eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️تفاوت میان و در قرآن کریم 👇 1. «فطر» به معنای «شکافتن در طول» است. این لفظ به معنای «ابداع و ایجاد اشیا توسط خداوند»، در قرآن کریم به کار رفته است. با در نظر گرفتن معناى اولى «فطر»، آفریدن از آن جهت فطر نامیده شده که خداوند موجودات را با شکافتن می‌آفریند. تخم مرغ و تخم جنبندگان دیگر شکافته شده، بچه‌هاى آنها به دنیا می‌آیند. حبوبات در زیر خاک شکافته شده و روئیده و مبدّل به ساقه‌ها، برگ‌ها و حبوبات دیگر می‌شوند 2. اصل ماده «خلق»، به معنای اندازه‌گیری مستقیم است که هم به معنای آفرینش از عدم و هم به معنای آفرینش چیزی از چیز دیگر به کار می‌رود. همچنین گفته شده؛ به معناى ایجاد چیزى است بر کیفیت مخصوص و روى حکمت و تقدیر معیّن با توجه به مطالب ذکر شده چنین به دست می‌آید که علاوه بر ایجاد تفنّن در عبارت و ایجاد بلاغت در قرآن؛ در جاهایی میان این دو واژه تفاوت وجود داشته و اراده معانی مختلف شده است. و در مواردی معنای فاطر از جهتی بر خلق صدق می کند، همان‌طور که؛ علامه مصطفوی در «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم» می‌گوید: «فاطر» از مادّه فطر است که به معناى إحداث و به وجود آوردن حالت جدید و تحوّلى است که پس از ایجاد و تکوین صورت بگیرد. و این کیفیّت بر خلاف حالت گذشته باشد. این معنا به مفاهیم تقدیر، إحداث، خلق و تحوّل صدق می‌کند. اما از جهاتی میان خلق و فطر تفاوت وجود دارد: 1. علامه مصطفوی در این باره چنین می‌نویسد: فاطر از أسمای إلهى بوده و دلالت می‌کند بر کسى که پس از تکوین، أحوال و کیفیّاتى إحداث کند که به عنوان تربیت و ربوبیّت باشد، اما مفاهیم خالق، ایجاد، ابداع، ابداء و اختراع؛ به اصل تکوین برمی‌گردند که دارای معنای عام بوده؛ یعنی مطلق ایجاد و هستی و این مربوط به قبل از ربوبیت است 2. کلمه «فطر» به معناى ابداع و خلق و آفرینشى است که نوع مخلوق آن براى نخستین بار بوده و شبیه و نظیرى پیش از آن نداشته است 3. خلق به معنای اندازه گرفتن است که درباره خداوند عبارت است از علم او به کلیات و جزئیات است به گونه‌ای که به ذات همه موجودات و مخلوقات تعلق گرفته است. اما فطر به معنای به وجود آوردن و ابداع کردن است. نتیجه این‌که خالق بودن خداوند اشاره به صفت علم الهی دارد و فاطر بودنش اشاره به صفت قدرت الهی است البته مفسران و برخی از اهل لغت تفاوت‌های دیگری نیز بیان کرده‌اند. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 31 🔴 92- اوست آن ذات مقدّسى كه اخبار باطنه از حضرتش پوشيده نيست، در مُلك و در ملكوت چيزى نمى‏گذرد و ذرّه‏اى حركت نمى‏نمايد و ساكن نمى‏شود و نفسى به اطمينان و اضطراب متّصف نمى‏گردد مگر اين كه خبرش نزد حضرت اوست. خبير به معناى عليم است، اما وقتى علم به امور نهانيّه و خفاياى باطنيّه اضافه شود خبرگى، و صاحب آن علم خبير است. عبد بايد خبير به هويّت و موجوديّت و ماهيّت جهان وجود و هستى خود باشد، به اين معنا كه بر خفاياى قلبش آگاه بوده و بداند كه در دنياى درونش چه مى‏گذرد. اگر آنچه مى‏گذرد پسند مولاست بر حفظ و تداوم و ثبوت آن بكوشد، و اگر آنچه مى‏گذرد منفور حضرت محبوب است در مقام زدودن و پاك كردن آن برآيد، كه قلب همراه با غشّ و خيانت و دغلى و حرص و كبر و حسد و ريا، پسند حضرت مولا نيست و جاهل به باطن از حريم رحمت حضرت دوست دور است. 🔴 93- آنچه به اراده و عنايت حضرت او از عدم به ديار هستى مى‏آيد و خلق مى‏گردد نيازمند به تقدير و اندازه است و اوست كه اندازه و تقدير اشيا به دست حضرتش مى‏باشد. عبد بايد در تمام امورش به پيروى از مولاى مهربانش داراى اندازه و تقدير باشد تا درهاى سعادت و فتح و پيروزى به رويش باز شود و از لطف حضرت محبوب بهره‏مند گردد. 🔴 94- خير الناصرين‏ او بهترين يارى دهندگان است، خواهنده يارى و نصرت از درگاهش محروم و نااميد نمى‏رود و چه بسا كه بدون درخواست و دعا به يارى و نصرت بنده‏اش گر چه غرق در گناه و نسيان است عنايت فرمايد. بر عبد است كه از جناب حق درس گرفته و به يارى نيازمندان با نصرت و كمك اقدام كند، كه خوش كردن دل مؤمن باعث جلب خشنودى خداست. 🔴 95- اوست كه مزد و جزاى نيكوكاران و جريمه و عقاب بدكاران چه در دنيا و چه در آخرت به دست اوست. قلب عبد بايد مالامال از مفهوم اين حقيقت باشد تا در هر كارى و در هر برنامه‏اى تقوا را رعايت كند و از آنچه باعث جريمه دنيايى و آخرتى است بپرهيزد كه دنيا و آخرت دار مكافات و عرصه‏گاه جزاى تمام اعمال انسانى است. 🔴 96- اوست آن وجود مقدّسى كه طاعت اندك را جزاى كثير مى‏دهد و عمل محدود و معدود نيك را در آخرت ثواب و اجر نامحدود مى‏بخشد. براى عمل انسان آخر هست، ولى جزا و مزدش را از جانب حق نهايت نيست. شكر حق از عبد همان احسان و جزا و ثواب و انعام حضرت اوست. تشكّر عبد از خوبى و احسان عباد كه گاهى به صورت ثنا و زمانى به شكل احسان است از خصال حميده و از اخلاق الهى است و آن چنان از اهميّت برخوردار است كه فرموده‏اند: «هر كس از مخلوق تشكر نكند از خالق تشكر نكرده است! عبد بايد با تمام وجود از احسان حق نسبت به خودش شكر كند و شكر او به اين است كه تمام نعمت‏هاى خداوند را در همان راهى كه به او دستور داده‏اند خرج كند، كه خرج نعمت در راه غير او عين كفران و ناسپاسى است. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 70 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2