بود، خوشرويى و بلاغت او در كلام نظير نداشت، امور دنيوى‏ او را به وحشت نمى‏انداخت، آنچه از مباح به دستش مى‏رسيد مى‏پوشيد، بنده و غير بنده را در رديف خود مى‏نشاند. از مركب هر چه حاضر بود سوار مى‏شد، برايش الاغ و قاطر و اسب و شتر فرق نداشت. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏2، ص: 202 دعای 🆔 @sahife2
✳️ اخلاق پيامبر صلى الله عليه و آله در روايات‏ قسمت 3 🔴 بوى خوش را دوست داشت و از بوى بد پرهيز مى‏كرد، با فقرا همنشين بود، با مستمندان غذا مى‏خورد و به دانشمندان احترام مى‏كرد. مردم با شرافت را با احسان به ايشان مقرّب خود مى‏فرمود و به خويشان خويش بدون ترجيح دادن كسى بر كسى كمك مى‏كرد. عذر هر معذرت خواهى را مى‏پذيرفت، در شوخى و خوشمزگى جز حق نمى‏گفت، در خنده قهقهه نداشت، بازى‏هاى مباح را منع نمى‏كرد، با او به صداى بلند و به سبكى خشن صحبت مى‏كردند ولى آن حضرت حوصله مى‏فرمود، شتر و گوسپندى داشت كه خود و خانواده‏اش از آن تغذيه مى‏كردند. در خوراك و پوشاك بر بندگان و كنيزانش برترى نمى‏جست. وقت خود را براى غير خدا به هيچ عنوان مصرف نمى‏كرد، به باغ‏هاى صحابه مى‏رفت، مستمندى را به خاطر فقر و ناداريش تحقير نمى‏كرد، شكوه پادشاهى در او اثر نداشت، شاه و گدا را به يك عبارت و به يك زبان، به توحيد و معرفت دعوت مى‏فرمود. نمى‏خواند و نمى‏نوشت، در صحراهاى خشك در كار گوسپند چرانى بزرگ شده بود، از پدر و مادر يتيم بود، ولى حضرت حق جميع محاسن اخلاق و راههاى پسنديده و اخبار اوّلين و آخرين و آنچه به صلاح دنيا و آخرت بود به آن جناب تعليم داده بود. در تمام مدّت عمرش ناسزا نگفت، از لعنت كردن به مسلمان عاصى گر چه برده يا خدمتكار بود پرهيز داشت. در جنگ احد از او خواستند به دشمن نفرين كند فرمود: بعثت من رحمتى است كه حضرت حق به بندگانش مرحمت فرموده، من مبعوث به رحمتم نه برانگيخته به لعنت. انس مى‏گويد: خدمتكار او بودم، براى يك بار از وى سرزنش نشنيدم و اگر اهل خانه مرا سرزنش مى‏كردند، مى‏فرمود: او را واگذاريد. هيچ وقت از محلّ خواب ايراد نگرفت، اگر رختخواب افتاده بود مى‏خوابيد ورنه سر مبارك به زمين مى‏گذاشت و استراحت مى‏فرمود. خداوند مهربان در تورات، او را چنين وصف مى‏كند: محمّد صلى الله عليه و آله بنده برگزيده من نه تندخو، نه سنگ دل و نه اهل داد و فرياد است، بدى را به بدى پاداش نمى‏دهد بلكه عفو مى‏كند، محلّ ولادتش مكّه و هجرتش مدينه است، دانش و بينش از سراپايش مى‏ريزد. و به همين صورت در انجيل عيسى بن مريم عليهما السلام مدح شده است. در سلام به همه كس سبقت مى‏گرفت، سخن و درد دل حاجتمند را با حوصله و صبر گوش مى‏داد و چون با كسى مصافحه مى‏كرد دست خود را نمى‏كشيد تا طرف دستش را رها كند. نشست و برخاست نداشت جز به ذكر خدا، اگر كسى در موقعى كه در نماز بود به او وارد مى‏شد نمازش را مختصر مى‏كرد و متوجّه او مى‏شد كه آيا حاجتى دارد يا نه؟ چون حاجتش را بر مى‏آورد، دو باره به نماز بر مى‏گشت. جاى معيّنى براى نشستن نداشت، هر كجا جا بود مى‏نشست و جاى را بر كسى تنگ نمى‏كرد، اكثر رو به قبله مى‏نشست، هر كس بر او وارد مى‏شد از او احترام مى‏گرفت و حتّى عبايش را روى زمين پهن مى‏كرد و مهمان را با اين كه با وى نسبت خويشى نداشت بر آن مى‏نشاند. كسى كه با وجود مقدّسش همدم و هم مجلس مى‏شد طورى با او رفتار مى‏كرد كه خيال مى‏نمود عزيزترين مردم نزد اوست، در عين حال مجلسش مجلس حيا و تواضع و امانت بود. همه را از جهت احترام به كنيه صدا مى‏زد و اگر كسى كنيه نداشت برايش كنيه قرار مى‏داد، حتّى براى زنانى كه اولاد نداشتند، تا كمال احترام را در حقّ آنان رعايت نمايد! ديرتر از همه خشمگين مى‏شد و زودتر از همه عفو مى‏كرد و آشتى مى‏نمود. از همه مهربان‏تر بود و بيش از همه به درد مردم مى‏خورد، سودمندترين افراد براى مردم بود، چون از جايش بر مى‏خاست مى‏گفت: سُبْحانَكَ اللّهُمَّ و بِحَمْدِكَ، أشْهَدُ أنْ لاإلهَ إلّا انْتَ، أسْتَغْفِرُكَ و أتُوبُ إلَيْكَ. منزهى تو اى خدا و به كمك تو ستايش مى‏كنم تو را. شهادت مى‏دهم كه خدايى غير از تو نيست، استغفار مى‏كنم از تو و به سوى تو باز مى‏گردم. از همه فصيح‏تر و شيرين زبان‏تر بود، كم سخن مى‏گفت ولى بسيار مفيد حرف مى‏زد، مى‏فرمود: من از همه فصيح‏ترم و اهل بهشت به زبان من سخن مى‏گويند، سخنش مانند دانه‏هاى جواهر كه در رشته كشيده باشند منظّم بود. كلامش مختصر بود ولى به بهترين وجه مقصود خود را مى‏رساند، منطقش از هر حيث جامع بود نه فزونى داشت و نه كاستى، صحبت‏هايش بهم مربوط بود، در بين دو جمله توقّف مختصرى داشت تا مستمع خوب بشنود و خوب بفهمد و خوب به خاطر بسپارد، آهنگ صدايش دلكش و شيرين بود. اى ز لعل لب تو چاشنى قند و شكر وى ز نور رخ تو روشنى شمس و قمر ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏2، ص: 202 دعای 🆔 @sahife2
📔 بیست عنوان درباره پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله) را اینجا دانلود کنید 👈پژوهشکده حج و زیارت ۲۰ عنوان کتاب با محوریت پیامبر اکرم(ص) را منتشر و امکان دانلود این کتاب‌ها را برای عموم فراهم کرده است.👇 📔http://hajj.ir/fa/99612 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2📔📔
برنامه ی ◀️ پایبندی به پیمانها 🔴 و قَالَ (علیه السلام) : اعْتَصِمُوا [اسْتَعْصِمُوا] بِالذِّمَمِ فِي أَوْتَادِهَا [أَوْتَارِهَا]. 🔴 عهد و پيمان ها را پاس داريد به خصوص با وفاداران 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ با چه كسانى پيمان ببنديم؟ 📋 امام(عليه السلام) در اين كلام حكمت آميز اشاره به شرايط بستن پيمان مى كند، مى فرمايد: «به پيمان كسانى چنگ بزنيد كه به پيمانشان وفادارند»; (اِعْتَصِمُوا بِالذِّمَمِ فِي أَوْتَادِهَا). «اوتاد» جمع «وَتَد» به معناى ميخ است; ميخ هايى كه معمولا به وسيله آن طناب خيمه ها را محكم مى كردند تا خيمه در مقابل باد و طوفان مقاومت كند. براى اين كلام حكمت آميز تفسيرهاى فراوانى ذكر شده است; نخست همان چيزى كه در ترجمه بالا آمد كه هرگاه مى خواهيد پيمان ببنديد به سراغ افراد بى اعتبار و پيمان شكن و غير قابل اطمينان نرويد، بلكه با كسانى عهد ببنديد كه داراى دين و شخصيت و تعهدند. اين تفسير با آنچه در شأن ورود اين گفتار حكيمانه در كلام ابن ابى الحديد كه در بحث سند اين كلام حكمت آميز گفتيم كاملاً سازگار است، زيرا امام(عليه السلام) بعد از جنگ جمل هنگامى كه «مروان بن حكم» خدمتش رسيد و عرض كرد: مى خواهم با تو بيعت كنم. امام(عليه السلام) فرمود: بيعت تو چه فايده اى دارد؟ ديروز (در آغاز خلافت ظاهرى) با من بيعت كردى و شكستى. باز آمده اى با من بيعت كنى. سپس دستور داد او را از مجلسش خارج كردند. بنابراين تفسير، «اوتاد» به معناى انسان هاى قابل اعتماد است. تفسير ديگر اين است كه منظور از «اوتاد» شرايط استحكام پيمان است; يعنى به هنگامى كه مى خواهيد با كسى پيمان ببنديد شرايط دقيق و محكمى براى آن ذكر كنيد تا راه فرارى براى طرف باقى نماند. تفسير سوم اين كه وفاى به پيمان لازم است; اما نه در برابر پيمان شكنان; هرگاه آنها پيمان شكستند شما هم مى توانيد دست از پيمان برداريد، همان گونه كه در آيه 7 سوره «توبه» مى خوانيم: «(فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ); تا زمانى كه به پيمان شما پايبند باشند، شما نيز به پيمان آنها پايبند باشيد». نيز در آيه 12 همان سوره آمده است: «(وَإِنْ نَّكَثُوا أَيْمَانَهُمْ مِّنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِى دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ); و اگر پيمان هاى خود را پس از عهد خويش بشكنند، و آيين شما را مورد طعن (و تمسخر) قرار دهند، با پيشوايان كفر پيكار كنيد; چرا كه پيمان آنها اعتبارى ندارد». مناسب تر از همه اين تفاسير همان تفسير اول به نظر مى رسد، هرچند جمع تفاسير مختلف در يك عبارت طبق عقيده ما كه بارها به آن اشاره كرده ايم امكان پذير است 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِى اسْتَوْقَدَ نَاراً فَلَمَّآ أَضَآءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِى ظُلُمَتٍ لَّا يُبْصِرُونَ‌ (17) مَثل آنان (منافقان)، مَثل آن كسى است كه آتشى افروخته، پس چون آتش اطراف خود را روشن ساخت، خداوند روشنایى و نورشان را ببرد و آنان را در تاریكى‌هایى كه (هیچ) نمى‌بینند، رهایشان كند. 👌 نور اسلام عالم ‌گیر است، ولى نورى كه منافقان در سایه‌ى آن تظاهر به اسلام مى‌كنند، در شعاعى كمتر و روشنایى آن ناپایدار است. «أضاءت ما حوله» 👤استاد ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
👆این نرم افزار را نصب کنید و از روی آن در این دوره ی تفسیر خوانی با ما همراه باشید
❇️ اعمال روزها و شب های 🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز 👉🏻 1da.ir/tYO2Vq 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ شام غریبان چو گریه آغازم به مویه‌های غریبانه قصه پردازم به یاد یار و دیار آن چنان بگریم زار که از جهان ره و رسم سفر براندازم من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب مهیمنا به رفیقان خود رسان بازم خدای را مددی ای رفیق ره تا من به کوی میکده دیگر علم برافرازم خرد ز پیری من کی حساب برگیرد که باز با صنمی طفل عشق می‌بازم بجز صبا و شمالم نمی‌شناسد کس عزیز من که به جز باد نیست دمسازم هوای منزل یار آب زندگانی ماست صبا بیار نسیمی ز خاک شیرازم سرشکم آمد و عیبم بگفت روی به روی شکایت از که کنم خانگیست غمازم ز چنگ زهره شنیدم که صبحدم می‌گفت غلام خوش لهجه خوش آوازم 🔅 برنامه ی روزانه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ فرازهايى ديگر در رفتار و منش پيامبر صلى الله عليه و آله‏ اكثر اوقات در سكوت بود، بدون نياز سخن نمى‏گفت، در حال خشنودى و خشم جز حق به زبانش جارى نمى‏شد، از روى جدّ مردم را نصيحت مى‏كرد، سعى داشت خود را يكى از مردم بشمارد و از آن امتيازى نداشته باشد. از تمام مرم خوشروتر و خوش نفس‏تر بود، مگر وقتى كه قرآن، بر او نازل مى‏شد يا به ياد قيامت مى‏افتاد. در پيشامدها به خدا پناه مى‏برد و از وجود مقدّسش طلب هدايت مى‏كرد و از حول و قوّه خود تبرّى مى‏جست و به محضر پروردگار عرضه مى‏داشت: الهى! حق را به من بنمايان تا از آن پيروى كنم و ناپسند را به من ناپسند نشان بده تا از آن دورى كنم. حضرت سيّد الشهدا عليه السلام مى‏فرمايد: از پدرم اميرالمؤمنين عليه السلام از اخلاق رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله پرسيدم فرمود: وقتى داخل خانه مى‏شد اجازه مى‏گرفت، در منزل وقتش را سه قسمت مى‏كرد: يك قسمتش را به عبادت و بندگى اختصاص مى‏داد، قسمت ديگرش را به معاشرت با خانواده و قسمت ديگر را براى استراحت، سپس قسمت استراحت را كه به خود اختصاص داده بود، بين خود و خواصّ صحابه و عموم مردم تقسيم مى‏كرد. در رفتارش با مردم، اهل فضل را برتر مى‏شمرد و اين برترى متناسب با ديندارى آنان بود. در ميان آنان افرادى بودند كه يك يا دو يا چند حاجت داشتند، به انجام حاجات آنان مشغول مى‏شد و آنها را به كارهايى وامى داشت كه به صلاح خودشان و صلاح امّت بود، مى‏فرمود: حاجت افرادى كه نمى‏توانند خود را به من برسانند به من برسانيد كه هر كس اين عمل را انجام دهد خداوند در قيامت قدم‏هايش را ثابت نگاه دارد. به زيارتش مى‏آمدند و مطابق ميلشان با حاجتِ روا شده پراكنده مى‏شدند. از سه چيز خود را كنار مى‏داشت: مجادله، پرگويى و آنچه مربوط به او نبود. و از سه چيز نسبت به مردم خود دارى داشت: از كسى بد گويى نمى‏كرد، احدى را دچار سرزنش نمى‏نمود و پى نقطه ضعف كسى نمى‏گشت. سخن نمى‏گفت مگر در آنچه اميد ثواب داشت، چون شروع به سخن مى‏كرد، حاضران با سكوت كامل سر به زير مى‏انداختند چنانكه گويى پرنده بر سر آنها نشسته است. در چهار چيز احتياط و دور انديشى داشت: عمل به نيكى تا از او پيروى شود، پرهيز از زشتى تا مردم بپرهيزند، كوشش در آنچه به صلاح امّت بود، اقدام در كارهايى كه خير دنيا و آخرت داشت. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏2، ص: 202 دعای 🆔 @sahife2
✳️ پيامبر صلى الله عليه و آله و برنامه‏ هاى ايشان‏ كلام را در آيات قرآن مجيد در شأن پيامبر عظيم الشأن باخواست حضرت ربّ العزّه دنبال مى‏كنيم: وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم. او در جهانى به رسالت مبعوث شد كه سايه شوم جهل و جاهليّت بر سر اهلش سايبان داشت و زور گويى و قلدرى، غارت و آدم كشى و زنده به گور كردن دختران و هر نوع ستم و تجاوز در هر ناحيه‏اى كه انسان زندگى مى‏كرد امرى عادى بود. تفرقه بيداد مى‏كرد، عقل از حركت ايستاده بود، وجدان انسانيّت به خواب بود، مردم ايران و روم و ساير مناطق و به خصوص عربستان در آتش ستم ستمكاران مى‏سوختند، فريادرسى وجود نداشت، آه مظلومان به دل سنگ ظالمان اثر نمى‏گذاشت، باطن و ظاهر بشر به انواع پليدى‏ها آلوده بود، از توحيد و روشنايى و نورانيّت و سلامت نفس و جان خبرى نبود، به دانش و دانشمند مى‏خنديدند، فطرت را مى‏كشتند و آزادگان را به بردگى و بندگى مى‏بردند، راه خود را به سوى خير و سعادت بسته بودند و از كرامت و فضيلت و شرف به طور يكپارچه گريخته بودند. به فرموده قرآن: انسان‏ها در عصر بعثت لب پرتگاه جهنّم بودند. وَكُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النّارِ و بر لب گودالى از آتش بوديد. در چنين عصر و زمانى و براى تمام ازمنه و اعصار محمّد صلى الله عليه و آله به عنوان رحمت حق، جهت نجات انسان از هر آنچه كه در شأن او بود به رسالت انتخاب شد و مسئوليّت نجات فرزندان آدم را تا قيامت به عهده گرفت و درِ سعادت دارَينْ و خير دنيا و آخرت را به روى جهانيان باز كرد: فَإنّى قَدْ جِئْتُكُمْ بِخَيْرِ الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ. مسلماً من براى خير دنيا و آخرت شما آمده‏ام. جمله زيبا و پر معناى بالا را بارها در مكّه به مردم تذكّر داد و با آن بيان شيوا، هدف و مقصد رسالت و بعثت خود را بيان كرد. لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ يقيناً خدا بر مؤمنان منّت نهاد كه در ميان آنان پيامبرى از خودشان برانگيخت كه آيات او را بر آنان مى‏خواند و [از آلودگى‏هاى فكرى و روحى‏] پاكشان‏ مى‏كند و كتاب و حكمت به آنان مى‏آموزد و به راستى كه آنان پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند. آرى، جهانيان پيش از بعثت رسول بزرگوار اسلام صلى الله عليه و آله در گمراهى آشكار بودند. خداوند مهربان به توسّط پيامبر به سه برنامه براى نجات انسان و انسانيّت از تباهى و گمراهى به كمك بشر شتافت: 1- تلاوت آيات. 2- تزكيه نفس از رذايل. 3- تعليم كتاب و حكمت. غفلت انسان از توحيد و جداييش از اعتقاد به معاد و حساب و كتاب و صراط و ميزان و ثواب و عقاب و تسلّط شيطان، شهوت، هوا و هوس، وى را در ضلال مبين قرار داده بود و در يك كلمه در خوابى سخت از غفلت و بى خبرى نسبت به حقايق فرورفته بود كه گويى مانند مرده عفن قبرستان شده است. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏2، ص: 213 دعای 🆔 @sahife2