eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
5- احسان و دگردوستى اين صفت در مقابل خوددوستى است. خوددوستى را تمام حيوانات، حتى حشرات، هم دارند، مثلا مگس، ، اين دو حشره‏ى ناچيز هم خوددوستى دارند، در تابستان به صورت شما نشسته، همين كه دستتان نزديك آمد احساس خطر مى‏كند و فورا فرار مى‏نمايد، چرا؟ زيرا به خودش و زندگيش علاقه دارد. يك بچه‏ماهى كوچك در آب تا دستتان به حوض دراز مى‏شود فرار مى‏كند، اينها خوددوستى دارند و اين خوددوستى را ما هم داريم و حيوانات هم دارند ولى هيچيك از اين تمايلات حيوانى معيار عظمت و بزرگى انسان نيست، معيار بزرگى و عظمت انسان، دگردوستى است و به هر نسبت كه دگردوستى، در يك جامعه تقويت شود و علاقه‏ى به مردم و حفظ لزوم خدمتگزارى به مردم تقويت گردد، دلالت دارد بر اينكه انسانيت رشد بيشترى كرده و بشر قدمهاى بلندترى به سوى تعالى و تكامل برداشته است.
6- امام موسى بن جعفر عليهماالسلام فرموده است: مردم روى زمين تا وقتى كه يكدگر را دوست بدارند، اداى امانت كنند و بر طريق حق قدم بردارند و عمل نمايند مورد ترحم و تفضل ذات اقدس الهى هستند. ملاحظه مى‏كنيد كه در اين حديث، حضرت موسى بن جعفر از اهل كره‏ى زمين، صرف‏نظر از عقايد مذهبى و روشهاى دينى سخن مى‏گويد، يعنى اگر اين سه مطلب، كه شان انسانيت است، يكى دگردوستى، آن دگر اداى امانت، و سوم قدم برداشتن به راه حق و درستى، اين سه صفت كه در جامعه‏ى بشرى موجود باشد استحقاق تفضل و عنايت الهى را دارند و همواره مورد رحمت‏اند. همين سخن امام (ع) است كه به صورت نظم آورده: بنى‏آدم اعضاى يك پيكرند كه در آفرينش ز يك گوهرند چو عضوى بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار تو كز محنت ديگران بى‏غمى نشايد كه نامت نهند آدمى
7- بشر دوستى آدمى را وامى‏دارد كه به بيماران بى‏بضاعت كمك كند، به افتادگان دستگيرى نمايد، عناصر گرسنه را سير كند و افراد يتيم را مورد نوازش قرار دهد و از اين قبيل اعمال خيرخواهانه‏ى انسانى. على (ع) موقعى كه مالك اشتر را مامور مصر مى‏نمايد و حكومت آن كشور پهناور را به وى مى‏سپارد دستورهاى لازم را ضمن عهدنامه‏ى مبسوطى كه مرقوم فرموده، به وى مى‏دهد و در اوايل نامه از بشردوستى و محبت سخن مى‏گويد و توصيه مى‏كند كه اين سجيه‏ى انسانى را درباره‏ى تمامى مردم از مسلمان و غيرمسلمان رعايت بنمايد. و اشعر قلبك الرحمه للرعيه و المحبه لهم و اللطف بهم و لا تكونن عليهم سبعا ضاريا تغتنم اكلهم فانهم صنفان: اما اخ لك فى الدين، او نظير لك فى الخلق. مالك! دلت را مهيا كن تا با رحمت و محبت و يا لطف و مهربانى با مردم برخورد نمايى. مبادا همچون درنده‏اى كه خوردن شكار خويش را مغتنم مى‏شمارد با آنان مواجه گردى چه آنكه مردم مصر دو گروه‏اند: يا از نظر دينى برادر تو هستند، يا از جهت آفرينش و خلقت همانند تو، و در هر دو صورت، انسان‏اند و بايد با روش انسانى با آنان معامله نمايى. در روايت ديگر، مامور ديگرى را مخاطب ساخته و فرموده است: عامل سائر الناس بالانصاف و عامل المومنين بالايثار. رفتارت با همه‏ى مردم براساس انصاف باشد و با برادران دينيت از روش خودگذشتگى و ايثار استفاده كن.
8- امام صادق (ع) فرموده است: الخلق عيال الله فاحب الخلق الى الله من نفع عيال الله و ادخل على اهل بيت سرورا. مردم رزق‏خوار خدا هستند و موونه آنان به عهده‏ى اوست. محبوبترين خلق كسى است كه به روزى‏خواران خدا نفعى برساند و اهل‏بيتى را خوشحال و مسرور نمايد.
9- احسان نمودن و نفع رساندن به بندگان خدا لازمه‏ى انسانيت است و اين مهم در اسلام، پسنديده و ممدوح شناخته شده، ولى مهمتر از احسان مالى رفع ظلم و اقامه‏ى عدل و انصاف درباره‏ى آنان است، خواه شخص مورد ستم مسلمان باشد يا غير مسلمان. رسول گرامى در اين باره فرموده است: من سمع رجلا ينادى يا للمسلمين فلم يجبه فليس بمسلم. كسى كه بشنود شخص مظلومى فرياد مى‏زند و مسلمانان را به يارى مى‏طلبد اگر صداى استغاثه‏ى او را بشنود و به ياريش نرود مسلمان نيست.
10- از مواردى كه حقوق انسانى بايد رعايت شود درباره‏ى همسايگان است و رسول اكرم در اين باره چنين فرموده است: همسايگان سه قسم‏اند: قسمى داراى سه حق‏اند: حق اسلام، حق همسايگى، و حق قرابت. قسمى داراى دو حق‏اند: يكى حق اسلام و آن ديگر حق همسايگى. و بعضى داراى يك حق‏اند، و همسايه‏ى كافر از اين قسم است و حق همسايگى دارد.
11- چند حديث درباره‏ى روابط مسلمانان با هم و خدمت آنان به يكديگر : رسول اكرم فرموده است: مومنين در مقام رحمت و عطوفت نسبت به يكديگر به منزله‏ى يك جسدند، وقتى يك عضو از جسد بيمار شود ساير اعضاى آن همانند او تبدارى و شب‏بيدارى دارند و در غم و مصيبت او شريكند. معلى بن خنيس كه از اصحاب امام صادق (ع) است از آن حضرت سوال كرد كه حق مسلمان بر مسلمان چيست. حضرت فرمود: من بر تو خائفم، مى‏ترسم حقوق را بدانى و عمل ننمايى. معلى اظهار اميد كرد كه به قوه‏ى الهى عمل نمايم. آنگاه امام حقوقى را شمرد كه بعضى از آنها در اينجا ذكر مى‏شود: امام (ع) فرمود: آسانترين حق مسلمان اين است كه آن را كه براى خود دوست مى‏دارى براى او دوست دارى و آن را كه خود ميل ندارى براى او بى‏ميل باشى و اينكه او را خشمگين نكنى، رضايش را جلب نمايى، و دستورش را به كار بندى، و اينكه او را با نفست، با مالت، به زبانت، و با دست و پايت يارى نمايى، و اينكه تو به منزله‏ى چشم او، راهنماى او، و آيينه‏ى او باشى، چنين نباشد كه تو سير باشى و او گرسنه، تو سيراب باشى و او تشنه، و تو پوشيده باشى و او برهنه.
12- مواسات مسلمانان با يكديگر آنقدر در اسلام مهم است كه در بعضى از روايات رسول گرامى آمده است كه: مسلمان متمكن اگر نسبت به همسايه‏ى خود كه تهيدست و فقير است بى‏تفاوت باشد از اسلام واقعى برخوردار نيست پیامبر صلى الله عليه و آله : آن كسى كه خودش شب سير بخوابد و همسايه‏ى او گرسنه باشد به من ايمان نياورده است. و نيز فرموده است: آن كس كه خودش با لباس باشد و شب را پوشيده بگذراند و همسايه‏ى او برهنه باشد به من ايمان نياورده است. رسول اكرم مى‏فرمود: آن انسان مسلمانى كه خودش سير و همسايه‏اش در كنار او گرسنه باشد از گروه مومنين و پيروان واقعى قرآن شريف نيست.
13- اسلام علاوه بر دوست داشتن مردم از ايثار كه مرحله‏ى بالاترى از آن است نيز سخن گفته و آنان را به ايثار تشويق نموده است كه به منظور جلب خشنودى ذات اقدس الهى در مواقعى كه بتوانند دگران را بر خويشتن مقدم دارند و چيزى كه مورد احتياج خود آنان است به مسلمانى كه نيازمندتر است اعطا نمايند. على (ع) فرموده است: در زمينه‏ى ايثار بر نفس گوهر طبع و رفعت روح افراد كريم‏النفس آشكار مى‏گردد.
14 - احسان به مردم منحصر به خدمات مالى نيست بلكه هر قسم خدمتى به دگران نشانه‏ى انسانيت و حاكى از فضيلت است. ناتوانى را دست گرفتن، يتيمى را نوازش نمودن، راه گم كرده‏اى را هدايت كردن، نابينايى را از خيابان عبور دادن، و ديگر خدماتى از اين قبيل مورد ترغيب و تشويق اولياى گرامى اسلام است. مردى به رسول گرامى عرض كرد: دوست دارم كه بهترين مردم باشم. حضرت فرمود: بهترين مردم كسى است كه نفعش بيشتر عايد مردم گردد، پس تو در راه نفع رساندن به مردم كوشا و جدى باش تا از بهترين مردم باشى.
15- يكى از خدمات ارزنده و پرارج نسبت به مردم دفاع از عرض و شرف آنان است و بدبختانه در محيط ما به اين امر مهم كمتر توجه مى‏شود. مردى در حضور رسول گرامى نسبت به كسى سخن ناروا گفت و به عرض او تجاوز نمود . شخصى كه در مجلس حاضر بود گفته‏ى او را رد كرد و از مرد مورد تجاوز دفاع نمود. رسول اكرم فرمود: كسى كه از عرض برادر خود دفاع نمايد همان دفاع براى او در مقابل آتش حجابى مى‏شود و او را از خطر مصون و محفوظ مى‏دارد.
16- امام سجاد (ع) در پيشگاه الهى دعا مى‏كند: و اجر للناس على يدى الخير. بار الها! به دست من براى مردم خير و خوبى جارى كن. با توجه به اينكه خير رساندن به مردم داراى معناى وسيع و گسترده‏اى است و افراد خير مى‏توانند به اشكال مختلف و صور گوناگون به آنان نفع و خير برسانند، امام (ع) از خدا مى‏خواهد كه او را در طول ايام زندگى به انواع خوبيها و خيرات نسبت به انسانها موفق و مويد بدارد.
17- نه تنها احسان و نيكى به مردم باعث جلب رحمت باريتعالى است ، بلكه احسان به حيوان نيز مى‏تواند آدمى را مشمول رحمت خداوند بنمايد و بر اثر آن گناهانش مورد عفو قرار گيرد. رسول گرامى فرمود: در شب معراج به بهشت اشراف يافتم. در آنجا زن زانيه‏اى را ديدم، پرسيدم اين آلوده دامن چه عملى كرده است كه بهشتى شده؟ پاسخ دادند: او بر سگى گذر كرده است كه زبانش بر اثر شدت عطش از دهانش درآمده و پيوسته نفس مى‏زد. آن زن روپوش بلند سرتاسرى خود را از برگرفت و در چاهى كه در آن نزديك بود آويخت، روپوش به آب رسيد، مقدارى از آب را به خود گرفت، پارچه را بالا كشيد، نقطه‏ى پر آب را در گلوى سگ تشنه فشرد و حيوان را سيراب نمود. خداوند بر اثر اين خدمت، گناهان زن را بخشيد و او را بهشتى نمود. شايد حديث ديگرى نظير روايت آن زن در اخبار آمده باشد كه آن را ديده و به نظم آورده است: يكى در بيابان سگى تشنه يافت برون از رمق در حياتش نيافت كله دلو كرد آن پسنديده كيش چو حبل اندر آن بست دستار خويش به خدمت ميان بست و باز و گشاد سگ ناتوان را دمى آب داد خبر داد پيغمبر از حال مرد كه داور گناهان از او عفو كرد الا گر جفا كارى انديشه كن وفا پيش گير و كرم پيشه كن كسى با سگى نيكويى گم نكرد كجا گم شود خير با نيكمرد كرم كن چنان كت برآيد ز دست جهانبان در خير بر كس نبست
18- امام (ع) در جمله‏ى دوم دعا كه موضوع قسمتى از موضوع امروز است به پيشگاه خدا عرض مى‏كند: و لا تمحقه بالمن. بار الها! خوبى و خيرى را كه با دست من به جريان مى‏اندازى با منت گذاردن، محو و نابود منما.
19- از اين جمله استفاده مى‏شود كه افراد خير و نيكوكار اگر كار خوب خود را به منت آلوده كنند عمل خيرشان باطل و بى‏اثر مى‏شود و خداوند آن را محو و نابود مى‏كند، و اين مطلب در قرآن شريف آمده است: يا ايها الذين آمنوا لا تبطلوا صدقاتكم بالمن و الاذى. اى مردم باايمان! صدقات خود را با منت گذاردن و اذيت كردن باطل ننماييد.
20- اسلام، دين تعاون و مواسات است و از افراد متمكن خواسته كه قسمتى از اموال خود را به عنوان واجب يا مستحب به گروه كم‏بضاعت و تهيدست بدهند. ولى اين كار بايد به قصد قربت و با رعايت احترام كامل به تهيدستان انجام پذيرد و آنان مورد تحقير و اهانت واقع نشوند. آيين مقدس اسلام عز و شرافت مسلمانان را بسيار محترم شمرده و پر ارج دانسته است و هيچكس حق ندارد كرامت نفس و بزرگوارى خود را با پول معامله كند و بر همين اساس است كه تملق‏گويى و چاپلوسى ممنوع گرديده است. كسى كه به فرد بى‏بضاعتى كمك مى‏كند و خدمت خود را ماده‏ى منت نسبت به او قرار مى‏دهد با اين عمل به عز و شرف او ضربه مى‏زند و به حيثيت انسانى وى آسيب مى‏رساند و خداوند چنين صدقه‏اى را هرگز نمى‏پذيرد و منت گذاردن موجب ابطال عمل خير آن مرد خير مى‏شود. تا جايى اسلام به اين مهم عنايت دارد كه فرموده است: قول معروف و مغفره خير من صدقه يتبعها اذى. به گرمى با فقير سخن گفتن و از او عذر خواستن از اينكه نمى‏تواند به وى خدمتى نمايد بهتر از صدقه‏اى است كه آميخته به منت‏گذارى و آزار او باشد.
21- پیامبر صلى الله عليه و آله: كسى كه به مومنى چيزى عطا كند و به وى صدقه‏اى بدهد سپس او را با كلام خود آزار نمايد يا بر وى منت گذارد با اين عمل، صدقه‏ى خود را باطل نموده است. و نيز فرموده است: كسى كه به برادر دينى خود خدمتى نمايد سپس بر وى منت گذارد خداوند عمل او را محو و نابود مى‏سازد و بار سنگين آن عمل بر دوش وى مى‏ماند و از خدمتى كه انجام داده است بهره‏اى نمى‏برد. امام صادق (ع) فرموده است: منت گذاردن عمل خير انسان را نابود و فانى مى‏نمايد.
22- اگر شخص مسلمانى صدقه بدهد و به كسانى كه آن را دريافت نموده‏اند به طور مستقيم منت نگذارد و آزارشان ننمايد ولى در غياب آنان عمل خود را به زبان بياورد و احسان خويش را به اين و آن بگويد و در نتيجه موجب هتك حرمت و تحقير دريافت كنندگان صدقه گردد، چنين شخصى مشمول آيه‏ى كريمه‏ى ابطال صدقه با من و اذى است، زيرا غيرمستقيم بر فقرا منت گذارده و آنان را آزار داده است، و اين مطلب را امام جواد (ع) به شخصى فرمود كه در يك روز به ده نفر فقير عائله‏دار كمك نموده بود بدون آنكه بر آنها منت گذارد يا آنان را آزار دهد، ولى قضيه‏ى احسان و انفاق خود را براى امام جواد نقل نمود. امام به وى فرمود: تو با نقل اين قضيه بر و نيكى خود به برادرانت را ابطال نمودى و از ميان بردى، عرض كرد: چگونه از ميان بردم؟ حضرت پاسخ داد: كلام خدا را بخوان كه فرموده است: اى مردم باايمان! صدقات خود را با منت گذاردن و اذيت كردن ابطال منماييد، عرض كرد: يابن رسول الله! به كسانى كه كمك نمودم نه بر آنها منت گذاردم و نه آزارشان دادم. حضرت فرمود: خداوند فرموده صدقات خود را با منت گذاردن و اذيت كردن باطل نكنيد و نفرموده است كه: صدقات خود را با اذيت دادن و منت گذاردن مستقيم بر سر كسى كه صدقه را دريافت مى‏نمايد باطل نكنيد. اين آيه، شامل حال تمام اقسام منتها و آزارها مى‏شود، خواه كمك‏كننده، خود مستقيما به گيرنده‏ى صدقه منت گذارد و آزارش دهد، خواه خدمت عملى و احسان خود را به دگران بگويد و اين و آن را آگاه سازد و غيرمستقيم دريافت كنندگان را مورد منت يا مورد اذيت قرار دهد. بيان امام جواد (ع) و نكته‏اى را كه در آيه تذكر داده است براى افراد خير و احسان‏كننده درسى آموزنده است و به آنان خاطرنشان مى‏فرمايد: شما كه براى خدا و به نيت قربت به فقيرى آبرومند كمك مى‏كنيد به گونه‏اى باشد كه فقط خدا بداند و شما بدانيد و فقير، دگرى از آن آگاه نشود تا آن احسان ذخيره‏ى قيامت شما گردد و اگر به دگران بگوييد و آبروى فقير را ببريد با گفته‏ى خود، احسان خويش را ابطال نموده‏ايد و ممكن است بر اثر پرده‏درى و اهانت به فقير، در قيامت استحقاق كيفر و عذاب داشته باشيد. نه تنها منت گذاردن و آزار دادن فقير در زمينه‏ى صدقات، ممنوع و نارواست، بلكه اگر كيفيت پرداخت صدقات آبرومندانه و مناسب با عز و شرف مسلمان نباشد و موجب تحقير و توهين وى گردد نيز در اسلام ممنوع و غير مجاز است.
23- ائمه‏ى معصومين عليهم‏السلام كه در آموختن وظايف دينى، معلم مسلمانان بودند براى آنكه اصحاب و دوستانشان به راه خطا نروند همواره به آنان تذكرات لازم را مى‏دادند و آگاهشان مى‏ساختند تا اگر در مسير ناصحيح قدم برمى‏دارند بازگردند و به راه درست گرايش يابند. اسحق بن عمار مى‏گويد: امام صادق (ع) به من فرمود: چگونه زكوه مالت را مى‏دهى، گفتم: محصول را به منزل مى‏آورم. اهل استحقاق مى‏آيند و دريافت مى‏كنند امام فرمود: اسحق! تو با اين كار، مسلمانان را در معرض ذلت و خوارى قرار مى‏دهى، از اين كار پرهيز كن، پرهيز كن، خداوند فرموده است هر كس دوست مرا خوار نمايد براى جنگ با من مهيا گرديده است.
24- بحث ما درباره‏ى دعاى « » صحیفه سجادیه است. اين دعاى شريف حاوى مطالب بسيار رفيع و بلند در شان انسانسازى و پرورش مكارم اخلاق در ضمير مردم باايمان است، بايد ما حتما در هر قسمتى دقت نمايند و هر مطلبى را كه امام سجاد (ع) به صورت دعا از زبان خود در پيشگاه الهى عرض مى‏كند آن را سرمشق خود قرار دهند و بر طبق آن عمل نمايند تا بتوانند از اين دعا بهره‏ى علمى و اخلاقى ببرند و متخلق به سجاياى انسانى گردند. مثلا از دو جمله‏ى مورد بحث امروز استفاده شود كه تمام افراد به قدرى كه قدرت دارند با مال و قلم و قدم خود به مردم خدمت كنند و ديگر آنكه خدمات خود را با منت گذاردن بر سر مردم و به رخ آنان كشيدن نابود و فانى ننمايند و خويشتن را از پاداش خدا در قيامت محروم نسازند.
2) با تشکر از همه دوستان مشارکت کننده در بحث ما (برداشت من)( نویسنده - خواننده و نشر دهنده این کلام نورانی ) اجرتان با صاحب این کتاب با عظمت امام سجاد علیه السلام ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟زندگیت رو با قرآن عزیز از نو بساز دوره آموزش مجازی تفسیر قرآن کریم سبک زندگی قرآنی |خانواده قرآنی| ترببت قرآنی| تفسیرانفسی قرآن کریم باحضوربرجسته ترین اساتیدکشوری تخفیف40%برای اولین باربمناسبت رجب ثبت نام آسان کمتر از ۳۰ ثانیه 👇 ▫️https://zarinp.al/359389 🔰اطلاعات بیشتر از آموزش ها: https://eitaa.com/joinchat/2158690304C84ca230822
برنامه ی ◀️ ، عامل ذلت وَ قَالَ (علیه السلام): الطَّامِعُ فِی وِثَاقِ الذُّلِّ. علی علیه السلام که درود خدا بر او فرمودند : طمع کار در بند ذلت گرفتار است. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ اسیران ذلّت 📜 امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه به یکى از آفات اشاره کرده، مى فرماید: «طمع کار در بند ذلت گرفتار است»; (الطَّامِعُ فی وَثَاقِ الذُّلِّ). «وَثاق» به معنى بند و زنجیرى است که اسیر و یا حیوانى را با آن مى بندند. شبیه این سخن همان است که در گذشت که فرمود: «الطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ; طمع بندگى جاویدان است» نیز در خواندیم که امام مى فرمود: «قربانگاه عقل ها غالباً در زیر نور خیره کننده طمع هاست». همان گونه که پیش از این نیز اشاره شد طمع معمولا به معناى علاقه شدید به چیزى است که فوق استحقاق انسان و غالباً به دست دیگران است شخص طمع کار براى به دست آوردن آن باید در مقابل این و آن خضوع کند و طناب ذلت بر گردن خویش نهد، شاید به مقصود برسد و شاید هم نرسد. به تعبیر دیگر طمع ریسمانى نامرئى است که انسان بر گردن خود مى نهد و سر آن را به دست کسى که از او طمع دارد مى سپارد و همچون برده یا حیوانى در اختیار او قرار مى گیرد. نقطه مقابل طمع قناعت است که انسان را از همگان بى نیاز و عزت و کرامت او را حفظ مى کند. اضافه بر این ها، اموال و مقامات و اشیایى که مورد طمع طمعکاران است. در بسیارى از موارد دست نیافتنى است، به همین دلیل طمع کار براى رسیدن به آن عمرى دست و پا مى زند و چه بسا ناکام از دنیا برود در حالى که سرمایه عمر خود را بیهوده از دست داده نه به مقامى در دنیا رسیده و نه در پیشگاه خدا منزلتى دارد. در حدیث معروفى که ملاصالح مازندرانى در شرح اصول کافى آورده است، مى خوانیم: «عَزَّ مَنْ قَنَعَ وَذَلَّ مَنْ طَمَعَ; کسى که قناعت پیشه کند عزیز مى شود، و کسى که طمع بورزد ذلیل خواهد شد». در حدیث دیگرى از امام امیرمؤمنان مى خوانیم: «عِنْدَ غُرُورِ الاْطْماعِ وَالاْمالِ تَنْخَدِعُ عُقُولُ الْجُهّالِ وَتَخْتَبِرُ ألْبابُ الرِّجالِ; به هنگام فریب طمع ها و آرزوها عقول جاهلان گرفتار مى شود و عقل مردان بزرگ در آزمون قرار مى گیرد». در نیز خواهد آمد که امام(علیه السلام)مى فرماید: «إنَّ الطَّمَعَ مُورِدٌ غَیْرُ مُصْدِر، وَضامِنٌ غَیْرُ وَفِىّ; طمع آدمى را به سرچشمه آب وارد مى کند و بى آنکه او را سیراب کرده باشد باز مى گرداند، طمع ضامنى است که هرگز به عهد خود وفا نمى کند». این سخن را با شعر مشهورى که ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه خود در ذیل این گفتار حکیمانه آورده پایان مى دهیم: طَمِعْتَ بِلَیْلى أنْ تَریعَ وَإنَّما *** تَقَطَّعَ أعْناقَ الرِّجالِ الْمَطامِعُ به لیلا طمع ورزیدى که نظر لطفى به تو کند (و این اشتباه بود) آرى گردن مردان را طمع ها قطع مى کند. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2