25) در اسلام، فخرفروشى و مباهات به مردم كه ناشى از خودبزرگبينى و تكبر است ممنوع شناخته شده، خواه پايگاه افتخار امرى موهوم و غيرواقعى باشد مانند دارا بودن مال يا داشتن آباء و عشيرهى متعين و بزرگ، خواه منشا مباهات و فخرفروشى كمال واقعى باشد مانند علم، ملكهى تقوا، و مكارم اخلاق.
26) مفاخره و مباهات به مردم به هر انگيزه و از هر منشايى باشد دو زيان بزرگ اخلاقى دارد:
از طرفى وسيلهى ابراز كبر و خودبزرگبينى فخركننده است،
و از طرف ديگر موجب تحقير مردم و كوچك شمردن آنان است و اين هر دو در تعاليم اسلام ممنوع است.
27) امام سجاد (ع)
در جملهى اول دعا از خدا درخواست معالى اخلاق و كرايم خصال مىنمايد
و در جملهى دوم از او مىخواهد كه مرا با دارا بودن مكارم اخلاق از فخر و مباهات مصون و محفوظ بدار،
گويى مىخواهد عرض كند :
بار الها! من مكارم اخلاق را براى اطاعت تو و اجابت دعوت پيمبرت مىخواهم
نه براى آنكه معالى اخلاق را به رخ مردم بكشم و در پرتو آن مباهات نمايم.
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_232
◀️ پاداش فراوان خدا به نیکی بندگان
وَ قَالَ (علیه السلام): مَنْ يُعْطِ بِالْيَدِ الْقَصِيرَةِ، يُعْطَ بِالْيَدِ الطَّوِيلَةِ.
علی علیه السلام فرمودند: آن كس كه با دست كوتاه ببخشد، از دستى بلند پاداش گيرد.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ با چنين كسى #شريك شويد:
📜 فزونى پاداش هاى الهى:
امام(علیه السلام) در این گفتار نورانى اشاره به تفاوت پاداش الهى نسبت به اعمال بندگان کرده مى فرماید: «کسى که با دست کوتاه ببخشد با دست بلند به او بخشیده مى شود»; (مَنْ یُعْطِ بِالْیَدِ الْقَصِیرَةِ یُعْطَ بِالْیَدِ الطَّوِیلَةِ).
اشاره به این که عطاى بندگان هرقدر زیاد باشد در مقابل عطاى الهى و پاداش هاى بسیار عظیمش کم و کوچک است. قرآن مجید مى فرماید: «(مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا); هر کس کار نیکى را به جا آورد، ده برابر آن پاداش دارد».(1)
در جاى دیگر مى فرماید: «(مَّثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللهِ کَمَثَلِ حَبَّة أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِى کُلِّ سُنْبُلَة مِّائَةُ حَبَّة وَاللهُ یُضَاعِفُ لِمَنْ یَشَاءُ وَاللهُ #واسع عَلِیمٌ); کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مى کنند، همانند بذرى هستند که هفت خوشه برویاند; که در هر خوشه، یکصد دانه باشد و خدا آن را براى هر کس بخواهد (و شایسته باشد)، دو یا چند برابر مى کند; و لطف خدا گسترده، و او (به همه چیز) داناست».(2)
در این آیه ملاحظه مى کنیم که پاداش الهى هفتصد برابر و گاهى دو یا چند برابر این مقدار است که قابل مقایسه با کار نیک بندگان نیست.
سرانجام در آیه دیگرى خداى متعال به بندگان عطاى «غیر مجذوذ» (بخشش همیشگى و جاویدان) را نوید مى دهد.(3)
البته جاى تعجب نیست; عظمت خداوند و وسعت رحمت او و جود و بخشش چنین اقتضایى را دارد و همه اینها جزو برنامه اى تشویقى براى ایجاد انگیزه هاى قوى تر در بندگان براى انجام کارهاى خیر است.
تعبیر به «یَد طَویله» (دست بلند) و «یَد قَصیره» (دست کوتاه) کنایه از نعمت هاى بزرگ و کوچک است، زیرا انسان معمولا چیزى را که مى بخشد با دست خود مى بخشد. در حدیثى که مسلم در کتاب صحیح خود نقل کرده است مى خوانیم که پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) به همسرانش فرمود: «أسْرَعُکُنَّ لِحاقاً بی أطْوَلُکُنَّ یَداً; از میان شما کسى زودتر به من ملحق مى شود که دستش از همه بلندتر باشد»(4) همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) معناى این سخن را نفهمیدند و گمان کردند اشاره به همین عضو مخصوص است و گاه طول دست خود را با هم مقایسه مى کردند تا این که «زینب بنت جحش» (همسر پیامبر(صلى الله علیه وآله)) از دنیا رفت و نخستین کسى از همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود که به آن حضرت ملحق شد و او زنى بود که بسیار در راه خدا صدقه مى داد و کارهاى خیر فراوانى مى کرد حتى وسائلى با دست خود مى ساخت و مى فروخت و بهاى آن را در راه خدا انفاق مى کرد اینجا بود که آنها مراد پیامبر(صلى الله علیه وآله) را فهمیدند.
علامه شوشترى(رحمه الله) بعد از نقل این سخن در شرح نهج البلاغه خود از عایشه چنین نقل مى کند که زینب (بنت جحش) به مقامى رسید که هیچ کس به آن نرسید; پیامبر(صلى الله علیه وآله) به او بشارت داد که به زودى به وى ملحق مى شود و همسرش در بهشت خواهد بود.
مرحوم «مغنیة» تفسیر دیگرى براى این گفتار گرانبهاى مولا کرده و «یَد قَصیره» را اشاره به جهاد در راه خدا و شهادت و امثال آن مى داند در حالى که این تفسیر مناسبتى با تعبیر «ید» ندارد به خصوص این که تعبیر به «ید» در مورد بخشش در راه خدا در روایات دیگر نیز آمده است. اضافه بر این چنین تفسیرى سبب مى شود که «ید طویلة» و «ید قصیرة» با یکدیگر هماهنگ نباشند در حالى که در تفسیرى که در بالا آمد و مرحوم سید رضى نیز بعداً ذکر مى کند این دو ید با یکدیگر هماهنگ اند و هر دو به معناى بخشش نعمت اند.
مرحوم سید رضى در اینجا بر خلاف روش معمولى خود، شرح نسبتاً مفصلى براى این سخن آورده، مى گوید: «معناى این کلام این است که آنچه انسان از اموال خود در راه خیر و نیکى انفاق مى کند هرچند کم باشد خدا پاداش او را بسیار مى دهد و منظور از دو دست (دست کوتاه و بلند) در اینجا دو نعمت است که امام(علیه السلام) میان نعمت پروردگار و نعمت انسان را با کوتاهى و بلندى فرق گذاشته است; نعمت و بخشش از سوى بنده را کوتاه و آنچه را از ناحیه خداوند است بلند شمرده است و این بدان جهت است که نعمت خدا همواره چندین برابر نعمت مخلوق است، زیرا نعمت هاى الهى اصل و اساس تمام نعمت هاست; تمام نعمت ها به او باز مى گردد و از سوى او سرچشمه گرفته مى شود (حتى نعمتى که انسان آن را به دیگرى مى بخشد آن هم از سوى خداست و با توفیق الهى بذل و بخشش مى شود)»; (قالَ الرَّضِىُّ وَمَعنى ذلِکَ أنَّ ما یُنْفِقُهُ الْمَرْءُ مِنْ مالِهِ فِی سَبیلِ الْخَیْرِ وَالْبِرِّ وَإنْ کانَ یَسیراً فَإنَّ اللهَ تَعالى یَجْعَلُ الْجَزاءَ عَلَیْهِ عَظیماً کَثیراً وَالْیَدانِ هاهُنا عِبارَةٌ عَنِ النِّعْمَتَیْنِ فَفَرَّقَ(علیه السلام) بَیْنَ نِعْمَةِ الْعَبْدِ وَنِعْمَةِ الرَّبِّ تَعالى ذِکْرُهُ بِالْقَصیرَةِ وَالطَّویلَةِ فَجَعَلَ تِلْکَ قَصیرَةً وَهذِهِ طَویلَةً لاِنَّ نِعَمِ اللهِ أبَداً تَضْعُفُ عَلى نِعَمِ الْمَخْلُوقِ أضْعافاً کَثیرَةً إذْ کانَتْ نِعَمِ اللهِ أصْلُ النِّعَمِ کُلُّها فَکُلُّ نِعْمَة إلَیْها تَرْجِعُ وَمِنْها تَنْزِعُ).
#نهج_البلاغه_حكمت_232
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_111
وَقَالُواْ لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلّا مَنْ كَانَ هُوداً أَوْ نَصَرَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُواْ بُرْهَنَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَدِقِينَ
وگفتند: هرگز به بهشت داخل نشود مگر آنكه یهودى یا نصرانى باشد. اینها آرزوهاى آنهاست، بگو: اگر راستگویید، دلیل خود را (بر این موضوع) بیاورید.
🔴 غرور دینى، باعث شد تا یهود ونصارى خود را نژاد برتر و بهشت را در انحصار خود بدانند. «الاّ مَن كان هوداً او نصارى»
🔴 امتیازطلبى وخودبرتربینى، آرزویى خام وخیالى واهى است. «تلك امانیّهم»
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
بنفسی انت یا #امام_زمان عجل
✳️ به جان او که گرم دسترس به جان بودی
کمینه پیشکش بندگانش آن بودی
بگفتمی که بها چیست خاک پایش را
اگر حیات گران مایه جاودان بودی
به بندگی قدش سرو معترف گشتی
گرش چو سوسن آزاده ده زبان بودی
به خواب نیز نمیبینمش چه جای وصال
چو این نبود و ندیدیم باری آن بودی
اگر دلم نشدی پایبند طره او
کی اش قرار در این تیره خاکدان بودی
به رخ چو مهر فلک بینظیر آفاق است
به دل دریغ که یک ذره مهربان بودی
درآمدی ز درم کاشکی چو لمعه نور
که بر دو دیده ما حکم او روان بودی
ز پرده ناله #حافظ برون کی افتادی
اگر نه همدم مرغان #صبح خوان بودی
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_442
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
بنفسی انت یا #امام_زمان عجل ✳️ به جان او که گرم دسترس به جان بودی کمینه پیشکش بندگانش آن بودی بگفتم
به جان او که گرم دسترس به جان بودی
کمینه پیشکش بندگانش آن بودی
معنی بیت: به جان محبوب سوگند، اگر مرا به جان خویش دسترسی می بود واختیارآن راداشتم کمترین هدیه ای که به غلامان او تقدیم می کردند همان جان بود.
جان نقد محقّر است حافظ
از بهر نثار خوش نباشد
بگفتمی که بها چیست خاک پایش را
اگرحیات گرانمایه جاودان بودی
معنی بیت: باخود می گفتم که ارزش وقیمت خاک پای معشوق چقدراست؟ (ازدل پاسخ شنیدم اگرزندگانی جاوید می بود زندگیِ جاوید بهای خاک پای دوست بود(حال که زندگی جاوید نیست بنابراین نمی توان قیمتی برای آن تعیین کرد)
باغ بهشت و سایه طوبی و قصر و حور
با خاک کوی دوست برابر نمیکنم
ترجمه ی #حافظ_غزل_442
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🔴 عبد براى رسيدن به مقام عبوديّت و به دست آوردن رشد و كمال و تأمين سعادت دنيا و آخرت و از همه مهمتر جلب رضا و خشنودى حق ،
راهى جز دريافت مفاهيم حقيقى اسماء خداوند ندارد.
✍️ استاد حسین #انصاریان در ذیل شرح #دعا_چهارم_16 (شرحی بر #نود_نه_اسم_خدا) آورده اند که ما آن را در این صفحه می آوریم (به توفیق الهی انشاالله)
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4 #اسم_اعظم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه
معانی #نود_نه_اسم_خدا 26
🔴 74- #الكبير
#کبیر
وجود بى نيازى كه كبريايى، يعنى كمال ذات وقف حريم مقدّس اوست و كمالش از باب لطف و عنايت و رحمت و محبّت سرايت به غير دارد.
كمال عبد در عقل و ورع و علم است و سريان آن حقايق به غير خود.
كبير به معناى عالم با تقوا و مرشد و معلّم مردم است كه صلاحيّت دارد تمام خلق خدا از انوار فضايل و معارف و علوم وى اقتباس كنند، به همين جهت حضرت عيسى عليه السلام فرمود:
مَنْ عَلِمَ وَعَمِلَ وَعَلَّمَ عُدَّ فِى المَلَكُوتِ الأعظمِ عظيماً.
كسى كه بياموزد و عمل كند و تعليم دهد، در ملكوت آسمان از او به عنوان بزرگ و عظيم ياد مىشود.
🔴 75- #الكافى
#کافی
آن آقا و بزرگوارى كه هر كس به او توكّل كند او را كفايت نمايد و نيازى براى رجوع به غير برايش نگذارد.
بر عبد است كه هر نيازمند خواهندهاى را به اندازه قدرت و وسعش كفايت كند، تا از نور اسم الكافى دلش منوّر گردد.
🔴 76- #الكاشف
#کاشف
او به هر كس كه به مشكل دچار شده و روى حاجت به درگاهش برد گشايش دهد. او برطرف كننده سوء و بدى از عبد، و اجابت كننده دعوت مضطر و گرفتار است.
او دوست دارد عبد و بندهاش نيز اينچنين باشد، از رحمت آوردن بر ديگران و اجابت دعوت مضطر و برطرف كردن همّ و غمّ مهموم و مغموم روى نگرداند.
🔴 77- #الوتر
#وتر
او در ذات و در صفات تنها و فرد است، و احدى از موجودات عرصه گاه هستى به حضرتش در هيچ واقعيّتى شباهت ندارد.
عبد بايد از نظر علم و معرفت و تقوا و بصيرت و كمال و فضيلت و عبادت و خدمت به خلق در ميان اقران و امثالش بىنمونه گردد و تنها متفرّد شود.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 60
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه
معانی #نود_نه_اسم_خدا 27
🔴 78- #النور
#نور
آن آشكار و ظاهرى كه ظهور هر چيزى به حضرت اوست، او ظهور محض است، اظهر از حضرت او نيست، منزّه از هر نقص و عيبى است و پاك و برى از هر ظلمتى است. آرى، آن وجود مباركى كه كلّ اشيا را از تاريكى عدم به ظهور وجود آورد سزاوار اين است كه نور خوانده شود.
او نور سماوات و ارض و نور قلب و دل عاشقان و روشنايى جان عارفان و خالق نور و نازل كننده نور و منوّر نور است.
او چنانكه در آيات قرآنش آمده، انبيا و كتب آسمانى را جهت اخراج عباد از ظلمت و سفر دادن به منطقه نور فرستاده است، و چه نيكوست كه عبد با توسّل به وحى و نبوّت انبيا و آيات قرآن مجيد به نور ايمان و عمل صالح و اخلاق حسنه منوّر شود و به نورانى شدن ديگران كمك نمايد.
🔴 79- #الوهّاب
#وهاب
وجود مقدّسش به تمام موجودات بدون غرض و عوض و توقّع ثنا و حمد و منهاى شهرت و تخلّص از مذمّت و به غير طلب كمال، كثير الإعطا است.
او رادر عطايش هيچ منظور و مقصودى براى خود نيست، بلكه ذات مباركش نسبت به تمام هستى، بخشنده فيض و عنايت كننده لطف و رحمت است، او از اين طريق مىخواهد نيازِ نيازمندان را برطرف و ناقصان جهان را به كمال برساند.
عبدى كه موجوديت خود را بدون توقّع بهشت و ترس از عذاب در راه خدا مىدهد و حتّى در زمينه گذشتن از جان در جبهه حق عليه باطل جز رضاى محبوب را در نظر ندارد جواد و وهّاب است و در اين برنامه از مولايش رنگ گرفته است.
🔴 80- #الناصر
#ناصر
آن ذات مباركى كه تمام موجودات جهان هستى را براى رسيدن به نقطهاى كه بايد برسند به خوبى يارى مىدهد و به هنگام حوادث و گرفتارىها در كمال لطف و محبّت به انسان نصرت مىرساند و درهاى فتح و پيروزى را به روى يارانش مىگشايد.
انسان نسبت به ديگران بايد از چنين صفتى برخوردار باشد، به كمك محتاجان و يارى ناتوانان و نصرت مظلومان با تمام وجود برخيزد و در اين زمينه از هيچ كوششى دريغ و مضايقه نكند كه يارى دادن به مظلوم از پرارزشترين اعمال و از پرثوابترين عبادات است. على عليه السلام در خطاب به حسنين عليهما السلام مىفرمايد:
كُونا لِلظّالِم خَصْماً وَلِلمَظْلُومِ عَوناً.
دشمن ظالم و ياور مظلوم باشيد.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 61
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه
معانی #نود_نه_اسم_خدا 28
🔴 81- #الواسع
#واسع
وجود مقدّسش به تمام ظاهر و باطن هستى سعه علم و قدرت و احسان و رحمت و لطف و كرامت دارد، كه براى درياى علم و قدرت و ساير اوصاف جمالش ساحلى نيست و نهايتى نمىباشد، هر سعه و عظمتى منتهى به اوست و در برابر واسعيّت آن جناب چيزى نيست.
عبد اگر در علم و عبادت و فهم و فكر و اخلاقش بر اساس معارف الهيّه وسعت دهد و از تنگى حقد و حسد و كبر و نفاق و ساير رذايل بپرهيزد و متخلّق به اخلاق حضرت ربّ العزّه شده و به وصف واسع متّصف گشته است.
او بايد آن چنان شود كه هواى نفس و شيطان و فساد و مفاسد بر او غلبه ننمايد، كه غلبه رذايل او را به خفقان روحى و قلبى دچار كرده به عرصه فنا و نابودى و شقاوت و هلاكت مىرساند.
🔴 82- #الودود
#ودود
اوست آن پروردگار عزيزى كه براى جميع مخلوقات خير و خوبى مىخواهد.
اوست آن خالق مهربانى كه در ابتدا نعمت عنايت مىكند و موجودات هستى را در احسان و لطف خود غرق مىنمايد.
وَدود از عباد كسى است كه آنچه براى خود مىخواهد براى ديگران هم بخواهد، و مرتبه بالاتر اين كه نسبت به عباد حق به ايثار برخيزد و كمال اين ايثار در اين است كه خشم و كينه نسبت به طرف، وى را از احسان و محبّت درباره او بازندارد.
چنانكه رسول خدا صلى الله عليه و آله به هنگامى كه پيشانى و دندانش در جنگ احد شكسته بود دست به دعا برداشت و براى دشمنانش از حضرت رب طلب هدايت كرد:
اللّهُمَّ اهْدِ قَومى فَإنَّهُمْ لا يَعْلَمُونَ.
خداوندا! قوم مرا هدايت نما، كه ايشان نمىدانند.
بد كردارى دشمن و جنايتهاى آنان و آن همه رنج و مشقّتى كه براى حضرت فراهم آوردند، مانع خيرخواهى آن حضرت در حقّ آنان نشد، كه قلب و روح مطهّرش اوسع اشيا در پهنه گاه هستى بود و مهر و محبّتش نسبت به مردم، درياى بىساحل و بحر بيكران مىنمود.
🔴 83- #الهادى
#هادی
او هدايت كننده تمام موجودات آفرينش است. آسمانها، ستارهها، سحابىها، كهكشانها به عنايت او در مسير لازم هدايت مىشوند. طفل به هدايت او پستان مادر مىگيرد. جوجه به هدايت او پس از بيرون آمدن از تخم دانه برمىچيند. زنبور به هدايت او آن خانه عجيب را در كندو بنا مىكند. مورچه و موريانه به هدايت او لانههاى عظيم در دل زمين مىسازند و گياه به هدايت او از زير خاك سر برمىآورد.
او خواصّ عبادش را به معرفت ذاتش هدايت مىكند، به طورى كه بگويند:
يا مَنْ دَلَّ عَلى ذاتِهِ بِذاتِهِ.
اى كه خودت به سوى خودت رهنمايى.
و عرضه بدارند:
بِكَ عَرَفْتُكَ وَأنتَ دَلَلتَنى عَلَيْكَ.
تو را به خودت شناختم، و تو مرا بر خودت ره نمودى.
تا جايى كه وجود مقدّس او را شاهد بر وجود تمام اشيا و عناصر هستى بدانند.
و عوام عباد را به توجّه قلبى به مخلوقات هدايت مىنمايد، تا وجود اشيا را شاهد بر وجود او بدانند.
الَّذى أعْطى كُلَّ شَىْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى
او را [آن گونه كه سزاوارش بود] به وى عطا كرده، سپس هدايت نمود.
انبيا و ائمّه عليهم السلام به طور كامل مظهر اسم هادى هستند، آنان از جانب حق نور هدايت تشريعى را جهت تأمين خير دنيا و آخرت به عباد حق مىرسانند و پس از آن بزرگواران، اوليا و علما و صلحا و ناصحان و دانشمندان تجلّى گاه اسم هادىاند.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 62
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه
معانی #نود_نه_اسم_خدا 29
🔴 84- #الوفى
#وفی
آنچه را به انبيا و عبادش وعده داد به آن وفا كرد و هر چه را در قرآن مجيد وعده داد وفا مىكند. خلف وعده در هيچ زمينهاى براى حضرتش متصوّر نيست، كه:
إنَّ اللّهَ لا يُخْلِفُ الْميعادَ
بىترديد خدا وعده خلافى نمىكند.
در قرآن مجيد در آيات متعددى به بندگانش سفارش به وفاى عهد كرده و آنان را در برابر تعهّداتشان موظَّف و مسؤول شمرده، بر عبد لازم است در زمينه وفاى به عهد از مولايش متابعت كند و اين اخلاق الهى را در همه جا به كار بندد، كه وفاى به عهد از علائم ايمان و از خصوصيّات عاشقان حق و مردم مؤمن است.
🔴 85- #الوكيل
#وکیل
آن ذات مباركى كه تمام امور هستى، موكول به اراده و قدرت و علم و عنايت و رحمت اوست.
عبد بايد در امور ظاهر و باطنش بر آن حضرت تكيه كند و موجوديت و هويّت و زندگيش را به او واگذار نمايد و كسى كه وكيلش خدا است در همه جا و در همه چيز پيروز و فاتح است.
عبد بايد در تمام برنامههاى مثبت اعم از ظاهرى و باطنى با كمال شور و نشاط قدم بردارد و بر ذات مقدّس حضرت رب توكّل كند تا به مقصود برسد.
عبد بايد چون مولايش وكيل و تكيه گاه مردم به خصوص ضعيفان و دردمندان و مستمندان باشد، تا از اين راه مردم به خير و سعادت برسند و او هم به جلب خشنودى حضرت حق و رضايت جناب محبوب موفّق شود.
🔴 86- #الوارث
#وارث
اوست آن وجود مقدّسى كه تمام مُلكها پس از فناى ملّاك به او برمىگردد، چرا كه وجود باقى اوست و ديگران در مسير فنا هستند، او مرجع و مصير كلّ شىء
است، اوست كه وقتى بگويد:
لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَومَ
امروز فرمانروايى ويژه كيست؟.
پاسخ گويى جز خودش نباشد:
لِلّهِ الْواحِدِ الْقَهّارِ
ويژه خداى يكتاى قهّار است.
آنان كه در امور براى خود مالكيّت و مُلكيّت قائلند از بينايى و بصيرت دورند.
آنان كه ارباب فهم و بصيرتند در هر روز و در هر ساعت و در هر لحظه حقيقت لِمَنِ الْمُلكى را مىبينند و يقين دارند كه ازلًا و ابداً مالك حقيقى اوست، حقيقت وراثت و مالكيّت ذاتى حق براى آنان چون آفتاب وسط روز است.
او وارث مردم مؤمن است و خير الوارثينى، وقف حريم مبارك حضرت او مىباشد.
عبد بايد وارث صفات معبود باشد، عبد بايد از انبيا، اخلاق و علم و معرفت و عمل به ارث ببرد، كه در روايات آمده:
الْعُلَماءُ وَرَثَةُ الْأنْبِياءِ.
عالمان وارثان پيامبرانند.
و در زيارت وارث آمده كه:
حضرت سيّد الشهدا عليه السلام تمام حسنات را از گذشتگان و به خصوص انبياى اولوالعزم به ارث برده است.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 65
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه
معانی #نود_نه_اسم_خدا 30
🔴 87- #البَرّ
#بر
وجود حضرت او محسن و نيكوكار است، او از فعل قبيح برى و مبرّاست، كلّ بِرّ و احسان از اوست.
عبد چون به احسان و برّ به والدين و خوبى به مردم اقدام كند خود را تجلّى گاه آن صفت عالى نموده و به تأمين خير دنيا و آخرت خود برخاسته است.
🔴 88- #الباعث
#باعث
اوست كه تمام خلق را در روز قيامت مبعوث مىكند و براى جزا دادن در عرصه محشر حاضر مىنمايد. او باعث مَنْ فِى الْقُبورِ ومُحَصِّل ما فِى الصُّدورِ است، و كسى را در اين زمينه راه فرار از حكومت او نيست.
او مبعوث كننده انبيا به رسالت براى هدايت مردم است.
كسى كه باعث نجات ديگرى از جهل و فساد گردد و حيات علمى و فكرى و اخلاقى در مملكت وجود انسانها برانگيزد و عباد را به سوى حضرت ربّ العزّه بخواند و در حقيقت آنان را از نشأه مادّى به نشأه معنوى و از حيات حيوانى به حيات طيّبه برساند، مظهر اسم باعث است.
🔴 89- #التوّاب
#تواب
اوست كه اسباب توبه را از قبيل ارائه آيات و عرضه تنبيهات و توجه به آيات عذاب و حقايق تحذيريّه براى بندگان فراهم مىآورد و راه بازگشت به حضرتش را براى عباد آسان مىنمايد.
به فضل و رحمتش گناهكار را از گناه پشيمان مىنمايد و وى را به راه توبه و انابه هدايت مىنمايد و توبه عبد را با عنايت خاصّش قبول مىنمايد.
بر عبد است كه به دنبال مولايش عذرِ عذرخواه را بپذيرد، و معذرت دوستان و رفيقان و آشنايان را قبول نمايد، تا تخلّقش را به اخلاق حضرت محبوب نشان دهد و بهره و نصيبش را از اسم توّاب بنماياند.
🔴 90- #الجليل
#جلیل
وجود عزيزش موصوف به صفات جلال، چون مُلك و تقدّس و علم و قدرت و ساير كمالات است.
گويى وصف كبير دلالت بر كمالات ذات، و جليل نشانگر كمال صفات، و عظيم نشان دهنده كمال ذات و صفات باهم است.
جليل به معناى سيّد و عظيم و صاحب جلال و اكرام آمده است، و روشن است كه تمام آقايى و عظمت و جلال و كرم از آن حضرت اوست. آنچه سيادت و آقايى و عظمت و بزرگوارى و كمال و حسن و بها است از او و راجع به اوست.
جليل و #جميل از عباد آن كسى است كه صفات باطنش نيكو و زيباست، كه جمال ظاهر را قدرى نيست و نهايتش در هم ريختگى و فناست.
🔴 91- #الجواد
#جواد
وجود مباركش محسن و منعم و كثيرالانعام و الإحسان است، سخاوتش را حدّ و نهايتى نيست و درياى بخشش و كرمش را ساحل نمىباشد. جواد و كريم و به تعبير دعاهاى وارده از ائمّه طاهرين عليهم السلام أجْوَد الأجوَدين است.
عبد را بايد از اين صفت حظّ و نصيب باشد، كه بخل امرى مبغوض و منفور حضرت حق و پاكان عالم است و در شأن خليفة اللّه نيست كه آلوده به اين صفت شيطانى و رذيلت ظلمانى باشد.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 67
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه
معانی #نود_نه_اسم_خدا 31
🔴 92- #الخبير
#خبیر
اوست آن ذات مقدّسى كه اخبار باطنه از حضرتش پوشيده نيست، در مُلك و در ملكوت چيزى نمىگذرد و ذرّهاى حركت نمىنمايد و ساكن نمىشود و نفسى به اطمينان و اضطراب متّصف نمىگردد مگر اين كه خبرش نزد حضرت اوست.
خبير به معناى عليم است، اما وقتى علم به امور نهانيّه و خفاياى باطنيّه اضافه شود خبرگى، و صاحب آن علم خبير است.
عبد بايد خبير به هويّت و موجوديّت و ماهيّت جهان وجود و هستى خود باشد، به اين معنا كه بر خفاياى قلبش آگاه بوده و بداند كه در دنياى درونش چه مىگذرد.
اگر آنچه مىگذرد پسند مولاست بر حفظ و تداوم و ثبوت آن بكوشد، و اگر آنچه مىگذرد منفور حضرت محبوب است در مقام زدودن و پاك كردن آن برآيد، كه قلب همراه با غشّ و خيانت و دغلى و حرص و كبر و حسد و ريا، پسند حضرت مولا نيست و جاهل به باطن از حريم رحمت حضرت دوست دور است.
🔴 93- #الخالق
#خالق
آنچه به اراده و عنايت حضرت او از عدم به ديار هستى مىآيد و خلق مىگردد نيازمند به تقدير و اندازه است و اوست كه اندازه و تقدير اشيا به دست حضرتش مىباشد.
عبد بايد در تمام امورش به پيروى از مولاى مهربانش داراى اندازه و تقدير باشد تا درهاى سعادت و فتح و پيروزى به رويش باز شود و از لطف حضرت محبوب بهرهمند گردد.
🔴 94- خير الناصرين
او بهترين يارى دهندگان است، خواهنده يارى و نصرت از درگاهش محروم و نااميد نمىرود و چه بسا كه بدون درخواست و دعا به يارى و نصرت بندهاش گر چه غرق در گناه و نسيان است عنايت فرمايد.
بر عبد است كه از جناب حق درس گرفته و به يارى نيازمندان با نصرت و كمك اقدام كند، كه خوش كردن دل مؤمن باعث جلب خشنودى خداست.
🔴 95- #الدَّيّان
#دیان
اوست كه مزد و جزاى نيكوكاران و جريمه و عقاب بدكاران چه در دنيا و چه در آخرت به دست اوست.
قلب عبد بايد مالامال از مفهوم اين حقيقت باشد تا در هر كارى و در هر برنامهاى تقوا را رعايت كند و از آنچه باعث جريمه دنيايى و آخرتى است بپرهيزد كه دنيا و آخرت دار مكافات و عرصهگاه جزاى تمام اعمال انسانى است.
🔴 96- #الشّكور
#شکور
اوست آن وجود مقدّسى كه طاعت اندك را جزاى كثير مىدهد و عمل محدود و معدود نيك را در آخرت ثواب و اجر نامحدود مىبخشد.
براى عمل انسان آخر هست، ولى جزا و مزدش را از جانب حق نهايت نيست.
شكر حق از عبد همان احسان و جزا و ثواب و انعام حضرت اوست.
تشكّر عبد از خوبى و احسان عباد كه گاهى به صورت ثنا و زمانى به شكل احسان است از خصال حميده و از اخلاق الهى است و آن چنان از اهميّت برخوردار است كه فرمودهاند: «هر كس از مخلوق تشكر نكند از خالق تشكر نكرده است!
عبد بايد با تمام وجود از احسان حق نسبت به خودش شكر كند و شكر او به اين است كه تمام نعمتهاى خداوند را در همان راهى كه به او دستور دادهاند خرج كند، كه خرج نعمت در راه غير او عين كفران و ناسپاسى است.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 70
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه
معانی #نود_نه_اسم_خدا 32
🔴 97- #العظيم
#عظیم
اوست كه متّصف به وصف عظمت و بزرگى است و غير او حقير و كوچك و فقير و ناچيز است. عظمتش در ذات و صفات و افعال و غلبهاش بر اشيا و احاطه قدرتش بر تمام هستى آن چنان آشكار است كه جاى بحث و گفتگو و استدلال و برهان نيست.
عبد با آراسته شدن به عقايد حقّه و پيراسته شدن از رذايل و متَّصف شدن به حسنات اخلاقيّه و اعمال صالحه مىتواند كسب عظمت و سيادت و مجد و بزرگى كند.
🔴 98- #اللطيف
#لطیف
وجود مقدّسش آگاه به دقايق مصالح، خالق و آفريننده موجودات غير قابل رؤيت و نيكى كننده به عباد و نعمت بخش به موجودات و لطيف در تدابير امور جهان هستى است.
چون عبد رفق و نرمى به عباد پيشه كرد و در دعوت مردم به صراط مستقيم و شناخت حق و هدايت آنان به سعادت ابدى مهر و محبّت به خرج داد و از عنف و زور و جبر نسبت به هر كسى در هر امرى پرهيز داشت و خود نيز حق را در چهره ايمان و اخلاق به خوبى قبول كرد، مظهر اسم لطيف شده است.
توضيح لطف به اين آسانى ميسّر نيست، كه شرح مفهوم آن از گنجايش كتابها خارج است.
🔴 99- #الشافى
#شافی
حضرتش با علل و اسباب و وسايل لازم، شفابخش بيماران، و با عنايت و لطف نجات دهنده جسم از امراض، و با نبوّت و امامت و قرآن مجيد شفادهنده آلام و امراض عقلى و روحى و قلبى است.
وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ
و ما از قرآن آنچه را براى مؤمنان مايه درمان ورحمت است، نازل مىكنيم.
چون عبد با علم طب به معالجه دردمندان برخيزد، يا با معارف و علوم الهى امراض روحيّه و قلبيّه را به علاج برساند، تجلّى گاه اسم شافى شده و از اخلاق محبوب و معبودش رنگ گرفته است.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 72
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه
معانی #نود_نه_اسم_خدا 33
قسمت پایانی
🔴 معرفت اسماى الهى
در پايان توضيح محدود و مختصر اين اسما اين نكته را ناگفته نگذارم كه در كتب مهمّ حديث از قول حضرت صادق عليه السلام آمده است:
نَحْنُ وَاللّهِ الْأسْماءُ الْحُسْنَى الَّتى لا يَقْبَلُ اللّهُ مِنَ الْعِبادِ عَمَلًا إلّا بِمَعْرِفَتِنا.
به خدا قسم، ما اسماى حسناى اوييم كه عملى از بندگان جز از طريق معرفت به ما قبول نمىشود.
اين روايت اشاره به اين حقيقت است كه شعاع نيرومند و پرقدرتى از مفاهيم آن اسما در وجود ماست كه شناخت ما به شناخت حضرت او كمك مىكند.
غرض و مقصد نهايى از معرفت اسماى الهى و احصاى آن، اين است كه به اين اسما و صفات ايمان داشته باشد پس از آن بكوشد در وجود خود پرتوى از مفاهيم آنها را منعكس سازد، در اين صورت هم دعايش مستجاب مىشود و هم اهل بهشت مىگردد.
اين نكته را نيز بايد توجه كرد كه شكى نيست صفات حضرت حق قابل احصا و شماره نمىباشد؛ زيرا كمالات او نامتناهى است و براى هر كمالى از كمالات او اسم و صفتى مىتوان انتخاب كرد. ولى چنانكه از احاديث استفاده مىشود، از ميان صفات او بعضى داراى اهميّت بيشترى مىباشد و شايد اسماى حُسنى اشاره به همين گروه ممتازتر است. «2» در اين جا به توضيح نكات پرارزش جملات آخر دعاى چهارم كه هفت نكته بود بر مىگرديم:
در نكته اوّل مسأله رغبت به حق و شوق به جناب ربّ الأرباب مطرح بود، با ذكر حديث بسيار مهم اسماى حسنى و توضيح هر اسم، اين حقيقت را بايد بازگو كنم كه بدون معرفت به اين اسما و شناخت مفاهيم ملكوتى اين صفات، تحقّق شوق و رغبت به حضرت او در قلب ميسّر نيست. هر كس طالب رغبت و شوق و عشق به محبوب هستى و معشوق عشّاق و مولاى موالى و ربّ ارباب و مالك وجود و محيط به كلّ شىء و خالق و رازق آفرينش است، بايد به درك مفهوم اين اسما نايل گردد و به تدريج مفاهيم اين صفات را در خود تحقّق دهد، تا عشق و رغبت انسان را فناى محبوب كند و به بقاى او بقا پيدا نمايد.
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 73
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🌷 اسماء خدا دو نوع هستند :
یکی اسمائی که مختص خدا می باشند، مانند : احد ، صمد و غیره
و یکی هم اسمائی که بین خالق و مخلوق مشترک هستند، مانند : رئوف، رحیم، ستار، جواد،
این از من یادگاری باشد
سعی کنید آن اسمائی که بین خالق و مخلوق مشترک است را در خودتان محقق کنید .
👤 آیت الله #فاطمی_نیا
#نود_نه_اسم_خدا #اسم_اعظم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🌷خداوند متعال می فرماید: وَ للَّهِ الأَسمَاءُ الحْسني فَادْعُوهُ بها
«و مخصوص خداست همه نیکوترین نامها پس بخوانید او را با آنها»
خداوند دارای اسماء حسنایی است که باید با حواس جمع و با توجه و اعتقاد به معانی آنها، استفاده کنیم و تعداد هم ندارد، عدد داشتن اذکار و اسماء فقط در دو صورت است:
یکی اینکه در حدیث معصوم وارد شده باشد که مثلا فلان دعا یا ذکر را با عدد خاص بخوانید، مثل تسبیح حضرت صدیقه سلام الله علیها و بسیاری ازموارد دیگر.
و یا این که شخصی که دستور عدد خاصی می دهد، از اولیاء خداست و کسی است که یقین داریم روی حساب حرف می زند و متصل به ولایت است، مانند مرحوم حسنعلی نخودکی و یا بالاتر از ایشان مرحوم قاضی.
اسماء حسنی که در آیات و روایات آمده چیست؟ نود و نه تا از اسماء الله موجود است که اصلی است و سایر اسماء، متفرع برآنها هستند. خداوند سفره را باز کرده و اجازه فرموده که ما با اینها خدا را بخوانیم. گرچه اسمائی که در دعای جوشن کبیر و سایر ائمه و احادیث آمده و بسیاری از آنها ترکیبی هستند، همه شریف و دارای فواید و آثار می باشند، اما این نود و نه تا یک خصوصیت دیگری دارند.
در روایت است که : من احصاها دخل الجنه
«کسی که این نود و نه تا اسم را بشمارد، وارد بهشت می شود.»
که منظور صرف شمارش نیست، بلکه مراد این است که توجه به معانی آنها نموده و متصف به آنها شود. مثلا وقتی خداوند ستار است او هم بفهمد که آبروی کسی را نیاسد بریزد، یا خدا رئوف و رحیم و مهربان است، چرا من داد و فریاد می کنم؟! من هم مهربان باشم.
احصا یعنی تدبر کند در معنای آن و در خود، معنای آن را تحقق دهد. خلاصه هر کس یکی از اسماء خداوند را به اندازه قدرت و توان خود، در وجودش تحقق بخشد، نور آن اسم را به او می دهند.
از طرفی در روایت داریم که امام صادق علیه السلام می فرماید: نحن والله اسماء الحسنی
«قسم به خدا که ما اسماء حسنای خدا هستیم»
این فرمایش منافاتی با مطلب قبلی ندارد، هر دو صحیح است. وجود امیر المومنین اسم خداست. و جود امام حسین و سایر ائمه علیهم السلام، اسم خداست. این بزرگواران اسم های عینی خدا هستند، چنانچه مثلا در قرآن خود حضرت عیسی را کلمه خدا معرفی کرده است. اسم و کلمه فقط چیزی نیست که از دهان بیرون می آید، بلکه گاهی یک وجود خارجی است. نفوس و ارواح مقدسه انبیاء و اولیاء که به مقام بالایی از پاکی و طهارت رسیده اند و نشانه علم و قدرت و سایر کمالات خداوند می باشند، کلمات خدا و اسماء او هستند. وجود چهارده معصوم علیهم السلام که مظهر و نشان دهنده صفات خدا هستند، اسماء حسنای الهی بلکه اسم اعظم خدا می باشند.
بنده در جوانی با یکی از اولیاء خدا آشنا شدم که علما و عملا شخص بی نظیر یا کم نظیر بود. ایشان شش ماه شبانه روز با مرحوم نخودکی اصفهانی مصاحبت و معاشرت داشته است.از ایشان پرسیدم:
آقای حاج شیخ حسنعلی اصفهانی چگونه به مقامات رسیده بود؟!
فرمود: از اسماء استفاده می نمود و آثار را حفظ می کرد!
این جمله یک کتاب مطلب دارد، اجمالا این که: اسماء خدا دو اسم است: اسماء علمی یا لفظی، و اسماء عینی. اسماء لفظی ماننده الله، رحمن، رحیم، #جمیل ، جلیل و سایر اسماء که در روایات آمده است. اسماء عینی یعنی وجود معصومین علیهم السام که مظاهر اکمل کمالات خدا هستند.
از اسماء استفاده می کرد، یعنی از هر دو قسم اسماء استفاده می کرد، از اسماء لفظی با تکرار و توجه به معنا و تحقق معنای آنها در خود و حضور قلب، بهره می برد.از از اسماء عینی با توجه و حضور و توسل به آن ذوات مقدسه. پس از هز دو قسم از اسماء بهره می گرفت ولی اثر و نورش را با مراقبه و مواظبت، حفظ می نمود و از دست نمیداد.
ما ها متاسفانه غالبا ولخرج هستیم، ولخرج نور هستم. اگر از عبادتی نوری کسب کنیم، آن را حفظ نمی کنیم، فورا آن را با رفتارمان خرج می کنیم و از بین مب بریم. #نماز_شب می خوانیم ، بعد غیبت میکنیم، یک نورانیت هم اگر بدهند، صبح خرجش می کنیم. یک دعا می خوانیم، با جواب تلخی که مثلا به مادرمان می دهیم، از بین می بریم.
خلاصه هر عمل خیر، نوری دارد که باید حفظ شود تا به تدریج این نور ها جمع شده و قوی شده و دارای آثار عالیه بشوند، وگرنه آن نور با اعمال سیئه از بین می رود.
👤 آیت الله #فاطمی_نیا
#نود_نه_اسم_خدا #اسم_اعظم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🌷 این #نود_نه_اسم_خدا یک خصوصیت هایی دارند.
در روایت است که : من احصاها دخل الجنه
«کسی که این نود و نه تا اسم را بشمارد، وارد بهشت می شود.»
که منظور صرف شمارش نیست،
بلکه مراد این است که توجه به معانی آنها نموده و متصف به آنها شود
👤 آیت الله #فاطمی_نیا
#اسم_اعظم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2