eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
14 - احسان به مردم منحصر به خدمات مالى نيست بلكه هر قسم خدمتى به دگران نشانه‏ى انسانيت و حاكى از فضيلت است. ناتوانى را دست گرفتن، يتيمى را نوازش نمودن، راه گم كرده‏اى را هدايت كردن، نابينايى را از خيابان عبور دادن، و ديگر خدماتى از اين قبيل مورد ترغيب و تشويق اولياى گرامى اسلام است. مردى به رسول گرامى عرض كرد: دوست دارم كه بهترين مردم باشم. حضرت فرمود: بهترين مردم كسى است كه نفعش بيشتر عايد مردم گردد، پس تو در راه نفع رساندن به مردم كوشا و جدى باش تا از بهترين مردم باشى.
15- يكى از خدمات ارزنده و پرارج نسبت به مردم دفاع از عرض و شرف آنان است و بدبختانه در محيط ما به اين امر مهم كمتر توجه مى‏شود. مردى در حضور رسول گرامى نسبت به كسى سخن ناروا گفت و به عرض او تجاوز نمود . شخصى كه در مجلس حاضر بود گفته‏ى او را رد كرد و از مرد مورد تجاوز دفاع نمود. رسول اكرم فرمود: كسى كه از عرض برادر خود دفاع نمايد همان دفاع براى او در مقابل آتش حجابى مى‏شود و او را از خطر مصون و محفوظ مى‏دارد.
16- امام سجاد (ع) در پيشگاه الهى دعا مى‏كند: و اجر للناس على يدى الخير. بار الها! به دست من براى مردم خير و خوبى جارى كن. با توجه به اينكه خير رساندن به مردم داراى معناى وسيع و گسترده‏اى است و افراد خير مى‏توانند به اشكال مختلف و صور گوناگون به آنان نفع و خير برسانند، امام (ع) از خدا مى‏خواهد كه او را در طول ايام زندگى به انواع خوبيها و خيرات نسبت به انسانها موفق و مويد بدارد.
17- نه تنها احسان و نيكى به مردم باعث جلب رحمت باريتعالى است ، بلكه احسان به حيوان نيز مى‏تواند آدمى را مشمول رحمت خداوند بنمايد و بر اثر آن گناهانش مورد عفو قرار گيرد. رسول گرامى فرمود: در شب معراج به بهشت اشراف يافتم. در آنجا زن زانيه‏اى را ديدم، پرسيدم اين آلوده دامن چه عملى كرده است كه بهشتى شده؟ پاسخ دادند: او بر سگى گذر كرده است كه زبانش بر اثر شدت عطش از دهانش درآمده و پيوسته نفس مى‏زد. آن زن روپوش بلند سرتاسرى خود را از برگرفت و در چاهى كه در آن نزديك بود آويخت، روپوش به آب رسيد، مقدارى از آب را به خود گرفت، پارچه را بالا كشيد، نقطه‏ى پر آب را در گلوى سگ تشنه فشرد و حيوان را سيراب نمود. خداوند بر اثر اين خدمت، گناهان زن را بخشيد و او را بهشتى نمود. شايد حديث ديگرى نظير روايت آن زن در اخبار آمده باشد كه آن را ديده و به نظم آورده است: يكى در بيابان سگى تشنه يافت برون از رمق در حياتش نيافت كله دلو كرد آن پسنديده كيش چو حبل اندر آن بست دستار خويش به خدمت ميان بست و باز و گشاد سگ ناتوان را دمى آب داد خبر داد پيغمبر از حال مرد كه داور گناهان از او عفو كرد الا گر جفا كارى انديشه كن وفا پيش گير و كرم پيشه كن كسى با سگى نيكويى گم نكرد كجا گم شود خير با نيكمرد كرم كن چنان كت برآيد ز دست جهانبان در خير بر كس نبست
18- امام (ع) در جمله‏ى دوم دعا كه موضوع قسمتى از موضوع امروز است به پيشگاه خدا عرض مى‏كند: و لا تمحقه بالمن. بار الها! خوبى و خيرى را كه با دست من به جريان مى‏اندازى با منت گذاردن، محو و نابود منما.
19- از اين جمله استفاده مى‏شود كه افراد خير و نيكوكار اگر كار خوب خود را به منت آلوده كنند عمل خيرشان باطل و بى‏اثر مى‏شود و خداوند آن را محو و نابود مى‏كند، و اين مطلب در قرآن شريف آمده است: يا ايها الذين آمنوا لا تبطلوا صدقاتكم بالمن و الاذى. اى مردم باايمان! صدقات خود را با منت گذاردن و اذيت كردن باطل ننماييد.
20- اسلام، دين تعاون و مواسات است و از افراد متمكن خواسته كه قسمتى از اموال خود را به عنوان واجب يا مستحب به گروه كم‏بضاعت و تهيدست بدهند. ولى اين كار بايد به قصد قربت و با رعايت احترام كامل به تهيدستان انجام پذيرد و آنان مورد تحقير و اهانت واقع نشوند. آيين مقدس اسلام عز و شرافت مسلمانان را بسيار محترم شمرده و پر ارج دانسته است و هيچكس حق ندارد كرامت نفس و بزرگوارى خود را با پول معامله كند و بر همين اساس است كه تملق‏گويى و چاپلوسى ممنوع گرديده است. كسى كه به فرد بى‏بضاعتى كمك مى‏كند و خدمت خود را ماده‏ى منت نسبت به او قرار مى‏دهد با اين عمل به عز و شرف او ضربه مى‏زند و به حيثيت انسانى وى آسيب مى‏رساند و خداوند چنين صدقه‏اى را هرگز نمى‏پذيرد و منت گذاردن موجب ابطال عمل خير آن مرد خير مى‏شود. تا جايى اسلام به اين مهم عنايت دارد كه فرموده است: قول معروف و مغفره خير من صدقه يتبعها اذى. به گرمى با فقير سخن گفتن و از او عذر خواستن از اينكه نمى‏تواند به وى خدمتى نمايد بهتر از صدقه‏اى است كه آميخته به منت‏گذارى و آزار او باشد.
21- پیامبر صلى الله عليه و آله: كسى كه به مومنى چيزى عطا كند و به وى صدقه‏اى بدهد سپس او را با كلام خود آزار نمايد يا بر وى منت گذارد با اين عمل، صدقه‏ى خود را باطل نموده است. و نيز فرموده است: كسى كه به برادر دينى خود خدمتى نمايد سپس بر وى منت گذارد خداوند عمل او را محو و نابود مى‏سازد و بار سنگين آن عمل بر دوش وى مى‏ماند و از خدمتى كه انجام داده است بهره‏اى نمى‏برد. امام صادق (ع) فرموده است: منت گذاردن عمل خير انسان را نابود و فانى مى‏نمايد.
22- اگر شخص مسلمانى صدقه بدهد و به كسانى كه آن را دريافت نموده‏اند به طور مستقيم منت نگذارد و آزارشان ننمايد ولى در غياب آنان عمل خود را به زبان بياورد و احسان خويش را به اين و آن بگويد و در نتيجه موجب هتك حرمت و تحقير دريافت كنندگان صدقه گردد، چنين شخصى مشمول آيه‏ى كريمه‏ى ابطال صدقه با من و اذى است، زيرا غيرمستقيم بر فقرا منت گذارده و آنان را آزار داده است، و اين مطلب را امام جواد (ع) به شخصى فرمود كه در يك روز به ده نفر فقير عائله‏دار كمك نموده بود بدون آنكه بر آنها منت گذارد يا آنان را آزار دهد، ولى قضيه‏ى احسان و انفاق خود را براى امام جواد نقل نمود. امام به وى فرمود: تو با نقل اين قضيه بر و نيكى خود به برادرانت را ابطال نمودى و از ميان بردى، عرض كرد: چگونه از ميان بردم؟ حضرت پاسخ داد: كلام خدا را بخوان كه فرموده است: اى مردم باايمان! صدقات خود را با منت گذاردن و اذيت كردن ابطال منماييد، عرض كرد: يابن رسول الله! به كسانى كه كمك نمودم نه بر آنها منت گذاردم و نه آزارشان دادم. حضرت فرمود: خداوند فرموده صدقات خود را با منت گذاردن و اذيت كردن باطل نكنيد و نفرموده است كه: صدقات خود را با اذيت دادن و منت گذاردن مستقيم بر سر كسى كه صدقه را دريافت مى‏نمايد باطل نكنيد. اين آيه، شامل حال تمام اقسام منتها و آزارها مى‏شود، خواه كمك‏كننده، خود مستقيما به گيرنده‏ى صدقه منت گذارد و آزارش دهد، خواه خدمت عملى و احسان خود را به دگران بگويد و اين و آن را آگاه سازد و غيرمستقيم دريافت كنندگان را مورد منت يا مورد اذيت قرار دهد. بيان امام جواد (ع) و نكته‏اى را كه در آيه تذكر داده است براى افراد خير و احسان‏كننده درسى آموزنده است و به آنان خاطرنشان مى‏فرمايد: شما كه براى خدا و به نيت قربت به فقيرى آبرومند كمك مى‏كنيد به گونه‏اى باشد كه فقط خدا بداند و شما بدانيد و فقير، دگرى از آن آگاه نشود تا آن احسان ذخيره‏ى قيامت شما گردد و اگر به دگران بگوييد و آبروى فقير را ببريد با گفته‏ى خود، احسان خويش را ابطال نموده‏ايد و ممكن است بر اثر پرده‏درى و اهانت به فقير، در قيامت استحقاق كيفر و عذاب داشته باشيد. نه تنها منت گذاردن و آزار دادن فقير در زمينه‏ى صدقات، ممنوع و نارواست، بلكه اگر كيفيت پرداخت صدقات آبرومندانه و مناسب با عز و شرف مسلمان نباشد و موجب تحقير و توهين وى گردد نيز در اسلام ممنوع و غير مجاز است.
23- ائمه‏ى معصومين عليهم‏السلام كه در آموختن وظايف دينى، معلم مسلمانان بودند براى آنكه اصحاب و دوستانشان به راه خطا نروند همواره به آنان تذكرات لازم را مى‏دادند و آگاهشان مى‏ساختند تا اگر در مسير ناصحيح قدم برمى‏دارند بازگردند و به راه درست گرايش يابند. اسحق بن عمار مى‏گويد: امام صادق (ع) به من فرمود: چگونه زكوه مالت را مى‏دهى، گفتم: محصول را به منزل مى‏آورم. اهل استحقاق مى‏آيند و دريافت مى‏كنند امام فرمود: اسحق! تو با اين كار، مسلمانان را در معرض ذلت و خوارى قرار مى‏دهى، از اين كار پرهيز كن، پرهيز كن، خداوند فرموده است هر كس دوست مرا خوار نمايد براى جنگ با من مهيا گرديده است.
24- بحث ما درباره‏ى دعاى « » صحیفه سجادیه است. اين دعاى شريف حاوى مطالب بسيار رفيع و بلند در شان انسانسازى و پرورش مكارم اخلاق در ضمير مردم باايمان است، بايد ما حتما در هر قسمتى دقت نمايند و هر مطلبى را كه امام سجاد (ع) به صورت دعا از زبان خود در پيشگاه الهى عرض مى‏كند آن را سرمشق خود قرار دهند و بر طبق آن عمل نمايند تا بتوانند از اين دعا بهره‏ى علمى و اخلاقى ببرند و متخلق به سجاياى انسانى گردند. مثلا از دو جمله‏ى مورد بحث امروز استفاده شود كه تمام افراد به قدرى كه قدرت دارند با مال و قلم و قدم خود به مردم خدمت كنند و ديگر آنكه خدمات خود را با منت گذاردن بر سر مردم و به رخ آنان كشيدن نابود و فانى ننمايند و خويشتن را از پاداش خدا در قيامت محروم نسازند.
2) با تشکر از همه دوستان مشارکت کننده در بحث ما (برداشت من)( نویسنده - خواننده و نشر دهنده این کلام نورانی ) اجرتان با صاحب این کتاب با عظمت امام سجاد علیه السلام ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟زندگیت رو با قرآن عزیز از نو بساز دوره آموزش مجازی تفسیر قرآن کریم سبک زندگی قرآنی |خانواده قرآنی| ترببت قرآنی| تفسیرانفسی قرآن کریم باحضوربرجسته ترین اساتیدکشوری تخفیف40%برای اولین باربمناسبت رجب ثبت نام آسان کمتر از ۳۰ ثانیه 👇 ▫️https://zarinp.al/359389 🔰اطلاعات بیشتر از آموزش ها: https://eitaa.com/joinchat/2158690304C84ca230822
برنامه ی ◀️ ، عامل ذلت وَ قَالَ (علیه السلام): الطَّامِعُ فِی وِثَاقِ الذُّلِّ. علی علیه السلام که درود خدا بر او فرمودند : طمع کار در بند ذلت گرفتار است. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ اسیران ذلّت 📜 امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه به یکى از آفات اشاره کرده، مى فرماید: «طمع کار در بند ذلت گرفتار است»; (الطَّامِعُ فی وَثَاقِ الذُّلِّ). «وَثاق» به معنى بند و زنجیرى است که اسیر و یا حیوانى را با آن مى بندند. شبیه این سخن همان است که در گذشت که فرمود: «الطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ; طمع بندگى جاویدان است» نیز در خواندیم که امام مى فرمود: «قربانگاه عقل ها غالباً در زیر نور خیره کننده طمع هاست». همان گونه که پیش از این نیز اشاره شد طمع معمولا به معناى علاقه شدید به چیزى است که فوق استحقاق انسان و غالباً به دست دیگران است شخص طمع کار براى به دست آوردن آن باید در مقابل این و آن خضوع کند و طناب ذلت بر گردن خویش نهد، شاید به مقصود برسد و شاید هم نرسد. به تعبیر دیگر طمع ریسمانى نامرئى است که انسان بر گردن خود مى نهد و سر آن را به دست کسى که از او طمع دارد مى سپارد و همچون برده یا حیوانى در اختیار او قرار مى گیرد. نقطه مقابل طمع قناعت است که انسان را از همگان بى نیاز و عزت و کرامت او را حفظ مى کند. اضافه بر این ها، اموال و مقامات و اشیایى که مورد طمع طمعکاران است. در بسیارى از موارد دست نیافتنى است، به همین دلیل طمع کار براى رسیدن به آن عمرى دست و پا مى زند و چه بسا ناکام از دنیا برود در حالى که سرمایه عمر خود را بیهوده از دست داده نه به مقامى در دنیا رسیده و نه در پیشگاه خدا منزلتى دارد. در حدیث معروفى که ملاصالح مازندرانى در شرح اصول کافى آورده است، مى خوانیم: «عَزَّ مَنْ قَنَعَ وَذَلَّ مَنْ طَمَعَ; کسى که قناعت پیشه کند عزیز مى شود، و کسى که طمع بورزد ذلیل خواهد شد». در حدیث دیگرى از امام امیرمؤمنان مى خوانیم: «عِنْدَ غُرُورِ الاْطْماعِ وَالاْمالِ تَنْخَدِعُ عُقُولُ الْجُهّالِ وَتَخْتَبِرُ ألْبابُ الرِّجالِ; به هنگام فریب طمع ها و آرزوها عقول جاهلان گرفتار مى شود و عقل مردان بزرگ در آزمون قرار مى گیرد». در نیز خواهد آمد که امام(علیه السلام)مى فرماید: «إنَّ الطَّمَعَ مُورِدٌ غَیْرُ مُصْدِر، وَضامِنٌ غَیْرُ وَفِىّ; طمع آدمى را به سرچشمه آب وارد مى کند و بى آنکه او را سیراب کرده باشد باز مى گرداند، طمع ضامنى است که هرگز به عهد خود وفا نمى کند». این سخن را با شعر مشهورى که ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه خود در ذیل این گفتار حکیمانه آورده پایان مى دهیم: طَمِعْتَ بِلَیْلى أنْ تَریعَ وَإنَّما *** تَقَطَّعَ أعْناقَ الرِّجالِ الْمَطامِعُ به لیلا طمع ورزیدى که نظر لطفى به تو کند (و این اشتباه بود) آرى گردن مردان را طمع ها قطع مى کند. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره يأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لاَ تَقُولُواْ رَ عِنَا وَقُولُواْ انْظُرْنَا وَاسْمَعُواْ وَ لِلْكَفِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ‏ اى كسانى كه ایمان آورده‌اید! (به پیامبر) نگویید: «راعِنا» مراعاتمان كن، بلكه بگویید: «اُنظرنا» ما را در نظر بگیر، و (این توصیه را) بشنوید و براى كافران عذاب دردناكى است. 🔴 برخى از مسلمانان براى اینكه سخنان پیامبر را خوب درك كنند، درخواست مى‌كردند كه آن حضرت با تأنّى و رعایت حال آنان سخن بگوید. این تقاضا را با كلمه «راعنا» مى‌گفتند. یعنى مراعاتمان كن. ولى چون این تعبیر در عرف یهود، نوعى دشنام تلقى مى‌شد، آیه نازل شد كه بجاى «راعنا» بگویید: «انظرنا» تا دشمن سوء استفاده نكند. 🔴 توجّه به انعكاس حرف‌ها داشته باشید. «لا تقولوا راعنا...» ممكن است افرادى با حسن نیّت سخن بگویند، ولى باید بازتاب آنرا نیز در نظر داشته باشند. 🔴 دشمن، تمام حركات وحتّى كلمات ما را زیر نظر دارد واز هر فرصتى كه بتواند مى‌خواهد بهره برده وضربه بزند. «لا تقولوا راعنا...» 👤استاد ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ اعمال روزها و شب های 🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز 👉🏻 1da.ir/TXfZ6s2I 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
بین دل زار نگاه و زینب تو راهی از خیمه شدی و من از قفاح مرو کجا امیر و سالار زینب حاج محمود https://b2n.ir/sahife2_zeinab ✳️ با مدعی مگویید عشق و مستی تا بی‌خبر بمیرد در درد خودپرستی عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم با کافران چه کارت گر بت نمی‌پرستی سلطان من خدا را زلفت شکست ما را تا کی کند سیاهی چندین درازدستی در گوشه سلامت مستور چون توان بود تا نرگس تو با ما گوید رموز مستی آن روز دیده بودم این فتنه ‌ها که برخاست کز سرکشی زمانی با ما نمی‌نشستی عشقت به دست طوفان خواهد سپرد چون برق از این کشاکش پنداشتی که جستی 🔅 برنامه ی روزانه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🔴 عبد براى رسيدن به مقام عبوديّت و به دست آوردن رشد و كمال و تأمين سعادت دنيا و آخرت و از همه مهم‏تر جلب رضا و خشنودى حق ، راهى جز دريافت مفاهيم حقيقى اسماء خداوند ندارد. ✍️ استاد حسین در ذیل شرح (شرحی بر ) آورده اند که ما آن را از امروز در این صفحه می آوریم (به توفیق الهی انشاالله) ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 8 🔴 19- وجود مباركش فعّال و مدبّر است و بالذات حىّ است. موت و فنا به پيشگاه مقدّس او راه ندارد و هيچ نيازى به علل و عوامل حيات براى او نمى‏باشد. جميع مدرَكات در سايه ادراك حضرت اوست و جميع موجودات در ظلّ فعل او هستند. عبد چون به وسيله علوم و معارف، عقل خود را زنده كند و حيات علمى ببخشد، و قلب و باطن خويش را به حالات الهى و احساسات ملكوتى از مردگى نجات بخشد، و بر اثر ايمان و عمل صالح به حيات طيّبه برسد، از اسم حىّ و نور مفهوم آن بهره‏ور شده و ظاهر و باطنش منوَّر گشته است. 🔴 20- الحكيم‏ او به ظاهر و باطن هستى آگاه است و افعال و فعل آن حضرت در كمال اتقان و محكمى است و فساد در عمل و فعل او به هيچ وجه راه ندارد. عبدى كه اعمالش بر اساس معرفت و نيّت خالص باشد، و معلوم عقل و قلب او افضل علوم و اجلّ آن كه حضرت «اللّه» است مى‏باشد، و خداترسى او در آن حدّ است كه وى را به اجراى دستورهاى حكيم على الاطلاق وادار مى‏كند و از محرّمات و منهيّاتش باز مى‏دارد حكيم است و در حقيقت از نور حكمت حضرت مولا برخوردار مى‏باشد. 🔴 21- العليم‏ ، حضرتش عليم بنفسه است، عالم به سراير، مطّلع بر ضماير و علم و آگاهى جنابش محيط به كلّ شى‏ء است. مثقال ذرّه‏اى از وجود مقدّسش مخفى نيست، به تمام اشيا قبل از به وجود آمدنش و بعد از حدوثش آگاه است. سرّ و آشكار، ظاهر و باطن، اوّل و آخر، انجام و عاقبت، دقيق و جليل، ريز و درشت، حاضر محضر اوست. وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَايَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي‏ كِتَابٍ مُبِينٍ و كليدهاى غيب فقط نزد اوست، و كسى آنها را جز او نمى‏داند. و به آنچه در خشكى و درياست، آگاه است، و هيچ برگى نمى‏افتد مگر آن كه آن را مى‏داند، و هيچ دانه‏اى در تاريكى‏هاى زمين، و هيچ تر و خشكى نيست مگر آن كه در كتابى روشن [ثبت‏] است. عبد چون به جنگ جهل رود، و به عرصه گاه دانش و معرفت راه يابد، و از مبدأ و معاد مطّلع گردد و انبيا و ائمّه و قرآن و حلال و حرام و طريق زندگى صحيح را بشناسد از رنگ عليمى حق رنگ گرفته و متخلّق به اخلاق حضرت محبوب شده است. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 25 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 9 🔴 22- اوست آن وجود مهربانى كه معصيت عباد را مى‏بيند و مخالفت آنان را با انبيا و ائمّه و قرآن مشاهده مى‏كند، ولى بر آنان غضب نمى‏نمايد و در عقوبت بدكاران عجله نمى‏كند بلكه به آنان مهلت توبه و بازگشت مى‏دهد. عبد بايد در برابر آزار و اذيّت و اشتباه زن و فرزند و اقوام و خويشان و برادران و خواهران مسلمان و ساير مردم داراى حلم و بردبارى و حوصله باشد و به آنان مهلت دهد تا به اشتباه خود پى برند و به عرصه گاه حيا و خجالت درآيند. عبد چون نسبت به مردم حلم ورزيد و در برابر پيشامدها و ناگوارى‏ها حوصله و بردبارى به خرج داد، آراسته به مفهوم اسم حليم شده و به مقام قرب دوست‏ نزديك شده است. 🔴 23- ، او حافظ خانه هستى و ظاهر و باطن جهان و غيب و شهود و مُلك و ملكوت است. حافظِ تعادل نيروهاى متضاد چون حرارت و برودت و ترى و خشكى در وجود موجودات زنده است. حافظ تمام اشيا و عناصر و حيوان و انسان از انواع بلاها و مصايب و علل مرگ و فناست. حافظ تداوم و بقاى موجودات بر صفحات كتاب هستى است. حافظ دانه‏هاى نباتى در زير خاك از فساد، و روئيده‏ها و گل‏ها و درختان و ميوه‏ها و حيوانات برّى و بحرى و جوّى از انواع خطرهاست. حافظ سماوات و ارض و ميلياردها ستاره در فضاى بيكران و حافظ هواى زمين و آب درياها و تمام موجودات ريز و درشت و ذرّه‏بينى و غير ذرّه‏بينى است، و قدرت حفظ جناب او محيط بر نهان و آشكار عالم و تمام موجودات خانه خلقت و آفرينش است. عبد اگر ظاهر و باطن و افعال و اخلاق و عقايد خود را از هجوم خطرات با كمك و عنايت حضرت او حفظ كند، متحقّق به اين حقيقت شده و قابليّت سعادت دنيا و آخرت را پيدا كرده است. 🔴 24- حق به معناى مُحق، ثابت، يقين، قطع، عدل، موجود ثابت، مصدر، سلطنت، حزم، تدبير، واقع شدن حتمى، واقع بودن قطعى و مقابل باطل آمده است. آرى، حضرت او بر تمام ظاهر و باطن هستى ذى حق است، وجودش ثابت و قطعى و يقينى است. عدل محض است، مصدر هستى است، سلطان آفرينش است، حزم و تدبيرش بر تمام خلقت حاكم است و وجودش واجب بالذّات مى‏باشد. ممتنع بالذّات مطلقاً باطل است، واجب بالذّات مطلقاً حق است، و ممكن بالذّات كه واجب بغير است مثل تمام موجودات از جهتى حق و از جهتى باطل است. از حيث ذات كه وجودى براى او نيست باطل، و از جهت استفاده وجود از واجب الوجودْ حق است. او ازلًا و ابداً حق مى‏باشد و غيرش بالذّات باطل و با تكيه‏اش به آن جناب حق است. هر حقيقتى منشأش اوست و احقّ حقايق جناب حق است. عبد بايد ذات خود را هالك و باطل ببيند و غير وجود مقدّس حضرت ربّ العزّه را حق نبيند. چون خود را از جهت ذات باطل ديد و هر چه را در خويش مشاهده كرد از آن جناب دانست، به راه خير و كمال افتاده ودست از دامن رحمت محبوب نخواهد كشيد. آنان كه به خوديّت و منيّت گرفتارند در حقيقت دچار مايه تمام امراضند و براى آنان از خطرات و وساوس و حيله‏هاى شيطانى و هواى نفس و غرور و تكبّر مصونيّتى نيست. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 26 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 10 🔴 25- اين اسم مبارك به اين معناست كه حضرت او كفايت كننده هستى و به خصوص بندگان خود از همه چيز است. عبد چون به اين حقيقت واقف شود از قيد تمام بت‏هاى جاندار و بى جان آزاد گردد و به حريّت واقعى رسد، چرا كه غير حضرت او كفايت كننده نيست. معناى ديگرش اين است كه آن جناب احصا كننده كلّ شى‏ء است و حساب همه مخلوقات به دست باكفايت اوست. معناى ديگرش اين است كه در قيامت به حساب تمام اعمال بندگان مى‏رسد و به تمام آنها جزا مى‏دهد. عبد با توجّه به اين معانى، در تمام امور به او تكيه مى‏كند و حساب وجود و رزق و روزى و امور خود را از او مى‏داند و به اعمال و اخلاق و عقايد خود كه در فرداى قيامت به حساب خواهد آمد توجه مى‏كند كه درست و صحيح انجام گيرد و از خطرات شياطين ظاهرى و باطنى محفوظ و مصون ماند. عبد با نظر به اين اسم بايد توجه و همّت و اراده‏اش را فقط و فقط متوجه حضرت رب كند و غير او را اراده ننمايد، حتّى همّت و توجّهش را از بهشت و جهنّم برگيرد و يكپارچه غرق در حضرت او شود و فانى آن ذاتِ باقى گردد. 🔴 26- وجود مباركش ستوده صفات، ستوده اسما و ستوده افعال است، كه حميد به‏ معناى محمود آمده است. حامِد ذات خود است ازلًا و ابداً و عبادش او را بر نعمت و غير نعمت ستايش مى‏كنند. عبد حميد آن عبدى است كه عقايد و اخلاق و اعمالش كلّا قابل ستايش باشد، چنين عبدى محمّد صلى الله عليه و آله و ساير انبيا و ائمّه و اوليا و عباد صالح حقّند. 🔴 27- اين حقيقت صفت كسى است كه اشيا را آن طور كه شايسته است مى‏شناسد و نوازش كننده و ارائه دهنده نيكى و برّ و احسان است. آن وجود مقدّس كه ازلًا و ابداً چنين است حضرت ربّ العزّه است و بر عبد است كه اين امور را از جناب او درس گرفته و نسبت به خلق خداوند، اعمال نمايد تا به اخلاق جناب حق آراسته شده باشد. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 28 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2