eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
👌ابو هارون مکفوف می‌گوید: امام صادق(ع) به من فرمود:‌ای ابو هارون، ما کودکان خود را همان‌گونه که به نماز فرمان می‌دهیم به سلام الله علیها نیز امر می‌کنیم. پس بر این ذکر مداومت کن. زیرا هر بنده ای بر آن مداومت کند، تیره ‌بخت نمی‌شود.! ☑️کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ امام راحل(رحمه الله) كراراً در كتاب و سایر نوشته ها و سخنان خود تذكر مى‌دادند كه بكوشید معانى را وارد قلب خود كنید تا در آنجا محقق و ثابت شوند. توصیه ایشان این بود كه به مفاهیم الفاظ اكتفا نشود و سعى كنیم به مصادیق آنها توجه یابیم. پس اگر مى‌خواهیم تصور درستى از بزرگى خدا داشته باشیم، سعى كنیم ذكر «الله اكبر» را كه مكرر در نماز و سلام الله علیها و دعاها و تظاهرات سیاسى بر زبان مى‌آوریم، از صمیم دل درك نماییم. برخى تسبیحات حضرت زهرا(علیها السلام) را خیلى سریع و حتى بدون توجه به لفظ آن مى‌گویند؛ مسلماً چنین ذكرى با ذكر «الله اكبر» كه حقیقت آن در قلب درك شده است و ذاكر با توجه كامل آن را بر زبان جارى مى‌سازد، خیلى فرق دارد؛ چنان كه بین حقیقت و واقعیت گنج با لفظ و مفهوم آن، فرق بسیارى است! 👤 مرحوم آیت الله ره ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈 توصیه آیت الله به توجه در اذکار نماز خصوصا سلام الله علیها 👈استاد | ارزش تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها https://www.aparat.com/v/uaDEI ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️توصيه (عج) به سلام الله علیها 🔴 حضرت آية الله نجفى – اعلى الله مقامه – مى گويد: در راه زيارت عسكريين عليه‌ السلام (امام هادى و عسكرى) و در جاده اى كه به امامزاده سيد محمد عليه ‌السلام منتهى مى شود، راه را گم كردم و در اثر شدت تشنگى و گرسنگى از زندگى مأیوس شده، به حالت بى هوشى روى زمين افتادم. ناگهان چشم باز كردم، ديدم سرم در دامن شخص بزرگوارى است. آن شخص به من آب گوارايى داد كه مانندش را در عمر خود نچشيده بودم. بعد از آن، سفره اش را باز كرد، و در ميان آن دو يا سه عدد قرص نان بود كه از آنها نيز خوردم. آن گاه به من فرمود: اى سيد، قصد كجا را دارى؟ گفتم: حرم مطهر سيد محمد. فرمود: اين حرم سيد محمد است. نگاه كردم، ديدم در زير بقعه سيد محمد قرار داريم، در حالى كه من در قاديسه گم شده بودم و مسافت زيادى بين آن جا و حرم امامزاده سيد محمد وجود دارد. در مدتى كه با آن شخص بزرگوار بودم، بهره هاى فراوانى نصيبم شد و مرا به انجام چندين عمل سفارش كرد؛ از جمله: تلاوت قرآن كريم… و تسبيح فاطمه زهراعليها‌السلام و... ولى به ذهنم خطور نكرد اين آقا كيست! مگر زمانى كه از نظرم غايب شد (شيفتگان حضرت مهدى (عج)، ص ۱۳۵.) ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
👤 حضرت آية الله نجفى – اعلى الله مقامه در عجیبش: ✳️ سفارش میکنم شما را به مداومت به تسبیحات جده ما زهرا ی بتول علیها سلام که روحم فدایش باد. 👈 متن کامل وصیت نامه 👇 https://b2n.ir/76209 سلام الله علیها ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
تلویزیونی 👈 بررسی زندگی، آثار و ابعاد علمی و شخصیتی عالم بزرگوار حضرت آیت الله سید شهاب الدین نجفی قدس الله سره الشریف 👈در هفت قسمت (به همراه زندگینامه مکتوب) 👇 https://b2n.ir/235199 https://misaqh.ir/m/video/hadith-sarv-maraashi-1 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🔴 مرقد مطهر و نورانی حضرت آیت الله سید شهاب الدین نجفی قدس الله سره الشریف در قم - کتابخانه ی آن مرحوم ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی ◀️ لجاجت موجب سستى اندیشه 🔴 و قَالَ (علیه السلام) : اللَّجَاجَةُ تَسُلُّ الرَّأْيَ. لجاجت تدبير را سست مى كند. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ نتيجه : امام(عليه السلام) در اين گفتار به يكى از مهم ترين آثار سوء لجاجت اشاره كرده، مى فرمايد: «لجاجت، فكر و رأى انسان را از ميان مى برد»; (اللَّجَاجَةُ تَسُلُّ الرَّأْى). «تسل» از ريشه «سلّ» بر وزن «حلّ» در اصل به معناى بيرون كشيدن شمشير از غلاف با نرمش و يا خارج كردن هر چيزى به مدارا و نرمى است. به فرزند هم به همين مناسبت سليل مى گويند، چون از وجود ديگرى خارج شده است. گاهى اين واژه را به نابود كردن تفسير كرده اند، زيرا چيزى را كه از محلى بيرون بكشند آن محل خالى مى ماند و به اشخاصى كه مخفيانه و به اصطلاح به طور قاچاقى از جايى مى گريزند و يا به جايى وارد مى شوند «متسلّلون» گفته مى شود. به هرحال منظور امام(عليه السلام) از اين كلام نورانى بازداشتن لجوجان از لجاجت است، زيرا لجاجت به انسان اجازه درست انديشيدن و فكر صحيح را نمى دهد و غالباً لجوجان به راه خطا مى روند و منافع و موقعيت هاى خود را از دست مى دهند، چرا كه تصميم گيرى هاى آنها نابجا و ناصواب است. بعضى از شارحان در تفسير اين كلام حكيمانه احتمال ديگرى نيز داده اند و گفته اند منظور آن است كه هرگاه رئيس و مدير و بزرگ تر ببيند افراد زيردست لجاجت به خرج مى دهند از اصلاح آنها صرف نظر مى كند و حمايت خود را از آنها بر مى گيرد و آنان را به حال خود وا مى گذارد كه سبب خسارتى عظيم براى آنان مى شود. ولى تفسير اول صحيح تر به نظر مى رسد، زيرا منظور اين است در همانجا كه لجاجت است اين اثر منفى وجود دارد، به علاوه افراد لجوج كمتر حاضرند به مشورت تن بدهند. آنها روى افكار خود پافشارى مى كنند و محروم بودنشان از مشورت ضربه ديگرى نيز بر آنان وارد مى سازد، هر چند جمع ميان دو تفسير در يك عبارت مانعى ندارد و استعمال لفظ در بيش از يك معنا به اعتقاد ما جايز است. مفاسد لجاجت به قدرى زیاد است که گاهى سرچشمه بروز جنگ هاى خونین مى شود همان گونه که در حدیثى از امام امیرمؤمنان آمده است: «إیّاکَ وَمَذْمُومَ اللَّجاجِ فَإنَّهُ یُثِیرُ الْحُرُوبُ; از خصلت نکوهیده لجاج بپرهیز که آتش جنگ ها را شعله ور مى سازد». لجاجت گاه سبب از هم پاشیدن خانواده ها، به هم خوردن دوستى هاى پرسابقه، ایجاد اختلاف در میان شرکا و به هم خوردن وحدت صفوف مى شود و اگر لجاجت در مدیران جامعه پیدا شود آثار سوء آن بسیار گسترده تر است. به همین دلیل در احادیث فراوانى که از رسول خدا و ائمه هدى(علیهم السلام) به ما رسیده لجاجت سخت نکوهش شده است; از جمله در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «الْخَیْرُ عادَةٌ وَالشَّرُّ لَجاجَةٌ; خوبى سبب مى شود که انسان به کار خیر عادت کند و انجام کارهاى بد ناشى از لجاجت است». در حدیث دیگرى از امیرمؤمنان مى خوانیم: «اللَّجاجُ بَذْرُ الشَّرِّ; لجاجت بذر بدى هاست». در حدیث دیگرى از همان حضرت آمده است: «اللَّجاجُ أکْثَرُ الاْشْیاءَ مَضَرَّةً فى الْعاجِلِ وَالاْجِلِ; لجاجت زیان بارترین اشیا در دنیا و آخرت است» در حدیث دیگرى لجاجت به مرکب چموشى تشبیه شده که انسان بر آن سوار مى شود; امام امیرمؤمنان مى فرماید: «لامَرْکَبَ أجْمَحْ مِنَ اللَّجاجِ; هیچ مرکبى سرکش تر و چموش تر از مرکب لجاجت نیست». این احادیث را با حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پایان مى دهیم که فرمود: «إیّاکَ وَاللَّجاجَةِ فَإنَّ أوَّلَها جَهْلٌ وَآخِرَها نَدامَةٌ; از لجاجت بپرهیز که آغازش نادانى و سرانجامش پشیمانى است». 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْنَكُمْ وَأَغْرَقْنَا ءَالَ فِرْعَوْنَ وَ أَنتُمْ تَنظُرونَ‏ و (به خاطر بیاورید) هنگامى كه دریا را براى شما شكافتیم و شما را نجات دادیم و فرعونیان را در حالى كه شما تماشا مى‌كردید، غرق كردیم. 🔴 نقش اسباب، بسته به اراده‌ى حكیمانه خداوند است. موسى یك عصا دارد كه گاهى از سنگ آب مى‌جوشاند؛ «فاضرب بعصاك الحجر فانفجرت» و گاهى به آب خورده و از میان آن راه گشوده مى‌شود. «فرقنا بكم البحر 👤استاد ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ اعمال روزها و شب های 🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز 👉🏻 1da.ir/XKHl 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
🌺 امام حسن عسکری علیه السلام : وَ اللَّهِ لَیَغِیبَنَّ غَیْبَةً لَا یَنْجُو فِیهَا مِنَ‏ التَّهْلُکَةِ إِلَّا مَنْ یُثْبِتُهُ اللَّهُ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِیلِ فَرَجِه‏ به خدا سوگند (فرزندم) غیبتى می‌کند که کسى از مهلکه (بى‏دینى و گمراهى) نجات نمى‏‌یابد ، جز آنان که خداوند آنها را در عقیده بامامتش ثابت قدم داشته‏ و به آنها توفیق دعا برای تعجیل در او داده باشد. ✳️ خیز تا خرقه صوفی به خرابات بریم شطح و طامات به بازار خرافات بریم سوی رندان قلندر به ره آورد سفر دلق بسطامی و سجاده طامات بریم تا همه خلوتیان جام صبوحی گیرند چنگ صبحی به در پیر بریم با تو آن عهد که در وادی ایمن بستیم همچو موسی ارنی گوی به میقات بریم کوس ناموس تو بر کنگره عرش زنیم علم عشق تو بر بام سماوات بریم خاک کوی تو به صحرای قیامت فردا همه بر فرق سر از بهر مباهات بریم ور نهد در ره ما خار ملامت زاهد از گلستانش به زندان مکافات بریم شرممان باد ز پشمینه آلوده خویش گر بدین فضل و هنر نام کرامات بریم قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم می‌بارد از این سقف مقرنس برخیز تا به میخانه پناه از همه آفات بریم در بیابان فنا گم شدن آخر تا کی ره بپرسیم مگر پی به مهمات بریم آب رخ خود بر در هر سفله مریز حاجت آن به که بر قاضی حاجات بریم 🔅 برنامه ی روزانه عجل ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ از معجزات حضرت امام زين العابدين عليه السلام دعای صحیفه سجادیه است که امام علیه السلام ، سخن از موجوداتى نورى و غيبى و ملكوتى به نام ملائكه است كه خداوند عزيز در كتب آسمانى و به خصوص در نزديك به نود آيه از قرآن مجيد خبر داده است. استاد حسین دعای https://b2n.ir/sahife2_3 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ 1 قرآن مجيد در دو آيه از ملائكه‏اى كه حاملان حقّند ياد مى‏كند: الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ رَحْمَةً وَعِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ فرشتگانى كه عرش را حمل مى‏كنند و آنان كه پيرامون آن هستند، همراه سپاس و ستايش، پروردگارشان را تسبيح مى‏گويند و به او ايمان دارند و براى اهل ايمان آمرزش مى‏طلبند، [و مى‏گويند:] پروردگارا! از روى رحمت و دانش همه چيز را فرا گرفته‏اى، پس آنان را كه توبه كرده‏اند و راه تو را پيروى نموده‏اند بيامرز، و آنان را از عذاب دوزخ نگه دار. وَالْمَلَكُ عَلَى‏ أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ و فرشتگان [براى اجراى دستورهاى حق‏] بر كناره‏ها و اطراف آسمان قرار مى‏گيرند، ودر آن روز هشت فرشته، عرش پروردگارت را بر فراز همه آنها حمل مى‏كنند. و در يك آيه از ملائكه‏اى كه گرداگرد عرش حضرت ربّ العزّه هستند ياد مى‏نمايد: وَتَرَى الْمَلَائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ و فرشتگان را مى‏بينى كه پيرامون عرش حلقه زده‏اند، پروردگارشان را همراه ستايش تسبيح مى‏گويند، و در ميان اهل محشر به حق داورى شود، و [پس از پايان كار قيامت‏] گويند: همه ستايش‏ها ويژه خداست كه پروردگار جهانيان است. در هيجده آيه در سوره‏هاى اعراف 54- توبه 129- يونس 3- رعد 2- اسرا 42- طه 5- انبيا 22- مؤمنون 86 و 116- فرقان 59- نمل 26- سجده 4- غافر 15 زخرف 82- حديد 4- تكوير 20- بروج 15- هود 7- از عرش حضرت حق با اوصاف: عظيم، كريم، مجيد، سخن به ميان آمده است: قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ بگو: مالك آسمان‏هاى هفتگانه و پروردگار بزرگ كيست؟ لاإلهَ إلّاهُوَ ربُّ الْعَرْشِ الْكَريمِ هيچ معبودى جز او نيست، [او] پروردگار عرش نيكو و باارزش است. ذُوالْعَرْشِ الْمَجيِدُ صاحب عرش و ارجمند [و عالى صفات‏] است. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 107 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ 2 معنا و مفهوم عرش‏ عرش و كرسى در آيات كتاب خدا و روايات و اخبار فراوان استعمال شده است. به طور صريح و روشن و آشكار از قرآن مجيد و روايات استفاده مى‏شود كه عرش و كرسى دو موجود از موجودات حق و دو حقيقت از حقايق الهيّه‏اند. قرآن كريم از توضيح مفهوم هر دو واقعيّت ساكت است و در روايات و اخبار براى هر يك مفاهيم و مصاديقى بيان شده كه با تتبع در آيات و اخبار به اين نتيجه مى‏رسيم كه هر دو كلمه طاقت تحمّل تمام معانى ملكوتى و باطنى و ظاهرى را دارند. در «الخصال» و «معانى الاخبار» و «الدُرّ المنثور»، ضمن حديث ابوذر است از رسول خدا صلى الله عليه و آله كه فرمود: اى ابوذر، هفت آسمان در برابر كرسى نيستند جز حلقه‏اى افتاده در زمين بيابان پهناور، و فضل و فزونى عرش بر كرسى چون فزونى بيابان پهناور است بر آن حلقه. از امام صادق عليه السلام روايت شده كه از آن جناب پرسيدند: چرا كعبه را كعبه نام شد؟ فرمود: چون چهارگوش است. گفته شد: چرا چهار گوش شده؟ فرمود: چون برابر بيت المعمور است كه چهار گوش است. و گفته شد: چرا بيت المعمور چهار گوش است؟ فرمود: چون برابر است كه چهار گوش است. گفته شد: چرا عرش چهار گوش شده؟ فرمود: چون مسلمانى بر چهار كلمه سازمان يافته: سُبْحانَ اللّهِ، وَالْحَمْدُ لِلّه، وَلا إلهَ إلَّااللّهُ، وَاللّهُ أكْبَرُ. در عقايد شيخ صدوق آمده است: «اعتقاد ما در عرش اين است كه آن همه و همه آفريده‏هاست. و به وجه ديگر همان دانش است. و از امام صادق عليه السلام پرسش شد از قول خداوند عز و جل: الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى‏ [خداى‏] رحمان بر تخت فرمانروايى و تدبير امور آفرينش چيره و مسلّط است. فرمود: نسبت او با هر چيز مساوى است و چيزى بدو نزديكتر از چيزى نيست. امّا عرش به معنى دانش را هم چهار از پيشينيان بر دوش داشته‏اند و چهار از آخرين. اما آن چهار نخست: نوح، ابرهيم، موسى و عيسى:؛ و امّا چهار آخر: محمّد صلى الله عليه و آله، على، حسن و حسين. و به سندهاى صحيح از ائمّه عليهم السلام درباره عرش و حاملانش چنين روايت شده است: و همانا اينان حاملان عرش علم شدند؛ زيرا همه پيامبران پيش از پيغمبر ما محمّد صلى الله عليه و آله بر چهار شريعت چهار پيامبر پيشين بودند: نوح، ابراهيم، موسى‏ و عيسى‏:، و دانش از اين چهار بدانها رسيد. و همچنان دانش پس از محمّد و على و حسن و حسين: به امامان پس از حسين رسيد». 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 107 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ 3 شيخ مفيد فرموده: « به معناى سلطنت و پادشاهى است. ذُوالْعَرْش يعنى صاحب قدرت و استيلا و سلطنت بر تمام موجودات هستى». هشام بن حكم مى‏گويد: زنديق از امام صادق عليه السلام پرسيد: كرسى بزرگتر است يا عرش؟ فرمود: هر چه خدا آفريده درون كرسى است جز عرش او كه بزرگتر از آن است تا كرسى او را فرا گيرد. «3» در «معانى الاخبار»، صدوق به سندش از بن عمر روايت كرده كه گفت: از امام صادق عليه السلام پرسيدم كه عرش و كرسى چيستند؟ فرمود: عرش به يك معنا همه آفريده‏هاست و كرسى جاى آنهاست، و از نظر ديگر همان دانشى است كه خدا پيامبران و رسولان و حجج خود را بدان آگاه كرده، و كرسى دانش مخصوص به خود اوست. «4» شيخ صدوق در كتاب «التوحيد» خود به سندى كه دارد از امام صادق عليه السلام در تفسير آيه: وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمواتِ وَالْأَرْضَ تخت [حكومت، قدرت و سلطنت‏] ش آسمان‏ها وزمين را فرا گرفته و نگهدارى آنان بر او گران و مشقت‏آور نيست؛ و او بلند مرتبه و بزرگ است. آورده كه حضرت فرمود: آسمان‏ها و زمين و آنچه ميان آنهاست در كرسى است، عرش همان دانشى است كه كسى آن را اندازه نتواند. «2» امام صادق عليه السلام از حضرت باقر عليه السلام از جدّش روايت كرده كه: در عرش نمونه هر آنچه خدا در خشكى و دريا آفريده، هست. فرمود: اين است تأويل قول خدا: وَإِن مِّن شَيْ‏ءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ و هيچ چيزى نيست مگر آن كه خزانه‏هايش نزد ماست، و آن را جز به اندازه معين نازل نمى‏كنيم. و ميان دو ستون عرش هزار سال پرش پرنده سريع «4» فاصله است. و هر روز هفتاد هزار رنگ از نور بر عرش پوشند كه هيچ آفريده تاب ديدن آنها را ندارد. همه چيزها در برابر عرش چون حلقه‏اى است در ميان بيابان. خدا را فرشته‏اى است به نام حزقائيل، هيجده هزار بال دارد كه ميان هر دو بالش پانصد سال راه است؛ به خاطرش رسيد كه آيا بالاى عرش چيزى است؟ خدا بال‏هايش را دو برابر كرد و دارى سى و شش هزار بال شد كه ميان هر دو بال پانصد سال راه بود، و بدو وحى كرد: اى فرشته، پرواز كن. بيست هزار سال پريد و بر سر يك ستون عرش نرسيد. خدا بال و نيرويش را دو چندان كرد و سى هزار سال ديگر پريد و باز هم نرسيد و خدا به او وحى كرد: اى فرشته، اگر تا دميدن صور بپرى به ساق عرشم نرسى. آن فرشته گفت: سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى‏ نام پروردگار برتر و بلند مرتبه‏ات را [از هرچه رنگ شرك خفى و جلى دارد] منزّه و پاك بدار. و خدا آن را بر پيامبر فرستاد و پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: آن را ذكر سجده كنيد 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 107 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ 4 علّامه بزرگ، ملّا محمّد باقر در پايان احاديث مربوط به و كرسى در جهت تحقيق در آن اخبار و جمع بين آنها مى‏فرمايد: «بدانكه تخت شاهى در اين جهان مظهر قدرت پادشاهان است، ولى خداى سبحان از مكان و قرارگاه منزّه است، نه تختى دارد و نه كرسى كه بر آن بنشيند و اين دو (عرش و كرسى) بر برخى آفريده‏هاى او به حسب مناسبت اطلاق شدند به چند معنى: 1- دو جسم بزرگ فراز هفت آسمان. و همانا به اين دو نام خوانده شدند براى اين كه احكام و تقديرات خدا از آنها تراود و فرشته‏هاى كروبيان و مقرّب و ارواح‏ پيامبران و اوصيا گرد آنهايند، و هر كه را خدا خواهد به خود نزديك سازد بدآنها بالايش برد، چنانكه فرمان‏ها و احكام شاهان و آثار سلطنت و عظمت آنان از تخت و كرسى آنهاست و مقرّبان آستان و خاصّان آنها به گرد آنها چرخند، و نيز چون آن دو بزرگترين آفريده جسمانيند و انوار عجيب و آثار غريبه مخصوص به خود دارند دلالتشان بر وجود خدا و علم و قدرت و حكمتش بيش از اجسام ديگر است و از اين رو مخصوص بدين نام شدند، و حاملانشان در دنيا گروهى فرشته‏اند و در آخرت يا فرشته‏هايند يا انبياى اولواالعزم و اوصياى برگزيده چنانكه دانستى، و بسا مقصود از حمل در آخرت اين باشد كه در قيامت، عرش بديشان بر پاست و اينان حكّام و نزديكان به آنند. 2- علم و دانش. چنانكه در بسيارى از اخبار بدان تفسير شدند، چون منشأ ظهور خدا بر خلقش دانش و شناسايى است و آن وسيله تجلّى خداست بر عباد، و گويى عرش و كرسى باشند و حامل آن پيغمبر و ائمه اند كه خزّان علم اويند در آسمان و زمينش، خصوص آنچه مربوط به شناخت اوست. 3- حقيقتى محيط به همه آفريده‏هاى او چنانكه صدوق فرموده و از برخى اخبار استفاده مى‏شود؛ زيرا هر چه در زمين و فراز آنهاست آيات وجود خدا و نشانه‏هاى قدرت اويند و آثار وجود و فيض حكمت آن حضرت، پس همه آفريده‏ها عرش عظمت و جلال او هستند و وسيله تجلّى صفات كمالش بر عارفان. و اين معنايى است كه به خاطرم رسيد در قول معصوم: وَارْتَفَعَ فَوْقَ كُلِّ مَنْظَرٍ. و او بالاتر از هر ديدگاهى است. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 107 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ 5 4- هر يك از اوصاف كمال و جلالش عرش اوست؛ زيرا قرارگاه عظمت و جلال‏ اويند و وسيله ظهورش بر بنده‏هايش به اندازه استعدادشان، و او را عرشِ دانش است و عرشِ قدرت و عرشِ رحمانيّت و عرشِ رحيميّت و عرشِ وحدانيّت و عرشِ تنزّه، چنانكه در روايات گذشت. 5- دل پيامبران و اوصيا و مؤمنان كامل كه قرارگاه محبّت و معرفت خدايند، چنانكه در روايت آمده: قَلْبُ الْمُؤمِنِ عَرْشُ الرَّحْمنِ. دل مؤمن عرش خداوند رحمان است. و هم در حديث قدسى است: لَمْ يَسَعْنى سَمائى وَلا أرْضى، وَوَسَعَنى قَلْبُ عَبْدِىَ الْمُؤمِنِ. آسمان و زمين گنجايش وجود مرا ندارد، اما قلب مؤمن ظرفيت وجود مرا دارد. در هر صورت اطلاق عرش و كرسى بر برخى معانى به واسطه تصريح در خبر يا قراين ديگر منافات ندارد با وجوب اعتراف به معنى اوّل كه از ظاهر اكثر آيات و روايات ظاهر مى‏گردد، چنانكه در سطور گذشته به اين معنا اشاره شد كه اين دو لفظ تحمّل جميع معانى ظاهرى و باطنى را دارند. ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 107 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ 6 صاحب «الميزان» در توضيح و حاملان آن، بحث مشروحى دارد كه در تفسير آيه 54 سوره اعراف آمده، مقتضى است براى توضيح بيشترى نسبت به‏ رواياتى كه گذشت به گوشه‏اى از آن اشاره شود: «ما قبول داريم كه جمله: ثُمَّ اسْتَوَى‏ عَلَى الْعَرْشِ آن گاه بر تخت فرمانروايى [و حكومت بر آفرينش‏] چيره و مسلط شد. به منزله كنايه است، امّا كنايه بودن منافات ندارد با اين كه يك حقيقت و واقعيّتى اين تعبير را ايجاب كرده باشد و استواى پروردگار بر عرش از قبيل سلطنت و استيلا و ملكيّت و امارت و رياست و ولايت و سيادت داير ميان خود ما، امرى اعتبارى و قرار دادى و خالى از حقيقت نبوده باشد. درست است كه ظواهر دينى از حيث بيان، نظير بيانات ما و به صورت امورى اعتبارى است اما خداى سبحان در همه اين بياناتش حقايق و واقعياتى را بيان مى‏كند. به عبارت ديگر، گرچه معناى ملك و سلطنت و احاطه و ولايت و امثال آن در خداى سبحان همان معنايى است كه ما خود از اطلاق اين الفاظ نسبت به خود مى‏فهميم، ولكن مصداق‏ها با هم متفاوتند. مصاديق اين الفاظ در نزد خداى تعالى امورى واقعى و حقيقى ولايق به ساحت قدس اويند و در نزد ما اوصافى ادّعايى، ذهنى و امورى اعتبارى و قرار دادى هستند كه يك سر سوزن از عالم ذهن و وهم به خارج سرايت نمى‏كنند. مثلًا، اگر كسى را رئيس خود مى‏ناميم از اين باب است كه تابع اراده و تصميم اوييم نه اين كه راستى جامعه ما بدنى است و او سر آن بدن است. و همچنين اگر كسى را عضو اجتماع مى‏خوانيم براى اين نيست كه او راستى دست جامعه و يا دل و يا قلوه آن است بلكه از اين باب است كه او نيز مانند دست و دل كه در تشكيل‏ بدن مؤثّرند در تشكيل اجتماع ما تأثير دارد. و از همين جهت كه زندگى ما متشكّل از يك سرى امور اعتبارى است خداى تعالى در آيه: وَما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إلّالَهْوٌ وَلَعِبٌ و اين زندگى دنيا جز سرگرمى و بازى نيست. زندگى دنيايى ما را لهو و لعب ناميده چون مقاصد دنيوى ما و مال و اولاد ما و رياست و حكومت ما جز عناوينى پندارى چيز ديگرى نيست و جز در عالم وهم، تحقّق و واقعيّتى نداشته، سر و دست شكستن ما براى به دست آوردن آن هيچ تفاوتى با مسابقه اطفال در بازى‏هاى خود ندارد. و حاشا بر خداى سبحان كه زندگى ما را به خاطر اين كه امورى است وهمى بازيچه بشمارد، آن وقت خودش هم مانند ما بازيگر بوده باشد. (« تفسير الميزان: 8/ 159- 162، ذيل آيه 54 سوره اعراف.» ) ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 107 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ 7 سخن كوتاه، اين كه فرمود: ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ آن گاه بر تخت فرمانروايى [و حكومت بر آفرينش‏] چيره و مسلط شد. در عين اين كه مثالى است كه احاطه تدبير خداى را در ملكش مجسّم مى‏سازد، دلالت بر اين هم دارد كه در اين ميان حقيقتى هم در كار هست و آن عبارت است از مقامى كه زمام جميع امور در آنجا متراكم و مجتمع مى‏شود و آيات: وَهُوَ رَبُّ الْعَرشِ الْعَظيمِ و او پروردگار عرش بزرگ است. الَّذينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ فرشتگانى كه عرش را حمل مى‏كنند و آنان كه پيرامون آن هستند. وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئذٍ ثَمانِيَةٌ ودر آن روز هشت فرشته، عرش پروردگارت را بر فراز همه آنها حمل مى‏كنند. وَ تَرَى الْمَلائِكَةَ حافّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ و فرشتگان را مى‏بينى كه پيرامون عرش حلقه زده‏اند. نيز دلالت بر اين معنا دارند؛ چه از ظاهر اين آيات بر مى‏آيد كه عرش حقيقتى است از حقايق خارجى. معنائى را كه ما براى كلمه عرش در آيه: ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ آن گاه بر تخت فرمانروايى [و حكومت بر آفرينش‏] چيره و مسلط شد. كرده و گفتيم: اين كلمه به معناى مقامى است موجود كه جميع سرنخ‏هاى حوادث و امور در آن متراكم و جمع است از آيه: ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأمْرَ ما مِنْ شَفيعٍ إلّامِنْ بَعْدِ إذْنِهِ به خوبى استفاده مى‏شود، چه اين آيه استواى بر عرش را به تدبير امور تفسير نموده و از وجود چنين صفتى براى خداى تعالى خبر مى‏دهد، و چون اين آيه در مقام توصيف ربوبيّت و تدبير تكوينى خداى تعالى است لاجرم مراد از شفاعتى هم كه در آخر آن است شفاعت در امر تكوينى خواهد بود. پس مفاد جمله: ما مِنْ شَفيعٍ إلّامِنْ بَعْدِ إذْنِهِ . [كار] هيچ واسطه‏اى [در همه جهان هستى براى جابجايى عناصر وتركيب اجزا وبه جريان انداختن امور] جز پس از اذن او نيست. اين مى‏شود كه هيچ سببى از اسباب تكوينيّه كه واسطه‏هايى بين خدا و بين حوادث عالمند از قبيل سببيّت آتش براى حرارت و حرارت براى ذوب كردن اجسام و امثال آن، سببيّتشان از خودشان نيست و به اذن خداست، كه هر يك از آنها در ايجاد حادثه‏اى از حوادث تأثير مى‏كنند، و اين جمله توحيد ربوبيّتى را مى‏رساند. پس عرش همان طورى كه مقام تدبير عامّ عالم است و جميع موجودات را در جوف خود جاى داده، همچنين مقام علم نيز هست، و چون چنين است قبل از وجود اين عالم و در حين وجود آن و پس از رجوع مخلوقات به سوى پروردگار نيز محفوظ است، همچنان كه آيه: وَتَرَى الْمَلائِكَةَ حافّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ و فرشتگان را مى‏بينى كه پيرامون عرش حلقه زده‏اند. محفوظ بودن آن را حتّى در قيامت، و آيات مربوط به خلقت آسمان‏ها و زمين، موجود بودن آن را مقارن با وجود عالم، و آيه: وَهُوَ الَّذى خَلَقَ السَّماواتِ وَالْأرْضَ فى سِتَّةِ أيّامٍ وَكانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِو او كسى است كه آسمان‏ها و زمين را در شش روز آفريد، در حالى كه تخت فرمانروايى‏اش بر آب [كه زيربناى حيات است‏] قرار داشت. موجود بودنش را قبل از خلقت اين عالم مى‏رساند.» « تفسير الميزان: 8/ 159- 162، ذيل آيه 54 سوره اعراف.» ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 107 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
https___vesal.co_FTP_files_tracks_15_track_XwwwMQybcIGKVOcTBqIhYZhsg0FwRT_320.mp3
17.87M
🙏 یا فاطمه الزهرا اغیثینی ✳️ 👌 و ها به پات میفتن به احترام تو قیام میکنن وقت نماز تو قیامت میشه بس که فرشته ها سلام میکنن نماز بخون ظلمت شب سحر شه از پرتو نوری که داره سیمات وقت قنوتت برا ما دعا کن محتاج دنیا به تو و دعاهات مادر مریض بشه بازم یه مادره از فکر بچه هاش خوابش نمیبره خون گریه میکنه با اشک بچه هاش بی خود که نیست بهشت افتاده زیر پاش صاحب قبر بی نشون سلام مادر برا زیارتت کجا بیام مادر 👤 حاج مهدی ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2